ایران وایر می نویسد : تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره ها گره خورده است، هر یک خشتی گذاشته اند تا سقفی پدیدار شده، خشت هایی که گاه به قیمت زندگی و جان شان تمام شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده اند. در این میان، زنان ایرانی در این گذار طولانی، نویسنده برگ های بسیاری از کتاب تاریخ دویست سال اخیر ما بوده اند.
تاثیر مهم آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و ... یک لیست پر و پیمان فراهم کرده است. مجموعه ای که از امروز ایران وایر منتشر می کند، یک مقدمه است. افرادى که اسمشان در این فهرست آمده، نماینده میلیون ها زن ایرانى هستند که هر روز در ایران و کشورهاى دیگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثیر مى گذارند.
آخرین عکساش نوروز امسال در شبکههای مجازی منتشر شده و او را در بلوزی سبزرنگ روی چرخ ویلچر کنار سفره هفتسین سادهای نشان میدهد؛ نه نشانهای از قدرت و اقتدار در چهره و ظاهرش دیده میشود و نه نشانهای از ثروت افسانهای اش. عکس، فقط پیرزن نود و شش ساله تنهایی را نشان میدهد که در انتظار مرگ نشسته است. اشرف پهلوی خواهر دوقلوی محمدرضا شاه خیلی وقت است که در انظار عمومی ظاهر نمیشود و کسی نمیداند دوران کهولت را چگونه سپری میکند، اما همه میدانند که او در جوانی یکی از تاثیرگذارترین و البته پرحاشیهترین زنان خاندان پهلوی بوده است.
نام اصلی او زهرا است و پنج ساعت پس از تولد محمد رضا شاه در محله سنگلج تهران به دنیا آمده است. آن زمان رضا شاه یک افسر قزاق ساده بود و مادر اشرف؛ تاج الملوک ایرملو نیز از مهاجران روسیه بود که بعد از انقلاب بلشویکی همراه خانوادهاش به آذربایجان ایران مهاجرت میکند. اشرف شش ساله است که رضا شاه به سلطنت میرسد. لقب او اشرف الملوک میشود و زندگی اشرافیاش آغاز میشود. اسب سواری میکند، معلم زبان فرانسه دارد و از پدرش؛ شاه ایران مقرری میگیرد. او هفده ساله است که به توصیه پدرش با علی قوام ازدواج میکند . علی قوام پسر یکی از قدرتمندترین خاندانهای شیرازی است اما اشرف به لحاظ عاطفی به او دلبستگی نداشته. او در کتاب خاطراتش«چهرههایی در یک آئینه» مینویسد: « در حالی که پیراهن سفید به تن داشتم، در مراسم عروسی مشترکی که برای من و شمس برپا شده بود، تن به ازدواج دادم. اما اگر پیراهن سیاه پوشیده بودم، مناسبتر بود.» این ازدواج دوام نمیاورد. اشرف از قوام یک پسر دارد. همسر دوم اشرف، احمد شفیق است، یک تاجر مصری که اشرف در سفر به مصر با او آشنا میشود اما ازدواج دوم اشرف هم پس از چند سال زندگی مشترک به طلاق منتهی میشود. او از احمد شفیق یک دختر و یک پسر دارد.
اشرف نقش مهمی هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی داشته است. انقلابیون ایران از او به عنوان بدترین زن پهلوی یاد میکنند و نسبتهای متعددی از شهوترانی و ولخرجی تا قماربازی و قاچاق مواد مخدر به او میدهند، البته برای بعضی از این نسبتها اسنادی هم پیدا شده. مثلا در کتاب خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی آمده که ارتشبد فتح الله مین باشیان، در جلسهای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش می شده تا برای مداواهای خاص به خارج بروند افزایش یابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بوده: «این کار اگر با هزینههای فسق و فجور والاحضرت اشرف (خواهرشاه) مقایسه شود مثل قطرهای در اقیانوس است.»
در بخشی از گزارش سیا نیز درباره فساد خاندان پهلوی در کتاب معمای هویدا نوشته عباس میلانی آمده است: « اخیراً رئیس یکی از بزرگترین بانک های ایران به یکی از مقامات سفارت گفته که چندی پیش، توجه شاه را به یکی از معاملات اشرف جلب کرده بود. گفته بود اگر جزئیات این معامله علنی شود، بازتاب منفی خواهد داشت. شاه به این گزارش توجهی نکرد. رئیس بانک میگفت اگر کسی دیگر جز اشرف این کار را کرده بود، ده سال حبس میکشید.»
