کناره گیری دو مجری صدا و سیما/ عادل فردوسی پور پیشنهاد گزارش بازی های جام جهانی را رد کرد
رأی دهید
وبسایت خبرآنلاین به نقل از عادل فردوسیپور تایید کرده که او پیشنهاد گزارش بازیهای جام جهانی را نپذیرفته است.آقای فردوسیپور در این باره به خبرآنلاین گفت: «پس از نزدیک به چهار سال ممنوعیت، گفتند جام جهانی را گزارش کن. در دورانی که ایران عزیز در ماتم و اندوه فرزندان خود نشسته، صدای مردم از هر صدایی شنیدنیتر است.»
عادل فردوسیپور، در ایران به عنوان مجری و گزارشگر برنامه سابق تلویزیونی ۹۰، تهیهکننده صداوسیما و همینطور مدرس دانشگاه صنعتی شریف شناخته میشود.
اسفند ۱۳۹۷ با تصمیم علی فروغی، مدیر شبکه سه صداوسیمای جمهوری اسلامی، پخش برنامه ۹۰ متوقف شد.
او که در دانشگاه شریف تدریس میکند حمله نیروهای امنیتی به دانشگاه شریف را «وحشیانه» خواند و گفته بود دیگر نمیتوان از دانشجویان توقع داشت که در ایران بمانند و کشورشان را بسازند: «تصاویر تلخ و تکاندهنده شب گذشته دانشگاه شریف شهر تهران، خشونتها و ارعاب ناروا نسبت به دانشجویان، فراموشنشدنی است. در ۲۳ سال دوران تدریس خود، مشوق دانشجویان بودم تا برای ساختن فردایی بهتر در ایران بمانند.»
فرهاد فخربخش از مجریان صدا و سیما کناره گیری کرد
فرهاد فخربخش، مجری برنامه «شما و سیما» با انتشار ویدیویی در صفحه اینستاگرامش از استعفایش از صدا و سیما خبر داد.
او در این ویدیو گفته «اجرا و فعالیتهای هنری نیازمند ذهنی آرام و دلی خوش است که متاسفانه در حال حاضر هیچ کدام از اینها در جامعه و در خود من وجود ندارد.»
آقای فخربخش همچنین گفته که پس از بیست و اندی سال فعالیت در صدا و سیما از آن جایی که «مردم امروز دل خوشی ندارند» از فعالیت در حوزه های مختلف صدا و سیما انصراف می دهد.
داوود عابدی، مجری ورزشی، هم از صداوسیما کنارهگیری کرد
این مجری ورزشی شامگاه ۲۸ آبان با انتشار پستی در اینستاگرامش قراره بوده برنامههای ورزشی از جمله برنامه ویژه جام جهانی را تولید و اجرا کند، اما اکنون اعلام کرده است که «چطور میتوان با این همه آه و حسرت و اندوه در هر گوشه از سرزمین نقش مجری خوشحال و پرانرژی در ورزش را ایفا کنم؟ حداقل اینکه من نمیتوانم».
او در ادامه، خروج خود از تلویزیون جمهوری اسلامی را «رسماً» اعلام کرده و برای «زندگی شایسته و روزهای خوب و شاد بدون خشونت برای زنان و مردان میهن» ابراز امیدواری کرده است.
همسر داوود عابدی، المیرا شریفی مقدم نیز مجری شبکه خبر تلویزیون جمهوری اسلامی است که هنوز واکنشی به این خبر ابراز نکرده است.
یک روز پیش از آن، یک مجری شبکه تهران نیز در واکنش به کشتهشدن کیان پیرفلک، کودک ۹ سالهای که با شلیک تیر جنگی ماموران در جریان سرکوب اعتراضات شهر ایذه کشته شد، اعلام کنارهگیری کرده بود.
کیمیا گیلانی پس از آنکه در یک برنامه مسابقه تلفنی زنده در این شبکه، ویدئوی مشهور کیان پیرفلک بهعنوان موضوع سؤال پخش و باعث گریه او شد، اعلام کرد: «حالا که دل مردمم شاد نیست، نیازی هم به حضور من نیست و از اجرا در تلویزیون خداحافظی میکنم.»
از شروع اعتراضات سراسری «زن زندگی آزادی» در ۲۶ شهریور، شمار کودکانی که در جریان سرکوب اعتراضات کشته شدهاند در روزهای اخیر از چهل کودک گذشته و در برخی گزارشها آمار نزدیک به پنجاه کودک ذکر شده است.
