برچسبی مبتذل‌تر از «مبتذل» برای ارزیابی آثار هنری وجود ندارد

ساسی مانکن، هر سال توانسته است با بخشی بزرگ از مردم ایران ارتباط برقرار کندایندیپندنت فارسی ، مجید محمدی:
ساسی مانکن با ترانه و ویدیوی «تهران-توکیو» با همه‌‌ حواشی‌ای که در یک دوره یک هفته‌ای برای او فراهم کردند، به بزرگترین پدیده‌‌ فرهنگ عمومی ایران در سال ۱۳۹۹ تبدیل شد؛ تا حدی که ویدیوی اصلی این ترانه در ۲۴ ساعت اول، ۷۰۰ هزار و در ۴۸ ساعت اول، ۱.۱ میلیون تماشا فقط در سایت یوتیوب داشت. این ترانه بدون ویدیو، در یک هفته اول، بیش از دو میلیون بار (در دو آپلود)، در یوتیوب شنیده شد. این ارقام فراتر از استقبال از خوانندگان محبوب ایالات‌متحده مثل مورگین والن در یوتیوب است.

کانال اینستاگرام ساسی ۴.۵ میلیون دنبال‌کننده دارد که به احتمال زیاد صدا و ویدیوی ترانه را گوش داده و تماشا کرده‌اند. قبل از دستور حکومتی برای ممنوع شدن این ترانه در شبکه‌های اجتماعی، نسخه شنیداری و ویدیوهای ترویجی آن در شبکه‌های داخلی مثل سروش هم توزیع شده بود. ده‌ها «دابسمش» نیز از قسمت «نرو سمیه‌» ترانه ساخته و آپلود شده بود که حکومت آن‌ها را هم ممنوع کرد.


کارهای سال‌های اخیر ساسی، از جمله «وای چقدر مستم»، «استاد»، «جنتلمن» و بعد «دکتر»، همه در میان اقشار مختلف ایرانی در داخل و خارج کشور، محبوب و موفق بوده‌اند. (فقط رقص یک داماد با ترانه «وای چقدر مستم»، بیش از دو میلیون تماشا در سایت یوتیوب داشته است). او هر سال توانسته است با بخشی بزرگ از مردم ایران ارتباط برقرار کند. ساسی ویدیوها و ترانه‌های خود را در بهترین زمان سال، یعنی قبل از نوروز منتشر می‌کند. در سال‌های دهه‌ ۶۰، هنرمندان ایرانی ساکن لس‌آنجلس نیز نوار کاست و ویدیوهایی منتشر می‌کردند که بعد از نوروز به دست ایرانیان داخل کشور می‌رسید.

ساسی با استفاده از مولفه‌های محبوب و مورد توجه در موزیک ‌ویدیوهای پاپ در دنیا ،از جمله رقصیدن در کلوپ‌ها، پارتی کنار استخر، کارواش دختران جوان، پخش کردن پول، پوشیدنی‌های جذاب، رقصیدن جمعی در فضای آزاد، اتومبیل‌های موردعلاقه‌ مردم، و خلق کاراکترهای بامزه، موفق شده است مخاطبان خود را به‌ویژه در میان نوجوانان و جوانان، گسترش دهد. تنها به دلیل حضور ‌یک اتومبیل پراید در ویدیو، میلیون‌ها ایرانی از طبقات کم‌درآمد دارای این خودرو، با ساسی هویت‌یابی می‌کنند. او در ویدیوهای قبلی خود، از پیکان نیز استفاده کرده بود.

خلاقیت ساسی در سال‌های اخیر متوقف نشده و از همین رو بیشتر موردحمله‌ بوق‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. در پنج سال اخیر، کارهای ساسی از نظر متن ترانه‌ها (توجه به اصطلاحات و زبان روزمره)، بانمک بودن تکه‌هایی که در متن انداخته شده، کیفیت ضبط ویدیویی، ادیت حرفه‌ای تصاویر، دو صدا شدن آوازها، تنظیم موسیقی، جذابیت‌های جنسی معمول و جنبه‌های انتقادی تصویری از فرهنگ اسلامگرای حاکم، مدام رشد کرده است.

