جوانان، دمکراسی و آینده ایران , مقاله ای از دکتر بهروز بهبودی

آرتور کریستن سن مستشرق معروف در تحلیل داستان ضحاک این اسطوره را یادآور خاطره تصرف ایران به دست بیگانگانی می‌داند که بر اریکه قدرت در ایران تکیه زدند و سپس به نابود کردن جوانان و اندیشه آنان پرداختند. چنانکه می‌دانیم ضحاک هر روز مغز دو

 جوان را به خورد مارهای روی شانه اش می‌داد تا از این راه به آرامش برسد. جوانان نیروهای فعال و مولد هر جامعههستند، نیروهایی که در جوامع مستبد سرکوب می‌شوند زیرا اساساً استبداد را با اندیشیدن میانه‌ای نیست. مستبدان عالم و از جمله ایران همواره اندیشیدن را مانع راه خود می‌بینند از اینرو ضحاک‌وار، کمر به نابودی آنان می‌بندند. مستبدان امروز ایران از اندیشیدن به خصوص اندیشه جوانان جلوگیری می‌کنند زیرا می‌دانند در صورت دادن آزادی اندیشه به افراد باید پاسخگوی پرسش‌هایی باشند که محصول آن است. پرسشگری یعنی اجازه دادن به صداهای دیگر برای شنیده شدن در حالی که حکومت مستبد ایران طاقت شنیدن صداهای دیگر و مخالف را ندارد بنابراین اندیشیدن را از اساس ممنوع می‌کند تا به مشکلات بعدی برنخورد. با نویسندگان به خصوص روزنامه نگاران جوان برخورد می‌کند و از آنجایی که پاسخی برای گفته‌های آنان ندارد، بند بر دستان قلمشان می‌گذارد و به گمان خود قلمشان را می‌شکند، علوم انسانی را محدود می‌سازد، جلوی اندیشه‌های فلسفی را می‌گیرد، استادان اندیشمند را از کار برکنار می‌سازد، بسیاری را به اجبار راهی سرزمین‌ها و کشورهای دیگر می‌کند تا همچنان بماند غافل از آنکه دنیا تغییرات زیادی پیدا کرده است.

جمهوری اسلامی که در بذل و بخشش به کشورهای دوست(!) ید طولایی دارد، و سرمایه‌های ملی و میهنی را در دوست نگاه داشتن آنان(!) به هدر می‌دهد همواره از یاد برده است ایران کشوری جوان است و جوان نیاز بهشغل، مسکن، ازدواج و... دارد. کشورهای دنیا آرزومند داشتن نیرو و نسل جوان هستند، امّا در جمهوری اسلامی دائم فرصت سوزی می‌شود و عمر جوانان را با کارهای عبث تباه می‌کنند. جمهوری اسلامی همواره کوشیده تا مغز جوانان ایرانی را خوراک مارهای خود کند و از آنان موجوداتی منفعل بسازد به همین دلیل در ریز و درشت مسائل آنان دخالت می‌کند غافل از آنکه این کارها از نسل جوان آتشی زیر خاکستر می‌سازد تا در موقع لزوم آتشفشانی کنند. این عصیان علیه همه آن چیزهاییکه دخالت دولتمردان ایران در امور جوانان خوانده می‌شود، در نهضت های اعتراضی به خصوص پس از انتخابات سال 1388 به وضوح دیده می‌شود. حاکمان ایران نیز که انتظاری اینگونه نداشتند دست به جنایت های آشکار زدند. هرچند زندانی کردن و کشت و کشتار جوانان در ایران سابقه‌دار است، از انتخابات سال 88 به بعد شتاب بیشتری به خود گرفت.

