قانون هم نمی‌تواند حیوان‌آزاری را متوقف کند

تصاویری از ویدئویی که در هفته‌های گذشته منتشر شده و گفته شده که در سمیرم ضبط شده است. در این ویدئو، یک الاغ با ضربه‌های پتک و خنده‌های بلند حاضران کشته می‌شود.

سام خسروی‌فرد، روزنامه‌نگار و پژوهشگر محیط زیست، در این یادداشت به سابقه حیوان‌آزاری در ایران پرداخته و درباره اثربخشی قانون در رفع این خصوصیت، ابراز تردید کرده است.‏

خلق را خون‌خوارگی اصل خوشی‌ است
 شادی مخلوق از مردم‌کشی است


 کودکان از کشتن موران خوشند

 مردمان از کودکی مردم‌کشند
- مهدی حمیدی
 
آیا تصویب قانون‌ بر روی کاغذ می‌تواند به ساماندهی امور منجر شود؟ به طور مشخص‌تر آیا تصویب قانونی جدید می‌تواند ریشه حیوان‌آزاری را در ایران امروز بخشکاند؟ این پرسش‌های به ظاهر ساده وقتی مطرح می‌شود که بدانیم نایب رییس فراکسیون مجلس شورای اسلامی گفته است باید قانونی برای برخورد با آزار حیوانات اهلی در اولویت‌ کار مجلس نهم قرار گیرد.
 
به گفته انوشیروان محسنی بندپی نماینده مردم چالوس و نوشهر در مجلس شواری اسلامی، چرا اذیت و آزار و از بین بردن حیوانات اهلی که در زندگی، اقتصاد و کسب و کار کمک حال ما هستند، مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد.
 
سخنان این نماینده مجلس، سوال‌های دیگری نیز در ذهن ایجاد می‌کند: آیا قانون‌هایی که تا کنون تصویب شده نظیر قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا، حفاظت و بهسازی محیط‌زیست، شکار و صید، حفاظت از دریاها و رودخانه‌های قابل کشتیرانی در مقابل آلودگی به مواد نفتی و ...به طور کامل اجرا شده است؟ و اساسا آیا مجری قانون، وقعی به مصوبات مجلس می‌گذارد؟ کافی است سخنان چندی پیش رییس دولت دهم را در ذهن‌مان مرور کنیم که گفته بود: «ناظر نمی‌تواند برداشت خود از قانون را به مجری تحمیل کند، در مقام اجرا این مجری است که باید برداشت خود از قانون را اجرا کند».
 
اما فقط مجری قانون نیست که به آن پایندی ندارد. قوه قضاییه که ناظر بر حسن اجرای قانون است در ارتباط با جرایم زیست‌محیطی قاطعانه عمل نمی‌کند. مدت کوتاهی پس از دستگیری قاتلان سفاک خرس‌ ماده و توله‌اش در سمیرم خبر رسید که آن دشنه به دستان آزاد شده‌اند. ماجرای تساهل و تسامح قاضیان به همین یک مورد ختم نمی‌شود. وقتی محیط‌بانان با هزار و یک سند و مدرک، شکارکشانِ قانون‌شکن را به دادگاه می‌کشانند، قاضی در صدور حکم، رافت اسلامی به خرج می‌دهد. محیط‌بانان در گفت‌وگوهای دوستانه از تلخ‌ترین خاطرات‌شان می‌گویند و آن زمانی است که از قاضی شنیده‌اند چند قوچ و میش و کبک ارزش ندارد که وقت دادگاه صرف‌شان شود. مشابه همین نظر را نایب رییس فراکسیون محیط‌زیست گفته است: «وقتی برای حیوانات وحشی و حیوانات حاضر در حیات وحش مانند "کبک" حد و حدود و حریم و مجازات قائل شده‌ایم باید برای اذیت و آزار و از بین بردن حیوانات اهلی هم حد و حدودی تعیین کنیم، اگرچه قانون مقابله با شکار در حیات وحش هم باید مورد بازنگری قرار گیرد». به عبارت دیگر، وقتی برای یک کبک ناقابل (و لابد بی‌ارزش) قانون داریم، چرا برای چارپایان بزرگ جثه و البته مفید قانون نداشته باشیم. دقت بیشتر در سخنان سخنگوی فراکسیون محیط‌زیست این گمان را تقویت می‌کند که او از قانونی که به آن اشاره کرده خبر درست و دقیقی ندارد چرا که ما قانون «مقابله با شکار در حیات‌وحش» نداریم و آنچه در کتاب قطور قوانین و مقررات محیط‌زیست آمده، «قانون شکار و صید» است، مصوب ۱۳۴۶.
 