زبان ساسی، همان زبان مردم عادی است و اثری از سعدی و حافظ و سنایی و شاملو در آن دیده نمی‌شود. اگر خوانندگان نسل ما نوری و شجریان و مرضیه بودند، نسل جدید هم حق دارد خواننده‌های خاص و زبان خاص خود را داشته باشد. هر چه آثار موسیقایی و رقص در میان مردم بیشتر هواخواه داشته باشند، بیشتر موردحمله‌ بوق‌های تبلیغاتی حکومتی قرار می‌گیرند.
اتهامات پیچیده در لفافه‌ «فرهنگ حذف»
پرونده‌سازی برای ساسی، بعد از انتشار تکه‌هایی از ویدیو با ادعای ساختن ویدیوی پورن برای کودکان و نوجوانان، آغاز شد. جالب اینجا است که همه‌ معلمان اخلاق بوق‌های تبلیغاتی رژیم، آلکسیس تگزاس را از پیش می‌شناختند و با تمرکز بر وی، ویدیوی ساسی را نقد می‌کردند.

دست‌اندرکاران بوق‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران، همه از حساسیت‌های فرهنگ عمومی در کشورهای غربی اطلاع دارند و تصور کردند که با اتهام سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان، می‌توانند موجب حذف کار او در شبکه‌های اجتماعی شوند؛ در حالی که ویدیوی رقص و آواز نمی‌تواند مخاطب اختصاصی نوجوان و کودک داشته باشد و همچنین هیچ قانونی در هیچ جای دنیا نمی‌گوید استفاده از بازیگر فیلم‌های پورن در ویدیوهای رقص و آواز ممنوع است؛ آن هم تنها با این توجیه که نوجوانان هم این ویدیو را می‌بینند.

بازیگر فیلم‌های پورن در این ویدیو فقط می‌رقصد و اثری از مولفه‌های فیلم‌های پورن در این ویدیو نیست. غیر از این موضوع، بازجویان رسانه‌ای در ایران به سراغ زندگی شخصی و خانوادگی ساسی هم رفتند تا او را بدنام کنند. برای ارعاب هنرمندان و کارکنان فنی هنری، حکومت ایران محسن و بهروز منوچهری را، که تنظیم و تولید فنی ترانه «تهران توکیو» را بر عهده داشتند، در منزل شخصی آن‌ها در شیراز، بازداشت کرد.
چرا به خون ساسی تشنه‌اند؟
دشمنی ویژه‌ جمهوری اسلامی ایران با ساسی تا حد تهدید به ربودن وی، چند علت مشخص دارد:

۱. در اکثر ویدیوهای ساسی کشف حجاب می‌شود. معمولا بعد از کشف حجاب، دختران ویدیوهای ساسی می‌رقصند که گناه وی را مضاعف می‌کند. این کشف اختیاری حجاب در مقیاس میلیونی دیده و عادی می‌شود که از نظر حکومت و بوق‌های تبلیغاتی آن، ولنگاری فرهنگی است.

۲. رقص و خوشگذرانی که تابوی ایدئولوژی ماتم‌زده‌ اسلامگرایی است، در همه‌ ویدیوهای ساسی به وفور یافت می‌شود. بازگشت شادی به عرصه‌‌ عمومی با تبدیل ویدیوها به پارتی، کارکرد کارهای ساسی است. آثار او بهترین «مجلس گرم‌کن» برای انواع مهمانی‌ها است. در ویدیوهای او، حتی دختران مانتو و مقنعه‌دارهم می‌رقصند و طنازی می‌کنند. ترانه «جنتلمن» او، در برخی مدارس ایران به سورت گروهی خوانده ‌شد که این، یعنی شکست مربیان پرورشی اسلامگرایان.

۳. او با صراحت، عناصر موجود در تولیدات دستگاه تبلیغاتی و آموزشی جمهوری اسلامی ایران را هزل می‌کند. تکه‌ مربوط به «نرو سمیه»، هجو استادانه یکی از فیلم‌های سینمایی جمهوری اسلامی ایران است که مملو از بدبختی است، و ساسی آن را به شادی تبدیل کرده است. او در «دکتر» نیز معلم اخلاق بودن تلویزیون دولتی یا نطق‌های مجلس اسلامی را هزل کرده بود.

