روحانیون و کلثوم حسینی در اردوهای ورزشکاران المپیک و پارالمپیک چه می‌خواهند؟
رأی دهید
ایران وایر، پیام یونسی پور
در فاصله یک روز پس از آنکه «مناف هاشمی»، دبیرکل کمیته المپیک جمهوری اسلامی، در کنفرانس خبری خود به خبرنگاران گفت که «نگران نرسیدن بودجه کاروان‌های المپیک و پارالمپیک ایران در المپیک پاریس است»، سرپرست کاروان اعزامی به بازی‌های پارالمپیک ۲۰۲۴، از استخدام نیروهای ارزشی و روحانی برای کار فرهنگی برای ورزشکاران المپیک و پارالمپیک خبر داد.
«محمد پولادگر»، سرپرست کاروان پارالمپیک ایران در بازی‌های المپیک پاریس گفته است: «همواره مقام معظم رهبری [علی خامنه‌ای] در دیدار با ورزشکاران نسبت به مباحث فرهنگی و مرام پهلوانی تاکید داشته‌اند. از‌این‌رو اهتمام ویژه نسبت به این موارد، از مهم‌ترین اولویت‌های کمیته ملی پارالمپیک است؛ لذا اردوی تیم‌های ملی با حضور مربیان فرهنگی تشکیل می‌شود.»
***
او که خود معمم است و در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی در حوزه علمیه قم تحصیل میکرد، تاکید کرده که گروهی از روحانیون برای آنچه او «روانشناسی دینی پایه» خوانده، جهت «بالا بردن روحیه ورزشی» در اردوهای ورزشکاران حضور دارند.
پیش‌از این «وبسایت» رسمی کمیته پارالمپیک جمهوری اسلامی، تایید کرده بود که ۱۷ مربی پرورشی از میان روحانیون و نیروهای بسیج با عنوان «مربیان فرهنگی»، وظیفه پرورش روحی ورزشکاران اعزامی به رقابت‌های بین‌المللی را برعهده خواهند داشت.
رسانه‌های ایران نیز از «سیده کلثوم حسینی»، با دو عنوان «مربی فعال پرورشی» و «کمک‌کننده روحانی کاروان ورزشکاران» یاد کرده‌اند.
کلثوم حسینی کیست و چرا کاروان ورزشی ایران که بودجه کافی برای تامین ورزشکارانش ندارد، هزینه‌هایی مازاد برای حضور روحانیون یا نیروهای کمک‌کننده به روحانیون در اردوهای ورزشکاران داشته است؟
روحانیون در تیم‌های ورزشی چه می‌کنند؟
حضور مربیان فرهنگی در اردوی تیم‌ها و ورزشکاران پارالمپیکی، با رقابت‌های بین‌المللی در دوران مدیریت «محمود خسروی‌وفا» در کمیته پارالمپیک آغاز شد و با ریاست او بر کمیته المپیک جمهوری اسلامی، افزایش یافت.
محمود خسروی‌وفا، عضو سابق سپاه پاسداران، بادیگارد شخصی «علی خامنه‌ای» در دهه ۱۳۶۰ و از یاران نزدیک «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده پیشین سپاه قدس است.
پیش‌از آغاز بازی‌های آسیایی هانگژو، محمود خسروی‌وفا گروهی متشکل از روحانیون و نیروهای بسیجی و پرورشی را، مسوول نظارت بر «رفتارهای خصوصی» و «انجام امور دینی» ورزشکاران کرد.
گزارشی که به‌صورت رسمی در وبسایت این کمیته منتشر شده، نشان می‌دهد که محمود خسروی‌وفا پیش از بازی‌های آسیایی هانگژو ۲۰۲۲، از ۳۱ مربی پرورشی و روحانی، ازجمله ۱۶ زن و ۱۵ مرد خواسته بود در زمینه‌های «رصد و ارزشیابی عملکرد فرهنگی ورزشکاران» و «اجرا و نظارت بر برنامه‌ها و فعالیت‌های دینی و فرهنگی»، فعالیت کنند.
این موارد همان تعریفی است که پیش‌از این، نیروهای حراست در ادارات دولتی و نیمه‌دولتی ارائه شده و تقریبا کارایی شبیه به «گشت ارشاد» در اردوی تیم‌های ملی و ورزشکاران اعزامی به رقابت‌های بین‌المللی را دارد.
مرداد ۱۴۰۲، خبرگزاری دولتی «ایرنا» در گزارشی، از راه‌اندازی دوره‌های «تربیت مربی پرورشی و دینی برای اردوهای ورزشکاران» خبر داد. ایرنا نوشته بود روحانیون و نیروهای پرورشی، با همکاری سه‌جانبه وزارت ورزش و جوانان، کمیته المپیک جمهوری اسلامی و حوزه علمیه قم، برای ارشاد و راهنمایی ورزشکاران، در این دوره‌ها آموزش می‌بینند.