دیدگاه خوانندگان
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد. / پرسش; افراد مجری و گزارشگر که گاهگاه استعفا میدهند، آنگاه چگونه به امرار معاش خواهند پرداخت؟. بیشک هیچکدام از ایشان با داشتن تجارت، وارد مجریگری نشدند، اما بسیاریشان پس از چهره شدن بخاطر کار در صداوسیما، میتوانسته تجارت هم برای خود ایجاد نمایند، به بیان دیگر، پولی که ایشان از راه مجریگری در رسانه بدست میآورند، پول زیادی نیست!، اما این شهرتی که برای آنها ایجاد میشود، سبب میگردد که در خارج از تلویزیون، با اجرای مراسم در شرکتهای خصوصی و سازمانها، بهواسطهی چهره بودنشان، پولهای خوبی را بهعنوان دستمزد بگیرند. حال حرفم این است که در ایران، دو سازمان عریض و طویل هستند، که همیشه خودشان به خودشان تیر زدهاند!، ۱) صدا و سیما ۲) حوزهی هنری - چراکه افراد(چه با شایستگی و چه با توصیه و پارتیبازیهای آیینی) وارد آن میشوند، سپس به برکت آن محیط، مشهور شده، و بعد اقدام به شکستن همان نمکدانی میکنند که با خوردن نمکاش به شهرت و همچنین به پیشرفت اقتصادی رسیدهاند.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۶
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
چرا پرت و پلا مینویسی خیلی ها در صدا و سیما سالها پاچه خاری کردند و اگر این نهاد دروغ پراکنی را ترک کنند از گرسنگی میمیرند با اینکه مردم آنها میشناسند ولی چون اسمشان با پاچه خاری گره خورده از نظر مردم منفورند
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۰
۴۸
Flames - روتردام، هلند
دقیقا درست و روشن توضیح دادین، اما مردم ما دوس ندارن واقعیت را قبول کنن. در همه جاى دنیا وارد صدا و سیما شدن کار اسانى نیست و باید وصل و پارتى بزرگ داشته باشى ، همچنین سینما ، در کل سطح فکرى بازیگران پایین و کوته فکر . اونقدر جو گیر شدن توى فضاى مجازى که مسیح علینژاد و على کریمى را رهبر میبینن!
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. صحبت من این هست که برخی از مجریها، در هر زمان و دوره با هر دلیل منطقی، پولیتیکی و یا اجتماعی، زمانی با افتخار اعلام و اقدام به ترک از صدا و سیما میزنند، که بارشان را از جهت شهرت عمومی و به برکت آن، زاپاس مالی ایجاد شده، دیگر بستهاند، به بیان دیگر، اگر تازهکار و ناشناخته بودند که هیچگاه چنین کاری نمیکردند که نان خود را از دریافت حقوق و مزایای صرف در رسانه تلویزیون دولتی ببرند، پس حال که این کار را میکنند، یعنی جیبشان به برکت همین تلوزیون که راست یا دروغ گسترش میدهد، بیپول و خالی نیست. / مبحث گسترش راست یا دروغ توسط تمام رسانهها در دنیا، مورد تازهای نیست که از ۲-۳ ماه پیش ایجاد شده باشد، و درست به همان نسبت، نمک خوردن و نمکدان شکستن نیز تاریخچهای طولانی دارد. در ثانی، اگر تازهکار و ناشنخته هم باشند، این روزها با یک پست و اعلام مثلا خداحافظی با تلویزیون، کلی هوادار پیدا میکنند، و این یعنی اصل همان کاری که ناماش هست "نان به نرخ روز خوردن".
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۰
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. سپاس از توجه شما و موارد تکمیلی که بیان داشتید. همین مورد "جو گیر شدن" که فرمودید، اصل و اساس پیشرفت نکردن جوامع جهان سوم هست، زیرا که توان و انرژی که باید صرف "اعتراض و ویرایش مشکلات جامعه از راه درست آن" شود، فقط هدر میشود برای تخلیه انرژی جامعه، یعنی همان کاری را انجام میدهد که سوپاپ اطمینان برای دیگ بخار انجام میدهد، و هیچ شکی هم نباید داشت که پروسهی ایجاد و انجام این سوپاپ اطمینان، از سوی سومشخص مدیریت میشود. / از دو ماه پیش، تا پوشش خبری رسانهای دربارهی کارزار و جنگ زرگری بین اکراین و روسیه در سطح بینالمللی کمرنگ شد، ماجرای اعتراضات در ایران ایجاد و در تیتر اخبار قرار گرفت.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۲
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
نمک خوردن و نمکدان شکستن چه ربطی به این موضوع داره؟ کسی مثل فردوسی پور یکی از بااستعدادترین مجریان تلویزیون بود و آنقدر برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی مخاطب جمع میکرد موقع اجرای برنامه که هیچ مجری دیگری قادر به این کار نبود و نیست اتفاقا این صدا و سیما بود که نان و نمک فردوسی پور را میخورد و نمکنشناسی کرد و این شخص رو از برنامه ای که محبوب مردم بود اخراج کرد
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۱
۵۵
100Haloo - تهران، ایران
هر انسان با شرفی، در هر مقطعی که باشه و هر چقدر هم که بی سواد یا بی سواد باشه، فرق بین بی شرف بودن و شرف داشتن را تشخیص میدهد. اصولا شرف داشتن ذاتیه، از بس که این آقایون با شرفند و مردمی. آقای عادل فردوسی پور که همیشه تو قلبمون جا داشتند، دارند و خواهند داشت، حالا آقای داوود عابدی هم تو قلبمون کنار آقای فردوسی پور جا باز کردند، با آرزوی سلامتی برای این دو شخصیت محبوب مردمی و تمامی ایرانیان با شرف. اونهایی هم که با مردم نیستند رو وا میگذاریم تا با وجدان و شرف نداشته اشان کنار بیایند. با آرزوی نتیجه دادن جنبشمان. زن زندگی آزادی. مرد میهن آبادی،. زنده باد اهر یرانی آزاده و با شرف
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۸
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی، ببخشید که با تاخیر پاسخ میدم چون نبودم در نت. / در اپتدی دیدگاه اولم در این صفحه، گفتم: *به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد.*. یعنی این یک پروسه هست که از قدیم در تلویزیون و سینمای ایران رواج داشته، و ربطی فقط به حال نداره. برای نمونه، شخصی که از دید من هیچ سنخیتی با مجریگری نداشت، یعنی حسینی، که در دهه ۷۰ در کانال ۵ هی بزرگش کردن، بعد از یک دهه که الکی مشهور شد، سریع شد ضد همونهایی که بزرگش کرده بودن. و یا مخملباف، که به برکت گروه خوب، ۱-۲ فیلم خوشساخت با نام و پارتیبازی به اسمش ساخته شد، بعد کارش به شدت ضعیف شد (چون خودش دست تنها نتونست کیفیت خوب نشون بده) سپس شد خار به چشم همونهایی که بزرگش کرده بودن. نامجو هم همینطور. / خیلی از مجریهای ۱-۲ دهه اخیر هم همینطور. صد البته که حساب عادل فردوسیپور جداست و انسان توانمدی هست، اما اگر بهش میدان نمیدادن و در جایگاه همان گزارشگر ساده باقی میموند، هیچگاه به شهرت نمیرسید. / پروسهی نمک خوردن و نمکدان شکستن، بویژه در ایران، تاریخچهای بس طولانی دارد.
