آغاز پژوهش درباره ارتباط بین ضربه مغزی با افسردگی
رأی دهید
نتایج یک پژوهش محدود در ایالات متحده نشان داده است که مصرف یک داروی ضد افسردگی متداول در هفتههای پس از آسیب مغزی در پیشگیری از افسردگی شدید موثر بوده است.
در پی انتشار نتیجه این پژوهش، تحقیقات گستردهای در بریتانیا آغاز شده تا بررسی کند که آیا آزمایش این شیوه درمانی در جمعیت آماری بزرگتر نیز به همان نتیجه خواهد رسید یا نه.
«کاهش شنوایی»
شانون میگوید: «به من گفته شده که پس از ضربه مغزی، مرا با هواپیما به بیمارستان رویال لندن منتقل کردند و به مدت سه هفته در کما بودم. آنها با خانواده من تماس گرفتند و از آنها خواستند برای خداحافظی به بیمارستان بیایند.»
در سال ۲۰۲۲، هنگامیکه شانون بریزیر، ۲۴ ساله، در یک سایت ساختمان در شرق لندن کار میکرد، بیل مکانیکی حفاری به سرش برخورد کرد.
صورت او به شدت آسیب دید به نحوی که برای بازسازی قسمتهایی از آن، جراحان ناچار شدند ماهیچه پاهایش را پیوند بزنند. تا کنون هم فک او به واسطه سیمها و میلههای مختلف به هم وصل است.
اما، مانند بسیاری از افرادی که با عواقب یک آسیب مغزی ناشی از ضربه زندگی کردهاند، آسیب جسمی مشهود تنها بخشی از مشکل بوده است.
شانون میگوید: «این ضربه تاثیری واقعی بر سلامت روان من هم داشته است و من به شدت احساس ناتوانی میکردم، از خانه بیرون نمیرفتم، مراقب سلامتی خودم نبودم و در نتیجه وزنم به شدت آفزایش یافت.»
او می افزاید: «بلند شدن از رختخواب و شستن صورتم برایم یک جدال جدی بود.»
معمولا در پی چنین حوادثی، درمان بر جراحی، توانبخشی و رفع علایم حسمی فیزیکی متمرکز میشود اما اثرات طولانی مدت روانی - مانند افسردگی و نوسانات خلق و خو – هم میتواند تاثیر شدیدی برای بسیاری از بیماران داشته باشد.
شانون میگوید پس از مرخصی از بیمارستان، «شاید یک سال» طول کشید تا حمایت پزشکی و داروی مناسب برای درمان ضربه روانی را دریافت کند و به تدریج، شرایط روانی او بهبود یابد.
برنامه پژوهشی ۱۸ ماهه در بریتانیا تاثیر استفاده از داروهای ضد افسردگی رایج پس از ضربه مغزی را بررسی خواهد کرد.
در این برنامه، عوارضی مانند افسردگی، تاثیر بر کیفیت زندگی و عملکرد شناخت در میان ۵۰۰ بیمار اندازهگیری میشود و انتظار میرود نتایج آن در سال ۲۰۲۷ منتشر شود.
خالده اسماعیل، پژوهشگر ارشد و استاد روانپزشکی و پزشکی در کینگز کالج دانشگاه لندن، میگوید: «تا کنون، بیشتر تحقیقات روی درمان افسردگی پس از شروع آن بوده است، که میدانیم میتواند دشوار باشد.»
او میافزاید: «این اولین مطالعه در مقیاس بزرگ در جهان است که در واقع سعی دارد در وهله اول از وقوع افسردگی جلوگیری کند.»
این پژوهش در ۹ مرکز اصلی درمان ضربه مغزی در بریتانیا انجام میشود و هزینه آن از طریق کمک مالی ۲.۲ میلیون پوندی موسسه ملی تحقیقات بهداشت و مراقبت تامین شده است.
اضطراب، تغییر خلق و خو، مشکل حافظه
پس از یک واقعه دردناک، میزان معینی آسیبهای عاطفی و استرس و تبعات آن برای شرایط شغلی، تحصیلی و روابط با دیگران غیرمنتظره نیست.
اما پزشکان معتقدند یک ضربه جدی به سر میتواند باعث اختلال در مسیرهای عصب مغز شود که حافظه، مهارت تفکر و احساسات را کنترل میکنند.
شون کارتی، ۴۷ ساله، میگوید که پس از ضربه شدید به سر و بروز افسردگی، احساس میکرد «روی سیاره دیگری فرود آمده است.»
او پنج سال پیش هنگام حرکت با موتورسیکلت در یک اتوبان دوباندی در نزدیکی لندن، از موتور پرت شد و به مدت سه هفته در بیمارستان بستری بود. در نتیجه این حادثه، او دچار خونریزی مغزی در ناحیه لوب پیشانی شد.
او متوجه شد که ذهنش به شکلی متفاوت کار میکند. حس بویایی و چشایی او تغییر کرده بود و برای فهمیدن گفتگو با دوستانش باید تلاش کند.
مانند بسیاری دیگر، این حادثه بر رفتار او نیز تأثیر گذاشت. او خلق و خوی او تغییر کرد و به سرعت عصبانی میشد و به نحوی که تا قبل از تصادف سابقه نداشت، با اعضای خانواده درگیر مشاجره میشد.
شون میگوید: «شما نمیدانید که پس از یک آسیب مغزی چقدر ممکن است تندخو شوید، اما اما وقتی سیستم عصبی شما به درستی کار نمیکند، شرایط دشوار است، احساس میکنید که یک فرد دیگر هستند و همه چیز برای شما تازه است.»
دکتر مایک دیلی، روانپزشک مشاور بیمارستان کینگز کالج، می گوید بیمارانی که پس از آسیب مغزی به او مراجعه میکنند «بیشتر نگران مشکلاتی مانند اضطراب، تغییر در خلق و خو و کاهش حافظه هستند تا مشکلات جسمی زیرا ممکن است با این مشکلات کنار آمده و با آنها سازگار شده باشند.»
تحقیقات جامع صورت گرفته توسط دانشگاه آکسفورد نشان میدهد که این داروها باعث کاهش کوتاه مدت افسردگی جدی در برخی افراد میشود اما ما شواهدی نیز وجود دارد حاکی از اینکه میتواند بر افسردگی شدید ناشی از التهاب مغزی تاثیر گذارد.
و یک نظریه که هنوز اثبات نشده مدعی است که سروتونینها ممکن است یک واکنش ضد التهابی ایجاد و از بیمار در برابر آسیب طولانی مدت محافظت کند.
پزشکان میگویند مقابله با این مشکل گسترده میتواند به نفع سازمان خدمات ملی بهداشت و کل اقتصاد باشد زیرا هزینه درمان آسیبهای مغزی بیش از ۱۵ میلیارد پوند در سال تخمین زده میشود.
پروفسور اسماعیل میگوید: «افسردگی فقط چیزی در ذهن نیست، بلکه میتواند بر روابط انسانی، شرایط شغلی و تحصیل و توانبخشی بعد از حادثه هم تاثیر بگذارد و همه اینها پیامدهای یک آسیب مغزی است.»