صدا و سیما، بی‌مخاطب‌تر از همیشه؛ چرا این سازمان با بودجه ۴۳ هزار میلیارد تومانی انقدر ناموفق است؟

یورونیوز: صدا و سیما به عنوان مهم‌ترین ابزار تبلبغاتی جمهوری اسلامی ایران، در حالی که به طور مداوم با کاهش مخاطب و کیفیت تولیدات مواجه است، بودجه سالانه آن افزایش پیدا می‌کند. بودجه سال ۱۴۰۴ این سازمان که بحث برانگیز شده، معادل بودجه چندین وزارتخانه است.

طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، اعتبار در نظر گرفته شده برای صدا و سیما ۳۵ هزار میلیارد تومان است و مبلغ ۸ هزار میلیارد تومان نیز به‌عنوان درآمد برای این نهاد در نظر گرفته شده است.


طبق آخرین نظرسنجی ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران) در پاییز ۱۴۰۳، تنها ۱۱ درصد از مردم فیلم و سریال‌های صداوسیما را دنبال می‌کنند. دولت برای تولیدات این مجموعه که مورد تایید و پسند یک دهم جمعیت کشور است، بودجه‌ای معادل ۴۳ هزار میلیارد تومان پیشنهاد داده که نسبت به سال قبل، ۴۶ درصد افزایش داشته است. روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است: «این میزان بودجه معادل مجموع اعتبارات وزارتخانه‌های نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی است و با بودجه وزارت جهاد کشاورزی برابری می‌کند.»

بودجه پیشنهادی دولت، با رقم نهایی عموما فاصله دارد و طبق سابقه سال‌های قبل، این رقم زمان تصویب افزایش پیدا می‌کند.
روند تحولات بودجه صدا و سیما
با توجه به تورم‌ سالانه، بودجه سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها نیز افزایش پیدا می‌کند. تعیین بودجه‌ها، ارتباطی با عملکرد سازمان‌ها ندارد، بلکه مرتبط با اهداف و برنامه‌هایی است که برای آن‌ها در نظر گرفته می‌شود که ممکن است درصدی از آن محقق شود.

مثلا در لایحه بودجه ۱۴۰۰ رقمی معادل دو هزار و ۶۱۹ میلیارد تومان برای صدا و سیما پیشنهاد شد، اما مجلس رقم ۳ هزار و ۳۸۴ میلیارد تومان را تصویب کرد.

بودجه این سازمان در سال ۱۴۰۱، با ۵۶ درصد افزایش نسبت به سال قبل، ۵ هزار و ۲۸۹ میلیارد تومان پیشنهاد شد. این رقم برای سال ۱۴۰۲ به حدود ۸ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد.

در حالی که آمارها حاکی از کاهش مخاطبان صدا و سیما بود و تعدادی از چهره‌های مطرح و موفق تلویزیون بعد از جنبش مهسا امینی در سال ۱۴۰۱، یا تلویزیون را تحریم کردند و یا از برنامه‌ها کنار گذاشته شده‌اند و یا برنامه‌هایشان توقیف شد، بودجه این سازمان برای سال ۱۴۰۳ با یک افزایش سه برابری، به ۲۴ هزار میلیارد تومان رسید.  

این جهش بودجه، موجب اعتراض بسیاری شد به طوری که صدا و سیما نسبت به آن واکنش نشان داد و اعلام کرد که بودجه سال ۱۴۰۳ این سازمان بر اساس برنامه هفتم تنظیم شده و «این افزایش در راستای وظایف و تکالیف جدید و فراوانی است که برای صدا و سیما در بند الف ماده ۷۷ در نظر گرفته شده است.»

این وظایف عبارت بودند از «تولیدات فاخر، تمرکز بر موضوعاتی همچون خانواده، سبک زندگی اسلامی ایرانی و تولید برنامه‌هایی با هدف امید آفرینی و تقویت انسجام ملی.»

در این اطلاعیه اعلام شده بود که طبق برنامه هفتم، باید ۴۳ درصد به بودجه صدا و سیما اضافه می‌شد، در حالی که ۳۱ درصد اضافه شده است.
صدا و سیما خلاف جهت می‌رود
یکی از موضوعاتی که در برنامه هفتم تاکید شده، امیدآفرینی و تقویت انسجام ملی است.

این در حالی است که برنامه‌های صدا و سیما از ابتدای انقلاب تا کنون، مجموعه‌ای است از مستندهای جهت‌دار، هم‌سویی با دولت‌هایی خاص، مانند دولت‌های محمود احمدی‌نژاد و ابراهیم رئیسی، و تضاد با دولت‌هایی دیگر، پخش اعترافات اجباری، تحریف و انتشار یک‌سویه اخبار. این مجموعه حتی در بخش فیلم و سریال و تولیدات سرگرمی نیز مشی واحدی را ظرف بیش از ۴۰ سال گذشته در پی گرفته است.

