نقش ساسانیان در حمله اعراب به ایران

نقش ساسانیان در حمله اعراب به ایران

مطالعه ای تازه در باره اضمحلال و فروپاشی شاهنشاهی ساسانی در ایران از ارتباط اعراب مهاجم به ایران با بخش هایی از حکومت ساسانی خبر داده است.

پروانه پور شریعتی استاد ایرانی بخش مطالعات ایران و اسلامی دانشگاه اوهایو در کتاب "افول و سقوط ساسانیان"، با عنوان فرعی "اتحاد اشکانی - ساسانی و پیروزی اعراب بر ایران" نگاه مسلط بر مطالعات ساسانی را مورد نقد قرار داده است.

نگاهی که طی بیش از هفتاد سال گذشته تحت تاثیر نظریه آرتور کریستین سن بوده است.

خانم پور شریعتی نظریه وجود یک شاهنشاهی متمرکز ساسانی را رد می کند و در گفت وگویی با بخش فارسی بی بی سی می گوید: "حکومت ساسانی شکلی شبیه به یک کنفدراسیون داشته است که نتیجه همکاری سیاسی خانواده های بزرگ اشکانی و ساسانی بوده است و خانواده های اشکانی در بر سر کار آمدن یا سقوط بیشتر پادشاهان ساسانی موثر بوده اند."

به گفته خانم پور شریعتی اوج همکاری خاندان های اشکانی و ساسانی در زمان پیروزی های ساسانیان در زمان جنگ های سی ساله با رومیان است و با تزلزل در اتحاد این خانواده ها زمان شکست ساسانیان فرا می رسد و دوره ای از تغییر و بی ثباتی حکومت ایران را فرا می گیرد. دوره ای که شاهد بر سر کار آمدن هشت پادشاه و ملکه در طی چهار سال است.

بنا بر مطالعه پروانه پور شریعتی در زمان حمله اعراب، حکومت ایران به دو بخش پارس ها و بخش شمالی تقسیم شده بود و ارتش ایران به به سه فرقه تجزیه شده بود.

خانم پور شریعتی می گوید برخی از خانواده های اشکانی متحد ساسانیان مانند خانواده بسطام و بندویه در زمان شروع حمله اعراب با رهبران عرب در ارتباط بوده اند و رهبران عرب هم در مکاتبات خود گفته اند که تنها خواهان عبور از ایران برای رسیدن به ماوراءالنهر در آسیای میانه و دستیابی به راه های بازرگانی هستند و مدعی حکومت و تاج و تخت ایران نیستند و برخی از رهبران نظامی ایران مانند رستم فرخ هرمز در جریان این مکاتبات بوده اند.

خانم پور شریعتی معتقد است که موفقیت اعراب در حمله به ایران نتیجه مصالحه یکی از خانواده های اشکانی با اعراب بود و ارزیابی تاریخی شاهنامه فردوسی همین نظر را تایید می کند که با سایر روایت های تاریخی تاریخ نگاران دوره اسلامی متفاوت است.

بر اساس نگاه نویسنده، شاهنامه فردوسی افزون بر اهمیت ادبی باید به عنوان یک متن تاریخی مورد بازنگری قرار گیرد.

مطالعه خانم پور شریعتی نشان می دهد که شاهنامه دارای برخی از اسنادی است که از سوی برخی از خانواده های اشکانی به عنوان منبع روایت تحولات تاریخی در اختیار فردوسی قرار گرفته است.

همچنین به گفته پروانه پور شریعتی، شاهنامه اطلاعاتی را در باره تقسیم بندی نواحی ایران در دوره ساسانی در اختیار ما می گذارد که تا چند سال پیش هیچ اطلاع تاریخی از آن نداشتیم و اکنون مطالعات سکه شناسی جدید آن را تایید می کند.

خانم پور شریعتی با مطالعه تاریخ های نوشته شده از سوی ارمنیان و سریانی ها و دیگر اقوام مجاور ایرانیان و همچنین بررسی نتایج تازه مطالعات سکه شناسی سیر تحول ساختار سیاسی و اجتماعی ساسانیان را گزارش کرده است.

خانم پور شریعتی می گوید روایت هایی که از سوی تاریخ نگاران اسلامی در اختیار ما قرار گرفته حتی از نظر گاه شماری هم دقیق نیست و گاه اطلاعاتی وارونه در اختیار ما قرار می دهد.

او همچنین می گوید: "اسناد نشان می دهد که نظر آرتور کریستین سن که می گفت تاریخ پانصد ساله اشکانیان را باید با آمدن ساسانیان به فراموشی سپرد، درست نیست و باید از یک تداوم هزار ساله سنت ها و فرهنگ و حاکمیت های منطقه ای خاندان های اشکانی سخن گفت."


بنا بر نظر وی نظریه دو قرن سکوت ایرانیان پس از حمله اعراب درست نیست و ما با مجموعه ای از تحولات وجود داشته که نشان از تداوم تاریخی ایران پس از حمله اعراب دارد.

