فال روز جمعه ۲۱ ژانویه - ۱ بهمن

فروردین
 
صلاح کار کجا و من خراب کجا***ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس***کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
تعبیر:شکست تو در این راه پله ی صعودی است در راهی و هرگونه نقصان حکمتی دارد. چه بسا سلامتی تو در فقر باشد. امیدت را از دست نده. فعلاصلاح در این است که روزگار را اینطور طی کنی و یقین بدان راز بودن تو در این است که با روزگار صلح کنی.

اردیبهشت
 
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است***صراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است***پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است
تعبیر:دست به هر چه بزنی طلا می شود. کسب و کارت رونق می گیرد. عجله کن وقت دارد می گذرد، دقیقه ها و ثانیه ها هم باید برایت مهم باشند. از دو دلی خلاصی خواهی یافت و راه درست برایت روشن می شود. از جور زمانه ناله نکن که از این به بعد همه چیز نصیبت می شود.

خرداد
 
منم که گوشه میخانه خانقاه من است***دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک***نوای من به سحر آه عذرخواه من است
تعبیر:با هر کس طرح دوستی نریز که هر چه صدمه دیده ای از دوست بد بوده است. در عشق شکست خورده ای. اما همه چیز دوباره رو به راه می شود. عشق پاک و بی آلایشت را نصیب هر کسی نکن زیرا آنان ظاهر خوب و باطنی تیره دارند. در زمان احتیاج هم در هر خانه ای را نزن که حاجت تو در زور بازویت می باشد.

تیر
 
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست***آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست
خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار***خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست
تعبیر:به قولی که داده ای عمل کن. کار ناتمامت را تمام کن ولی پایت را از گلیمت درازتر نکن چون باعث رسوایی ات می شود. در حق کسی بدی نکن چون نتیجه اش دامنت را می گیرد. نصیحت این پیر دانا را گوش کن تا سعادتمند شوی و گره ی کار تو باز شود. اقبال و ستاره ی تو چون خوشه ی پروین است.

مرداد
 
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت****و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت
گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست***گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت
تعبیر: آنقدر در حال و هوای یار به وصال فکر کرده ای که زندگی را فراموش کرده و تمام سختی ها را به جان خریده ای. دل . دیده ات را با گریه به تاراج داده دیگر اشکی باقی نمانده است. هر چه مقدر و قسمت باشد همان می شود. امیدت را هیچ وقت از دست نده چون خداوند ارحم و الراحمین است.

شهریور
 
میر من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمت***خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت
گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست***خوش تقاضا می‌کنی پیش تقاضا میرمت
تعبیر:مسئله به این کوچکی را بزرگ نکن. چند صباحی را که زنده ای خوش باش و به اطر مسائل کوچک خود را آزار نده. می خواهی همه چیز را بدون هیچ سعی و تلاشی به راحتی به دست بیاوری. در راه خدا قدم نمی گذاری ولی انتظار بهشت داری. نامت نیکوست به عاقبت کاری که می کنی فکر کن.

مهر
 
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد***گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
گفتم به باد می‌دهدم باده نام و ننگ***گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
تعبیر:زندگی بدون او برایت میسر نیست. غم دوری و هجران را نمی توان تحمل کنی ولی فعلا" چاره ای جز این نداریو با گریه و زاری کردن کاری درست نمی شود. شاید در آینده وصال یار میسر شود. با امید رسیدن به مقصود با مرگ دست و پنجه نرم کن.

آبان
 
چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت***حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت
به نوک خامه رقم کرده‌ای سلام مرا***که کارخانه دوران مباد بی رقمت
تعبیر:ناشکری نکن فقط به فکر خودت نباش به دیگران هم نگاه کن. از بلاتکلیفی نجات خواهی یافت. دوستان و آشنایان کمکت می کنند. کمی طاقت بیاور. فکر نکن که تنهایی، خدا با توست. تو به مقامی می رسی که همگان حیرت می کنند و این زمان دور نیست.

آذر
 
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست***تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس***طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
تعبیر:رسیدن خبر خوش نزدیک است که نوید فتح و خوشبختی می دهد. از حریفان و رقیبان نترس. خداوند فتنه ی آنها را خنثی می کند. بخت با توست، اطرافیانت تکیه گاه محکمی برای تو خواهند بد. به جای غرور وقار داشته باش.

دی
 
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است***یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد***هر دلی از حلقه‌ای در ذکر یارب یارب است
تعبیر: هر چیزی را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند. خود را گرفتار مسئله ای کرده ای که نجات از آن بسیار سخت است. آنقدر خود را غرق در این کار کرده ای که اطرافیان را از یاد برده ای. مقاومت کن حتی اگر مجبور شوی التماس کنی. خود را رهایی ده.

بهمن
 
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت***آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع***شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
تعبیر:آن کسی را که بسیار دوست می داری چند صباحی از او جدا می شوی و کسی را برای درد دل نمی یابی اما ایمان به خداوند و صبر باعث می شود این جدایی را تحمل کنی. فکر نکن که دیگر آخر زمان شده باز هم نکته ها و اتفاقات بسیار خوبی پیش خواهد آمد که دل مرده ی تو را زنده می کند. به امید بخشش خداوند باش.

اسفند
 
دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را***دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز***باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
تعبیر:خودت را به دست خداوند بسپار. اینقدر از روزگار شکایت نکن و در مقابل خواسته ی خدا ایستادگی نکن وگرنه سرگردان می شوی. خدا خود بر احوال دل همه آگاه است پس گله نداشته باش. خدا را از یاد نبر چون در همه حال اوست که راهنمای توست..
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.