حملات اخیر اسرائیل چه سرنخی از حرکت بعدی نتانیاهو میدهد؟
رأی دهید
دو هفته از آغاز تهاجم زمینی اسرائیل به لبنان میگذرد و جنگ اسرائیل در غزه وارد دومین سال خود شده است. درخواستها برای آتشبس پس از حملات هوایی اسرائیل به بیروت و زخمی شدن نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در در جنوب لبنان افزایش یافته است.
با وجود درخواستهای مداوم برای پایان دادن به درگیریها، حمله جدیدی در منطقه جبالیا در شمال غزه، در جریان بوده است. از سوی دیگر در حالی که اسرائیل برای پاسخ به ایران، پس از حمله موشکی روز اول اکتبر آماده میشود، متحدان اسرائیل نیز خواهان خویشتنداری شدهاند.
با وجود این اسرائیل همچنان در مسیر خود قدم برمیدارد و به دلیل سه عامل تعیینکننده، این فشارها را نادیده میگیرد: ۷ اکتبر، بنیامین نتانیاهو و آمریکا.
ژانویه ۲۰۲۰ بود که قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد سپاه پاسداران با پروازی شبانه از دمشق به فرودگاه بغداد رسید. سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، یک واحد نخبه و سری سپاه که مسئول عملیات برونمرزی است.
این گروه -که دشمن اصلی آن اسرائیل است- مسئول تسلیح، آموزش، تامین مالی و هدایت نیروهای نیابتی در عراق، لبنان، اراضی فلسطینی و فراتر از آن است. شاید بتوان گفت قاسم سلیمانی در آن زمان دومین فرد قدرتمند در ایران بعد از آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بود.
به محض خروج قاسم سلیمانی از فرودگاه بغداد، خودروی او با موشکی که از یک پهپاد شلیک شد، هدف قرار گرفت و او کشته شد.
با اینکه اسرائیل اطلاعاتی برای کمک به ردیابی قاسم سلیمانی فراهم کرده بود، پهپادی که حمله را انجام داد، متعلق به آمریکا بود. در آن زمان دستور حمله را دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا صادر کرد، نه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل.
ترامپ بعدها در یکی از سخنرانیهای خود با اشاره به کشتن قاسم سلیمانی گفت: «من هرگز فراموش نمیکنم که بیبی نتانیاهو ما را ناامید کرد.» رئیس جمهور سابق آمریکا همچنین در مصاحبهای جداگانه گفت که انتظار داشته اسرائیل نقش فعالتری در حمله ایفا کند و گلایه کرد که نتانیاهو «آماده بود تا آخرین سرباز آمریکایی با ایران بجنگد».
در حالی که روایت ترامپ از وقایع مورد اختلاف است، در آن زمان گفته میشد که نتانیاهو، که از کشتن سلیمانی حمایت کرده بود، نگران بود که مشارکت مستقیم اسرائیل در این عملیات باعث حمله گسترده علیه اسرائیل شود، چه به طور مستقیم از سوی ایران و چه از طریق نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در لبنان و اراضی فلسطینی.
اسرائیل و ایران درگیر جنگ سایهها بودند، اما هر دو طرف محتاط بودند که درگیری را در محدودهای نگه دارند تا طرف مقابل را به یک جنگ بزرگتر تحریک نکنند.
کمی بیش از چهار سال بعد، در آوریل امسال، همان بنیامین نتانیاهو به جنگندههای اسرائیلی دستور داد تا ساختمانی در مجتمع دیپلماتیک ایران در دمشق را بمباران کنند که منجر به کشته شدن دو فرمانده سپاه و افراد دیگر شد.
سپس در ماه ژوئیه، نخستوزیر اسرائیل مجوز ترور فواد شُکر، فرمانده ارشد نظامی حزبالله را در یک حمله هوایی به بیروت صادر کرد. بر اساس گزارشها واکنش رئیس جمهور کنونی آمریکا این بود که به او ناسزا بگوید. در کتاب جدید باب وودوارد ادعا شده است که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، از این که نخستوزیر اسرائیل آماده تشدید جنگی بود که کاخ سفید ماهها تلاش کرده بود به پایان برساند، شوکه شده بود.
طبق گزارشها بایدن به نتانیاهو گفته بود: «میدانی، تصور جهانی از اسرائیل به طور فزاینده این است که شما یک دولت یاغی هستید، یک بازیگر یاغی.»
همان نخست وزیری که یکی از روسای جمهور آمریکا او را به عنوان فردی محتاط توصیف کرده بود، رئیس جمهور بعدی او، به خاطر تخاصم بیش از حد سرزنش میکرد.
آنچه این دو رویداد را از هم جدا میکند، هفتم اکتبر ۲۰۲۳ است، خونینترین روز در تاریخ اسرائیل و یک شکست سیاسی، نظامی و اطلاعاتی با ابعاد فاجعهآمیز.
اما آنچه این دو لحظه را به هم پیوند میدهد، سرپیچی نتانیاهو از خواست رئیسجمهور آمریکا است.
هر دو عامل به توضیح این مسئله که اسرائیل چگونه به جنگ کنونی خود ادامه میدهد، کمک میکند.