کتاب پروانه پور شریعتی در مجموعه آثار کتابخانه بین المللی مطالعات ایرانی منتشر شده و در برخی از دانشگاه های آمریکا و بریتانیا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

علی اصغر رمضان پور , بی بی سی فارسی
moeinyoutub - مالزی - کوالا لامپور
شایذ اگر رهبریت عرب در آن زمان به دست حضرت علی بود.اسلام به نحو بهتری وارد ایران میشد.زنده باد ایران و اسلام
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

keykhosro - ایران - شیراز
moeinyoutub - مالزی - کوالا لامپور مگه جاهای دیگه ای که وارد شده چیکار کرده زبان مردم و فرهنگ اونا رو تغییر داد و امت عرب درست کرد باز ما خیلی تخصیم که هنز فارسی حرف میزنیم عزیزم همه یه کرباسن خیالت تخت
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

hani . 237 - ایران - تهران
لعنت به همه خیانکارانی که زمینه ورود این اعراب ملخ خور را به ایران باز کردن
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

abiabi - انگلستان - لندن
پس اینکه میگن از ماست که بر ماست درسته
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران
زنده باد ایرانی آزاد - بدون اعراب و اعراب زادگان و عرب پرستان و زنده باد ایرانی بدون اسلام
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

TAAT - ایران - اردبیل
متأسّفانه در کشوری که تلوزیونش تاریخ و افسانه باستان کره جنوبی را در سریالهای تلوزیونی اش به خورد مردم میدهد و حتی حرف زدن از افسانه های ایران از شاهنامه و تاریخ هخامنشیان و ساسانیان نکوهیده محسوب میشود باید که منتظر باشیم تا بیگانگان تاریخمان را تحلیل کنند و در بیخبریِ ما بر سرمان بریزند و نقشه تجزیه کشورمان را بریزند.ما هنوز نمیدانیم در آن جنگهای بین سپاهیان امپراطوری ایران با قبایل شبه جزیره عربستان چرا شکست خوردیم و بعد از شکست ،سپاهیان فاتح چطور پیام عدالت اسلامی را با پیام تحقیر آمیز "عرب وعجم"جایگزین کردندو نام ایرانی راملعون شمردند. هنوز نمیدانیم چطور با گذشت اینهمه سال هنوز نمیخواهیم قوانین اسلامی را که این بیابانگردان با رسوم قبیله ای خود هماهنگ کردند ما هم با قبیله و تبار ایرانی خود همگون کنیم تا اینطور نشود که زنانمان احساس تبعیض کنند. چطور متوجه نشده ایم که در تمام این سالها ناجوانمردانه تحقیر شده ایم؟...
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

nas11 - ایران - شوشتر
moeinyoutub - مالزی - کوالا لامپور من نمیدونم بیرون ایرانه ولی داستان میگه مثل اینکه در زمان حضرت علی بود که در ایران یکی از شهرهای شیراز به نام استخر بیش از هزار نفر را سر بریدن تا ریخ ابن خلدون تاریخ طبری تاریخ صحیح بخاری
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

qatar_doha_shiraz - قطر - دوحه
دوستی بی اطلاع اون بالا ازمالزی میگه اگه علی ع فرمانده بود بهتر میشد. جهت اطلاع این عزیز وسایر دوستان باید بگم که بدستور قاطع حضرت علی اعراب ملزم به 2کار بودند.1ـ به اسارت گرفتن هر جه بیشتر دختران زیبا روی ایرانی2ـ به اتش کشیدن کتابخانه ها و مراکز علمی ایرانیان.چون امام با اشنایی کامل به اوضاع سیاسی واجتماعی ان وقت ایرانیان را دشمنی ازموده میدانست.
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

saeed-nasi - ایران - تهران
TAAT - ایران - اردبیل با حرفهات کاملا موافقم.تمام حرفهات منطقی بود.در یک همچین مملکت بی در و پیکر و بی سر و سامانیه که یه دفعه یکی رو مثل علی دایی از اردبیل میارن میکنن سرمربی تیم ملی اگه مملکت بی صاحب نبود که اینجور نمی شد
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان
moeinyoutub - مالزی - کوالا لامپور اینقدر علی.علی نکنید.ان هم از همان کاسه اب می خورد که عمر اب می خورد.علی برخلاف ادعاهای صرفا مکتبی و مذهبی، فردی ثروتمند بود بطوریکه تنها از راه نخلستانهای خود سالانه 40 هزار دینار درآمد داشت . ( تاریخ اسلام شناسی، علی میرفطروس باستناد به تجارب السلف ص 13 ). این پولهای قارونی که در دوران حاکمیت اسلام ناب محمدی رشد چندین برابر داشت، توانست در کنار مکتب خونریز ذوالفقار، نقش عمده ای در ترویج اسلام ایفا کند . علی بر این اعتقا د بود که ما [مسلمانان] عقیدهایمان را بر شمشیرهایمان حمل می کنیم ( به نقل نهج البلاغه ). علی پس از مرگ پیامبر اسلام، علی رقم کش و قوسهای 6 ماهه با خلیفه اول مسلمانان (ابوبکر)، بیعت کرد . در زمان خلیفه دوم (عمر) ، با ازدواج دخترش با عمر موافقت کرد تا بتواند در معا دلات سیاسی نقش بازی کند. در همین راستا بود که در هنگام لشکرکشی مسلمانان به ایران، بعنوان یکی از مشاوران نزدیک عمرعمل کرد . پس از ترور عمر بدست فیروز ابولولو ایرانی و روی کار آمدن خلیفه سوم (عثمان)، بارها با بر کرسی « اهل اجماع » وی بمخالفت پرداخت و پس از کشته شدن عثمان بدون در نظر گرفتن رای امپراطوری اسلام تکیه زد. ابوبکر ، عمر و علی بفوریت دستور دادند که هر که از دین برگشته، گردن زنند و با آتش بسوزانند و زن و 1407 و جلد 6 ، ص ص ، 1394 ،1380 ، بچه اشان را به اسارت برند (تاریخ طبری، جلد 4 ص 1379 2420 و 2665 ) . در جریان این کشتارها، شمشیرهای خالد ابن ولید و امام علی برنده تر از دیگران عمل کرد. تاریخ طبری درباره ی کشتارهای می نویسد : " آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر درگذشت پیامبر اسلام « خالد بن ولید » نشان داده بودند همه را بکشت و ب ه آتش بسوخت و فرمود تا سرهایشان گرد کنند و پایه دیگ کنند و آتش در تن های ایشان زد و همه را بسوخت ". همین کتاب در مورد نقش علی در سوزاندن اجساد مردم در جریان این کشتارها می نویسد : " علی تنهای آنان را در آتش سوزاند و خاکستر نمود ." (تاریخ طبری، جلد چهارم ص ( ص 1380 و 1464 و جلد ششم صفحات 2420 تا 2265
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

