با «باهوشترین» مرد فوتبال جهان آشنا شوید؛ ارزان بخر، گران بفروش
رأی دهید
او در زمین فوتبال هرگز یک ستاره نبود اما دو دهه است که کفشهایش را آویزان کرده و در ۵۲ سالگی بجای لباس فوتبال، کت و شلوار میپوشد. مونچی حالا یکی از شناختهشدهترین افراد در سویا است؛ شهری در اسپانیا که تقریبا تمام دوران حرفهایش را در آن گذرانده است.
قاعدتا باید حدس زده باشید که دلیل موفقیت او شیوه کارش است، شیوهای که موجب شده ۲۰ سال در شغلش باقی بماند: به عنوان یک مدیر ورزشی.
مونچی (یک اسم جایگزین در اسپانیایی برای کسی که رامون نامیده میشود) به عنوان فوتبالیست ۱۱ سال در سویا گذراند و بیشتر اوقات دروازهبان ذخیره تیم بود.
او ۱۲۶ بازی برای باشگاه انجام داد. سویا تنها تیمی بود که برایش به زمین رفت و سال ۱۹۹۹ هم بازنشسته شد. سال بعد از آن سمتی را به عهده گرفت که تا کنون هم آن را در اختیار دارد.
آن موقع بدون هیچ تجربهای و در حالی که سویا در دسته دوم فوتبال اسپانیا بود، مونچی مشغول مطالعه شیوه سایر باشگاهها شد تا بتواند راه خودش را ابداع کند؛ باشگاههایی مانند پورتو و لیون که قهرمان میشوند، ستارههای خود را میفروشند و دوباره شروع میکنند.
درس اصلی این بود که باید آماده از دست دادن بهترین بازیکنان خود باشید، اما باید بتوانید بازیکنانی با کیفیت مشابه و البته قیمتی کمتر را با قراردادی بهتر جایگزین آنها کنید.
سویا در دو فصل اول حضور مونچی حتی یک پول سیاه هم در بازار نقل و انتقالات خرج نکرد، با این حال او تیمی ساخت که با هدایت خواکین کاپاروس (مربی کنونی تیم ملی ارمنستان) دوبار توانست به لالیگا برگردد.
فصل بعد از آن (۲۰۰۲) بود که مونچی اجازه نخستین سرمایهگذاری را پیدا کرد: ۵۰۰ هزار یورو برای دنی آلوز مدافع کناری برزیلی؛ بازیکنی که ابتدا به صورت قرضی از باشگاه برزیلی باهیا به اسپانیا آمد.
شش سال بعد بارسلونا برای خریدن او ۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار پوند خرج کرد؛ مدافعی که به اعتقاد بسیاری، بهترین بازیکن پست خودش در دنیا برای یک دهه بود.
انقلاب مونچی تازه شروع شده بود.
سویا ۲۰ فصل پیاپی در لالیگا باقی ماند و سیاست "بفروش و بزرگشو" مونچی تبدیل به فلسفه باشگاه شد. بازیکنانی که خیلی در باشگاه نمیماندند اما مدت حضورشان آن قدر بود که یک جام را بالای سر ببرند.
فهرست افتخارات سویا در این دوره چشمگیر است: قهرمانی جام حذفی فوتبال اسپانیا در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۰۷، جام برندگان جام اروپا در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۶، قهرمانی لیگ اروپا درسالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۱۶، ۲۰۱۵، ۲۰۱۴. مونچی در تمام این مدت در باشگاه بود منهای دورهای از ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ که به باشگاه رم رفت.
او در این مدت چالش متفاوتی داشت و به باشگاه رم کمک کرد تا ۱۸۰ میلیون پوند از نقل و انتقال بازیکن درآمد داشته باشد.
مونچی حالا به باشگاهی که عاشقش است برگشته، جایی که به او احترام گذاشته میشود و زیر آفتاب دلپذیر آندلس کارش را انجام میدهد.
مونچی به بیبیسی گفت: "راستش ما دوران پرتنشی را سپری میکنیم، با موقعیتهای ناشناختهای روبرو هستیم که وظایف من را فراتر از وظایف یک مدیر ورزشی معمولی میبرد. مذاکرات کمی پیچیدهتر از قبل شده است."
"ما باید روی کاری تکیه کنیم که قبلا از محدودیتها انجام دادیم. ما برای استعدادیابهایمان وظایفی را مشخص کردیم و آنها دوباره و دوباره وضعیت استعدادهایی که مدتهاست دنبالشان هستیم را بررسی میکنند."