نقش حوزه علمیه در اردوهای آماده‌سازی ورزشکاران چیست؟
پایگاه رسمی «اطلاع رسانی حوزه» مهر۱۴۰۲، به نقل از حجت‌الاسلام سید «محسن حسینی»، حضور بیش از ۳۰ معمم در اردوی ورزشکاران المپیکی و پارالمپیکی را تایید کرد و مدعی شد که این نیروها وظیفه دارند به عملکرد دینی و معنوی ورزشکاران نظارت داشته باشند.
محسن حسینی گفته بود: «مسابقات آسیایی اولین دوره‌ای است که ما شاهد حضور مربیان فرهنگی و روحانیون در اردوهای ورزشی به‌صورت شبانه‌روزی و به مدت دو سال هستیم و البته این روند ادامه خواهد داشت.»
این روحانی در بخشی از صحبت‌هایش، «مدیریت فرهنگی مراسم آغازین اردوهای ورزشکاران ملی» را، به‌عنوان دستاورد بزرگ روحانیون در اردوهای ملی دانسته و گفته بود: «قرائت قرآن، قرائت سرود ملی و در صورت امکان اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی، سه رکن مدیریت فرهنگی روحانیون در این اردوها بود.»
به‌عبارتی آنچه طی چهار و نیم دهه اخیر در تمامی ورزشگاه‌ها پیش از شروع مسابقات برگزار می‌شد را، به‌عنوان بخشی از دستاورد ۳۱ روحانی در اردوهای تیم‌های ملی معرفی کرده‌اند.
او همچنین سیده کلثوم حسینی خلیلی را به‌عنوان «کمک‌کننده روحانی کاروان» در بازی‌های آسیایی معرفی کرد و وعده داد که حضور روحانیون در بازی‌های بین‌المللی دیگر ازجمله المپیک پاریس نیز، ادامه خواهد داشت.
از کلثوم حسینی چه می‌دانیم؟
از سیده کلثوم حسینی خلیلی که در رسانه‌های ایران با نام کلثوم خلیلی که تحت‌عنوان «کمک کننده روحانیان در کاروان‌های ورزشی» شناخته می‌شود، گزارش‌‌های متعدد در زمینه‌های «قرآن‌خوانی»، «روضه‌خوانی»، «تدریس علوم اسلامی» و «لزوم رعایت حجاب برای زنان» دیده می‌شود.
کلثوم حسینی اما در کنار درآمدهای فرهنگی‌اش از حضور در برنامه‌های صداوسیما، کلاس‌های آموزشی حوزه علمیه قم، اردوهای کمیته‌های المپیک و پارالمپیک و همین‌طور فدراسیون ورزش‌های جانبازان و معلولین، دو شرکت با رویکردهای مختلف را نیز مدیریت می‌کند.
نام کلثوم حسینی خلیلی که در برنامه‌های صداوسیمای حکومتی، ترویج «ساده زیستی» هم می‌کند، از تیر۱۳۹۸ به‌عنوان «مدیرعامل با بازه نامحدود» شرکت «اورنگ سنگ طبرستان» شناخته می‌شود. این شرکت فعالیت‌هایش را در زمینه‌های «تولید انواع سنگ مصنوعی»، «تاسیس و گسترش صنایع سنگ و تجهیزات ساختمانی»، «خرید‌و‌فروش و واردات و صادرات کلیه کالاهای مجاز بازرگانی»، «اخذ وام و تسهیلات بانکی به صورت ارزی»، «اخذ و اعطای نمایندگی و ایجاد شعب در داخل و خارج از کشور»، «شرکت در مزایدات و مناقصات دولتی» و «برپایی نمایشگاه‌های بین‌المللی و خارجی» تعریف کرده است.
دیگر شرکت خانم کلثوم حسینی، موسسه «قرآنی فتوت مازندران» است. او از سال ۱۳۹۵ و زیر چتر این موسسه، رقابت‌های «لیگ برتر قرآن‌خوانی» را در کشور برگزار می‌کند.
سال ۱۳۹۹ زمانی که محمد پولادگر رقابت‌های تلفیقی و درهم آمیخته «قرآن‌خوانی و حرکات نمایشی تکواندو» را برای اولین بار در جهان ابداع کرد، خانم کلثوم حسینی به‌عنوان متولی بخش قرآنی این مسابقات با صداوسیما جمهوری اسلامی گفت‌وگویی داشت و چگونگی اجرای فنون پس از تلاوت قرآن را شرح داد.
«محمد پولادگر»، سرپرست کاروان پارالمپیک ایران در بازی‌های المپیک پاریس گفته است: «همواره مقام معظم رهبری [علی خامنه‌ای] در دیدار با ورزشکاران نسبت به مباحث فرهنگی و مرام پهلوانی تاکید داشته‌اند. از‌این‌رو اهتمام ویژه نسبت به این موارد، از مهم‌ترین اولویت‌های کمیته ملی پارالمپیک است؛ لذا اردوی تیم‌های ملی با حضور مربیان فرهنگی تشکیل می‌شود.»