elina- - سوئیس - زوریخ
moeinyoutub - مالزی - کوالا لامپور فقط میتونم بگم متاسفم برای امثال تو.
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

mohsen- - انگلستان - لیدز
TAAT - ایران - اردبیل جالب گفتی مرسی
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

msnam - انگلیس - لندن
علی معروف به شمشیر اسلام است و تنها فایده علی برای اسلام آدم کشی های او هست. همانطور که در یک روز 800 نفر از یهود بنی قریظه را گردن زد. همانطور که یمنیان را برای وادار کردن به پذیرش ایلام قتل و عام کرد. علی تنها ....فدایی اسلام بود.
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

ukguy4u - انگلیس - لندن
اگه حکومت ساسانی مثل اولش پر قدرت بود ما الان در چنین فلاکتی نبودیم.
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

TAAT - ایران - اردبیل
saeed-nasi - ایران - تهران ببخشید که یادم نبود که سرمربی ایران را باید ازتنها شهر ایران(تهران)باید انتخاب کنند! اینطوری ،سطح تمدّن سرمربّی هم طبعاً بیشتر میشود(مثالهایش هم فراوانند)!! همچنین یادم نبود که دائی یکروز صبح سر مزرعه باباش از خواب پاشدو دید فیفا او را یکی از 5 مربّی تأثیر گذار جهان انتخاب کرده است!دوست عزیزم!موضوع دائی فریب دادن ما ایرانیها در ایجاد زمینه تحقیر مفاخر ورزشی مان بود.نقشۀ موذیانه ای که با ظرافت اجرا شد و ما توجّه نکردیم.نه آن چیزهایی که فرمودید.خدا کند برای علی دائی های جوان مایه نومیدی نشود.
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

punisher - ایران - شیراز
ملتی که تاریخ خود را از حفظ نباشد / محکوم به تکرار آن است.
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

xabrisham - ایران - اسلو
حق با علیست.حتی اگه خودتونم پاره کنید.برین بابا بیسواد های هپلی هپو. برین دیسکو قر تونو بدین شماها.
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

shahin 12 - انگلیس - چشر
TAAT - ایران - اردبیل درود بر شما هموطن فهمیده شما یکی از معدود کسانی هستید که منطقی نظر میدهید.موفق و پیروز باشید
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
moeinyoutub - مالزی - کوالا لامپور ببخشید این آقای حضرت علی که می فرمایید، اگر این همه انسان صلح جو و جنگ ستیزی بودند، چرا از شرکت فرزندانشان در جنگ علیه ایرانیان جلوگیری نفرمودند؟ چرا در زمان خویشتن از دریافت جزیه و مالیات از ایرانیان چشم پوشی نفرمودند؟
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

ASTARA-KHAZAR - ایران - استارا
اسلام دینی که با خود حقارت بدبختی و دروغ و خون و تجاوز و .... را برای ایرانی به ارمغان اورد. به امید ازادی ایران از این اژدهای بدسیرت.
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

torabi - ایران - عسلویه
چی بگم والا فقط اینو میتونم بگم که ما باید الان دست از خرافات برداریم و حدود 80 درصد اسلام را که خرافات است ( خرافات را به ان توسط مردم و سران اسلام به تدریج به ان چسبانده اند ) دور بریزیم و با منطق فکر کنیم تا رستگار این دنیا و اخرت شویم به قول شریعتی که میگه اسلام بدون خرافات یعنی اروپای الان
سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388

sarab22 - المان - دوسلدورف
ادیان افیون جامعه هستند از صلیب گرفته تا اسلام مندراوردی.
چهار‌شنبه 2 اردیبهشت 1388

