زنان تاثیرگذار ایرانی: منیرو روانی‌پور

ایران وایر می نویسد : تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره ها گره خورده است، هر یک خشتی گذاشته اند تا سقفی پدیدار شده، خشت هایی که گاه به قیمت زندگی و جان شان تمام شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده اند. در این میان، زنان ایرانی در این گذار طولانی، نویسنده برگ های بسیاری از کتاب تاریخ دویست سال اخیر ما بوده اند.
تاثیر مهم آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و ... یک لیست پر و پیمان فراهم کرده است. مجموعه ای که از امروز ایران وایر منتشر می کند، یک مقدمه است. افرادى که اسمشان در این فهرست آمده، نماینده میلیون ها زن ایرانى هستند که هر روز در ایران و کشورهاى دیگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثیر مى گذارند.
 
*********
چند سال اول زندگی خود را در یکی از روستاهای جنوب ایران گذرانده و سوژه‌های زیادی را در ذهنش پرورانده است؛ از طبیعت روستاها تا باورها، اعتقادات و قصه‌هایی که سینه به سینه نقل شده اند. نویسندگی را در دهه 60 آغاز کرد؛ در روزهایی که به خاطر انقلاب ایران، خیلی چیزها ممنوع بود و سانسور و توقیف روی ادبیات و فرهنگ ایران سایه بزرگی گسترده بود. اما خیلی زود به نویسنده‌ای مطرح تبدیل شد؛ نویسنده‌ای که زنان نقش بزرگی در آثارش دارند؛ زنانی قوی که هم‎پای مردان جامعه برای خواسته‌هایشان می‌جنگند.
 
خودش در مصاحبه با «صدای امریکا» می‌گوید: «من اولین نویسنده‌ای بودم که در کتاب «کولی‌ها کنار آتش» نشان دادم زنی به دنبال یک مرد می‌دود. تا قبل از آن، در همه داستان ها این مردان بودند که دنبال زنان می‌افتادند.»
 
او در داستان «کنیزو» از تن فروشی اجباری زنان حرف می‌زند و در چند داستانش زندگی یک زن نویسنده را روایت می‌کند؛ زنی که قرار است آدم‌های مختلف را برای آیندگان روایت کند.
 
«منیرو روانی پور» فقط در قصه هایش سراغ زنان نمی‌رود؛ او از فعالان جنبش زنان در ایران بود و یکی از اولین حامیان «کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان».
 
این کمپین تلاشی برای جمع آوری یک میلیون امضا به منظور تغییر قوانین تبعیض آمیز و ناعادلانه علیه زنان بود که در سال‌ اول روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد شکل گرفت و با برخورد امنیتی در یکی از تجمع‌های این کمپین و بازداشت عده زیادی پایان یافت.
 
منیرو روانی پور یکی از شرکت کنندگان «کنفرانس برلین» هم بود. این کنفرانس در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، رییس جمهور اصلاح طلب ایران از سوی «بنیاد هانریش بل» در برلین برگزار شد. تعدادی از نویسندگان و چهره‌های سرشناس نزدیک به اصلاح‌طلبان برای صحبت درباره تحولات ایران به کنفرانس دعوت شده بودند اما این کنفرانس از دو طرف مورد حمله قرار گرفت؛ هم اپوزیسیون خارج از کشور و هم تندروهای داخل ایران.
 
تمام شرکت‌کنندگان کنفرانس برلین پس از باگشت به ایران از سوی نهادهای امنیتی بازخواست شدند. منیرو پس از این کنفرانس، داستان «زن در فرودگاه فرانکفورت» را می‌نویسد. قهرمان این داستان، زنی است که قرار بوده در کنفرانس برلین داستان بخواند اما فرصت داستان خوانی را از دست می‌دهد و وقتی به کشورش برمی‌گردد، برای حضور در این کنفرانس سرزنش می‌شود.
 
منیرو روانی‌پور در «دانشگاه شیراز» روان‌شناسی خوانده است. او برای ادامه تحصیل به امریکا رفته و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم تربیتی از «دانشگاه ایندیانا» گرفته است. منتقدان پیچیدگی‌های رفتاری زنان، قصه‌های او را بی ارتباط  با رشته تحصیلی این نویسنده نمی‌دانند.
 
منیرو روانی پور اوایل دهه 80 شمسی وبلاگی را راه انداخت و وبلاگ نویسی را شروع کرد. او یک روز در صفحه وبلاگش با خوانندگانش قرار گذاشت. آن‌ها و کسانی که به ادبیات علاقه داشتند، در جلسه‌ای حاضر شدند و کارگاه های داستان‌نویسی منیرو از همان جا شکل گرفت. کارگاه ها محل مشخصی نداشتند، یک روز در کافی شاپ، یک روز در پارک و زمانی در رستوران. او سال ۲۰۰۷ به امریکا مهاجرت کرد اما وبلاگ نویسی را ادامه داد و کارگاهش را از طریق فیس بوک و به صورت آنلاین برگزار کرد. نگاه طنز آمیز و ضد سانسورش در نوشته‌های وبلاگی این نویسنده به خوبی دیده می‌شود.
 
منیرو روانی پور الان 62 ساله است و به راحتی از زندگی شخصی و خصوصی و نیز از آرزوها و گذشته‌اش می‌نویسد و با مخاطبانش حرف می‌زند. زندگی خصوصی منیرو برای مردم ایران جذاب است. او همسر «بابک تختی»، پسر کشتی گیر معروف ایرانی، «غلامرضا تختی» ازدواج کرده است. تختی مشهورترین ورزشکار ایران است. منیرو و بابک به یاد تختی بزرگ اسم پسرشان را «غلامرضا» گذاشته‌اند. او عکس‌های غلامرضا را می‌گذارد، از دوست دختر پسرش می‌نویسد، از کارگاه های آنلاین و روزمرگی‌هایش و هیچ چیز را سانسور نمی‌کند. منیرو بارها عنوان کرده که از سانسور بی‌زار است و معتقد است برای مبارزه با آن باید از خودمان شروع کنیم.
او در مصاحبه با صدای امریکا گفته است: «مردم زیادی را دیده‌ام که از ترس آبرو، همه چیز را پنهان می‌کنند و هیچ‌چیز نمی‌گویند. اما من می‌خواهم آبروی آبرو را ببرم که دیگر کسی از آن نترسد.»
لینکهای مرتبط : زنان تاثیرگذار ایران: طاهره قره العین
+24
رأی دهید
-4

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.