رهبران ایران تسهیلاتی نیز چون تحصیل در دانشگاه برای نسل جوان فراهم آورده‌اند که اگر همین مقدار را نیز عملی نمی‌کردند پیشتر از این طومار حکومتشان درنوردیده می‌شد، امّا در حالی جوانان به دانشگاه‌ها فرستاده می‌شوند که پس از اتمام تحصیل پیرمردان چمبره زده بر قدرت جایی برای شکوفایی آنان باقی نمی‌گذارند. این هم از عجایب روزگار است که پیرسالان گاه سیر از عمر و زندگی برای جوانان تشنه زندگی تصمیم می‌گیرند و برنامه‌ریزی می‌کنند. اگر هم به اصطلاح در ساختار قدرت دست به جوانگرایی‌زده می‌شود، متاسفانه به سراغ کسانی از خودی‌ها می‌روند که به سبب استفاده کردن از رانت‌های مختلف، مدرکی را گرفته که استحقاقش را نداشته‌اند از این‌رو به رغم جوانگرایی در برخی از بخش‌ها، باز به اصطلاح حق به حقدار نمی‌رسد.

مشکلات مالی حاصل از بیکاری جوانان بسیاری از این نیروهای بالقوه جامعه ایران را به سمت و سوی اعتیاد کشانده است و به نظر من عامل اصلی این خانمان‌سوزی، حاکمانی هستند که اولویت اولشان کشورهای دوست و برادر(!) است، کشورهایی که ملاک دوستی‌شان تنها سرمایه‌های ملی و میهنی است که روانه جیب آنها می‌شود و به سبب این حاتم بخشی‌های از کیسه خلیفه، جوان ایرانی یا باید بیکار و سرخورده به سراغ اعتیاد برود و یا از کشور خارج شده، راهی دیار غربت گردد تا دیگران از دانش و توان او بهره‌مند گردند. فرار مغزها که امروز سران ایران نیز به آن اذعان دارند حاصل اولویت‌های احمقانه‌ای است که معمولاً جوانان را در آخر صف توجهات قرار می‌دهد و جوانی که تشنه دانش و کشف است مشتاقانه راه کشورهای غربی را در پیش می‌گیرد زیرا می‌داند آنجا امکانات لازم برایش فراهم است و هیچ کس از اعتقادها و باورهایش نمی‌پرسد.

متاسفانه سران ایران به جای توجه به نیازهای جوانان، فراهم آوردن فضای مناسب برای رشد و تعالی علمی آنان و کارشناسی کمبودها، به سرکوب نسلی می‌پردازند که تقریباً تمام اسباب شادزیستی را از او گرفته‌اند و در کوچکترین امور شخصی‌اش دخالت می‌کنند. از لباس گرفته تا شکل صورت وسر و مو. هراس از شادی جوانان تا بدان پایه است که شادی‌های آنان را برخلاف عرف و شرع تشخیص می‌دهند. جوانانی را که در پارکی جمع شده و به آب‌بازی مشغول می‌شوند از ایادی و فریب‌خوردگان سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا می‌خوانند و با این اتهام واهی روانه بازداشتگاه‌ها می‌نمایند.

سران ایران، جوانان را منفعل می‌خواهند، به دور از هرگونه فعالیت و نشاطی، تا بتوانند به آسانی از آنان ربات‌هایی در خدمت خود بسازند و در این راه بزرگترین مانع، آگاهی به حساب می‌آید، پس آنان به انحای مختلف به مبارزه با این آگاهی برمی‌خیزند.

امروز جوانان، این آینده‌داران به حق ایران، نیازمند حمایت گروه‌های مختلف در داخل و خارج هستند. حامیان آنان نیز باید بدانند سهامداران اصلی آینده همین جوانانند، جوانانی که در سایه دموکراسی تعیین خواهند کرد دوران حاکمیت‌های فردی گذشته و ملاک شایستگی افراد، نسبت‌های قومی و فامیلی نیست. ملاک جوانان ایران زمین برنامه و کارآمدی افراد خواهد بود و در سایه چنین نگاهی هرکس می‌تواند برنامه خود را ارائه داده و در معرض انتخاب قرار بگیرد. جوانان آزاد ایران اجازه خواهند داد صداهای مختلف در جامعه شنیده شود زیرا خود با تمام وجود حاکمیت ضحاک‌ها و ضحاک وار را تجربه کرده و دیده‌اند چگونه جبر جامعه را به پرتگاه سقوط می‌کشاند.