nishfa - ایران - تهران
تمدن ایران با وجود و یورش اعراب بیابانگرد یکباره از هم پاشید . اعراب در بدو ورود خود به ایران زنان و دختران را به کنیزی و مردان را به غلامی گرفتند . کتابخانه های ایران را به اتش کشیدن .فجایع بسیار نمودن چون عرب سوسمار خور اصلا؛ نیازی به کتاب و آداب و قوانین نداشت . ومتاسفانه یک عده از هم وطنان به این یورش و تجاوز افتخار نموده تا آنجا که مبنای تاریخ پرافتخار مملکت را نیز به یک واقعه عربی تبدیل نمودند. بزرگ مرد ایران زمین فردوسی میفرماید: زشیر شتر خوردن و سوسمار عرب را بجای رسیده است کار که تخت کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
چهار‌شنبه 2 اردیبهشت 1388

smartrun - کاتادا - تورونتو
بیدار باشیم که با دست های خودمان ایران را گورستان سرگذشتی( تاریخی) خود نسازیم....
چهار‌شنبه 2 اردیبهشت 1388

ferfereh - ایران - تهران
keykhosro - ایران - شیراز موافقم. مصر یکی از قدیمی ترین کشورهای جهان است و تمدن آن که در حاشیه رود نیل شکل گرفته است در زمره کهن ترین تمدن ها محسوب می شود که از حدود ۴ هزار سال پیش از میلاد موجود است. مصر باستان سرزمین فراعنه است و آثار تاریخی مهمی چون اهرام سه گانه و معابد بزرگ را از آن زمان به یادگار دارد. در اسطوره های سامی محل ظهور پیامبرانی مانند یوسف و موسی را در همان دوران و در سرزمین مصر آورده اند. در سال ۴۶۱ میلادی (۱۹ هجری قمری) در زمان خلیفه دوم عمر مسلمانان کشور مصر را فتح کردند. پس از فتح این کشور توسط مسلمانان بخش بزرگی از فرهنگ و تمدن این کشور به یغما رفت و اعراب زبان خودشان را به این مملکت تحمیل کردند. در زمان ساسانیان اعراب ایران را فتح کردند.اعراب هر چیز را که‏ موجب تقویت ملیت دانستند خراب کردند. شهرها با خاک‏ یکسان و آتشکده‏ ها با آتش سوخته شد و موبدان را که مأمور مواظبت امور و مباشرت خدمات معبدها و هیکلها بودند از دم‏ تیغ گذراندند و کتب فضلای ملت اعم از آنکه در مطلق علوم نوشته شده بود یا در تاریخ و مسائل مذهبی، در معرض تلف آوردند.(منبع ویکیپدیا) فرق دو تمدن ایران و مصر چه بود که ما زبان و فرهنگ خودمان را حفط کردیم ولی مصریها نه؟ یکی از بزرگان مصر گفته است که اگر ما هم در تاریخ خودمان کسی مثل فردوسی داشتیم زبان ما هم مثل ایرانی ها حفظ شده بود. شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از بزرگترین حماسه های جهان و شاهکار زبان فارسی و حماسه ملی ایرانیان و نیز بزرگترین سند هویت ایشان است. شاهنامه اثری منظوم است در حدود پنجاه هزار بیت و سرایش آن حدود سی سال به طول انجامید. بسی رنج بردم درین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
چهار‌شنبه 2 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
لازم می دانم توضیحی در مورد کسانی که تنها نظراتی از سر تکرار و تکرار و تکرار دارند بدون کمترین توجهی به عدالت و اندیشه . من امروز این نظرات را خواندم . لازم می دانم به تک تک شما و تمام دنیا بگویم مولا نه نیازمند تایید شماست و نه گدای محبتتون . چه کسی شما را وادار کرده که به او بپیوندید یا او را تایید کنید . هزار و چهارصد سال هم که دست روی دست گذاشتید تا خدمت او برسید . پس دیگه دستتون به او قول خودتون ( قاتل جانی ) نمی رسه . هنوز با اینکه سالها توی کشورایی که حداقل فضا و تربیت دمکراسی را به شما داده اند نیاموخته اید که عقاید انسانها آزاد است . اگر شنیدن حقایق برای شما تلخ و عذاب آور است چون باید خودتان را نفی کنید شاید کسانی باشند که می خواهند اطلاعاتی غیر از تاریخ سر تا پا تحریف بشنوند . دست بر دارید از او از اینهمه بی انصافی و بی معرفتی . حالا شده اید وکیل مدافع کسانی که با تقلب همه چیز را به دست گرفتند و هر کار خواستند کردند . حاضرم سوگند بخورم یک زرتشتی اصیل محال است گوشه ای از نظرات شما را داشته باشد . شما به هبچ صراطی مستقیم نیستید . حالا خار شده توی چشمتون که بدون رای مردم رفت و بهشون حاکم شد . متاسفم برای اینهمه بغض و کینه . سنی ها خودشون مثله چی حساب میبرن و میدونن چکار کردن فقط تف سر بالا تو صورت خودشونه . نفهمیده هر کس گفته او اجساد را سوزانده . کسانی که پیرو دین نیستند و قیامت اجزایشان سورانده میشود چون اعتقاد به رستاخیز ندارند . انسان از خاک بوجود آمده است و به خاک هم میرود . اجنه و شیطان از آتش درست شده اند . چطور او با آنهمه رشادت و خداپرستی مانند یک کافر خدانشناس عمل می کند . حالا اشکالتان این شده که چرا مدارا کرد ! طلبکارش هم شدید . در زمانی که اسلام تازه پای گرفته بود و پیامبر هم رفته بود صبر علی اسلام را نجات داد . شما اندازه همون چند تا کتاب آخوند شپشو شیعه و سنی قضاوت کنید و ملاک بدونید . اما بدونید که تنها اهل شعار هستید . در عمل هیچ کاری از دستتون بر نمی آید . توده به مولا به عنوان امامشان نگاه می کنند اما شناخت باطن مولا متعلق به خواص است . نمی توان انتظار داشته باشید با آموختن الفبا اونهم از کتابهایی که قلم در دست کسانی بوده که نمی توانسته اند وقایع را بگویند و گرنه جامعه بهم میریخته استناد کنید . پایتان را از کفش او بکشید بیرون . او خود بلد است حق خود را بگیرد و توی قبر خودش خوابیده شما به فکر خودتون و اعمال خودتون باشید . تمام سنی ها و آدمای دنیا را به شما بخشیدیم لطفا به تعداد محدودی که مشتاقان او هستند کار نداشته باشید چون به هبچ عنوان حق دخالت ندارید و به شما مربوط نمی شود . در جهانی که فساد فاسدان آن را پوشانده است از استخر و ماجرای اون بیرون نیایید . ایمان داشته باشید کسانی که در روز کشف حقایق شرمنده باشند شما هستید نه مولا . ----------------------------- کاربر گرامی لطفا نظرات خود را کوتاه تر بنویسید. با تشکر
جمعه 4 اردیبهشت 1388