***
او که خود معمم است و در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی در حوزه علمیه قم تحصیل میکرد، تاکید کرده که گروهی از روحانیون برای آنچه او «روانشناسی دینی پایه» خوانده، جهت «بالا بردن روحیه ورزشی» در اردوهای ورزشکاران حضور دارند.
پیش‌از این «وبسایت» رسمی کمیته پارالمپیک جمهوری اسلامی، تایید کرده بود که ۱۷ مربی پرورشی از میان روحانیون و نیروهای بسیج با عنوان «مربیان فرهنگی»، وظیفه پرورش روحی ورزشکاران اعزامی به رقابت‌های بین‌المللی را برعهده خواهند داشت.
رسانه‌های ایران نیز از «سیده کلثوم حسینی»، با دو عنوان «مربی فعال پرورشی» و «کمک‌کننده روحانی کاروان ورزشکاران» یاد کرده‌اند.
کلثوم حسینی کیست و چرا کاروان ورزشی ایران که بودجه کافی برای تامین ورزشکارانش ندارد، هزینه‌هایی مازاد برای حضور روحانیون یا نیروهای کمک‌کننده به روحانیون در اردوهای ورزشکاران داشته است؟
روحانیون در تیم‌های ورزشی چه می‌کنند؟
حضور مربیان فرهنگی در اردوی تیم‌ها و ورزشکاران پارالمپیکی، با رقابت‌های بین‌المللی در دوران مدیریت «محمود خسروی‌وفا» در کمیته پارالمپیک آغاز شد و با ریاست او بر کمیته المپیک جمهوری اسلامی، افزایش یافت.
محمود خسروی‌وفا، عضو سابق سپاه پاسداران، بادیگارد شخصی «علی خامنه‌ای» در دهه ۱۳۶۰ و از یاران نزدیک «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده پیشین سپاه قدس است.
پیش‌از آغاز بازی‌های آسیایی هانگژو، محمود خسروی‌وفا گروهی متشکل از روحانیون و نیروهای بسیجی و پرورشی را، مسوول نظارت بر «رفتارهای خصوصی» و «انجام امور دینی» ورزشکاران کرد.
گزارشی که به‌صورت رسمی در وبسایت این کمیته منتشر شده، نشان می‌دهد که محمود خسروی‌وفا پیش از بازی‌های آسیایی هانگژو ۲۰۲۲، از ۳۱ مربی پرورشی و روحانی، ازجمله ۱۶ زن و ۱۵ مرد خواسته بود در زمینه‌های «رصد و ارزشیابی عملکرد فرهنگی ورزشکاران» و «اجرا و نظارت بر برنامه‌ها و فعالیت‌های دینی و فرهنگی»، فعالیت کنند.
این موارد همان تعریفی است که پیش‌از این، نیروهای حراست در ادارات دولتی و نیمه‌دولتی ارائه شده و تقریبا کارایی شبیه به «گشت ارشاد» در اردوی تیم‌های ملی و ورزشکاران اعزامی به رقابت‌های بین‌المللی را دارد.
مرداد ۱۴۰۲، خبرگزاری دولتی «ایرنا» در گزارشی، از راه‌اندازی دوره‌های «تربیت مربی پرورشی و دینی برای اردوهای ورزشکاران» خبر داد. ایرنا نوشته بود روحانیون و نیروهای پرورشی، با همکاری سه‌جانبه وزارت ورزش و جوانان، کمیته المپیک جمهوری اسلامی و حوزه علمیه قم، برای ارشاد و راهنمایی ورزشکاران، در این دوره‌ها آموزش می‌بینند.
نقش حوزه علمیه در اردوهای آماده‌سازی ورزشکاران چیست؟
پایگاه رسمی «اطلاع رسانی حوزه» مهر۱۴۰۲، به نقل از حجت‌الاسلام سید «محسن حسینی»، حضور بیش از ۳۰ معمم در اردوی ورزشکاران المپیکی و پارالمپیکی را تایید کرد و مدعی شد که این نیروها وظیفه دارند به عملکرد دینی و معنوی ورزشکاران نظارت داشته باشند.
محسن حسینی گفته بود: «مسابقات آسیایی اولین دوره‌ای است که ما شاهد حضور مربیان فرهنگی و روحانیون در اردوهای ورزشی به‌صورت شبانه‌روزی و به مدت دو سال هستیم و البته این روند ادامه خواهد داشت.»
این روحانی در بخشی از صحبت‌هایش، «مدیریت فرهنگی مراسم آغازین اردوهای ورزشکاران ملی» را، به‌عنوان دستاورد بزرگ روحانیون در اردوهای ملی دانسته و گفته بود: «قرائت قرآن، قرائت سرود ملی و در صورت امکان اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی، سه رکن مدیریت فرهنگی روحانیون در این اردوها بود.»