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی، ببخشید که با تاخیر پاسخ میدم چون نبودم در نت. / در اپتدی دیدگاه اولم در این صفحه، گفتم: *به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد.*. یعنی این یک پروسه هست که از قدیم در تلویزیون و سینمای ایران رواج داشته، و ربطی فقط به حال نداره. برای نمونه، شخصی که از دید من هیچ سنخیتی با مجریگری نداشت، یعنی حسینی، که در دهه ۷۰ در کانال ۵ هی بزرگش کردن، بعد از یک دهه که الکی مشهور شد، سریع شد ضد همونهایی که بزرگش کرده بودن. و یا مخملباف، که به برکت گروه خوب، ۱-۲ فیلم خوشساخت با نام و پارتیبازی به اسمش ساخته شد، بعد کارش به شدت ضعیف شد (چون خودش دست تنها نتونست کیفیت خوب نشون بده) سپس شد خار به چشم همونهایی که بزرگش کرده بودن. نامجو هم همینطور. / خیلی از مجریهای ۱-۲ دهه اخیر هم همینطور. صد البته که حساب عادل فردوسیپور جداست و انسان توانمدی هست، اما اگر بهش میدان نمیدادن و در جایگاه همان گزارشگر ساده باقی میموند، هیچگاه به شهرت نمیرسید. / پروسهی نمک خوردن و نمکدان شکستن، بویژه در ایران، تاریخچهای بس طولانی دارد.
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۲
۵۵
100Haloo - تهران، ایران
هر انسان با شرفی، در هر مقطعی که باشه و هر چقدر هم که بی سواد یا بی سواد باشه، فرق بین بی شرف بودن و شرف داشتن را تشخیص میدهد. اصولا شرف داشتن ذاتیه، از بس که این آقایون با شرفند و مردمی. آقای عادل فردوسی پور که همیشه تو قلبمون جا داشتند، دارند و خواهند داشت، حالا آقای داوود عابدی هم تو قلبمون کنار آقای فردوسی پور جا باز کردند، با آرزوی سلامتی برای این دو شخصیت محبوب مردمی و تمامی ایرانیان با شرف. اونهایی هم که با مردم نیستند رو وا میگذاریم تا با وجدان و شرف نداشته اشان کنار بیایند. با آرزوی نتیجه دادن جنبشمان. زن زندگی آزادی. مرد میهن آبادی،. زنده باد اهر یرانی آزاده و با شرف
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۸
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
نمک خوردن و نمکدان شکستن چه ربطی به این موضوع داره؟ کسی مثل فردوسی پور یکی از بااستعدادترین مجریان تلویزیون بود و آنقدر برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی مخاطب جمع میکرد موقع اجرای برنامه که هیچ مجری دیگری قادر به این کار نبود و نیست اتفاقا این صدا و سیما بود که نان و نمک فردوسی پور را میخورد و نمکنشناسی کرد و این شخص رو از برنامه ای که محبوب مردم بود اخراج کرد
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۱
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. سپاس از توجه شما و موارد تکمیلی که بیان داشتید. همین مورد "جو گیر شدن" که فرمودید، اصل و اساس پیشرفت نکردن جوامع جهان سوم هست، زیرا که توان و انرژی که باید صرف "اعتراض و ویرایش مشکلات جامعه از راه درست آن" شود، فقط هدر میشود برای تخلیه انرژی جامعه، یعنی همان کاری را انجام میدهد که سوپاپ اطمینان برای دیگ بخار انجام میدهد، و هیچ شکی هم نباید داشت که پروسهی ایجاد و انجام این سوپاپ اطمینان، از سوی سومشخص مدیریت میشود. / از دو ماه پیش، تا پوشش خبری رسانهای دربارهی کارزار و جنگ زرگری بین اکراین و روسیه در سطح بینالمللی کمرنگ شد، ماجرای اعتراضات در ایران ایجاد و در تیتر اخبار قرار گرفت.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. صحبت من این هست که برخی از مجریها، در هر زمان و دوره با هر دلیل منطقی، پولیتیکی و یا اجتماعی، زمانی با افتخار اعلام و اقدام به ترک از صدا و سیما میزنند، که بارشان را از جهت شهرت عمومی و به برکت آن، زاپاس مالی ایجاد شده، دیگر بستهاند، به بیان دیگر، اگر تازهکار و ناشناخته بودند که هیچگاه چنین کاری نمیکردند که نان خود را از دریافت حقوق و مزایای صرف در رسانه تلویزیون دولتی ببرند، پس حال که این کار را میکنند، یعنی جیبشان به برکت همین تلوزیون که راست یا دروغ گسترش میدهد، بیپول و خالی نیست. / مبحث گسترش راست یا دروغ توسط تمام رسانهها در دنیا، مورد تازهای نیست که از ۲-۳ ماه پیش ایجاد شده باشد، و درست به همان نسبت، نمک خوردن و نمکدان شکستن نیز تاریخچهای طولانی دارد. در ثانی، اگر تازهکار و ناشنخته هم باشند، این روزها با یک پست و اعلام مثلا خداحافظی با تلویزیون، کلی هوادار پیدا میکنند، و این یعنی اصل همان کاری که ناماش هست "نان به نرخ روز خوردن".
