زنان تاثیرگذار ایران: سیما بینا

ایران وایر می نویسد : تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره ها گره خورده است، هر یک خشتی گذاشته اند تا سقفی پدیدار شده، خشت هایی که گاه به قیمت زندگی و جان شان تمام شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده اند. در این میان، زنان ایرانی در این گذار طولانی، نویسنده برگ های بسیاری از کتاب تاریخ دویست سال اخیر ما بوده اند.
تاثیر مهم آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و ... یک لیست پر و پیمان فراهم کرده است. مجموعه ای که از امروز ایران وایر منتشر می کند، یک مقدمه است. افرادى که اسمشان در این فهرست آمده، نماینده میلیون ها زن ایرانى هستند که هر روز در ایران و کشورهاى دیگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثیر مى گذارند.
 
*********
دامن‌های چین دار و جلیقه بته جقه دار به تن می‌کند، شال توری کوچکی روی موهایش می‌اندازد و ترانه‌های محلی را با لهجه‌های بومی می‌خواند؛ ترانه‌هایی که مردان و زنان نواحی مختلف در هنگام کار و یا مراسم مختلف زمزمه می‌کنند و هزار معنی فرهنگی و اجتماعی در آن ها نهفته است. او در نقاط مختلف دنیا کنسرت‌های خیابانی  زیادی برگزار کرده است. تماشاچیان  آوازخوانی او فقط هم‎وطنان ایرانی‌ وی نیستند. ترکیب صدای دل انگیز او با سازهای سنتی و آوازهای محلی، هر بیننده‌ای را جذب می‌کند. اغلب نوازندگان گروهش را زنان تشکیل می‌دهند؛ زنانی با لباس‌های محلی که تار و کمانچه و سه تار و قانون می‌زنند.
 
«سیما بینا» در شهرستان «خسوف» بیرجند به دنیا آمد و از کودکی از طریق پدرش «احمد بینا» که آواز می‌خواند، شعر می‌گفت و تار می‌زد، با دنیای موسیقی آشنا شد.
 
او 9 ساله بود که با حمایت‌های پدرش، خوانندگی برای رادیو و در کنار آن، آموزش ردیف و تکنیک‌های آوازی را کنار استادان بزرگ موسیقی ایران آغاز کرد. سیما پس از گذراندن دبیرستان، وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و نقاشی خواند.

خودش  در مصاحبه با روزنامه «شرق» می‌گوید: «به همان اندازه که به موسیقی دل‎بستگی دارم، نقاشی را هم دوست دارم.»
 طراحی صحنه و لباس‌های خودش و گروهش، تسلط او به نقاشی را به خوبی نشان می‌دهد. اما در همه سال‌هایی که نقاشی خواند، از موسیقی هم غافل نشد. پای درس یکی از مهم ترین استادان موسیقی اصیل ایرانی، «عبدالله دوامی» نشست و سپس به پژوهش وگردآوری ترانه‌های بومی پرداخت.
 
سیما بینا ابتدا سراغ محل تولد خود، یعنی خراسان رفت و ترانه‌های روستایی را زبان به زبان شنید، گردآوری کرد و توانست مجموعه‌ای از ترانه‌های محلی خراسان را جمع آوری کند. او ترانه‌هایی را که در سینه و جان نسل‌های قدیم رخنه کرده بود اما نسل جدید چیزی از آن به یاد نداشتند، بازنویسی و زنده کرد و به گوش مردم شهرنشین رساند. بعد سراغ نقاط دیگر ایران رفت، از خوانندگان محلی هر منطقه سراغ گرفت و ترانه‌های محلی را جمع آوری و اجرا کرد؛ از لرستان تا مازندران و کردستان.
 
سیما بینا در سال‌های پس از انقلاب به تعلیم و آموزش آواز پرداخت و کلاس‌هایش یکی از معروف‌ترین کلاس‌های آموزش آواز بانوان بود. خودش می‌گوید: «جالب است که با همه محدودیت‌ها، اشتیاق شرکت در کلاس‌های آواز و موسیقی از جانب خانم‌ها بسیار زیاد و گرم بود.»
بسیاری او را اولین زنی می‌دانند که پس از انقلاب در «تالار وحدت» برنامه اجرا کرده است اما خودش روایت دیگری از این موضوع دارد: «بعد از انقلاب در تالار وحدت کنسرتی نداشتم اما شروع برگزاری کنسرت‌های خصوصی برای جماعت محدود و بعدها خانم‌ها در ایران بعد از انقلاب را با احتیاط و دوراندیشی‌های لازم شروع کردم. برپایی این کنسرت‌ها، مجالی بود برای معرفی قطعاتی از موسیقی محلی سنتی و در صحنه‌هایی که خانم‌ها در خانه خودشان برای جماعتی از هنرآموزان کلاسم و فامیل و دوستانشان آماده می‌کردند. این کنسرت‌ها خیلی جدی و به زیبایی انجام می‌شدند.»
 
یکی دیگر از مهم‌ترین کارهای سیما بینا در دهه اخیر، جمع آوری لالایی‌های محلی مردم هر منطقه بوده است. او تلاش زیادی برای انتشار این مجموعه در ایران کرد اما به خاطر ممنوعیت صدای زن در ایران، اجازه انتشار به این آلبوم موسیقی داده نشد و مجموعه لالایی‌های محلی در چهار سی دی با نمونه‌هایی از صدای مادران در آلمان و دوبی منتشر شد.  در کنار این سی دی‌ها، دفترچه‌ای قرار دارد که نت‌های ترانه‌ها را نمایش می‌دهد و با عکس‌هایی از مادران نواحی مختلف و طرح‌هایی از مادران و فرزندان که خودش نقاشی کرده، تزیین شده است.
 
سیما بینا در گفت وگویی با «دویچه وله» می‌گوید: «کلام لالایی گویای خیلی چیزها می‏تواند باشد. فرهنگ هر منطقه را می‏توان از محتوای لالایی‏ها بیرون کشید. طرز فکر مادرها و زن‏ها را در آن محدوده‏ جغرافیایی می‏توان دید. نوایی از نغمه‏های موسیقی منطقه را می‏توان در آن‏ها شنید. حتی جغرافیای منطقه، این که کوهستانی، گرم و… است را در لالایی‏ها می‏توان حس کرد و همین‏طور لحن، لهجه و زبان را می‏توان در آن‏ها شنید.»
 
او معتقد است لالایی، آوای مادر است که به گوش جان بچه می‌نشیند:«من چون هم زن هستم و هم مادر، سراغ جمع آوری این نوای زنانه رفتم.» سیما بینا پسری به نام «آرش» دارد. آرش هم مثل مادرش شیفته موسیقی است اما سبک مادرش را کاملا کنار گذاشته و سراغ موسیقی راک رفته است.
 
سیما بینا حالا 70 سال دارد و 61 سال است که از موسیقی سنتی ایران یک تنه و قوی حمایت می‌کند؛ درست از روزی که 9 ساله بود و اولین آواز خراسانی را در رادیو ایران خواند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۶
*بی همتا* - برلین، آلمان

سیما بینا هم زیباست وهم صدای زیبائی دارد . دوست داشتنی ست
یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۹
۴۰
نسترن19 - وین، اتریش
ببخشید تاثیرش چیه انوخت؟؟؟
دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۲:۳۹
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.