۴. ساسی از نسل خوانندگان زیرزمینی است و به همین دلیل، نگاه انتقادی خود را حفظ کرده است. خوانندگان و باندهایی که امروز می‌توانند در ایران کنسرت برگزار کنند، به رمه‌های رامی برای حکومت تبدیل شده‌اند که در کنسرت‌های خارج کشور برای عکس گرفتن با زنان، به آن‌ها روسری می‌دهند (چاپار) یا سرودی برای امام زمان می‌خوانند و با بسیجیان می‌پرند (بنیامین)، تا آلبوم‌هاشان از ارشاد مجوز بگیرد.
مخالفان کارهای ساسی در اپوزیسیون
بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران به هر گونه تولید فرهنگی و رویداد اجتماعی، با این توجیه که این آثار مردم را از جنایات و سرکوب‌های رژیم مغفول می‌دارد، با سوءظن نگاه می‌کند. در این که گوش دادن به یک ترانه یا تماشای یک مسابقه‌ فوتبال تا چه حد مردم را از ناکارآمدی و مشروعیت نداشتن حکومت مغفول بدارد، شک و تردیدهای جدی وجود دارد.

چه ساسی ترانه «تهران- توکیو» را بیرون می‌داد و چه نمی‌داد، چابهار و دیگر منابع کشور را می‌بردند. کسانی که کارهای ساسی را به رژیم نسبت می‌دهند، با این نظریه‌ توطئه که این گونه کارها موجب انحراف افکار عمومی از اعمال رژیم می‌شود، اصل داستان را که مردم در چه دنیایی زندگی می‌کنند و چه نیازهایی دارند، گم کرده‌اند. مردم ایران مستأصل و افسرده ‌اند و در شرایط امروز به شادی و رقص و طنز و هزل نیاز دارند و ساسی در یک ویدیوی سه دقیقه‌ای آن را به مردم می‌دهد.
مبتذل شدن صفت «مبتذل» برای آثار عامه‌پسند
چهار دهه تلاش خوانندگانی که برای مردم کوچه و بازار می‌خوانند، مفهوم مبتذل و مستهجن را که اسلامگرایان، چپ‌ها و روشنفکران فاشیست و مارکسیست برای مطیع کردن مردم و عادت دادن آن‌ها به سلیقه‌ خود ساخته بودند، به سطل زباله انداخته است. کسانی که این روزها از تاثیر کارهای ساسی بر اخلاق جوانان ایرانی شکایت کرده‌اند، چهار دهه است که در برابر فساد و سرکوب و اتلاف و جنایات جمهوری اسلامی ایران ساکت بوده‌اند یا در این امور مشارکت داشته‌اند.

آغاسی و سوسن و جواد یساری و صدها خواننده‌‌ پاپی که آثارشان بعد از انقلاب به محاق رفت، برای مردم کوچه و بازار ایران می‌خواندند، نه برای قشر آریستوکرات، و این جماعت، با کمک حکومت، از آن‌ها انتقام گرفتند. ساسی و اندی و شهرام شب‌پره و لیلا فروهر و ده‌ها خواننده‌ دیگر، در چهار دهه‌ اخیر، مبتذل بودن سخنان «برج عاج‌نشین‌ها» را اثبات کردند. کسانی که نمی‌توانند آثاری با استقبال چند میلیونی خلق کنند، معمولا برچسب مبتذل و مستهجن را به آثار دیگران حواله می‌کنند.

کارهای ساسی، صفت «مبتذل» برای ارزیابی آثار موردپسند مردم را به حاشیه می‌راند. متاسفانه بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران که هنوز با نگاه ۴۰ سال پیش به فرهنگ عمومی نگاه می‌کنند، این گونه آثار را با همان معیارهای زنگ‌زده‌ای مثل «هنر متعهد» (هنر ایدئولوژی‌زده یا حکومتی) ارزیابی می‌کند.

برچسبی مبتذل‌تر از «مبتذل» برای ارزیابی آثار هنری وجود ندارد. آثار هنری را با معیارهای تخصصی هنری، موفقیت عمومی و آزادی‌بخشی و فرح‌بخشی به جامعه می‌سنجند، نه با تعهدات ایدئولوژیک، سیاسی، یا مذهبی. آثار هنری قرار نیست پیام داشته باشند یا در جهت تحکیم یا براندازی حکومت‌ها عمل کنند. اگر هم چنین کنند، این امر محصول فرعی آن‌ها است و چندان جدی نیست؛ مثل پاره کردن برجام در یکی از ویدیوهای ساسی.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.