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۰
۴۸
Flames - روتردام، هلند
دقیقا درست و روشن توضیح دادین، اما مردم ما دوس ندارن واقعیت را قبول کنن. در همه جاى دنیا وارد صدا و سیما شدن کار اسانى نیست و باید وصل و پارتى بزرگ داشته باشى ، همچنین سینما ، در کل سطح فکرى بازیگران پایین و کوته فکر . اونقدر جو گیر شدن توى فضاى مجازى که مسیح علینژاد و على کریمى را رهبر میبینن!
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۲
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
چرا پرت و پلا مینویسی خیلی ها در صدا و سیما سالها پاچه خاری کردند و اگر این نهاد دروغ پراکنی را ترک کنند از گرسنگی میمیرند با اینکه مردم آنها میشناسند ولی چون اسمشان با پاچه خاری گره خورده از نظر مردم منفورند
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۰
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد. / پرسش; افراد مجری و گزارشگر که گاهگاه استعفا میدهند، آنگاه چگونه به امرار معاش خواهند پرداخت؟. بیشک هیچکدام از ایشان با داشتن تجارت، وارد مجریگری نشدند، اما بسیاریشان پس از چهره شدن بخاطر کار در صداوسیما، میتوانسته تجارت هم برای خود ایجاد نمایند، به بیان دیگر، پولی که ایشان از راه مجریگری در رسانه بدست میآورند، پول زیادی نیست!، اما این شهرتی که برای آنها ایجاد میشود، سبب میگردد که در خارج از تلویزیون، با اجرای مراسم در شرکتهای خصوصی و سازمانها، بهواسطهی چهره بودنشان، پولهای خوبی را بهعنوان دستمزد بگیرند. حال حرفم این است که در ایران، دو سازمان عریض و طویل هستند، که همیشه خودشان به خودشان تیر زدهاند!، ۱) صدا و سیما ۲) حوزهی هنری - چراکه افراد(چه با شایستگی و چه با توصیه و پارتیبازیهای آیینی) وارد آن میشوند، سپس به برکت آن محیط، مشهور شده، و بعد اقدام به شکستن همان نمکدانی میکنند که با خوردن نمکاش به شهرت و همچنین به پیشرفت اقتصادی رسیدهاند.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۶
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد. / پرسش; افراد مجری و گزارشگر که گاهگاه استعفا میدهند، آنگاه چگونه به امرار معاش خواهند پرداخت؟. بیشک هیچکدام از ایشان با داشتن تجارت، وارد مجریگری نشدند، اما بسیاریشان پس از چهره شدن بخاطر کار در صداوسیما، میتوانسته تجارت هم برای خود ایجاد نمایند، به بیان دیگر، پولی که ایشان از راه مجریگری در رسانه بدست میآورند، پول زیادی نیست!، اما این شهرتی که برای آنها ایجاد میشود، سبب میگردد که در خارج از تلویزیون، با اجرای مراسم در شرکتهای خصوصی و سازمانها، بهواسطهی چهره بودنشان، پولهای خوبی را بهعنوان دستمزد بگیرند. حال حرفم این است که در ایران، دو سازمان عریض و طویل هستند، که همیشه خودشان به خودشان تیر زدهاند!، ۱) صدا و سیما ۲) حوزهی هنری - چراکه افراد(چه با شایستگی و چه با توصیه و پارتیبازیهای آیینی) وارد آن میشوند، سپس به برکت آن محیط، مشهور شده، و بعد اقدام به شکستن همان نمکدانی میکنند که با خوردن نمکاش به شهرت و همچنین به پیشرفت اقتصادی رسیدهاند.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۶
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
چرا پرت و پلا مینویسی خیلی ها در صدا و سیما سالها پاچه خاری کردند و اگر این نهاد دروغ پراکنی را ترک کنند از گرسنگی میمیرند با اینکه مردم آنها میشناسند ولی چون اسمشان با پاچه خاری گره خورده از نظر مردم منفورند
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۰
۴۸
Flames - روتردام، هلند
دقیقا درست و روشن توضیح دادین، اما مردم ما دوس ندارن واقعیت را قبول کنن. در همه جاى دنیا وارد صدا و سیما شدن کار اسانى نیست و باید وصل و پارتى بزرگ داشته باشى ، همچنین سینما ، در کل سطح فکرى بازیگران پایین و کوته فکر . اونقدر جو گیر شدن توى فضاى مجازى که مسیح علینژاد و على کریمى را رهبر میبینن!
