فیلیپ کِی دیک؛ نویسندهای که آینده را دید
رأی دهید
دیک در یک دوره کاری پُربار سیساله، 44 رمان و داستانهای کوتاه بیشماری نوشت که اقتباسهای آنها باعث بازتعریف آثار علمی-تخیلی روی پرده شد. با وجودی که دیک چهل سال قبل درگذشت، اما دید او هنوز هم دنیای آثار علمی-تخیلی در سینما و بازیهای کامپیوتری و بسیاری دیگر از رسانهها را شکل میدهد.
«بلید رانر» (1982) به کارگردانی ریدلی اسکات، بر اساس «آیا اندرویدها رویای گوسفند برقی میبینند؟»، آیندهای تیره و تار را ترسیم میکند که در آن انسان و تکنولوژی با هم سر جنگ دارند و هرکدام برای برتری خود تلاش میکنند.
«یادآوری مطلق» (1990) به کارگردانی پل ورهوفن، بر اساس «ما میتوانیم همهاش را برای شما به خاطر بیاوریم»، روی این نکته دست میگذارد که بشریت شاید در یک «واقعیت مجازی» زندگی کند که «توهم واقعیت» ایجاد میکند.
«مردی در قلعه بلند»، که اخیرا کمپانی «آمازون» آن را به یک سریال محبوب تبدیل کرد، «تاریخنگاری دیگرگونه» است، و موقعیتی را تصور میکند که آلمان نازی و ژاپن در جنگ جهانی دوم پیروز شده و آمریکا را قسمت کردهاند.
دیک توانایی شگفتانگیزی در پیشگویی پدیدههای جهان مدرن داشت. داستانهای او در میانه قرن بیستم فراگیر بودن اینترنت، واقعیت مجازی، نرمافزار تشخیص چهره، ماشینهای بدون راننده، و چاپ سهبعدی را پیشبینی کرده بودند.
او همچنین کاملا به «دستگاه سیاسی» موجود بدبین بود. داستانهای او نشان میدهد که سیاستمداران و شرکتهای تجاری بزرگ همواره از قدرت خود سوءاستفاده میکنند، و مدام مردم را از طریق ابزارهای نظارتی دقیق تحت نظر دارند.
جهانهای دیک فوقالعاده «کالایی» هستند، و شهروندان آن به مادیگرایی اعتیاد دارند، و در آنها سلبریتیها، رسانهها و سیاست در هم میآمیزند تا سناریوهای کابوسآمیز و اقتدارگرایانهای ایجاد کنند که معمولاً غرق در تکنوکراسی و بوروکراسی است.
تکاندهندهترین دیدگاه دیک شاید این بود که جهان یک «شبیهسازی» است، ایدهای که در مجموعه فیلمهای محبوب «ماتریس» مشهورترین تبلور خود را یافت. ایلان ماسک، مخترع و سرمایهدار معروف، اخیرا با طرح همین ایده جنجال به پا کرد.