msnam - انگلیس - لندن
raha_99 - انگلیس - لندن تو یا دیوانه ایی یا افسانه سرا. یا با دلیل جواب ادعا ها را بده یا برای همیشه به خاطر خرافاتی که ...تو سرت کردند یا ترس ار بهشت و جهنم این حرفایی معنوی را بزن. نهج البلاغه مولایت را بخون حال هر انسان آزاده ای را به هم می زند. نفرین به تمام ....صفتان انسان کش
شنبه 5 اردیبهشت 1388

ironwill - ایران - تهران
افسوس که اعراب دقیقا زمانی به اوج قدرت رسیدند که ساسانیان (به علت جنگهای شدید و طولانی با روم ) در اوج ضعف بودند. حمله اعراب (به خصوص از بعد فرهنگی) بسیار مخرب تر و ویران کننده تر از حمله مغولان بود.
شنبه 5 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
raha_99 - انگلیس - لندن msnam - انگلیس - لندن دوستان و هم وطنان عزیزم بد نیست بدانید که از ماست که بر ماست بزر گترین ضربه را سا سانیان به ایران زدند نه عربها مرحوم دکتر احمد حامى نویسنده کتابهاى متعدد تاریخى در کتاب خود به نام (مهر) مى نویسد: جنگهاى اعراب و سپاهیان ساسانى نه پیروزى اعراب و نه شکست ایرانیان بود بلکه پیروزى مردم ستم کشیده و رنج دیده و انتقامجوى ایران و ایمان مسلمانان بود. سربازان ایرانى جنگ نکردند زیرا چیزى نداشتند که براى نگهدارى از دست بدهند انها خواستشان این بود که شکست بخورند تا جامعه طبقاتى ساسانیان برافتد و رنجشان به پایان برسد. حامى براى سخنان خود دلایلى منطقى نیز مى اورد یکى انکه باقیمانده پیروان مانى و مزدک به عربستان رفته و مسلمان شدند و همانها بیشترین اثر را بر اشفتگى فکرى سربازان و مردم ایران و شوراندن انها علیه جامعه طبقاتى داشتند همین امر سبب شد تا شورشهاى متعدد داخلى قواى نظامى ایران را ضعیف کند و حتى سربازان فرماندهان خود را بکشند. حامى به درستى ذکر مى کند که سپاهیان عرب براى فتح شهرهاى بزرگ ایران کافى نبوده اند چرا که در تواریخ شمار انها همواره 20یا 30هزار نفر بوده حال انکه ایران در قرن هفتم میلادى حداقل از 100شهر اباد برخوردار بوده بنابراین متصور است که شهرها به دست خود مردم سقوط مى کرده و سپس چپاول مى شده است. (خلاصه گفتم که صدای بچهای سایت در نیاد)
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین پس چرا در ناسزاها ساسانیان را شریک نمی کنید ؟ اظهارات شیخ اشراق در دادگاه در جایگاه متهم . مشاور از او پرسید : آیا شما کتابها و سرودهای مانی را مطالعه کرده اید ؟ - منظورتان کدام کتاب است ؟ - از شما پرسیدم آیا کتابهای این ملعون را مطالعه کرده اید ؟ اگر شما و ریس دادگاه آگاه باشید باید بدانید که کتابهای مانی به زبان های مختلف نوشته شده یکی از کتابهایش به زبان پرتوی جنوب غربی نوشته شده و شاهپورگان نام دارد ٬ مانی این کتاب را به نام شاهپور اول نوشته و مشتمل بر مبداء و معاد است ٬ دیگر کتاب کفلایه است که مانی در آن شرح حال خود را به رشته تحریر در آورده است . مانی پس از ذکر سفرش به هند و بازگشت به ایران افزود : - به حضور شاهپور رفتم و به احترام بسیار مرا پذیرفت و اجازه داد به شهرهای ایران سفر کنم و آیینم را تبلیغ نمایم ٬ دیگر از کتابهایش به نام انجیل زنده یا فقط انجیل است که به زبان سریانی نوشته و الهام نامه است . دیگر کتاب الحیات مانی است که متمم انجیل است و دیگر کتاب احکام و قواعد است که در آن تکلالیف اخلاقی و حکمت عملی برگزیدگان و نیو شگان را معین کرده است ٬ حال اجازه می دهید از شما بپرسم آیا شما تمام کتابهای مانی را مطالعه کرده اید ؟ ریس دادگاه خشمگنانه به سهروردی گفت : تو حق نداری از مشاور من سوال کنی ٬ تو متهم هستی فقط باید پاسخ بدهی ...- من فقط کتاب ارژنگ وی را دیده ام که در آنجا نقش هایی از نور و ظلمت عرضه کرده است ٬ این برگزیده ملعون که خود را به دروغ فرستاده خدا معرفی کرد ٬ سیمای وحشتناک فرزندان ظلمت را در طوماری کشیده و رنگین ساخته تا نفرت مردم را تحریک کند ولی درصفحات ولی در صفحات کتاب چهره های زیبایی از فرزندان نور رسم کرده است کویی به زیبایی و جمال علاقه فراوان داشته است ٬ شما که پیرو افکار مانوی هستید ٬ آیا از معتقدات این شیطان مجسم در باره خداوند آگاه هستید ؟ نظر او در باره حضرت عیسی (ع) و مبداء آفرینش چیست ؟ توضیح دهید ؟