اشرف پهلوی در زمان حکومت هم محبوبیت چندانی میان عموم مردم نداشت. او از مخالفان سر سخت دکتر مصدق بود و از او به عنوان عامل موثر در کودتای بیست و هشت مرداد و سقوط دولت مصدق یاد میشود. موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران درباره رویارویی اشرف و دکتر مصدق توضیح داده است: «در انتخابات دوره شانزدهم تعدادی از وکلای مورد اعتماد خود را چون سرتیپ پیراسته، عزیز زنگنه و منوچهر تیمورتاش به مجلس فرستاد و در مقابل جبهه ملی قرار گرفت و در کار مجلس و دولت اختلال نمود. اما تمام تلاش خود را در سقوط دولت دکتر مصدق و نخستوزیری قوامالسلطنه انجام داد و رابط بین شاه و قوام شد تا اختلافات گذشته را کاهش دهد. اما نقشههای او را بر آب کرد و پیدا شدن مدارک و اسناد ارتباط اشرف و ملکه پهلوی با اخلالگران و قوامالسلطنه، مصدق را وادار به اعتراض کردو اشرف تبعید شد، اما اشرف از فعالیت بر ضد حکومت ملی دست برنداشت و در فرانسه نیز همچنان به مخالفت با دکتر مصدق پرداخت."
اما اشرف به یک سلسله فعالیتهای اجتماعی هم پرداخت و برای بهبود وضعیت زنان سازمانها و نهادهایی را تشکیل داد. شورای عالی جمعیت زنان ایران نیز در اسفند ۱۳۲۷ به ریاست او تشکیل شد. ریاست جمعیت زنان صلح جو، سازمان زنان، کمیسیون مقام زن وابسته به سازمان ملل متحد، نیابت ریاست کمسیون مبارزه با بیسوادی در ۱۳۴۲ و نیز ریاست کمیته ایرانی حقوق بشر و ریاست هیأت نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از ۱۳۴۵ به بعد را بر عهده داشت و در پی دستیابی به مقام دبیر کلی سازمان ملل نیز بود که البته به ان مقام دست نیافت. با همه این کارها اما هیچگاه نتوانست دل مردم را به دست آورد. ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» از قول پرویز راجی سفیر ایران در بریتانیا در زمان محمدرضا شاه نقل میکند که در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش اشرف خواسته بود که کشورش را ترک کند، چرا که او به سمبل فساد و زیادخواهیهای خاندان پهلوی مبدل شده بود.
سال گذشته روزنامه نیویرک تایمز گزارشی از خانه اشرف در نیویورک تهیه کرد. خانهای درخیابان «بیکمن پلیس» منهتن که ارزشی معادل چهل و نه میلیون دلار دارد. این گزارش ترجمه و در سایتهای فارسی منتشر شد. کامنتهای نوشته شده برای این گزارش توسط کاربران ایرانی نشان میدهد که او کماکان همان زن پر حاشیه است، بدون هیچ محبوبیتی.
اشرف پهلوی رئیس هیأت نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۳۴۵
اشرف و محمد رضا پهلوی، به همراه حسین علا نخست وزیر، ۱۳۳۴
اشرف، محمد رضا و شمس پهلوی
اشرف پهلوی به همراه اسدالله رشیدیان یکی از طراحان کودتای ۲۸ مرداد
اشرف پهلوی، به همراه محمد رضا پهلوی در حال بازی شطرنج با ارنست پرون، دوست فرانسوی شاه
اشرف پهلوی در دیدار رسمی از اتحاد شوروی
اشرف پهلوی به همراه جمشید آموزگار، نخست وزیر و عبدالمیجد مجیدی، رییس سازمان برنامه
خروج اشرف پهلوی از ایران پیش از کودتای ۲۸ مرداد
اشرف پهلوی به همراه همسرش مهدی بوشهری و لئونید برژنف، دبیر کل حزب کمونیست شوروی
اشرف پهلوی به همراه لئونید برژنف، دبیر کل حزب کمونیست شوروی
اشرف پهلوی به همراه اسدلله علم، وزیر دربار
اشرف پهلوی به همراه اسدالله رشیدیان یکی از طراحان کودتای ۲۸ مرداد
اشرف و محمد رضا پهلوی