وبلاگ پدران: پدری کردن یک امر سیاسی است
رأی دهید
در آخرین مطلب از وبلاگ پدران، داریوش کریمی مجری برنامه پرگار، از امید و ترسی نوشته که پدر بودن به او داده است.
پدری کردن یک امر سیاسی است. در عین گشاده رویی، حین شنیدن خبرهای عموما بد و گاه و بیگاه خوب، بهتر نیست فراموش نکنیم که در دنیایی که آینده اش چندان معلوم نیست به دنیا آوردن مسئلهای سیاسی است؟
بی آنکه نیاز به خطابهای طولانی و عصاقورت داده باشد، بی عتاب و خطاب، بهتر نیست فراموش نکنیم برای آن دنیای کمابیش نامعلوم آدم بزرگ کردن مسئلهای سیاسی است؟ پدری و مادری کردن سیاسی نیست در زمانی که خشکسالی از پس سیل میآید ناسیونالیسم در پی خشکسالی؟
از کجا میدانیم فرزندان ما به جان هم نخواهند افتاد؟
غرق نشدن در ذهنیات پدرانه و مادرانه گوشزدی سیاسی نیست؟ نشان دادن عکس پسرم به دوستان و بستگان یک امر سیاسی است. گاه خجالت میکشم که غرق فرزندم هستم.
عمران را به خاطر میآورید، پسر سه سالهای که بعد از بمبارانی در سوریه بر صندلی آمبولانس نشانده شد؟ غبار ضخیمی صورتش را پوشانده بود، جز پیشانی اش که آغشته به خون بود. دست به پیشانی برد. کف دست خونیاش را نگاه کرد. هیچ وحشت نکرد.
پسر من همان سن است. پسر من هم سن بعضی از این پسرانی است که مادرشان زندانی ست.
حین خواندن خبرهای عموما بد به خاطر میآورم پدری امری سیاسی است. باعث شده فرزند ستوده فرزند من هم باشد. کودکی که بر آسفالت فرودگاه منتظر جنازه پدرش از مرزهای شرقی است فرزند من هم باشد. پسری که پدرش در پلدختر طعمه غرقاب شد پسر من هم باشد.
فرزند سه سالهام به من امید میبخشد. امید، که بیش از پیش نیازی سیاسی ست.
پدری کردن من امر متناقض سیاسی عجیبی است. به امید دامن می زند. به ترس هم.
امروز زود بیدار شدم. صدای قطاری در دوردست شنیدم. قطاری بود که به سفرهای خوش تابستانی میبرد کودکان جنگ دیده و جنگ ندیده را. از ساحل مدیترانه می گذشت و برمیداشت فرزندانی که پدرانشان بر آب، طاقباز، تاب میخورند، با چشمهای همیشه باز، نظاره گر آسمانی بخیل.
پدری کردن یک امر سیاسی است. در عین گشاده رویی، حین شنیدن خبرهای عموما بد و گاه و بیگاه خوب، بهتر نیست فراموش نکنیم که در دنیایی که آینده اش چندان معلوم نیست به دنیا آوردن مسئلهای سیاسی است؟
بی آنکه نیاز به خطابهای طولانی و عصاقورت داده باشد، بی عتاب و خطاب، بهتر نیست فراموش نکنیم برای آن دنیای کمابیش نامعلوم آدم بزرگ کردن مسئلهای سیاسی است؟ پدری و مادری کردن سیاسی نیست در زمانی که خشکسالی از پس سیل میآید ناسیونالیسم در پی خشکسالی؟
از کجا میدانیم فرزندان ما به جان هم نخواهند افتاد؟
غرق نشدن در ذهنیات پدرانه و مادرانه گوشزدی سیاسی نیست؟ نشان دادن عکس پسرم به دوستان و بستگان یک امر سیاسی است. گاه خجالت میکشم که غرق فرزندم هستم.
عمران را به خاطر میآورید، پسر سه سالهای که بعد از بمبارانی در سوریه بر صندلی آمبولانس نشانده شد؟ غبار ضخیمی صورتش را پوشانده بود، جز پیشانی اش که آغشته به خون بود. دست به پیشانی برد. کف دست خونیاش را نگاه کرد. هیچ وحشت نکرد.
پسر من همان سن است. پسر من هم سن بعضی از این پسرانی است که مادرشان زندانی ست.
حین خواندن خبرهای عموما بد به خاطر میآورم پدری امری سیاسی است. باعث شده فرزند ستوده فرزند من هم باشد. کودکی که بر آسفالت فرودگاه منتظر جنازه پدرش از مرزهای شرقی است فرزند من هم باشد. پسری که پدرش در پلدختر طعمه غرقاب شد پسر من هم باشد.
فرزند سه سالهام به من امید میبخشد. امید، که بیش از پیش نیازی سیاسی ست.
پدری کردن من امر متناقض سیاسی عجیبی است. به امید دامن می زند. به ترس هم.
امروز زود بیدار شدم. صدای قطاری در دوردست شنیدم. قطاری بود که به سفرهای خوش تابستانی میبرد کودکان جنگ دیده و جنگ ندیده را. از ساحل مدیترانه می گذشت و برمیداشت فرزندانی که پدرانشان بر آب، طاقباز، تاب میخورند، با چشمهای همیشه باز، نظاره گر آسمانی بخیل.
لینک مرتبط:وبلاگ پدران: شیرازه زندگی من