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
شیخ اشراق پاسخ داد : من بیشتر آثار مانی را خوانده ام و ابدا علاقه ای به اندیشه های وی ندارم به ویژه از اینکه خود را پیامبر معرفی کرد نفرت مرا برانگیخت ٬ او پس از سفر هند و بازگشت به ایران خود را فار قلیط که مسیح ظهور او را خبر داد بیان نمود . و اما در باره مبداء آفرینش در سروده هایش گفته است در آغاز دو اصل وجود داشته یکی نیکی و دیگری بد ٬ خدا و هیولا ٬ یا روشنایی و تاریکی ... - تو چرا این عقیده نکوهیده را که مورد تایید جهان اسلام نیست در کتابت حکمة الاشراق رواج دادی و غیر مستقیم اندیشه های این ملعون کذاب را تبلیغ کردی ؟ - اندیشه های مانی نیست بلکه افکار حکمای ایران باستان و اندیشه های افلاتون است ٬ مانی در کتاب پاهپورگان نام برخی از ایزدان مزدیستی را به عاریت گرفته و در سلسله افسانه های خویش سعی کرده با زبر دستی سرگذشت پهلوانان داستانی ایزان را مانند فریدون و دیگران را وارد کند... - اسامی ملائکه را از کجا آورد ؟ - از زبان سریانی افتباس کرد ... - تو معتقد هستی ٬ مانی یک حکیم بود یا یک پیامبر ؟ -مه حکیم بود ٬ نه پیامبر 2 عقاید مسیحیان تاثیری عمیق در نوشته های مانی دارد ! - او عیسی (ع) را قبول داشت ؟ - نه ٬ ابدا ! آیا میدانی ٬ در محکمه ای که با حضور موبد موبدان یه دستور هرمز اول پادشاه شاشانی تشکیل شد ٬ مانی نتوانست به پرسشهای قضات پبسخهای درستی بدهد . بدینجهت مجاب شد و تسلیم گردید ....- و بعد از مدتی مانی مصلوب شد ٬ زنده زنده پوست او را کندند ٬ بعد سرش را بریدند و پوست او را پر از کاه کرده در یکی از دروازه های شهر جندی شاپور خوزستان برای عبرت طرفدارانش مدتها بیاویختند و پس از آن ٬ آن دروازه به باب مانی موسوم گشت !
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
شیخ اشراق گفت : - این روایت را هم که مجعول است شنیده ام ولی مانویان می گویند در زندان زیر شکنجه مرد ٬ آیا شما می خواهید در آینده در این شهر دروازه ای یا بابی به نام باب سهروردی نامگذاری کنید ! قضات خندیدند ولی یاران و شاگردان سهروردی های های کریه می کردند ! - تپ در مقدمه حکمة الاشراق سعی کردی حمیمان گذشته را که به قول تو از ترس توده نادان سخنان خود را به کنایه و رمز گفته اند شماتت کنی ولی بی پروا بنیان و پایه های اندیشه های مخرب خویش را یر دو اصل نور و ظلمت گذاشته ای و برای آنکه دانشمندان را فریب بدهی نوشته ای آنچه نوشته ام از آرای حکیمان پارسی مانند جاماسب ٬ فرشاد شور و بوذرجمهر است ... در حالی که هرکس کتابت را بخواند متوجه میشود که با حیله و ترفند خواستی نظریات مانی ملعون را با کلمات و عبارات مطنطن بر روی کاعذ بیاوری ٬ تو افکار مانی را استادانه با جملات و عبارات تازه جلا داده ای یا باز سازی کرده ای ٬ من می گویم در نوشتن کتاب مانی الهام بخش تو بوده . - مانی کوچکتر از آن است که الهام بخش یک حکیم مسلمان شود ؟ شما با این اتهام و این اشتباه مرتکب گناه بزرگی شده اید و قضات این دادگاه را که اطلاعی از اندیشه های من و فیلسوفان باستانی ایران ندارند گمراه کرده اید ... - تو مانند مجوس ها به فروغ آتش توجه داری ٬ نکند آتش پرست می باشی ؟ - من مسلمانم ٬ مسلمان و تو مفتری هستی و ناجوانمردانه متهم میکنی ٬ من از اتهام نابجا و ناشایسته تو و ریس دادگاه نمی هراسم ٬ روز پاداش معلوم می شود کی مسلمان است و کی مفتری و درغگو .
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