جوانان هرچند بنا بر اقتضای جوانی ماجراجویی را می‌پسندند، می‌دانند در معادلات امروز جهان ماجراجویی را جایی نیست. دنیا، امروز گفتگو و هماهنگی را می‌پذیرد، هماهنگی با نهادهای بین‌المللی. بنابراین از همین امروز همگان باید گفتگو و تفاهم را تمرین کنند و هیچ کشوری را از پیش محکوم ندانند. جوانان ایران در نظام آینده رفتاری مبنی بر احترام متقابل را بنیاد خواهند نهاد چیزی که امروز در ایران فدای خودخواهی‌ها و لجبازی‌های کودکانه حاکمان شده است.

الگوی امروز جوانان ایرانی، دین به دنیا فروختگانی نیستند که در سایه تزویر، باورها و آینده مردم را به بازی گرفته‌اند و روزو روزگار را بر همگان تلخ و سیاه کرده اند. مگر ضحاک را می‌توان به عنوان الگو در پیش رو داشت؟ ضحاک، ضحاک است به همان اندازه بیگانه و قدرت‌پرست که حاضر می‌شود برای ماندن بر تخت قدرت جوانان ایران زمین را قربانی نماید. جوانان ایران می‌دانند ضحاک‌صفتان امروز ـ که چیزی جز خباثت در خود ندارند ـ به تربیت بی‌مایگانی پرداخته‌اند که از آگاهی و معرفت نصیبی ندارند. فرومایگانی که با سوء استفاده از نام جوانان دائم بازیچه قرار می‌گیرند، در مقابل سفارت‌خانه‌های کشورها به شعار دادن واداشته می‌شوند، از دیوار سفارت بالا می‌روند و آبرویی برای ایران و ایرانی در عرصه‌های بین‌المللی باقی نمی‌گذارند. الگوی جوانان ایرانی بی‌مغزانی نیستند که برای خوشامد حاکمان تمرین ویران کردن می‌نمایند. هرچند سران ایران دو راه پیش پای ایرانیان بخصوص نسل جوان نهاده‌اند؛ تن دادن به انفعال یا زندان وتبعات بعدی آن، جوانان ایران زمین همچنان به مبارزه آگاهانه خود علیه حاکمان جور ادامه می‌دهند.

در این راستا شورای دموکراسی برای ایران نیز خود را در قالب جنبشی می‌بیند که بنابر اساسنامه موجود، از جنبش‌های اعتراضی مردم ایران اعم از زنان، دانشجویان، روزنامه‌نگاران، هنرمندان، جوانان، و... حمایت می‌کند و می‌کوشد تا به جهانیان بگوید مردم ایران که خود قربانیان یک نظام مستبد هستند از جنس سردمداران ایران نبوده و به غرب و دستاوردهای آزادی‌خواهانه‌اش به دیدی مثبت می‌نگرند و چون رهبران جمهوری اسلامی از سر بدبینی، قائل به مرز خودی و غیر خودی نیستند.

شورای دموکراسی برای ایران، هرچند به جبر روزگار در خارج از ایران تشکیل گردیده، دل در گرو میهن خود دارد و برای سرافرازی آن می‌کوشد و دل‌های کسانی که در این شورا به فعالیت مشغولند برای ایران و مردم ستمدیده‌اش می‌تپد. از این‌رو تمام توان خود را به کار می‌گیرد تا از یک‌سو مردم آگاه ایران به آنچه استحقاقش را دارند برسند و از سوی دیگر به دنیا نشان دهد دوران حکومت جمهوری اسلامی چون دوران حکومت ضحاک، یک مرحله دیگر از استیلای بیگانگان بر خاک ایران است، بیگانگانی که از جنس مردم نیستند. به یقین جنبش‌های اعتراضی ایران چون نهضت کاوه، پایه‌های استبداد را فروخواهد ریخت و حکومتی مردم پسند را به وجود خواهد آورد، حکومتی که بر بنیاد دموکراسی شکل می‌گیرد. بی شک تا استقرار دموکراسی و آزادی در ایران تنها چند گام مانده است.