به‌عبارتی آنچه طی چهار و نیم دهه اخیر در تمامی ورزشگاه‌ها پیش از شروع مسابقات برگزار می‌شد را، به‌عنوان بخشی از دستاورد ۳۱ روحانی در اردوهای تیم‌های ملی معرفی کرده‌اند.
او همچنین سیده کلثوم حسینی خلیلی را به‌عنوان «کمک‌کننده روحانی کاروان» در بازی‌های آسیایی معرفی کرد و وعده داد که حضور روحانیون در بازی‌های بین‌المللی دیگر ازجمله المپیک پاریس نیز، ادامه خواهد داشت.
از کلثوم حسینی چه می‌دانیم؟
از سیده کلثوم حسینی خلیلی که در رسانه‌های ایران با نام کلثوم خلیلی که تحت‌عنوان «کمک کننده روحانیان در کاروان‌های ورزشی» شناخته می‌شود، گزارش‌‌های متعدد در زمینه‌های «قرآن‌خوانی»، «روضه‌خوانی»، «تدریس علوم اسلامی» و «لزوم رعایت حجاب برای زنان» دیده می‌شود.
کلثوم حسینی اما در کنار درآمدهای فرهنگی‌اش از حضور در برنامه‌های صداوسیما، کلاس‌های آموزشی حوزه علمیه قم، اردوهای کمیته‌های المپیک و پارالمپیک و همین‌طور فدراسیون ورزش‌های جانبازان و معلولین، دو شرکت با رویکردهای مختلف را نیز مدیریت می‌کند.
نام کلثوم حسینی خلیلی که در برنامه‌های صداوسیمای حکومتی، ترویج «ساده زیستی» هم می‌کند، از تیر۱۳۹۸ به‌عنوان «مدیرعامل با بازه نامحدود» شرکت «اورنگ سنگ طبرستان» شناخته می‌شود. این شرکت فعالیت‌هایش را در زمینه‌های «تولید انواع سنگ مصنوعی»، «تاسیس و گسترش صنایع سنگ و تجهیزات ساختمانی»، «خرید‌و‌فروش و واردات و صادرات کلیه کالاهای مجاز بازرگانی»، «اخذ وام و تسهیلات بانکی به صورت ارزی»، «اخذ و اعطای نمایندگی و ایجاد شعب در داخل و خارج از کشور»، «شرکت در مزایدات و مناقصات دولتی» و «برپایی نمایشگاه‌های بین‌المللی و خارجی» تعریف کرده است.
دیگر شرکت خانم کلثوم حسینی، موسسه «قرآنی فتوت مازندران» است. او از سال ۱۳۹۵ و زیر چتر این موسسه، رقابت‌های «لیگ برتر قرآن‌خوانی» را در کشور برگزار می‌کند.
سال ۱۳۹۹ زمانی که محمد پولادگر رقابت‌های تلفیقی و درهم آمیخته «قرآن‌خوانی و حرکات نمایشی تکواندو» را برای اولین بار در جهان ابداع کرد، خانم کلثوم حسینی به‌عنوان متولی بخش قرآنی این مسابقات با صداوسیما جمهوری اسلامی گفت‌وگویی داشت و چگونگی اجرای فنون پس از تلاوت قرآن را شرح داد.
دیدگاه خوانندگان
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
مثل همیشه ، از جیب و به خرج ملت میرن پاریس گردی ! کافیه یه تورنمنت بزرگ ورزشی در پیش باشه ، تعداد توریست‌های ساندیسخور به عناوین مختلف و مسخره از تعداد کُل بازیکنان و مربیان تیم بیشتره ! لاشخورهای پفیوز آماده اند واسه مفتخوری !! یاد احمقی نژاد افتادم که برای اجلاس سالانه سازمان ملل صد و پنجاه ، شصت نفر هیچکاره مفتخور رو به خرج و از جیب ، ملت راهی نیویورک میکرد ! یکمشت کثافت متعفن و فرصت طلب !!