این شیوه و بی‌رقیبی صدا و سیما در داخل موجب شده تا سالانه بخشی از جامعه، صدا و سیما را از زندگی روزانه خود حذف کنند، به صورتی که طبق آخرین نظرسنجی ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران) در پاییز ۱۴۰۳، فقط ۱۱ درصد از مردم فیلم و سریال‌های صداوسیما را دنبال می‌کنند و تنها ۱۲.۵ درصد از مردم، صدا و سیما را مرجع خبری خود می‌دانند در حالی که در سال ۱۳۹۶، این آمار عدد ۵۱ درصد را نشان می‌داد.

یکی از تهیه‌کنندگان سابق تلویزیون که نخواست نامش فاش شود در این باره به یورونیوز گفت: «روند نزولی مخاطبان سال‌هاست در حال وقوع است و دلیل مهم آن شیوه سنتی مدیریت و حضور نیروهای تندرویی است که یا از سلیقه مخاطب اطلاعی ندارند و یا می‌خواهند شیوه فکری خود را ترویج کنند. این گروه که ظرف سال‌های اخیر حضور پررنگ‌تری پیدا کرده‌اند، حتی نیروهای به اصطلاح انقلابی و مذهبی را نیز تسویه کرده اند.» او شبکه‌های خانگی را رقیب قدرتمندی در برابر صدا و سیما می‌داند که با تولیدات اندک خود توانسته‌اند مخاطبان زیادی جذب کنند.
رقبای خانگی از صدا و سیما سبقت گرفتند
شبکه‌های خانگی و اینترنتی، علی‌رغم آن که رایگان نیستند، اما مخاطبان بیشتری دارند به نحوی که برخی از سریال‌ها در لحظه انتشار آن هم در صبح، توانسته‌اند رکودهای دانلود و تماشا را بشکنند. البته طبق بررسی ایسپا، آمار آنها ۱۸.۷ درصد است که عدد قابل توجهی نیست، اما نسبت به ۱۱ درصد تلویزیون، بالاتر است.

یکی از دلایل موفقیت این شبکه‌ها که در حال افزایش هم هستند، غیر از حضور چهره‌های آشنای سینما و تلویزیون، محتوا و شکل عرضه آنهاست. به نحوی که حتی پوشش زنان در آنها و نوع روابط مورد اعتراض بخشی از مسئولان قرار گرفته است. سریال عاشقانه «تاسیان» یکی از آنهاست که به تازگی پخش آن شروع شده و غیر از پوشش زنان و نمایش موی آنها، حتی تلاش می‌کند به نحوی رقص آنها را نیز نمایش دهد.

سهراب، کارگردان تلویزیونی به یورونیوز می‌گوید: «کار با تلویزیون به شدت فرسایشی‌ است، زیرا حتی در شرایطی که تولیدکننده تمام قوانین و مقررات حاکم را رعایت کند، باز ممکن است ممیزی چندین ایراد از آن بگیرد و اجازه پخش ندهد. این ممیزی می‌تواند از فردی به فرد دیگر و از روزی به روز دیگر متفاوت باشد.»
تلویزیون جامانده از ماهواره و شبکه‌های اجتماعی
یکی از پربازدیدترین زمان‌ها برای پخش سریال‌های تلویزیونی، نوروز است، اما نوروز ۱۴۰۳، پربیننده‌ترین سریال‌ها هم نتوانستند نظر نیمی از مخاطبان تلویزیون را جذب کنند. طبق آمارها، ۴۵.۴ درصد از ایرانیان سریال «زیرخاکی»، ۲۳.۲ درصد سریال «هفت سر اژدها» و ۲۰.۴ درصد سریال «رستگاری» را دیده‌اند.

آمارها نشان می‌دهد که افزایش بودجه و برنامه‌ریزی برای جذب مخاطب نتوانسته تغییری در افزایش مخاطبان ایجاد کند و احتمالا این بودجه بیشتر صرف حقوق کارمندان، و یا تهیه برنامه‌هایی می‌شود که اهداف ایدئولوژیک دارند. سریال هفت سر اژدها یکی از سریال‌هایی بود که هدفش نمایش قدرت و اقتدار سازمان‌های اطلاعاتی ایران و شناسایی جاسوسان بود، اما بعد از پخش هر قسمت، بخش‌های مختلف آن در شبکه‌های اجتماعی دستاویز طنز کاربران می‌شد.