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. صحبت من این هست که برخی از مجریها، در هر زمان و دوره با هر دلیل منطقی، پولیتیکی و یا اجتماعی، زمانی با افتخار اعلام و اقدام به ترک از صدا و سیما میزنند، که بارشان را از جهت شهرت عمومی و به برکت آن، زاپاس مالی ایجاد شده، دیگر بستهاند، به بیان دیگر، اگر تازهکار و ناشناخته بودند که هیچگاه چنین کاری نمیکردند که نان خود را از دریافت حقوق و مزایای صرف در رسانه تلویزیون دولتی ببرند، پس حال که این کار را میکنند، یعنی جیبشان به برکت همین تلوزیون که راست یا دروغ گسترش میدهد، بیپول و خالی نیست. / مبحث گسترش راست یا دروغ توسط تمام رسانهها در دنیا، مورد تازهای نیست که از ۲-۳ ماه پیش ایجاد شده باشد، و درست به همان نسبت، نمک خوردن و نمکدان شکستن نیز تاریخچهای طولانی دارد. در ثانی، اگر تازهکار و ناشنخته هم باشند، این روزها با یک پست و اعلام مثلا خداحافظی با تلویزیون، کلی هوادار پیدا میکنند، و این یعنی اصل همان کاری که ناماش هست "نان به نرخ روز خوردن".
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۰
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. سپاس از توجه شما و موارد تکمیلی که بیان داشتید. همین مورد "جو گیر شدن" که فرمودید، اصل و اساس پیشرفت نکردن جوامع جهان سوم هست، زیرا که توان و انرژی که باید صرف "اعتراض و ویرایش مشکلات جامعه از راه درست آن" شود، فقط هدر میشود برای تخلیه انرژی جامعه، یعنی همان کاری را انجام میدهد که سوپاپ اطمینان برای دیگ بخار انجام میدهد، و هیچ شکی هم نباید داشت که پروسهی ایجاد و انجام این سوپاپ اطمینان، از سوی سومشخص مدیریت میشود. / از دو ماه پیش، تا پوشش خبری رسانهای دربارهی کارزار و جنگ زرگری بین اکراین و روسیه در سطح بینالمللی کمرنگ شد، ماجرای اعتراضات در ایران ایجاد و در تیتر اخبار قرار گرفت.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۲
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
نمک خوردن و نمکدان شکستن چه ربطی به این موضوع داره؟ کسی مثل فردوسی پور یکی از بااستعدادترین مجریان تلویزیون بود و آنقدر برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی مخاطب جمع میکرد موقع اجرای برنامه که هیچ مجری دیگری قادر به این کار نبود و نیست اتفاقا این صدا و سیما بود که نان و نمک فردوسی پور را میخورد و نمکنشناسی کرد و این شخص رو از برنامه ای که محبوب مردم بود اخراج کرد
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۱
۵۵
100Haloo - تهران، ایران
هر انسان با شرفی، در هر مقطعی که باشه و هر چقدر هم که بی سواد یا بی سواد باشه، فرق بین بی شرف بودن و شرف داشتن را تشخیص میدهد. اصولا شرف داشتن ذاتیه، از بس که این آقایون با شرفند و مردمی. آقای عادل فردوسی پور که همیشه تو قلبمون جا داشتند، دارند و خواهند داشت، حالا آقای داوود عابدی هم تو قلبمون کنار آقای فردوسی پور جا باز کردند، با آرزوی سلامتی برای این دو شخصیت محبوب مردمی و تمامی ایرانیان با شرف. اونهایی هم که با مردم نیستند رو وا میگذاریم تا با وجدان و شرف نداشته اشان کنار بیایند. با آرزوی نتیجه دادن جنبشمان. زن زندگی آزادی. مرد میهن آبادی،. زنده باد اهر یرانی آزاده و با شرف
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۸
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی، ببخشید که با تاخیر پاسخ میدم چون نبودم در نت. / در اپتدی دیدگاه اولم در این صفحه، گفتم: *به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد.*. یعنی این یک پروسه هست که از قدیم در تلویزیون و سینمای ایران رواج داشته، و ربطی فقط به حال نداره. برای نمونه، شخصی که از دید من هیچ سنخیتی با مجریگری نداشت، یعنی حسینی، که در دهه ۷۰ در کانال ۵ هی بزرگش کردن، بعد از یک دهه که الکی مشهور شد، سریع شد ضد همونهایی که بزرگش کرده بودن. و یا مخملباف، که به برکت گروه خوب، ۱-۲ فیلم خوشساخت با نام و پارتیبازی به اسمش ساخته شد، بعد کارش به شدت ضعیف شد (چون خودش دست تنها نتونست کیفیت خوب نشون بده) سپس شد خار به چشم همونهایی که بزرگش کرده بودن. نامجو هم همینطور. / خیلی از مجریهای ۱-۲ دهه اخیر هم همینطور. صد البته که حساب عادل فردوسیپور جداست و انسان توانمدی هست، اما اگر بهش میدان نمیدادن و در جایگاه همان گزارشگر ساده باقی میموند، هیچگاه به شهرت نمیرسید. / پروسهی نمک خوردن و نمکدان شکستن، بویژه در ایران، تاریخچهای بس طولانی دارد.