شماری از کارشناسان بارها از لزوم فرهنگ‌سازی در حوزه طبیعت و حیات‌وحش گفته‌اند و پس از رسانه‌ای شدن کشتن الاغ با پتک در سمیرم بر ضرورت آن تاکید کرده‌اند. اگر فرض کنیم که فیلم آزار منتهی به مرگ خرس و الاغ دو نمونه از صدها موردی است که از دیده‌ها پنهان می‌ماند، می‌توانیم نتیجه بگیریم که فاجعه عمیق‌تر از تصور ماست و آن که می‌خندد هنوز خبر بد را نشنیده است. نگاهی به رفتارهای کودکان با حیوانات کوچه و خیابان، وضعیت رقت‌بار جانوران و مرگ تدریجی‌ آنها در باغ‌وحش‌های ایران اسلامی، نحوه کشتار حیوانات ولگرد توسط ماموران شهرداری و طرح‌هایی نظیر عقیم کردن گربه‌های شهرها بخش دیگری از ماجرای دردآور حیوان‌آزاری است که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. البته این بی‌توجهی‌ها نباید شگفت‌زده‌مان کند. وقتی قانون‌گذار از قوانین محیط‌‌زیست کم‌اطلاع است، مجری قانون از اجرای آن سر باز می‌زند و ناظر بر حسن اجرای قانون، رسیدگی به جرایم محیط‌زیست و حیات‌وحش را اتلاف وقت می‌داند نمی‌توان انتظار داشت حقوق حیوانات اهلی و وحشی در چنین سرزمینی به درستی رعایت شود. گرچه فرهنگ‌سازی برای حفاظت از داشته‌های طبیعی و حیات‌وحش و نیز حمایت حیوانات اهلی ضروری است، اما به نظر می‌رسد افرادی که با چنین قوانینی سر و کار دارند (شامل نمایندگان مجلس، اعضای دولت و قضات دادگستری) باید پیش  و بیش از سایرین آموزش ببیند و با فرهنگ حفاظت از طبیعت و حمایت از حیوانات آشنا شوند. در غیر این صورت چاپ چند تمبر و چند بروشور و چند درس خشک و بی‌روح در کتاب‌های درسی به بهانه فرهنگ‌سازی راه به هیچ دهی نمی‌برد.