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۲
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۱) انتهای بهار سال ۱۳۷۹ بود، که من در یک شرکت تبلیغاتی، هم به‌عنوان بازاریاب تبلیغات، و هم به‌عنوان کمک‌طراح گرافیک، نیمه‌وقت کار می‌کردم. صاحب شرکت، با یکی از مسئولین روابط‌عمومی کمیته‌ی المپیک (واقع در تهران) آشنا بود، از این‌رو، بخش تبلیغات المپیک ۲۰۰۰ رو به‌دست گرفت، - به من یک حکم از طرف شرکت تبلیغاتی و کمیته المپیک دادن، که خواهشمندیم که صاحبان امور فرهنگی و هنری و ادبی، با ایشان (یعنی من)، برای جمع‌آوری محصولات فرهنگی همکاری نمایند، و از جانب کمیته المپیک نیز، در کنسرت بزرگی که انتهای تابستان ۱۳۷۹ انجام خواهد شد، از شرکت‌های یاری‌رسان، تقدیر و تبلیغ برای امور آن‌ها خواهد شد. / من رو فرستادن جلو ! --- من هم با استفاده از آشنایی‌هایی که در بازار کتاب و نوارهای موسیقی داشتم، کلی کتاب و نوار رایگان برای بخش سمعی‌بصری اردوی تدارکاتی ورزشکاران المپیک ایران، جمع کردم. (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۲) زمان رسید به اپتدای شهریور تابستان ۱۳۷۹. - مسئول مرتبط از کمیته‌ی المپیک زنگ زد به من، گفت بیا دستمزد این ۳-۴ ماه کار رو بهت بدم - (البته ناگفته نماند که بنا به حکم، من حق استفاده‌ی رایگان از بخش فاکس کمیته‌ی ملی المپیک تهران و همچنین حق تغذیه‌ی رایگان در بوفه‌ی آن‌را داشتم). - رفتم پیش آن شخص، ایشان یک چک دویست هزار تومانی به من داد، گفت ممنون، خداحافظ. - چک رو در بانک نقد کردم و آمدم شرکت تبلیقتی که کار می‌کردم، صاحب شرکت گفت که با آن شخص سر پول دعوای‌اش شده! و او به ایشان هیچ پولی نداده!، - بعد گفت به تو چقدر پول داد؟، گفتم ۲۰۰ هزار تومان. - صاحب شرکت لبخندی زد و گفت، اون آدم!، فقط "یک میلیون و نیم" از کمیته المپیک پول گرفته برای کاری که تو انجام دادی!، اون‌وقت فقط ۲۰۰ هزار تومن‌ش رو انداخته جلوت!، به من هم که اصلا پولی نداده!، پس حالا تو --- (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۱
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۳) - پس حالا تو، از اون ۲۰۰ هزار تومان، ۸۰ هزار تومن‌ش رو بده من!، چون در این ۳-۴ ماه، از اینجا هم برای امور پیگیری کاری آن‌ها به جاهای دیگر زنگ زدی!، وسطش چایی هم خوردی، - پول آب! پول برق! و و و / - از صحبت صاحب شرکت خیلی جا خوردم، چون ایشان از آنجا که با اون آدم، سر پول اختلاف پیدا کرده بود، دیگه انگار من رو عامل اون شخص می‌‌دونست . - باری، ۸۰ هزار تومان شمردم و بهش دادم. و بعدش هم دیگه برای اون شرکت کار نکردم. / حال حرف‌م این هست، که در چنین مناسباتی چون المپیک و غیره، اینقدر پشت پرده پول خورده می‌شه، که اصلا نه سرش معلوم هست و نه تهش.
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۲
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۳) - پس حالا تو، از اون ۲۰۰ هزار تومان، ۸۰ هزار تومن‌ش رو بده من!، چون در این ۳-۴ ماه، از اینجا هم برای امور پیگیری کاری آن‌ها به جاهای دیگر زنگ زدی!، وسطش چایی هم خوردی، - پول آب! پول برق! و و و / - از صحبت صاحب شرکت خیلی جا خوردم، چون ایشان از آنجا که با اون آدم، سر پول اختلاف پیدا کرده بود، دیگه انگار من رو عامل اون شخص می‌‌دونست . - باری، ۸۰ هزار تومان شمردم و بهش دادم. و بعدش هم دیگه برای اون شرکت کار نکردم. / حال حرف‌م این هست، که در چنین مناسباتی چون المپیک و غیره، اینقدر پشت پرده پول خورده می‌شه، که اصلا نه سرش معلوم هست و نه تهش.
