برای یک رابطه بهتر چکار کنیم؟
رأی دهید
۱. حس خوب نسبت به خودتان را حفظ کنید
خیلی ساده ممکن است رابطهای را شروع کنید و بعد احساس کنید که خودتان را جایی در این ماجرا گم کردهاید. برای خودتان وقت بگذارید، به شریکتان هم فرصتی برای خودش بدهید، این بسیار مهم است. به سرگرمیها و علاقمندیهایتان ادامه دهید و چیزهایی که برایتان اهمیت داشته است را از یاد نبرید. خاخام هاروی بلوفسکی به اهمیت حفظ احساس خوب نسبت به خودمان اشاره میکند:" با این کار، رابطه خود را در موقعیتی امن قرار میدهید، رابطهای که فضای کافی برای رشد و پیشرفت در اختیار شما میگذارد و در این مسیر شما را تشویق هم میکند. این مطلقاً به معنای پرهیز و دوری از شریک زندگیتان نیست بلکه به معنای پروردن رابطهای سالم و بالنده است". زمانی برای خودتان داشته باشید تا از زمان با هم بودنتان بهترین را بسازید.
۲. از ناسازگاری نترسید
متفاوت بودن و داشتن این حس که من تغییر نمیکنم، منجر به عدم توافقاتی میشود؛ اما ناسازگاری در رابطه و دوستی حتماً اتفاق بدی نیست. تفاوتهای میان ما باعث تقویت و پرورش رابطه میشود و همراهی و با هم بودن از همین تضادها سرچشمه میگیرد. در واقع، شیوه واکنش و رفتار شما در برابر این ناسازگاریها تعیینکننده است.
استر پرل، درمانگر مشهور بر این باور است که همدلی مهمترین نکته در رفع ناسازگاریهاست: "به هر آنچه دیگری از سر میگذراند توجه کنید"؛ استر میگوید همدلی داشته باشید و سهم ومسئولیتتان را در مشکلاتی که رودررویشما قرار میگیرد، بپذیرید. به جای اینکه بر خطای طرف مقابل تمرکز کنید، از خودتان بپرسید: من چه اشتباهی کردم و حالا چطور میتوانم آن را جبران کنم؟
۳. با هم از زندگی لذت ببرید
"زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید" توصیهای قدیمی اما بسیار خوب است. اجازه ندهید که رابطهتان به خرید کردن و خالی کردن سطلهای زباله منحصر شود. زمانهایی را برای لذت بردن از با هم بودنتان کنار بگذارید و تجربههای هیجانانگیزی با هم داشته باشید؛ شامی دلپذیر، رفتن به تماشای آکواریوم، گذراندن صبح در تختخواب. به سختی میتوان زمانی در برنامههای شلوغ دوستان خیلی گرفتار پیدا کرد، در این صورت بد نیست یک قرار ثابت بگذارید، مثلاً سومین سهشنبه هر ماه به صرف غذای محبوبتان یا برنامهریزی برای سفر سالانه.
۴. روشن و صریح با هم گفتگو کنید
میدانید که خیلی از دعواها فقط بر اثر سؤتفاهم پیش میآید؟ بهترین راه این است که روشن و صریح و مؤثر با هم گفتگو کنید تا از دلسردی و درگیری و دعوا جلوگیری کنید. پیام و ایمیلها را پیش از فرستادن یک بار بخوانید، آیا آنچه میخواستید بیان کنید را نوشتهاید؟ اگر تردید دارید، کمی صبر کنید تا با هم رودررو حرف بزنید یا امکان گفتگوی تصویری فراهم شود.
با هرآنچه شریکتان از سر میگذراند، همدلی کنید. به جای تمرکز بر این که دیگری چه خطایی کرده است، از خودتان بپرسید چه خطایی از من سر زده است و چطور میتوانم آن را جبران کنم؟
۵. انتظار زیادی نداشته باشید
ما نمیتوانیم بار زیادی بر شریک یا همسرمان تحمیل کنیم: ما از آنها توقع داریم که تکیهگاه عاطفی، عاشق، دوست، همراه، رازدار و پشتیبان مادی ما باشند. وقتی در یکی از این زمینهها کوتاهی میکنند، ما کل رابطه را زیر سؤال میبریم. گاهی خوب است بدانیم چه زمانی باید برای راهنمایی و نصیحت سراغ دوست یا یکی از اعضای خانواده برویم یا برای یافتن شانهای برای گریستن، نه اینکه همه این وظایف را بر عهده شریک زندگیمان بگذاریم. همسر یا شریک زندگی شما مهمترین رابطه شماست اما تنها رابطه شما نیست.
۶. قدر لحظههای خوب را بدانید
۷.آسیبپذیر باشید
برای رسیدن به نزدیکی و صمیمیت باید نقابهای وجودتان را کنار بزنید. اگر آسیبپذیری خود را نشان دهید، نگرانیها و ترسهای خود را با شریکتان مطرح کنید و از او کمک بخواهید او هم در برابر شما چنین رفتاری در پیش میگیرد. برنه براون، پژوهشگر، پس از هزاران مصاحبه دریافت که راز پیوند میان انسانها آسیبپذیری آنهاست؛ او میگوید: "هیچ نوع صمیمیت یا بهتر بگویم صمیمیت عاطفی یا صمیمیت معنوی یا صمیمیت جسمی بدون آسیبپذیری به وجود نمیآید".
۸ . مهربان و قدرشناس باشید
ممکن است ما به کسانی که دوست میداریم بیاعتنایی کنیم و وجودشان را نادیده بگیریم، از این رو خیلی مهم است که همدیگر را تأئید کنید و نسبت به یکدیگر مهربان باشید و وقتی دیگری مهربانی میکند، از او قدردانی کنیم. اگر به کسی فکر میکنید، برای او بنویسید یا به او پیامی بفرستید تا بداند. اگر همسر یا شریک زندگیتان وقت دکتر مهمی دارد یا اتفاق نگرانکنندهای سر کارش پیش آمده است، سراغ او را بگیرید و از احوالش جویا شوید. اگر دوستتان بیمار شده است برایش آرزوی تندرستی کنید. اشارههای ساده و کارهای کوچک اثر بسیار عمیق و ماندگاری دارد.
۹. منتظر نمانید
فرهنگ عمومی به ما میگوید که بهتر است برای یافتن فرد ایدهآل صبر کنیم. استر پرل میگوید این امر باعث میشود افرادی که در روزگار دیجیتال امروزی دنبال شریک میگردند ناتوان از تصمیمگیری شوند: از کجا بدانیم که این آدم " بهترین فرد" است در حالی که میلیونها نفر دیگر هم هستند که میتوانند شریک احتمالی ما باشند؟ استر میگوید که حقیقت این است که نمیتوانیم بدانیم. باید یادمان باشد "آدم کامل و بینقص وجود ندارد. شما کسی را پیدا میکنید و انتخاب میکنید که زندگی را با او بسازید". کامیابی و شکست در رابطه به "بهترین فرد" بودن آنها ربطی ندارد، بلکه به سازگاری و آمادگی خود شما برای تلاش بیامان بستگی دارد.