رأی دهید
احسان شايسته - تهران - ایران
میازار موری که دانه کش است ...... این نشون میده ما ایرانیها از قدیم یه جورایی سادیسم حیوان آزاری داشتیم ......
جمعه 5 خرداد 1391 - 10:59
pasargad2 - شیراز - ایران
واقعا برای خودم متاسفم که رهبران وهحشی دارن بر ما حکومت میکنن که اینطور مردم هم وحشی بشن... خدا به دادمون برسه...... هر چند که این یک حقیقت که هر انسانی هر طور که هست خودش خواسته پس خلایق هر چه لایق... اینو ما خودمون خواستیم
جمعه 5 خرداد 1391 - 11:32
greentree - تهران - ایران
معمولا قاتل‌های سریالی یا شکنجه گرها بیشترشون در سنین پایین از حیوون آزاری لذت می‌بردند که بد‌ها به چنین هیولاهای بیرحمی تبدیل شدند ،شما شکنجه گر‌های زندان رجایی شهر کرج رو ببینید متوجه میشید بیشتر این افراد مریض روحی‌ روانی‌ هستند که به خاطره لذت بردن وارد این کار شدند
جمعه 5 خرداد 1391 - 12:51
greentree - تهران - ایران
حتی حیوانات و پرندگان هم از اسلام و اوباش‌های اسلامی در امان نیستند و اونها رو به طرز فجیهی میکشند ،در اسلامی اصلا حمایت از مخلوقات معنی‌ نداره برای همین که این دین خیلی‌ خشن و ضد بشریه
جمعه 5 خرداد 1391 - 12:53
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
ملتی هستیم عاشق شعار!! و تو خالی‌!!! میازار موری که دانه کش است!!!!که جان دارد و جان شیرین خوش است !!!حیوان که هیچ۱۵۰۰۰ نفر از ۱۲ شب تا ۵ صبح نوبت برای تماشای اعدام!! جوان ۱۷ ساله!!!
جمعه 5 خرداد 1391 - 14:03
ehsanusa - تهران - ایران
اگه به مردم آموزش بدن برای خودشون هم بهتره!!! چون وقتی رفتنی شدن، دیگه مردم با پتک و تبر به جونشون نمیافتن که بکشنشون!!!
جمعه 5 خرداد 1391 - 14:20
baharrr - وین - اتریش
گرگ حیوانیست حیوان می درد فطرتش او را چنین می‌‌پرورد. از قضایش کار او درندگی است قوّت خود را، می درد تا می برد. روزگار از بخت گرگ را آفرید تا ز انسان نام وحشی را خرد. سر به زیر افکنده گرگ از کار ما آدم از نعشی به نعشی چون پرد. گرگ از گرگی کند این کارها کار ما شرمندگی می‌آورد. من ز انسانی‌ کنم شرمندگی چون که انسان نعش وجدان می چرد. کاش این موجود که انسان نام اوست نام حیوان جور دیگر بنگرد...
جمعه 5 خرداد 1391 - 14:31
afsaneh87 - شفیلد - انگلستان
واقعا هر چه خشونت و بی رحمی که وجود دارد از اسلام و مسلمین سرچشمه میگیرد، بعضی وقتها شرمنده میشوم از این که دیگران مرا به عنوان یک دختر مسلمان میبینند،و باور کنید در ان وقت میخواهم فریاد بزنم که من هم مثل شماها متنفرم از این همه خشونت و ادم کشی ، حیوان ازاری و خلاصه هر چیزی که اسلام و مسلمانان انجام میدهند و باعث شرمندگی و سرشکستگی بقیه ادمها میشوند،
جمعه 5 خرداد 1391 - 15:35
Asman - اتاوا - کانادا
هرگاه در ایران انسان آزارى متوقّف بشود یادگیرى مهربانى کردن به همنوع و حیوانات هم آسان خواهد بود.
جمعه 5 خرداد 1391 - 18:19
gara bag - ریس ویک - هلند
آسمان اتاوا. دقیقا می‌خواستم من هم همینو عرض کنم،مرسی‌ . ما که نمیتوانیم به همنوع هموطن احترام بگذاریم،و هر روز در ایران خبر‌های تکان دهنده‌ای می‌شنویم دیگر این که چیزی نمی‌تواند باشد، و یا زمانی‌ که معلم مدرسه که باید به دانش آموزان حیوان دوستی‌ و طبیعت دوستی‌ به دانش آموزان بیاموزد خود بچه ‌خرس میکشد دیگر چه توقع‌ای می‌توان از یک روستای داشت. ولی‌ امید من به ایرانیان خأرج از کشور و ماهواره است. ایرانیان خارج کشور میتوانند که فرهنگ حیوان دوستی‌ و طبیعت دوستی‌ را به فامیلهای خود بیاموزند.حتی با تعریف از نحو زندگی‌ در خارج از کشور.و ماهواره، مردم با دیدنه فیلم‌ها و مستندها میتوانند حداقل اندکی‌ یاد گرفته و به بچه‌ها یه خود یاد بدهند.من چون در هلند هستم تنها کاری که تونستم به ایران بکنم نزدیک به ۵۰ نو تخم گول و گیاه به ایران برده
شنبه 6 خرداد 1391 - 01:25
kili kili - قائم شهر - ایران
چه ربطی به اسلام داره شما دیگه چقدر عقده ایی هستید
شنبه 6 خرداد 1391 - 11:11
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.