جنگهای پیشین اسرائیل، پس از چند هفته زمانی که فشارهای بینالمللی به حدی میرسید که آمریکا بر آتشبس اصرار میکرد، به پایان میرسید.
خشونت و شدت حمله حماس علیه اسرائیل، تاثیر آن بر جامعه اسرائیل و حس امنیت آن، به این معناست که این جنگ از همان ابتدا متفاوت از هرگونه درگیری دیگری بود که اسرائیل وارد آن شده بود.
برای یک دولت آمریکایی که میلیاردها دلار تسلیحات به اسرائیل ارسال میکند، مرگ و رنج غیرنظامیان فلسطینی در غزه بسیار ناخوشایند و از لحاظ سیاسی برای دولت مضر بوده است. برای منتقدان آمریکا در منطقه، ناتوانی آشکار این ابرقدرت در تاثیرگذاری بر بزرگترین دریافتکننده کمکهایش گیجکننده است.
حتی پس از آنکه جنگندههای آمریکایی به دفع حملات موشکی و پهپادی ایران علیه اسرائیل در ماه آوریل کمک کردند - نشانهای آشکار از این که امنیت اسرائیل از سوی متحد بزرگش تضمین میشود - اسرائیل همچنان تلاشها برای تغییر مسیر جنگ خود را نادیده گرفت.
این تابستان اسرائیل بدون درخواست تایید قبلی از آمریکا، درگیری خود را با حزبالله لبنان تشدید کرد.
به عنوان نخستوزیری که طولانیترین سابقه خدمت در اسرائیل را دارد، نتانیاهو از بیش از ۲۰ سال تجربه آموخته که فشارهای آمریکا، چیزی است که اگر نتواند نادیده بگیرد، میتواند آن را تحمل کند. نتانیاهو میداند که ایالات متحده، به ویژه در سال انتخابات، اقدامی نخواهد کرد که او را مجبور به تغییر مسیر از راهی کند که در پیش گرفته است (و در هر حال معتقد است که او نیز با دشمنان آمریکا میجنگد).
محاسبهای متفاوت
اشتباه خواهد بود اگر فرض کنیم نتانیاهو، به ویژه در رابطه با آخرین تشدید درگیری، خارج از جریان اصلی سیاسی اسرائیل عمل میکند. اگر هم فشاری در داخل باشد، عمدتا برای سختگیری بیشتر و ضربه زدن قویتر به حزبالله و حتی ایران است.»
ماه گذشته زمانی که آمریکا و فرانسه طرحی برای آتشبس در لبنان پیشنهاد کردند، انتقادات از آتشبس پیشنهادی ۲۱ روزه، هم از سوی مخالفان مطرح شد هم از گروههای اصلی چپگرا، و همین طور احزاب راستگرا.»
اسرائیل مصمم است تا جنگهای خود در جبهههای مختلف را ادامه دهد، نه تنها به این دلیل که احساس میکند میتواند فشارهای بینالمللی را تحمل کند، بلکه به این دلیل که تحمل اسرائیل نسبت به تهدیدهایی که با آن روبرو است، پس از ۷ اکتبر تغییر کرده است.
حزبالله سالها است که هدف خود را حمله به منطقه جلیل در شمال اسرائیل اعلام کرده است. اکنون که مردم اسرائیل واقعیت ورود افراد مسلح به خانههایشان را تجربه کردهاند، آن تهدید نمیتواند مهار شود، بلکه باید از بین برود.
ادراک اسرائیل از خطر نیز تغییر کرده است. تصورات قدیمی از خطوط قرمز نظامی در منطقه از بین رفته است. چندین اقدام در سال گذشته انجام شده که تا همین اواخر میتوانست منجر به یک جنگ تمامعیار شود و باعث شوند باران بمبها و موشکها بر تهران، تلآویو و بیتالمقدس فرود بیاید.
اسرائیل اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را در حالی که مهمان ایرانیان در تهران بود، ترور کرد، تمام کادر رهبری حزبالله، از جمله حسن نصرالله را کشت و مقامهای ارشد ایرانی را در داخل ساختمانهای دیپلماتیک در سوریه هدف قرار داد.
حزبالله بیش از ۹۰۰۰ موشک، راکت و پهپاد به شهرهای اسرائیل شلیک کرده، از جمله موشکهای بالستیک به تلآویو. حوثیهای تحت حمایت ایران در یمن نیز موشکهای بزرگی به سمت شهرهای اسرائیل شلیک کردهاند که پدافند هوایی اسرائیل آنها را رهگیری و منهدم کرده است. ایران نه یک، بلکه دو حمله علیه اسرائیل در شش ماه گذشته انجام داده که شامل بیش از ۵۰۰ پهپاد و موشک بوده است. و اسرائیل به لبنان حمله کرده است.
هر یک از این رویدادها ممکن بود در گذشته باعث یک جنگ منطقهای شود. این واقعیت که چنین اتفاقی نیفتاده، شیوه تصمیمگیری نخستوزیر اسرائیل را -که عمدتا محتاط و محافظهکار بود- برای حرکت بعدیاش تغییر خواهد داد.