جام جهانی در ایران؛ رویای فراموششده از پنج دهه پیش،به بهانه میزبانی عربستان در جام جهانی ۲۰۳۴
رأی دهید
پیش از انقلاب ۵۷، ایران گامهای مهمی برای زیرساختهای ورزشی کشور برداشته بود. ورزشگاه آریامهر تهران نماد این پیشرفت بود؛ ورزشگاهی که در نزدیک به پنج دهه حاکمیت نظام جمهوری اسلامی بر کشور و در عین سرعت پیشرفت ورزش در جهان، نمونهاش در ایران ساخته نشد. محصول مدیریت ورزش در جمهوری اسلامی، ویران کردن همان ورزشگاه آریامهر است که نامش به «آزادی» تعییر یافت، اما کنایهآمیز و بیهیچ شباهتی به مفهوم آزادی، ورود به آن برای زنان ممنوع شد.
ایران که نخستین برگزارکننده بازیهای آسیایی در خاورمیانه بود، میتوانست در ۱۹۹۰ نیز نخستین برگزارکننده جام جهانی در آسیا باشد؛ کاری که کرهجنوبی و ژاپن مشترکا در ۲۰۰۲ انجام دادند و قطر در ۲۰۲۲، و عربستان سعودی در ۲۰۳۴ انجامش خواهد داد: هر بار با فاصله حدود یک دهه در آسیا. اما ایران شاید میتوانست یک دهه زودتر از برگزاری نخستین جام جهانی در آسیا، میزبان جام جهانی باشد.
پس از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی نزدیک به نیم قرن را بدون رویاهای بزرگ ورزشی سپری کرده است و فکر کردن به آن و اینکه در روزگار سپریشده چه رویاهایی تباه شدهاند، میتواند برای هر شهروند ایرانی تکاندهنده باشد. صعود تیم امید ایران به المپیک، قهرمانی باشگاهی در آسیا، قهرمانی در جام ملتهای آسیا. و ...، برای فوتبال ایران به حسرتهایی با قدمت چند دهه تبدیل شدهاند.
به جای آن ورزشگاههایی که میخواستند با کیفیت برگزاری جام جهانی در شهرهای متعدد ایران ساخته شوند، با چند دهه تاخیر، ویرانههایی در رشت و تبریز و ... ساخته شد که حتی برگزاری بازیهای لیگ ایران در آنها دشوار است: سازههایی غیراستاندارد، بدون چمن مناسب و با سکوهای ناامن و نمایی بدقواره از ساختوساز به دست مدیران جمهوری اسلامی.
از میزبانی جام جهانی و المپیک یا میزبانی جام ملتهای آسیا و بازیهای آسیایی که بگذریم، جمهوری اسلامی حتی در دهه اخیر، میزبانی بسیاری از بازیهای رفتوبرگشت باشگاهی را در لیگ قهرمانان آسیا از دست داده است. در دوره همهگیری کرونا، جمهوری اسلامی با تزریق دیرهنگام واکسن، نتوانست امنیت بهداشتی را در کشور تامین کند و تیمهای ایرانی نمیتوانستند میزبان بازیهای خود باشند. همچنین، پس از شلیک دو موشک ضدهوایی سپاه پاسداران به هواپیمای اوکراینی که تهران را ترک میکرد و کشتار ۱۷۶ سرنشین آن در دی ۱۳۹۸، پرواز به ایران برای تیمهای رقیب امنیت نداشت و به دلیل ناامنی هوایی، تیمهای ورزشی ایرانی مدتها بخت میزبانی خود را در فوتبال و سایر ورزشها از دست دادند. عجیبتر اینکه حکومت جمهوری اسلامی از اینکه میزبان مسابقات فوتبال نباشد، استقبال میکرد، چون در صورت میزبانی، باید طبق هشدارهای فیفا، زنان را به ورزشگاهها راه میداد؛ وگرنه شاید با تعلیق فدراسیون فوتبال مواجه میشد. دلیل دیگر خوشحالی و خوشوقتی عجیب جمهوری اسلامی برای از دست دادن میزبانیها، این بود که در میانه اعتراضات سراسری جنبش مهسا امینی، نظام حاکم بر ایران نمیخواست میزبان مسابقهای باشد، تا ورزشگاهها به محل اعتراض شهروندان ایرانی بدل نشوند.
فارغ از اینکه بیش از چهار دهه یک قدم برای فراهم شدن زیرساختهای استاندارد ورزشی برداشته نشده است، حکومتی که خود میکوشد میزبان مسابقات منطقهای نباشد، دیگر درباره اینکه میزبان مسابقات بینالمللی شود، گفتوگویی باقی نمیگذارد.
پیش از جام جهانی قطر، بسیاری از مسئولان ورزشی جمهوری اسلامی درباره برگزاری بعضی بازیهای جام جهانی در کیش حرف میزدند و اینکه هنگام برگزاری جام جهانی در قطر، کیش و قشم مرکزی برای اقامت تماشاگران جام جهانی و گردشگران ورزشی خواهد بود. جلسات و سخنرانیهای پرشماری در این باره برگزار شد که جز خبرسازی جعلی ثمرهای نداشت. نهتنها همه این ادعاها و ایدهها بیاساس بود، بلکه در چند سال اخیر، تیم ملی ایران و تیمهای باشگاهی ایرانی به دلیل از دست دادن میزبانی، در قطر میزبان حریفان خود میشدند.
جمهوری اسلامی نهتنها گامی برای گسترش زیرساختهای ورزشی با استانداردهای ایجاد اقبال برای برگزاری جام جهانی یا حتی جام ملتهای آسیا و بازیهای آسیایی برنداشت، بلکه در بیش از چهار دهه حاکمیت، همواره با تحمیل محدودیتهای اجتماعی، بهویژه برای زنان، هیچ بخت و فرصتی باقی نگذاشت که ایران میزبان رقابتهای بینالمللی فوتبال باشد. کیفیت نازل هتلها، فرودگاهها و هر نشانه دیگری در گردشگری، موضوع میزبانی ایران را در رقابتهای قارهای نیز منتفی میکند.