آیا نظر علی خامنه‌ای درباره بی‌تاثیر بودن نقش آمریکا در اقتصاد ایران درست است؟

یورونیوز: «مذاکره‌ با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد.» این صریح‌ترین پیام رهبر ایران درباره رابطه تهران - واشنگتن در دوره جدید ریاست جمهوری دونالد ترامپ بود.

با توجه به تعیین‌کنندگی نقش آمریکا، پر بیراه نیست اگر«مذاکره با آمریکا» را در مفهومی عام‌تر، مذاکره با جهان برای رفع تحریم‌ها علیه ایران به حساب آوریم، زیرا با رفع یا مدیریت مشکلات با آمریکاست که می‌توان نسبت به کاهش فشارها بر ایران امیدوار بود.


آیت‌الله علی خامنه‌ای، در ادامه همان سخنان خود، می‌گوید: «این‌جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود؛ نخیر، از مذاکره‌ی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمی‌شود.» رهبر ایران پس از آن می‌پرسد: «دلیل؟» و خود پاسخ می‌دهد: «تجربه.»

نمی‌شود حدس زد که انتظار آیت‌الله خامنه‌ای از تجربه پیشین مذاکرات و مشخصا دوره پس از امضای توافق‌نامه برجام چیست که آن را تجربه‌ای شکست خورده و ناکام ارزیابی می‌کند اما شاید بهتر از حدس زدن درباره انتظارات برآورده شده یا توقعات بجا مانده، به اعداد و ارقام اعتماد کنیم.

تغییرات تولید ناخالص داخلی به‌عنوان برآیند تمام آنچه در اقتصاد هر کشور رقم می خورد، برای سنجش اقتصادی این به گفته رهبر جمهوری اسلامی «تجربه»، شاخص مناسبی است.

بررسی فصل به فصل نرخ رشد اقتصادی ایران از ابتدای سال ۱۳۹۱ به‌عنوان سال نخست دهه ۹۰ تا آخرین گزارش منتشر شده از سوی بانک مرکزی این کشور مربوط به تابستان امسال، به شکل حیرت‌انگیزی همبستگی مستقیم و شدید تغییرات این شاخص با تحولات حوزه روابط ایران با آمریکا را به نمایش می‌گذارد.

تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰ میلادی و متعاقب آن قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، شرایطی دشوار پیش پای اقتصاد ایران قرار داده بود، میانگین ساده نرخ رشد اقتصادی ایران از ابتدای دهه ۹۰ یعنی بهار سال ۱۳۹۱ تا پایان پاییز سال ۱۳۹۴ تحت تاثیر تحریم‌های بین‌المللی از یک سو و تشدید سخت‌گیری‌های آمریکا در اعمال این تحریم‌ها، حتی کمتر از منفی ۲ درصد بود.
شگفتی رشد اقتصادی پشت میز مذاکره
گشودن باب مذاکرات بر سر حل و فصل مسائل پیرامون پرونده هسته‌ای ایران که از بهار سال ۱۳۹۴ آغاز و در میانه آن سال جدی شده بود، اثر خود را بر بخش‌های مختلف اقتصاد ایران به ویژه بخش نفت که پیشانی مواجهه اقتصاد ایران با اقتصاد بین‌الملل است بر جای می‌گذاشت، بخش نفت که در فصل‌های قبل حتی رشدهای تا منفی ۴۸ درصد را تجربه کرده بود، آرام آرام روزهای خوشی را به انتظار می‌نشست.

جهش شگفت‌انگیز رشد بخش نفت در پاییز سال ۱۳۹۵ تا حدود ۷۸ درصد، نشانه بازگشت این بخش به مدار تولید بود و اثر این بازگشت به میادین در نرخ رشد اقتصادی ایران در همان فصل‌ها نمود داشت که حالا در کانال‌های ۱۲ تا ۱۷ درصدی در نوسان بود.
نرخ رشد اقتصادی و بخش نفت ایرانهرچند که این ماه عسل برجامی دیری نپایید و به‌دلایل متعددی از جمله تغییر دولت آمریکا، خروج دونالد ترامپ از این توافقنامه در بهار ۱۳۹۷ و البته رفتارهای گروه‌ها و نهادهای تندرو در ایران، برجام دچار روزمرگی شد، اما بنا بر آمارهای شاخص نرخ رشد بخش نفت و نرخ رشد کل اقتصاد ایران در فصل‌های قبل و بعد از برجام و مقایسه آن با دوره کوتاه اجرای نصفه و نیمه این توافق می‌توان تایید کرد که مذاکره و رسیدن به تفاهم‌های حتی محدود چگونه توانست اقتصاد ایران را با تکانه‌های مثبتی روبرو سازد.

