ایران وایر می نویسد : تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره ها گره خورده است، هر یک خشتی گذاشته اند تا سقفی پدیدار شده، خشت هایی که گاه به قیمت زندگی و جان شان تمام شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده اند. در این میان، زنان ایرانی در این گذار طولانی، نویسنده برگ های بسیاری از کتاب تاریخ دویست سال اخیر ما بوده اند.
تاثیر مهم آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و ... یک لیست پر و پیمان فراهم کرده است. مجموعه ای که از امروز ایران وایر منتشر می کند، یک مقدمه است. افرادى که اسمشان در این فهرست آمده، نماینده میلیون ها زن ایرانى هستند که هر روز در ایران و کشورهاى دیگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثیر مى گذارند.
مهناز افخمی، متولد ۱۳۱۹ شمسی است. او وقتی داستانی از زندگی زنان غربی سر کلاس میخواند، دختران دانشجو مجذوب داستان میشوند و دلشان میخواهد آزادیها، نوع تصمیمگیری و زندگی قهرمان داستان را تجربه کنند. او استاد زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه ملی است اما در کلاسش بحثهای مختلفی درباره زنان شکل میگیرد و گاهی در خارج از کلاس هم ادامه مییابد همین بحثها باعث میشود به فکر ایجاد تشکل «دختران دانشجو» بیفتد. این تشکل در سال 1346 با حضور دانشجویان و اساتید شکل میگیرد. آنها بحث میکنند و قرار است با حفظ ریشهها به حقوق زنان و ازادی در تصمیمگیری برسند.
مهناز افخمی کار در حوزه زنان را با ایجاد تشکل دختران دانشجو آغاز میکند و نام این تشکل آنقدر مطرح میشود که در سال 1349 به عنوان دبیرکل سازمان زنان ایران میشود. سازمان زنان ایران یک نهاد دولتی است که سال 1345 تاسیس شده و تا قبل از دبیرکلی مهناز افخمی بیشتر به مشکلات رفاهی زنان میپردازد اما افخمی تحقیق در زمینه مشکلات زنان و مبارزه با تبعیض جنسیتی را در دستور کار قرار میدهد. یکی از مهمترین کارهای افخمی در کانون تصویب قانون خانواده بود که از چندهمسری، حق طلاق مردان و ازدواج سن پائین جلوگیری میکرد، اما این قانون با پیروزی انقلاب لغو شد. مهناز افخمی سال 55 از سوی محمدرضا شاه به عنوان وزیر مشاور در امور زنان انتخاب میشود. او پس از فرخ رو پارسا، دومین زن ایرانی است که به مقام وزارت رسیده است. او تا قبل از انقلاب عهده دار این سمت بود اما با وقوع انقلاب از ایران خارج شد.
مهناز افخمی در سال 1319 در کرمان به دنیا می آید. مادرش از خانواده معروف نفیسیها است که در زمینه علمی شهره هستند و جزو سه زن اولی است که وارد دانشگاه تهران شده است. پدرش از خانواده ابراهیمی است که همگی ملاک هستند. دوازده ساله بوده که پدر و مادرش از هم جدا میشوند و مادرش به امریکا میرود. مهناز هم یکسال بعد عازم امریکا میشود و دوره دبیرستان را در شهر سیاتل میگذراند و به سرعت وارد دانشگاه میشود. او در مصاحبه با تلویزیون صدای آمریکا عنوان میکندکه در تمام مدت دانشجویی کار کرده و با خنده میگوید که نان بازوی خودش را خورده است. مهناز افخمی در دانشگاه همزمان در دو رشته ادبیات انگلیسی و روانشناسی تحصیل میکند. او در آمریکا با همسرش غلامرضا افخمی آشنا میشود و ازدواج میکند. بعد از بازگشت به ایران هر دو برکرسی استادی دانشگاه ملی مینشینند. مهناز ادبیات انگلیسی درس میدهد و شوهرش اقتصاد. اما ادبیات انگلیسی و دانشجویان دخترش او را به سمت حوزه حمایت از حقوق زنان میکشانند. او میگوید مادربزرگش الگوی او برای حمایت از حقوق زنان بوده است : «مادربزرگم الهام بخش من بود. او زن مستقلی بود که شوهرش را از دست داده بود اما در یک جامعه سنتی و بسته مثل کرمان یک خیاطخانه راهاندازی کرده بود و تعدادی کارمند زن داشت و زندگی را میچرخاند و دخترش را به تحصیل تشویق میکرد.»
مهناز افخمی پس از خارج شدن از ایران هم به تلاشهایش برای مبارزه با تبعیض علیه زنان ادامه داد. او سازمان بینالمللی اموزش و همکاری زنان را در امریکا تاسیس کرد و تا الان با بیست کشور مختلف همکاری میکند اما نام کشور خودش در میان این لیست همکاری نیست. او حالا هفتاد و پنج ساله است و میگوید: «الان هم بیشتر با جوامع در حال توسعه و اکثریت مسلمان کار میکنم و گاهی بر میگردم به همان بحثهایی که در تشکل «دختران دانشجو» مطرح میشد. انوقت هم مدام باید بین سنت و مدرنیته، فرهنگ و آزادی و دین و مساوات پل میزدیم، الان هم باید همین کار را بکنیم.»