دکتر بهروز بهبودی

رأی دهید
fetnegar - ارومیه - ایران
"سران ایران، جوانان را منفعل می‌خواهند، به دور از هرگونه فعالیت و نشاطی، تا بتوانند به آسانی از آنان ربات‌هایی در خدمت خود بسازند و در این راه بزرگترین مانع، آگاهی به حساب می‌آید، پس آنان به انحای مختلف به مبارزه با این آگاهی برمی‌خیزند." کاملا درسته آگاهی چیزی که همه حکومتهای دیکتاتور از اون میترسند
شنبه 8 بهمن 1390 - 17:06
morid - بوشهر - ایران
دکتر بنیانگذار دمکراسی.1-هم خدا میداند هم تو میدانی هم من میدانم در غرب نشستن وبعد از حمام مفصل وزدن افتر شیو وخوردن یک صبحانه مفصل صحبت از دمکراسی خیلی آبکی و خوش خیالیست.2-با عمل کرد اربابانت در ارائه دمکراسی در عراق و افغانستان و کشتار مردم این کشورها قبول کن که ریش دمکراسی در آمده ومردم ایران درس عبرت مفصلی از این وحشیگریها گرفته اند عمرا نسخه تو را قبول کنند.4-مگه مردم شیعه بحرین که 70درصد این کشورند و مردم یمن که 100 در 100 این کشورن دمکراسی نمیخوان چرا با اسلحه وکمک اربابت امریکا لت و پار میشوند؟عبدالله صالح پس از کشتار مردمش در امریکا چه میکند؟. رهبران ایران هرچند اشتباهات زیادی دارند ولی نوکر امریکا نیستند.تصمیماتشان در لندن و واشنگتن چک نمیشود.حتی خود تو هم ته دلت به این دمکراسی غربی قرص نیست چرا؟چون جنبش فقیر 99در صد امریکا واروپا هم شیوه دوگانه و ضد عدالت کشورشان را متوجه شده اند.کافیه دکتر نه؟
شنبه 8 بهمن 1390 - 14:50
shahram407 - تهران - ایران
حکومت ضحاک، یک مرحله دیگر از استیلای بیگانگان بر خاک ایران است، بیگانگانی که از جنس مردم نیستند!!!!! نه بابا دو کلام هم از مادر عروس شنیدیم!! حتما تو از جنس مردمی؟؟؟ قیافه اش که شبیه ((هخا)) است. البته هرچی اون پخمه بود این موذی و حق بجانب!!! اینقدر از این حرفها بزن و بنویس تا بری لا دست رضا فاضل !! چقدر میگیری تا از این اراجیف بنویسی!!!. خائن وطن فروش غربت نشین
شنبه 8 بهمن 1390 - 13:55
sam_1355 - كويت - كويت
جناب اقای دکتر بهایی زاده شما لطفا سنک خود را به سینه دیکران نزنید ممنون میشیم
شنبه 8 بهمن 1390 - 13:32
arsalAn72 - منچستر - انگلیس
morid - بوشهر - ایران. دوست گرامی‌ با شما موافقم.
شنبه 8 بهمن 1390 - 22:43
samira-azad - هامبورگ - آلمان
درود بر دکتر بهبودی عزیز بنیانگذار شورای دمکراسی برای ایران که وقتی مینویسد ساندیس خورهای ولایت دردشان میگیرد - درود بر تو بزرگمرد از نسل بزرگانی هستی که دل در گرو وطن دارند - درود بر تو که زیبایی رویت و زیبایی عملت و زیبایی اندیشه ات خوتب را از چشمان اینان گرفته - درود بر سایت ایرانیان انگلستان که مقالات ایشان را که در کیهان لندن به چاپ میرسد بازنشر می دهد - بهبودی عزیز چون تاخت بر تو را دیدم کامنت گذاشتم چون اخساسم این را گقت که حال که با اندیشه ات همراهم باید پبامم را به گوش دشمنانت برسانم که اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار نیک در عمل و بیانت هوبداست .