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۲
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
چرا پرت و پلا مینویسی خیلی ها در صدا و سیما سالها پاچه خاری کردند و اگر این نهاد دروغ پراکنی را ترک کنند از گرسنگی میمیرند با اینکه مردم آنها میشناسند ولی چون اسمشان با پاچه خاری گره خورده از نظر مردم منفورند
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۰
۵۵
100Haloo - تهران، ایران
هر انسان با شرفی، در هر مقطعی که باشه و هر چقدر هم که بی سواد یا بی سواد باشه، فرق بین بی شرف بودن و شرف داشتن را تشخیص میدهد. اصولا شرف داشتن ذاتیه، از بس که این آقایون با شرفند و مردمی. آقای عادل فردوسی پور که همیشه تو قلبمون جا داشتند، دارند و خواهند داشت، حالا آقای داوود عابدی هم تو قلبمون کنار آقای فردوسی پور جا باز کردند، با آرزوی سلامتی برای این دو شخصیت محبوب مردمی و تمامی ایرانیان با شرف. اونهایی هم که با مردم نیستند رو وا میگذاریم تا با وجدان و شرف نداشته اشان کنار بیایند. با آرزوی نتیجه دادن جنبشمان. زن زندگی آزادی. مرد میهن آبادی،. زنده باد اهر یرانی آزاده و با شرف
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۸
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
نمک خوردن و نمکدان شکستن چه ربطی به این موضوع داره؟ کسی مثل فردوسی پور یکی از بااستعدادترین مجریان تلویزیون بود و آنقدر برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی مخاطب جمع میکرد موقع اجرای برنامه که هیچ مجری دیگری قادر به این کار نبود و نیست اتفاقا این صدا و سیما بود که نان و نمک فردوسی پور را میخورد و نمکنشناسی کرد و این شخص رو از برنامه ای که محبوب مردم بود اخراج کرد
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۱
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی، ببخشید که با تاخیر پاسخ میدم چون نبودم در نت. / در اپتدی دیدگاه اولم در این صفحه، گفتم: *به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد.*. یعنی این یک پروسه هست که از قدیم در تلویزیون و سینمای ایران رواج داشته، و ربطی فقط به حال نداره. برای نمونه، شخصی که از دید من هیچ سنخیتی با مجریگری نداشت، یعنی حسینی، که در دهه ۷۰ در کانال ۵ هی بزرگش کردن، بعد از یک دهه که الکی مشهور شد، سریع شد ضد همونهایی که بزرگش کرده بودن. و یا مخملباف، که به برکت گروه خوب، ۱-۲ فیلم خوشساخت با نام و پارتیبازی به اسمش ساخته شد، بعد کارش به شدت ضعیف شد (چون خودش دست تنها نتونست کیفیت خوب نشون بده) سپس شد خار به چشم همونهایی که بزرگش کرده بودن. نامجو هم همینطور. / خیلی از مجریهای ۱-۲ دهه اخیر هم همینطور. صد البته که حساب عادل فردوسیپور جداست و انسان توانمدی هست، اما اگر بهش میدان نمیدادن و در جایگاه همان گزارشگر ساده باقی میموند، هیچگاه به شهرت نمیرسید. / پروسهی نمک خوردن و نمکدان شکستن، بویژه در ایران، تاریخچهای بس طولانی دارد.
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. سپاس از توجه شما و موارد تکمیلی که بیان داشتید. همین مورد "جو گیر شدن" که فرمودید، اصل و اساس پیشرفت نکردن جوامع جهان سوم هست، زیرا که توان و انرژی که باید صرف "اعتراض و ویرایش مشکلات جامعه از راه درست آن" شود، فقط هدر میشود برای تخلیه انرژی جامعه، یعنی همان کاری را انجام میدهد که سوپاپ اطمینان برای دیگ بخار انجام میدهد، و هیچ شکی هم نباید داشت که پروسهی ایجاد و انجام این سوپاپ اطمینان، از سوی سومشخص مدیریت میشود. / از دو ماه پیش، تا پوشش خبری رسانهای دربارهی کارزار و جنگ زرگری بین اکراین و روسیه در سطح بینالمللی کمرنگ شد، ماجرای اعتراضات در ایران ایجاد و در تیتر اخبار قرار گرفت.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. صحبت من این هست که برخی از مجریها، در هر زمان و دوره با هر دلیل منطقی، پولیتیکی و یا اجتماعی، زمانی با افتخار اعلام و اقدام به ترک از صدا و سیما میزنند، که بارشان را از جهت شهرت عمومی و به برکت آن، زاپاس مالی ایجاد شده، دیگر بستهاند، به بیان دیگر، اگر تازهکار و ناشناخته بودند که هیچگاه چنین کاری نمیکردند که نان خود را از دریافت حقوق و مزایای صرف در رسانه تلویزیون دولتی ببرند، پس حال که این کار را میکنند، یعنی جیبشان به برکت همین تلوزیون که راست یا دروغ گسترش میدهد، بیپول و خالی نیست. / مبحث گسترش راست یا دروغ توسط تمام رسانهها در دنیا، مورد تازهای نیست که از ۲-۳ ماه پیش ایجاد شده باشد، و درست به همان نسبت، نمک خوردن و نمکدان شکستن نیز تاریخچهای طولانی دارد. در ثانی، اگر تازهکار و ناشنخته هم باشند، این روزها با یک پست و اعلام مثلا خداحافظی با تلویزیون، کلی هوادار پیدا میکنند، و این یعنی اصل همان کاری که ناماش هست "نان به نرخ روز خوردن".