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۲
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۲) زمان رسید به اپتدای شهریور تابستان ۱۳۷۹. - مسئول مرتبط از کمیته‌ی المپیک زنگ زد به من، گفت بیا دستمزد این ۳-۴ ماه کار رو بهت بدم - (البته ناگفته نماند که بنا به حکم، من حق استفاده‌ی رایگان از بخش فاکس کمیته‌ی ملی المپیک تهران و همچنین حق تغذیه‌ی رایگان در بوفه‌ی آن‌را داشتم). - رفتم پیش آن شخص، ایشان یک چک دویست هزار تومانی به من داد، گفت ممنون، خداحافظ. - چک رو در بانک نقد کردم و آمدم شرکت تبلیقتی که کار می‌کردم، صاحب شرکت گفت که با آن شخص سر پول دعوای‌اش شده! و او به ایشان هیچ پولی نداده!، - بعد گفت به تو چقدر پول داد؟، گفتم ۲۰۰ هزار تومان. - صاحب شرکت لبخندی زد و گفت، اون آدم!، فقط "یک میلیون و نیم" از کمیته المپیک پول گرفته برای کاری که تو انجام دادی!، اون‌وقت فقط ۲۰۰ هزار تومن‌ش رو انداخته جلوت!، به من هم که اصلا پولی نداده!، پس حالا تو --- (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۱
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۱) انتهای بهار سال ۱۳۷۹ بود، که من در یک شرکت تبلیغاتی، هم به‌عنوان بازاریاب تبلیغات، و هم به‌عنوان کمک‌طراح گرافیک، نیمه‌وقت کار می‌کردم. صاحب شرکت، با یکی از مسئولین روابط‌عمومی کمیته‌ی المپیک (واقع در تهران) آشنا بود، از این‌رو، بخش تبلیغات المپیک ۲۰۰۰ رو به‌دست گرفت، - به من یک حکم از طرف شرکت تبلیغاتی و کمیته المپیک دادن، که خواهشمندیم که صاحبان امور فرهنگی و هنری و ادبی، با ایشان (یعنی من)، برای جمع‌آوری محصولات فرهنگی همکاری نمایند، و از جانب کمیته المپیک نیز، در کنسرت بزرگی که انتهای تابستان ۱۳۷۹ انجام خواهد شد، از شرکت‌های یاری‌رسان، تقدیر و تبلیغ برای امور آن‌ها خواهد شد. / من رو فرستادن جلو ! --- من هم با استفاده از آشنایی‌هایی که در بازار کتاب و نوارهای موسیقی داشتم، کلی کتاب و نوار رایگان برای بخش سمعی‌بصری اردوی تدارکاتی ورزشکاران المپیک ایران، جمع کردم. (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
مثل همیشه ، از جیب و به خرج ملت میرن پاریس گردی ! کافیه یه تورنمنت بزرگ ورزشی در پیش باشه ، تعداد توریست‌های ساندیسخور به عناوین مختلف و مسخره از تعداد کُل بازیکنان و مربیان تیم بیشتره ! لاشخورهای پفیوز آماده اند واسه مفتخوری !! یاد احمقی نژاد افتادم که برای اجلاس سالانه سازمان ملل صد و پنجاه ، شصت نفر هیچکاره مفتخور رو به خرج و از جیب ، ملت راهی نیویورک میکرد ! یکمشت کثافت متعفن و فرصت طلب !!
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۲
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
مثل همیشه ، از جیب و به خرج ملت میرن پاریس گردی ! کافیه یه تورنمنت بزرگ ورزشی در پیش باشه ، تعداد توریست‌های ساندیسخور به عناوین مختلف و مسخره از تعداد کُل بازیکنان و مربیان تیم بیشتره ! لاشخورهای پفیوز آماده اند واسه مفتخوری !! یاد احمقی نژاد افتادم که برای اجلاس سالانه سازمان ملل صد و پنجاه ، شصت نفر هیچکاره مفتخور رو به خرج و از جیب ، ملت راهی نیویورک میکرد ! یکمشت کثافت متعفن و فرصت طلب !!
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۲
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۱) انتهای بهار سال ۱۳۷۹ بود، که من در یک شرکت تبلیغاتی، هم به‌عنوان بازاریاب تبلیغات، و هم به‌عنوان کمک‌طراح گرافیک، نیمه‌وقت کار می‌کردم. صاحب شرکت، با یکی از مسئولین روابط‌عمومی کمیته‌ی المپیک (واقع در تهران) آشنا بود، از این‌رو، بخش تبلیغات المپیک ۲۰۰۰ رو به‌دست گرفت، - به من یک حکم از طرف شرکت تبلیغاتی و کمیته المپیک دادن، که خواهشمندیم که صاحبان امور فرهنگی و هنری و ادبی، با ایشان (یعنی من)، برای جمع‌آوری محصولات فرهنگی همکاری نمایند، و از جانب کمیته المپیک نیز، در کنسرت بزرگی که انتهای تابستان ۱۳۷۹ انجام خواهد شد، از شرکت‌های یاری‌رسان، تقدیر و تبلیغ برای امور آن‌ها خواهد شد. / من رو فرستادن جلو ! --- من هم با استفاده از آشنایی‌هایی که در بازار کتاب و نوارهای موسیقی داشتم، کلی کتاب و نوار رایگان برای بخش سمعی‌بصری اردوی تدارکاتی ورزشکاران المپیک ایران، جمع کردم. (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۲) زمان رسید به اپتدای شهریور تابستان ۱۳۷۹. - مسئول مرتبط از کمیته‌ی المپیک زنگ زد به من، گفت بیا دستمزد این ۳-۴ ماه کار رو بهت بدم - (البته ناگفته نماند که بنا به حکم، من حق استفاده‌ی رایگان از بخش فاکس کمیته‌ی ملی المپیک تهران و همچنین حق تغذیه‌ی رایگان در بوفه‌ی آن‌را داشتم). - رفتم پیش آن شخص، ایشان یک چک دویست هزار تومانی به من داد، گفت ممنون، خداحافظ. - چک رو در بانک نقد کردم و آمدم شرکت تبلیقتی که کار می‌کردم، صاحب شرکت گفت که با آن شخص سر پول دعوای‌اش شده! و او به ایشان هیچ پولی نداده!، - بعد گفت به تو چقدر پول داد؟، گفتم ۲۰۰ هزار تومان. - صاحب شرکت لبخندی زد و گفت، اون آدم!، فقط "یک میلیون و نیم" از کمیته المپیک پول گرفته برای کاری که تو انجام دادی!، اون‌وقت فقط ۲۰۰ هزار تومن‌ش رو انداخته جلوت!، به من هم که اصلا پولی نداده!، پس حالا تو --- (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۱
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۳) - پس حالا تو، از اون ۲۰۰ هزار تومان، ۸۰ هزار تومن‌ش رو بده من!، چون در این ۳-۴ ماه، از اینجا هم برای امور پیگیری کاری آن‌ها به جاهای دیگر زنگ زدی!، وسطش چایی هم خوردی، - پول آب! پول برق! و و و / - از صحبت صاحب شرکت خیلی جا خوردم، چون ایشان از آنجا که با اون آدم، سر پول اختلاف پیدا کرده بود، دیگه انگار من رو عامل اون شخص می‌‌دونست . - باری، ۸۰ هزار تومان شمردم و بهش دادم. و بعدش هم دیگه برای اون شرکت کار نکردم. / حال حرف‌م این هست، که در چنین مناسباتی چون المپیک و غیره، اینقدر پشت پرده پول خورده می‌شه، که اصلا نه سرش معلوم هست و نه تهش.