مشاور قاضی گفت : اگر سعی کرده ای که اندیشه های به قول خودت فلاسفه اساطیری را با معتقدات ما مسلمانان نزدیک کنی کار بیهوده ای انجام داده ای ٬ ما تو را مانند حلاج جادوگر و ملحد می دانیم ! حتی وحدت وجود را قبول نداریم چون مبنی هم به تناسخ و هم به وحدت وجود معتقد بود ! - آقای ریس دادگاه ٬ آقای مشاور دادگاه که تاریخ ادیان و ملل و نحل را به ادعایش خوانده هنوز نمی داند که مبتکر وحدت پاوتین فبلسوف یونانی بود ٬ پایه های فلسفه پلوتین افلاطونیان جدید محققا وحدت وجود است . من از تابناکترین چهره های حکمت ایران در کتابم یاد کرده ام ٬ متاسفم هیچیک از آقایون حتی اسامی این حکما را نشنیده اید . -صریح بگو هدفت از نگارش کتاب حکمة الاشراق چه بو ؟ - مطالب کتابم عشق و ارادتم را به حکمای پیش از اسلام و بعد از اسلام نشان می دهد ٬ عقاید حکمای باستانی بیان کننده شراره ای از عشق سوزانم به وطنم ایران است . - و اضافه بکن اعتقاد به شعله های آتشکده ها که نمی دانم هنوز روشن است یا خاموش شده است ؟ - می دانی که من سالهاست از شیراز و اصفهان بدورم و از آتش آتشکده های زردشتی ها خبر ندارم ولی زردشتی هایی که به هندوستان رفته اند آتشکده هایشان روشن است . چرا اسم کتابت را حکمة الاشراق گذاشته ای ؟ - آقای مشاور دادگاه ٬ آقای محقق و مطلع در ملل و نحل ٬ نخستین پرسشی است که منطقی مطرح کرده ای و پاسخ منطقی را خواهی شنید .
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
شیخ اشراق پاسخ داد : در ایران کشوری که به آن و دانشمندان ٬ حکما ٬ فقها و پزشکان و ستاره شناسان مباهات می کنم ٬ نحله ای از حکما بودند که مردم را به حق هدایت می کردند ٬ اینان حکمایی بودند غیر از مشبهه مجوس و تنها ما حکمت نوریه شریفه ایشان را که مشرب افلاتون و حکمای پیش از آن بود در کتاب حکمة الاشراق و کتبی که پیش از آن در ایران و بغداد و حلب نوشته ایم زنده ساختیم و در جای جای رساله هایم از صاحبان آن حکمت یاد کرده و گفته ایم که ما علم حقیقت را در کتاب خود موسوم به حکمة الاشراق به ودیعه نهادیم و حکمت کهن را زنده ساختیم که پیش از این دانشمندان و حکمای ایران و هند و بابل و مصر و قدمای یونان تا افلاتون بدان نظر داشته حکمت خود را از آن استخراج کرده اند ٬ آیا با این برهان قاطعی که به اطلاع مردم رسانیدم گناه بزرگی را مرتکب شده ام ؟ - آیا به عقیده شما افلاتون و استادش سقراط از فلسفه حکمای ایران باستان متاثر شده بودند ؟ - افلاتون تا اندازه ای ولی سقراط نه ! - چرا در نوشته های خود از امشاسپندان مورد نظر مزدیسنا استفاده کرده اید ؟ - ممکنست اسامی این امشاسپندان را نام ببرید ...؟ - شما همه امشاسپندان آیین زردشتی را که در حقیقت اقرب قوای مجرده نسیت به اهورا مزدا هستند در اثر خود نام برده اید ٬ مثلا به عقیده ایرانیان زردشتی طلسم اردیبهشت (= اش و هیشت ) و اردیبهشت به عقیده شما به منزله نور قاهر برای زمین است . امرداد امرات ربالنوع اب و اب طلسم ان ٬ هورخش ( = هودخشت = خورشیدی ) که نور شدبد الضوء فاعل النهار و فرمانروای آسمانست ... آیا هدف و مقصودتان از آوردن این اسامی چه بود ؟
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
شیخ اشراق پاسخ داد : بله من در فلسفه ذوقی خود به فلسفه مزدیسنا توجه داشتم ٬ به ویژه از اندیشه های ایرانیان باستان که در نزد زرتشت به عبارات منش نیک ٬ « سپنت می نیو » و منش زشت « آنگر می نیو » نام برده شده است . - آیا قبول داری این یک فکر ثنویت است و در نزد مانی به صورت اندیشه نور و ظلمت در آمده است ؟ فیلسوف بزرگوار ایران سکوت می کند و ریس دادگاه می گوید ٬ چرا ساکتید ٬ اگر حرف نزنید محکومید ! - من اعتراف می کنم از حکمای قدیم ایران که حکمت آنان بیشتر جنبه ذوقی داشت تا بحث و نظر ٬ استفاده کرده ام . در این مورد اصطلاحات آنها را در آثارم نقل نموده ام ! از سویی دیدگاههای من فیلسوف عارف با نظرات شما در باره حکمای ایران فرق های فاحش دارد . - آیا نیاکان شما زرتشتی بوده اند ؟ - چرا این پرسش را مطرح کرده اید ؟ مشاور دادگاه خشمگنانه پاسخ داد : - وقتی اعراب مسلمان ٬ ایران را تصرف کردند به نوشته مورخان عرب گروهی از موبدان با وجود همه مصایب و دشواری هایی که به علت تسلط بیگانه بر آنها وارد آمده بود با یزد گرد و یا بستگانش ترک وطن کردند و وقتی یزد گرد به دست آسیابان کشته شد موبدان به اتفاق جمعی از زرتشتیان راهی چین شدند و گروه عظیمی از آنها به هند رفته در آن خطه رحل اقامت افکندند نیاکان شما یا پدر شما دست شما را از هند گرفت به بغداد آورد و از آنجا به شام ... چون تعصب آیین زرتشتی دارید. - سهروردی خندید و با تمسخر گفت : من فرزند یک دهقان بی سواد سهروردم ٬ پدرم کشاورز یود ٬ سهرورد در نزدیک زنجان است ٬ پدرم سعی فراوان داشت که من بتوانم تحصیلات مذهبی را به پایان ببرم . ما شیعه هستیم و شیعه باقی خواهیم ماند ٬ و به این آیین مباهات می کنیم . نقاشی های مانی را در کتاب ارژنگ دیده اید ؟ - بله یک بار دیده ام ! - نظر شما در باره نقاشی و مجسمه سازی چیست ؟ - در برخی از کتابها خوانده ام که بیشتر ساکنان روی زمین یا به خاطر گذراندن وقت یا سرگرمی و یا از روی ضرورت و نیاز از همان نخستین ادوار حیات دست به نقاشی زدند و اکثریت هنرمندان آنان مانعی از نظر سنت ها و ارزش ها در کار نقاشی و یا تهیه تندیس نداشتند ٬ مانی اگر دست به نقاشی زد و ارژنگ خود را انجیل نامید به واسطه آن بود که در زمان فعالیتش به منظور آنکه مردم را به هنر خویش سرگرم کند نور و ظلمت را در دو زمینه بر روی کاغذ به تصویر کشید ٬ ما مسلمانیم و با پیکر تراشی و صورت نگاری موافق نیستیم و بجای آن هنر خطاطی را تشویق می کنیم و من در زمره بهترین خطاطان جهان اسلامم .
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
- مشاور ریس دادگاه زیر لب خطاب به اعضای دادگاه و اشاره به شیخ اشراق گفت : مردی خستگی ناپذیر و جامع و نمونه است ٬ من خسته شدم ٬ ریس دادگاه ناگهان کتاب المشارع و المطارحات سهروردی را گشود و گفت : شما در پایان این کتاب نوشته اید : ...« اما نور طامس که به موت اصغر سوق می دهد ... آخرین کسی که از آن به درستی خبر داد از فلاسفه یونان ٬ حکیم بزرگوار افلاتون و از بزرگان مدافع این نظریه که نامش در تاریخ حکمت مانده ٬ هرمس است و از فارسیان کیومرث و از پیروان او کیخسرو بودند ... این ترهات را از کجا آوردید ٬ اصولا به ما بگویید موت اصغر کدام است ؟ - مقصود ما از موت اصغر رها شدن روح است از پیکر در حالت خلسه و انجذاب ! - آیا شما خود را منادی حکمت جدید می دانید یا معتقدید که رسالت اجتماعی و تاریخی شما به مراتب از حکمت ابتکاریتان بیشتر است ؟ - من به سرنوشت معتقدم که جنبه ازلی دارد و در زمان مناسب ٬ محیط مناسب و فضای تاریخی مشخصا ظهور می کند ! نبوغ خدا دادم را در این لحضات پر تلاطم که احساسات طبقه عوام را به هیجان آورده اید و پشت این زندان برای اعدامم جمع شده و در خواست هایی دارند ٬ کسی درک نمی کند ٬ تاریخ در آینده قضاوت خواهد کرد ! - چرا شما در نوشته هایتان پیوسته نام هرمس را با اقلاتون و زردشت یاد می کنید ٬ به هرمس بیشتر اعتقاد دارید ٬ چرا ؟ - اینها پایه گذاران مکتب اشراق ذوقی هستند ٬ هرمس معتقد به یک راهنمای آسمانی بود که انسان را در راه وصول به حقیقت یاری می دهد ٬ این راهنما را ابن سینا حی بن یقظان « زنده بیدار » می نامد و عرفای دیگر ٬ آن را شاهد فی السماع می گویند ! این راهنما در آثار هرمس « طباع تام» نامیده شده است . من در کتاب « المشارع و المطارحات » از قول هرمس نوشته ام : « هرمس می گوید از آن ذات روحانی که با معارف الهی الفت دارد پرسیدم تو کیستی ؟ پاسخ داد ! طباع تام هستم !
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.