یورونیوز از ۲۷ نوجوان و جوان در رده سنی ۱۵ تا ۲۵ سال در خصوص میزان زمانی که صرف تماشای تلویزیون می‌کنند، سوال پرسیده، و همه آنها آخرین برنامه‌هایی که به طور مستمر دنبال می‌کرده‌اند، مربوط به دوره کودکی‌شان بوده است. آنها تنها بخش‌هایی از سریال‌ها را که در اینستاگرام پخش می‌شود، می‌بینند.

عمده آنها دنبال‌کننده سریال‌های کره‌ای و آمریکایی هستند، چنان که در حوزه موسیقی نیز خوانندگان این دو کشور را دنبال می‌کنند. ترجیح آنها دیدن بلاگرها در اینستاگرام و یا یوتیوبرهاست. برنامه‌هایی کوتاه، همراه با طنز و شوخی.

یاسمن، نوجوان ۱۶ ساله، تماشای تلویزیون ایران را «اتلاف وقت» می‌داند و می‌گوید: «همه نقش‌های مثبت، دختران چادری هستند و شخصیت‌های منفی اسم‌های کوروش و کیوان دارند و این داستان مدام تکرار می‌شود.» مهران، دانشجوی ۲۳ ساله مکانیک به یورونیوز می گوید: «تنها زمانی تلویزیون می‌بینم که منزل مادر بزرگم هستم. او تنها کسی است که هنوز سریال‌های تلویزیون را نگاه می‌کند.» مهران خانواده مذهبی دارد و ماهواره در خانه آنها جایی ندارد، اما از نوجوانی که به اینترنت و فیلترشکن‌ها دسترسی دارد، فیلم‌ و سریال‌های آمریکایی تماشا می‌کند. او می‌گوید: «در جمع دوستانم، دیدن فیلم و سریال‌های ایرانی اصلا رواج ندارد و یک امتیاز منفی محسوب می‌شود.»

در حالی که منابع متنوعی آمار مخاطبان صدا و سیما را تهیه نکرده‌اند و تنها می توان به آمار ایسپا و صدا و سیما استناد کرد، دی ماه ۱۴۰۳ امسال، محسن شاکری‌نژاد، رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما، ادعا کرد که تعداد مخاطبان تلویزیون در سال جاری افزایش یافته است. به گفته او، «تعداد مخاطبان سیما که در بهار ۱۴۰۲ حدود ۵۹.۷ درصد بود، در تابستان ۱۴۰۳ به ۶۵.۲ درصد افزایش یافته است.»   

در همین حال، ایسپا، آمار بیننده‌های ویژه‌ برنامه‌های شب یلدا را منتشر کرده است. در این شب ۲۹.۵ درصد از ایرانیان برنامه‌های شب یلدای صدا و سیما را تماشا کرده‌اند که این عدد فاصله قابل توجهی با آمار شاکری نژاد دارد.

یکی از کسانی که نسبت به این آمار واکنش نشان داده، محمد تقی آزاد ارمکی، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران است. به گفته او: «آمار را باید آماردان بگوید نه سیاست‌مدار و مدیر. این که مخاطبان، یک برنامه صدا و سیما را ۵ درصد و برنامه‌ای دیگر را ۲ درصد ببینند، را نمی‌توان جمع زد و گفت کل برنامه‌های صدا و سیما تا چه حد مورد اقبال است یا مخاطب دارد. تجربه زیسته ما می‌گوید تعداد افرادی که برای کسب خبر یا حتی دیدن سریال‌ها از شبکه‌های صدا و سیما استفاده می‌کنند کمتر از رسانه‌های آن‌ور آبی است.»

به گفته او، یکی از دلایل عقب افتادن صدا و سیما نسبت به ذائقه مخاطب، آن است که واقعیت‌ها، آن طور که باید گفته نمی‌شود. وقتی می‌بینیم و می‌دانیم رسانه رسمی کشور مخاطب ندارد، اما قیل و قال راه می‌اندازیم که مخاطب داریم، درواقع، نوعی نزاع ایجاد می‌کنیم که می‌تواند منشاء از دست دادن همان تعداد مخاطب موجود هم باشد.»

بودجه سالانه صدا و سیما سالانه و بی‌توجه به کارکرد و عملکرد منفی آن در دفع مخاطب افزایش پیدا می‌کند. در همین حال، چهره‌های شاخص تلویزیون که برنامه‌های پربیننده‌ای داشته‌اند با حذف از این سازمان، جذب پلتفرم‌ها می‌شوند. نمونه آن عادل فردوسی‌پور و سروش صحت هستند. حالا صدا و سیما سازمانی فربه شده که بی‌مخاطب، بودجه می‌بلعد. 
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.