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۲
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
مثل همیشه ، از جیب و به خرج ملت میرن پاریس گردی ! کافیه یه تورنمنت بزرگ ورزشی در پیش باشه ، تعداد توریست‌های ساندیسخور به عناوین مختلف و مسخره از تعداد کُل بازیکنان و مربیان تیم بیشتره ! لاشخورهای پفیوز آماده اند واسه مفتخوری !! یاد احمقی نژاد افتادم که برای اجلاس سالانه سازمان ملل صد و پنجاه ، شصت نفر هیچکاره مفتخور رو به خرج و از جیب ، ملت راهی نیویورک میکرد ! یکمشت کثافت متعفن و فرصت طلب !!
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۲
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۱) انتهای بهار سال ۱۳۷۹ بود، که من در یک شرکت تبلیغاتی، هم به‌عنوان بازاریاب تبلیغات، و هم به‌عنوان کمک‌طراح گرافیک، نیمه‌وقت کار می‌کردم. صاحب شرکت، با یکی از مسئولین روابط‌عمومی کمیته‌ی المپیک (واقع در تهران) آشنا بود، از این‌رو، بخش تبلیغات المپیک ۲۰۰۰ رو به‌دست گرفت، - به من یک حکم از طرف شرکت تبلیغاتی و کمیته المپیک دادن، که خواهشمندیم که صاحبان امور فرهنگی و هنری و ادبی، با ایشان (یعنی من)، برای جمع‌آوری محصولات فرهنگی همکاری نمایند، و از جانب کمیته المپیک نیز، در کنسرت بزرگی که انتهای تابستان ۱۳۷۹ انجام خواهد شد، از شرکت‌های یاری‌رسان، تقدیر و تبلیغ برای امور آن‌ها خواهد شد. / من رو فرستادن جلو ! --- من هم با استفاده از آشنایی‌هایی که در بازار کتاب و نوارهای موسیقی داشتم، کلی کتاب و نوار رایگان برای بخش سمعی‌بصری اردوی تدارکاتی ورزشکاران المپیک ایران، جمع کردم. (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۲) زمان رسید به اپتدای شهریور تابستان ۱۳۷۹. - مسئول مرتبط از کمیته‌ی المپیک زنگ زد به من، گفت بیا دستمزد این ۳-۴ ماه کار رو بهت بدم - (البته ناگفته نماند که بنا به حکم، من حق استفاده‌ی رایگان از بخش فاکس کمیته‌ی ملی المپیک تهران و همچنین حق تغذیه‌ی رایگان در بوفه‌ی آن‌را داشتم). - رفتم پیش آن شخص، ایشان یک چک دویست هزار تومانی به من داد، گفت ممنون، خداحافظ. - چک رو در بانک نقد کردم و آمدم شرکت تبلیقتی که کار می‌کردم، صاحب شرکت گفت که با آن شخص سر پول دعوای‌اش شده! و او به ایشان هیچ پولی نداده!، - بعد گفت به تو چقدر پول داد؟، گفتم ۲۰۰ هزار تومان. - صاحب شرکت لبخندی زد و گفت، اون آدم!، فقط "یک میلیون و نیم" از کمیته المپیک پول گرفته برای کاری که تو انجام دادی!، اون‌وقت فقط ۲۰۰ هزار تومن‌ش رو انداخته جلوت!، به من هم که اصلا پولی نداده!، پس حالا تو --- (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۱
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۳) - پس حالا تو، از اون ۲۰۰ هزار تومان، ۸۰ هزار تومن‌ش رو بده من!، چون در این ۳-۴ ماه، از اینجا هم برای امور پیگیری کاری آن‌ها به جاهای دیگر زنگ زدی!، وسطش چایی هم خوردی، - پول آب! پول برق! و و و / - از صحبت صاحب شرکت خیلی جا خوردم، چون ایشان از آنجا که با اون آدم، سر پول اختلاف پیدا کرده بود، دیگه انگار من رو عامل اون شخص می‌‌دونست . - باری، ۸۰ هزار تومان شمردم و بهش دادم. و بعدش هم دیگه برای اون شرکت کار نکردم. / حال حرف‌م این هست، که در چنین مناسباتی چون المپیک و غیره، اینقدر پشت پرده پول خورده می‌شه، که اصلا نه سرش معلوم هست و نه تهش.