حتی نرخ‌های رشد اقتصادی به دست آمده در دوره دولت حو بایدن که با رویکرد متفاوت کاخ سفید به موضوع پرونده هسته‌ای ایران همراه بود، تایید می‌کند که اقتصاد ایران شاید بیش از هر متغیر دیگری تحت تاثیر رویکرد ایالات متحده به نقش ایران در اقتصاد جهانی است که نوسان می‌‌کند و البته از باب اهمیت نقش نفت در اقتصاد ایران، این همبستگی مستقیم و شدید، چندان عجیب هم نیست.

به جز نرخ رشد اقتصادی، این تغییرات و اثرگذاری را حتی می‌توان در تغییرات روند نرخ تورم در ماه‌های مختلف از قبل از توافق برجام تا پس از آن نیز مشاهده کرد.
تحقق موقت رویای تورم تک رقمی
بررسی نرخ‌های تورم نقطه به نقطه ۱۵۴ ماهه از فروردین ۱۳۹۱ تا دی ۱۴۰۳ خورشیدی نشان می‌دهد که فقط در دوره‌های تغییر فضا برای انجام مذاکرات منجر به توافق و طی ماه‌های اجرای برجام است که اقتصاد ایران توانسته است نرخ تورم تک رقمی را تجربه کند.

به یک معنا تنها در دوره تفاهم نسبی با قدرت‌های جهانی به ویژه آمریکاست که فروکش کردن انتظارات تورمی و کاهش کسری بودجه دولت از محل کسب درآمدهای نفتی، آتش تنور تورم را سرد کرد.
نرخ تورم ایراناین رویای دیرین و شیرین اقتصاد ایران نیز همچون تحقق رشدهای اقتصادی بالا، درست پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت محدودیت‌ها و موانع پیش‌روی اقتصاد ایران از دست رفت.
رکورد جذب سرمایه خارجی در ماه عسل برجامی
همچنین بر اساس داده‌های کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد، موسوم به «آنکتاد»، رکورد جذب سرمایه خارجی مستقیم در ایران نیز در سال ۲۰۱۷ میلادی اتفاق افتاد که باز می‌توان آن را به تحولات تحت تاثیر مذاکرات و امضای توافق برجام نسبت داد، در این سال برای نخستین و آخرین بار میزان جذب سرمایه خارجی در ایران از ۵ میلیارد دلار فراتر رفت، اتفاقی که تا پیش از آن سال و پس از آن هرگز تکرار نشد.

بر اساس اعلام مقام‌های رسمی جمهوری اسلامی ایران دستیابی به نرخ رشد هدف برنامه‌های توسعه (رشد ۸ درصدی) به سرمایه‌گذاری خارجی ۱۰۰ میلیارد دلار در سال نیازمند است و حتی در بهترین حالت طی دو دهه گذشته این میزان در سال ۱۳۹۶، توانسته به اندکی بالاتر از ۵ میلیارد دلار برسد.

پس از ناکامی توافق، این رقم سیر نزولی را دنبال کرده و به محدوده کمتر از ۱.۵ میلیارد دلار بازگشته است.
جذب سرمایه گذاری خارجیاین مقایسه‌ها را می‌توان به عملکرد دیگر حوزه‌ها و بخش‌های مختلف اقتصاد ایران همچون صنعت یا تجارت خارجی تسری داد که همگی اذعان می‌کنند در شرایط گفت‌وگو با جهان و رفع تحریم‌ها ولو رفع محدود یا دست‌کم کاهش میزان فشار تحریمی، عملکرد این بخش‌ها به مراتب بهتر از دیگر دوره‌ها بوده است. با این حال روشن نیست رهبر ایران بر اساس چه اعداد و ارقام و معیاری از تجربه‌ای سخن می‌گوید که در آن مذاکره با آمریکا و قرار گرفتن در زنجیره خلق ارزش بین‌المللی، به گفته او هیچ تاثیری بر اقتصاد ایران ندارد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۷
Munchen - مونیخ، آلمان
آیا لازم هست برای زر زر های این پیر خرفت اینهمه مقاله و آمار و چارت کشید؟ وقتی قیمت دلار رسیده به ۱۰۰ تومن کدوم ابلهی میتونه ادعا کنه بی تاثیره؟
جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۷
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.