"حتی نقشههای جایگزینی در صورت تغییر موقعیت در آینده آماده کردهایم، مثلا اگر لالیگا به طور کامل لغو شود."
امضای قراداد با ایوان راکیتیچ را شاید بتوان نکته برجسته حرکات زیرکانه مونچی و تیمش در جنوب اسپانیا طی تابستان گذشته دانست.
این هافبک کروات سال ۲۰۱۱ با قیمت دو و نیم میلیون یورو از شالکه به سویا رفت، سال ۲۰۱۴ این تیم را با ۲۰ میلیون یورو ترک کرد. در سپتامبر سویا این بازیکن را که حالا ۳۲ ساله است با یک و نیم میلیون یورو بار دیگر به تیم بازگرداند.
در حالی که چنین معاملاتی، بخشی عادی از کار مونچی هستند، اوضاع در سال ۲۰۲۰ تغییر کرد؛ شاید هم بتوان گفت که کووید-۱۹ تغییراتی که از قبل هم آغاز شده بودند را سرعت بخشید. مسئول این تغییرات بخش اطلاعات و توسعه باشگاه بود که ماه مه ۲۰۱۹ ایجاد شده است.
باشگاههای بزرگ فوتبال دنیا تلاش میکنند بیشترین بهره را از آمار و اعداد ببرند و این کاری است که سالها در ورزشهایی مانند بیسبال و بسکتبال سابقه دارد. خیلی از این باشگاهها کسانی را استخدام کردهاند که کوچکترین سابقهای در فوتبال ندارند، ولی تا زمانی که نتیجه حاصل شود، این مسائل اهمیتی ندارند.
مونچی میگوید: "ما دیدگاه ذهنی استعدادیابها را با معیارهای عینی دادهها، مقایسه میکنیم. در واقع تقریبا بیشتر مواقع وقتی تصمیم میگیریم که هر دوی آنها موافق باشند. ما این بار بیشتر به بخش اطلاعات باشگاه اعتماد داریم به این دلیل که حسابی آن را گسترش دادهایم."
"گرچه پلتفرم ما هنوز صد در صد کامل نیست، اما کمک بزرگی برای تحلیل بازیکنان مورد نظرمان است. دادههای پارسال ما به اندازه امروز دقیق نبود. سالها قبل ما یک پایگاه داده بسیار کوچک داشتیم. دادههای ما گزارشی بود که در برنامه ورد مایکروسافت مینوشتیم. این که یک بازیکن چپ پا بود یا راست پا؛ اطلاعاتی شبیه این..."
"واضح است که حالا دادههای ما بهتر پردازش شدهاند، اطلاعات بیشتری دارم و بیشتر هم میتوانیم به آنها اتکا کنیم. هرچه بیشتر از آنها استفاده میکنیم، اعتماد به نفسمان بالاتر میرود."
مونچی و تیمش میخواهند انقلاب اطلاعات خود در باشگاه را گستردهتر کنند و به بخشهایی مانند بلیط فروشی و بازاریابی کمک کنند.
با این حال ساختن سیستمی که بتواند بازیکن درست را با قیمت درست پیدا کند، کماکان اولویت نخست او است. الگوریتمی که این تیمها با تحلیل بیشتر از ۱۸۰۰۰ بازیکن ایجاد کردهاند، میتواند در این راه به آنها کمک کنند.
او میگوید: "ما الان مشغول مذاکره با یک متخصص هوش مصنوعی و یک استاد یادگیری ماشین هستیم که هیچ سابقه فوتبالی ندارند و میخواهیم که به ما ملحق شوند."
"میخواهیم به رشدمان ادامه دهیم. اگر تصمیم بگیرید که یک مرکز تحقیق و توسعه بسازید، باید افرادی را بیاورید که ارزش افزوده داشته باشند و موضوع را از زوایای متفاوت ببینند."
باشگاههای دیگری هم هستند که ترجیح میدهند از دستپروردههای مونچی استفاده کنند، مثلا باشگاه لیدز یونایتد که مارچلو بیلسا را به عنوان سرمربی در اختیار دارد از ویکتور اورتا، استفاده میکند؛ مردی که هفت سال زیر نظر مونچی کار کرده است.