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۰
۴۸
Flames - روتردام، هلند
دقیقا درست و روشن توضیح دادین، اما مردم ما دوس ندارن واقعیت را قبول کنن. در همه جاى دنیا وارد صدا و سیما شدن کار اسانى نیست و باید وصل و پارتى بزرگ داشته باشى ، همچنین سینما ، در کل سطح فکرى بازیگران پایین و کوته فکر . اونقدر جو گیر شدن توى فضاى مجازى که مسیح علینژاد و على کریمى را رهبر میبینن!
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد. / پرسش; افراد مجری و گزارشگر که گاهگاه استعفا میدهند، آنگاه چگونه به امرار معاش خواهند پرداخت؟. بیشک هیچکدام از ایشان با داشتن تجارت، وارد مجریگری نشدند، اما بسیاریشان پس از چهره شدن بخاطر کار در صداوسیما، میتوانسته تجارت هم برای خود ایجاد نمایند، به بیان دیگر، پولی که ایشان از راه مجریگری در رسانه بدست میآورند، پول زیادی نیست!، اما این شهرتی که برای آنها ایجاد میشود، سبب میگردد که در خارج از تلویزیون، با اجرای مراسم در شرکتهای خصوصی و سازمانها، بهواسطهی چهره بودنشان، پولهای خوبی را بهعنوان دستمزد بگیرند. حال حرفم این است که در ایران، دو سازمان عریض و طویل هستند، که همیشه خودشان به خودشان تیر زدهاند!، ۱) صدا و سیما ۲) حوزهی هنری - چراکه افراد(چه با شایستگی و چه با توصیه و پارتیبازیهای آیینی) وارد آن میشوند، سپس به برکت آن محیط، مشهور شده، و بعد اقدام به شکستن همان نمکدانی میکنند که با خوردن نمکاش به شهرت و همچنین به پیشرفت اقتصادی رسیدهاند.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۶
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد. / پرسش; افراد مجری و گزارشگر که گاهگاه استعفا میدهند، آنگاه چگونه به امرار معاش خواهند پرداخت؟. بیشک هیچکدام از ایشان با داشتن تجارت، وارد مجریگری نشدند، اما بسیاریشان پس از چهره شدن بخاطر کار در صداوسیما، میتوانسته تجارت هم برای خود ایجاد نمایند، به بیان دیگر، پولی که ایشان از راه مجریگری در رسانه بدست میآورند، پول زیادی نیست!، اما این شهرتی که برای آنها ایجاد میشود، سبب میگردد که در خارج از تلویزیون، با اجرای مراسم در شرکتهای خصوصی و سازمانها، بهواسطهی چهره بودنشان، پولهای خوبی را بهعنوان دستمزد بگیرند. حال حرفم این است که در ایران، دو سازمان عریض و طویل هستند، که همیشه خودشان به خودشان تیر زدهاند!، ۱) صدا و سیما ۲) حوزهی هنری - چراکه افراد(چه با شایستگی و چه با توصیه و پارتیبازیهای آیینی) وارد آن میشوند، سپس به برکت آن محیط، مشهور شده، و بعد اقدام به شکستن همان نمکدانی میکنند که با خوردن نمکاش به شهرت و همچنین به پیشرفت اقتصادی رسیدهاند.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۶
۴۸
Flames - روتردام، هلند
دقیقا درست و روشن توضیح دادین، اما مردم ما دوس ندارن واقعیت را قبول کنن. در همه جاى دنیا وارد صدا و سیما شدن کار اسانى نیست و باید وصل و پارتى بزرگ داشته باشى ، همچنین سینما ، در کل سطح فکرى بازیگران پایین و کوته فکر . اونقدر جو گیر شدن توى فضاى مجازى که مسیح علینژاد و على کریمى را رهبر میبینن!