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۲
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۲) زمان رسید به اپتدای شهریور تابستان ۱۳۷۹. - مسئول مرتبط از کمیته‌ی المپیک زنگ زد به من، گفت بیا دستمزد این ۳-۴ ماه کار رو بهت بدم - (البته ناگفته نماند که بنا به حکم، من حق استفاده‌ی رایگان از بخش فاکس کمیته‌ی ملی المپیک تهران و همچنین حق تغذیه‌ی رایگان در بوفه‌ی آن‌را داشتم). - رفتم پیش آن شخص، ایشان یک چک دویست هزار تومانی به من داد، گفت ممنون، خداحافظ. - چک رو در بانک نقد کردم و آمدم شرکت تبلیقتی که کار می‌کردم، صاحب شرکت گفت که با آن شخص سر پول دعوای‌اش شده! و او به ایشان هیچ پولی نداده!، - بعد گفت به تو چقدر پول داد؟، گفتم ۲۰۰ هزار تومان. - صاحب شرکت لبخندی زد و گفت، اون آدم!، فقط "یک میلیون و نیم" از کمیته المپیک پول گرفته برای کاری که تو انجام دادی!، اون‌وقت فقط ۲۰۰ هزار تومن‌ش رو انداخته جلوت!، به من هم که اصلا پولی نداده!، پس حالا تو --- (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۱
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۱) انتهای بهار سال ۱۳۷۹ بود، که من در یک شرکت تبلیغاتی، هم به‌عنوان بازاریاب تبلیغات، و هم به‌عنوان کمک‌طراح گرافیک، نیمه‌وقت کار می‌کردم. صاحب شرکت، با یکی از مسئولین روابط‌عمومی کمیته‌ی المپیک (واقع در تهران) آشنا بود، از این‌رو، بخش تبلیغات المپیک ۲۰۰۰ رو به‌دست گرفت، - به من یک حکم از طرف شرکت تبلیغاتی و کمیته المپیک دادن، که خواهشمندیم که صاحبان امور فرهنگی و هنری و ادبی، با ایشان (یعنی من)، برای جمع‌آوری محصولات فرهنگی همکاری نمایند، و از جانب کمیته المپیک نیز، در کنسرت بزرگی که انتهای تابستان ۱۳۷۹ انجام خواهد شد، از شرکت‌های یاری‌رسان، تقدیر و تبلیغ برای امور آن‌ها خواهد شد. / من رو فرستادن جلو ! --- من هم با استفاده از آشنایی‌هایی که در بازار کتاب و نوارهای موسیقی داشتم، کلی کتاب و نوار رایگان برای بخش سمعی‌بصری اردوی تدارکاتی ورزشکاران المپیک ایران، جمع کردم. (ادامه...) ~
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۳) - پس حالا تو، از اون ۲۰۰ هزار تومان، ۸۰ هزار تومن‌ش رو بده من!، چون در این ۳-۴ ماه، از اینجا هم برای امور پیگیری کاری آن‌ها به جاهای دیگر زنگ زدی!، وسطش چایی هم خوردی، - پول آب! پول برق! و و و / - از صحبت صاحب شرکت خیلی جا خوردم، چون ایشان از آنجا که با اون آدم، سر پول اختلاف پیدا کرده بود، دیگه انگار من رو عامل اون شخص می‌‌دونست . - باری، ۸۰ هزار تومان شمردم و بهش دادم. و بعدش هم دیگه برای اون شرکت کار نکردم. / حال حرف‌م این هست، که در چنین مناسباتی چون المپیک و غیره، اینقدر پشت پرده پول خورده می‌شه، که اصلا نه سرش معلوم هست و نه تهش.
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۲
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
مثل همیشه ، از جیب و به خرج ملت میرن پاریس گردی ! کافیه یه تورنمنت بزرگ ورزشی در پیش باشه ، تعداد توریست‌های ساندیسخور به عناوین مختلف و مسخره از تعداد کُل بازیکنان و مربیان تیم بیشتره ! لاشخورهای پفیوز آماده اند واسه مفتخوری !! یاد احمقی نژاد افتادم که برای اجلاس سالانه سازمان ملل صد و پنجاه ، شصت نفر هیچکاره مفتخور رو به خرج و از جیب ، ملت راهی نیویورک میکرد ! یکمشت کثافت متعفن و فرصت طلب !!
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۲