اما هنوز هم باشگاههایی هستند که کماکان به نقل و انتقالات بزرگ علاقه دارند. از جمله آنها میتوان به چلسی، همگروه سویا در لیگ قهرمانان اروپا اشاره کرد. این باشگاه تابستان گذشته در مجموع برای کای هاورتس، حکیم زیاش، تیمو ورنر، بن چیلول و ادوارد مندی ۲۲۲ میلیون پوند خرج کرد.
مونچی هیچگاه شیفتگی خود به فوتبال انگلیس را پنهان نکرده است؛ او حتی سال ۲۰۱۳، شش ماه را در انگلستان گذراند تا هم تحقیق کند و هم زبان انگلیسیاش بهتر شود.
او میگوید: "به دنبال اطلاعات تجاری بودم. باشگاههای انگلیس نمونههای پیشرفته یک مدل کسب و کار موفق هستند و من میخواستم همان شیوه را در سویا انجام دهم."
"آنها فوتبال را از طریق پخش تلویزیونی و بازاریابی به تجارتی سودآور تبدیل کردهاند و در واقع فوتبال انگلیس در آن زمان در هر زمینهای دو برابر فوتبال اسپانیا درآمد داشت."
مونچی زمانی از باشگاههای انگلیسی الگوبرداری میکرد، باشگاههایی که به دنبال پیدا کردن مونچی خودشان بودند. امروزه بسیاری از باشگاههای لیگ برتر مانند منچستر سیتی، لیورپول، لیدز یونایتد و آرسنال مدیر ورزشی دارند. منچستر یونایتد اما هنوز مدیر ورزشی ندارد.
مونچی میگوید: "باشگاههای موفق زیادی هستند که سیاستهای استخدامی خود را به عهده افراد متفاوتی میگذارند: مدیر کل، سرمربی یا مدیر ورزشی. طبیعی است که من مورد آخر را ترجیح میدهم، چون بیشترین توازن را ایجاد میکند. نمیتوان گفت که منچستر یونایتد گروه استعدادیابی ندارد، آنها حتما چنین بخشی دارند."
"آنها تکسیکی بگریستاین (منچستر سیتی) یا مایکل ادواردز (لیورپول) ندارند. اما مطمئنم افراد حرفهای باکیفیتی دارند که در اولدترافورد تصمیم میگیرند. ما در مورد باشگاههای بزرگ صحبت میکنیم و من چیز زیادی ندارم که به آنها یاد دهم."
لن جانسون: بوکسوری که ۹۳ پیروزی داشت اما قهرمانی انگلیس از او دریغ شد
رایان گیگز؛ اسطوره منچستریونایتد چگونه هدایت تیم ملی فوتبال ولز را به دست گرفت؟
رونالدینیو: ستاره برزیلی که از پادشاهی در بارسلونا به زندانی در پاراگوئه رسید
نیویورک کاسموس: باشگاهی افسانهای که بازیکنانش مثل ستارههای راک زندگی میکردند
پس از ۲۰ سال تصمیمگیریهای سخت، مونچی یاد گرفته است چگونه خودش را با فشار روانی سنگین این حرفه وفق دهد. او از کارش راضی است و فکر میکند هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد، هرچند که از همین حالا در فکر ایجاد تغییر در زمانبندی خودش است.
مونچی گفت: "من به خانواده، دوستان و حتی خودم بدهکارم. باید هم برای آنها و هم برای خودم وقت بگذارم. بقیه مسائل در اولویت دوم هستند. همسرم را از ۱۵ سالگی میشناسم. فرزندانم ۲۷ و ۲۱ ساله هستند و ما آنها را در این شرایط بزرگ کردهایم. همیشه باشگاه را مقدم بر هر چیزی دانستم و این موجب شده که رفاه من قربانی شود."
"شش ساعت خواب برایم کافی است. صبح خیلی زود برای ورزش بیدار میشم اما حتی در این زمان هم مشغول کار هستم؛ از زمانی که تلفن همراه هوشمند و کامپیوترم را روشن میکنم. در موقعیت من، قطع ارتباط بیمعناست."
"این قضیه تا زمانی که خوشحال باشم ادامه پیدا میکند. من زمان مشخصی برای پایان کارم تعیین نکردهام. هنوز هم همان بلندپروازی روز اول را دارم. وقتی کارم را ترک میکنم که موقع ورود به دفترم احساس نگرانی کنم. خوشحالم که دوستانی دارم که وقتی به آنها قول میدهم جواب تلفنشان را بدهم و این کار پنج روز طول میکشد، کفرشان در نمیآید."