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. صحبت من این هست که برخی از مجریها، در هر زمان و دوره با هر دلیل منطقی، پولیتیکی و یا اجتماعی، زمانی با افتخار اعلام و اقدام به ترک از صدا و سیما میزنند، که بارشان را از جهت شهرت عمومی و به برکت آن، زاپاس مالی ایجاد شده، دیگر بستهاند، به بیان دیگر، اگر تازهکار و ناشناخته بودند که هیچگاه چنین کاری نمیکردند که نان خود را از دریافت حقوق و مزایای صرف در رسانه تلویزیون دولتی ببرند، پس حال که این کار را میکنند، یعنی جیبشان به برکت همین تلوزیون که راست یا دروغ گسترش میدهد، بیپول و خالی نیست. / مبحث گسترش راست یا دروغ توسط تمام رسانهها در دنیا، مورد تازهای نیست که از ۲-۳ ماه پیش ایجاد شده باشد، و درست به همان نسبت، نمک خوردن و نمکدان شکستن نیز تاریخچهای طولانی دارد. در ثانی، اگر تازهکار و ناشنخته هم باشند، این روزها با یک پست و اعلام مثلا خداحافظی با تلویزیون، کلی هوادار پیدا میکنند، و این یعنی اصل همان کاری که ناماش هست "نان به نرخ روز خوردن".
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۰
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی با درود. سپاس از توجه شما و موارد تکمیلی که بیان داشتید. همین مورد "جو گیر شدن" که فرمودید، اصل و اساس پیشرفت نکردن جوامع جهان سوم هست، زیرا که توان و انرژی که باید صرف "اعتراض و ویرایش مشکلات جامعه از راه درست آن" شود، فقط هدر میشود برای تخلیه انرژی جامعه، یعنی همان کاری را انجام میدهد که سوپاپ اطمینان برای دیگ بخار انجام میدهد، و هیچ شکی هم نباید داشت که پروسهی ایجاد و انجام این سوپاپ اطمینان، از سوی سومشخص مدیریت میشود. / از دو ماه پیش، تا پوشش خبری رسانهای دربارهی کارزار و جنگ زرگری بین اکراین و روسیه در سطح بینالمللی کمرنگ شد، ماجرای اعتراضات در ایران ایجاد و در تیتر اخبار قرار گرفت.
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۲
۴۵
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گرامی، ببخشید که با تاخیر پاسخ میدم چون نبودم در نت. / در اپتدی دیدگاه اولم در این صفحه، گفتم: *به مطلبی که میگویم، از دید اتفاقات جاری در ایران نگاه نشود، بلکه به جنبهی اجتماعیفرهنگی آن توجه گردد.*. یعنی این یک پروسه هست که از قدیم در تلویزیون و سینمای ایران رواج داشته، و ربطی فقط به حال نداره. برای نمونه، شخصی که از دید من هیچ سنخیتی با مجریگری نداشت، یعنی حسینی، که در دهه ۷۰ در کانال ۵ هی بزرگش کردن، بعد از یک دهه که الکی مشهور شد، سریع شد ضد همونهایی که بزرگش کرده بودن. و یا مخملباف، که به برکت گروه خوب، ۱-۲ فیلم خوشساخت با نام و پارتیبازی به اسمش ساخته شد، بعد کارش به شدت ضعیف شد (چون خودش دست تنها نتونست کیفیت خوب نشون بده) سپس شد خار به چشم همونهایی که بزرگش کرده بودن. نامجو هم همینطور. / خیلی از مجریهای ۱-۲ دهه اخیر هم همینطور. صد البته که حساب عادل فردوسیپور جداست و انسان توانمدی هست، اما اگر بهش میدان نمیدادن و در جایگاه همان گزارشگر ساده باقی میموند، هیچگاه به شهرت نمیرسید. / پروسهی نمک خوردن و نمکدان شکستن، بویژه در ایران، تاریخچهای بس طولانی دارد.
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۲
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
نمک خوردن و نمکدان شکستن چه ربطی به این موضوع داره؟ کسی مثل فردوسی پور یکی از بااستعدادترین مجریان تلویزیون بود و آنقدر برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی مخاطب جمع میکرد موقع اجرای برنامه که هیچ مجری دیگری قادر به این کار نبود و نیست اتفاقا این صدا و سیما بود که نان و نمک فردوسی پور را میخورد و نمکنشناسی کرد و این شخص رو از برنامه ای که محبوب مردم بود اخراج کرد
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۱
۵۵
100Haloo - تهران، ایران
هر انسان با شرفی، در هر مقطعی که باشه و هر چقدر هم که بی سواد یا بی سواد باشه، فرق بین بی شرف بودن و شرف داشتن را تشخیص میدهد. اصولا شرف داشتن ذاتیه، از بس که این آقایون با شرفند و مردمی. آقای عادل فردوسی پور که همیشه تو قلبمون جا داشتند، دارند و خواهند داشت، حالا آقای داوود عابدی هم تو قلبمون کنار آقای فردوسی پور جا باز کردند، با آرزوی سلامتی برای این دو شخصیت محبوب مردمی و تمامی ایرانیان با شرف. اونهایی هم که با مردم نیستند رو وا میگذاریم تا با وجدان و شرف نداشته اشان کنار بیایند. با آرزوی نتیجه دادن جنبشمان. زن زندگی آزادی. مرد میهن آبادی،. زنده باد اهر یرانی آزاده و با شرف
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۸
۳۵
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
چرا پرت و پلا مینویسی خیلی ها در صدا و سیما سالها پاچه خاری کردند و اگر این نهاد دروغ پراکنی را ترک کنند از گرسنگی میمیرند با اینکه مردم آنها میشناسند ولی چون اسمشان با پاچه خاری گره خورده از نظر مردم منفورند
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۰