شنبه 8 بهمن 1390 - 22:58
hadaf-roshan - مادرید - اسپانیا
هفته های متمادی است مطالباتان را میخوانم امید همچنان زیبا و تاثیر گذار این پیامها را برای ایران و ایرانی ارسال کنید . چون شمایی برای ایران آزاد لازم است که گفته هایتان را چون سند منتشر کنید
شنبه 8 بهمن 1390 - 23:10
sadaf-irani - اصفهان - ایران
آقای بهبودی از اینکه در مورد جوانان ایران زمین چنین زیبا نوشته اید لذت بردم و هنوز باور دارم که میشود عاشق بود و برای حاک وطن جانفشانی کرد
یکشنبه 9 بهمن 1390 - 00:05
arashia - شیراز - ایران
متاسفم از این سخنان که در سایت منتشر می شود اینها فقط شعار هست وبس
یکشنبه 9 بهمن 1390 - 07:43
bamdaddd - آمستردام - هلند
از سایت ایرانیان انگلستان متشکرم برا چنین مطالبی کاش مدیریت سایت از اینگونه مطالب بیشتر بهره ببرد و فضای سایت را در تنوع مطالب سیاسی و اجتماعی لازم برای ایران غنی کند والله هم ثواب داره و هم برا آگاهی مردم لازم است این آقای بهبودی هم خدایی دست رو جاهای خوب میزاره برا مطالبش ایول داری دکتر جان
یکشنبه 9 بهمن 1390 - 00:26
omid-azadi - تهران - ایران
ایی که می‌روند ، وطن‌فروش نیستند . آن‌هایی که می‌مانند ، عقب مانده نیستند . آن‌هایی که می‌روند ، نمی‌روند آن طرف که حتما ً مشروب بخورند . آن هایی که می‌مانند ، نمانده‌اند که صرفا ً دینشان را حفظ کنند . همۀ آن هایی که می‌روند ، آزاده نیستند . همۀ آن‌هایی که می‌مانند ، پرچم به دست ندارند . آن‌هایی که می‌روند ، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین می‌شوند ؛ یک هفته مانده می‌گریند و یک روز مانده ، به این می اندیشند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود . و آن‌هایی که می‌مانند ، می مانند تا وطن را جایی برای ماندن کنند . آقای بهبودی عزیز شما بی شک دل در گرو خاک وطن داریید و امید به آزادی و دمکراسی بسیار ارزشمند است .
یکشنبه 9 بهمن 1390 - 00:15
Arash آرش - لندن - بریتانیا
با درود بر تمامی آزادیخواهان ایرانی ضد رژیم وحشی های تروریست و غارتگر و مزدوران داخلی و خارجیشان. آیا دست اندرکاران ایرانیان یوکی خود به گفته های این استاد گرامی اعتقاد دارد که رهبر رژیم و کلیت رژیم را به ضحاک تشبیه کرده است؟ اگر اعتقاد ندارد که بحث دیگری است ولی اگر اعتقاد دارد نبایستی به مزدوران و ساندیس خوارهای ضحاک صفت اجازه فحاشی به استاد گرامی دهد. آزادی به معنی آزادی ضحاک صفتان نیست کما اینکه در اروپا نیز به منکران هالوکاست آزادی بیان مزخرفات ضد بشری نمیدهند. تا ببینیم در آینده این سایت اعتقاد خود را به آزادی چگونه به نمایش می گذارد!؟
دوشنبه 10 بهمن 1390 - 00:15
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.