دسیسه ای برای اخاذی از خواهرزن!

وقتی در اوج هیجانات دوران جوانی دیوانه وار فریب وعده و وعیدهای یک جوان تبعه خارجی را خوردم و به دنبال عشقی هوس آلود از خانه فرار کردم، در واقع خشت کج آشیانه ای را بنا نهادم که مرا به سوی تباهی و بدبختی سوق می داد، اما از آن بدتر سوءاستفاده های شوهرخواهرم از این ماجرا بود که ...

دختر 24ساله که مدعی بود اشتباه بزرگ او برای فرار از خانه، دستاویزی برای اخاذی های بی شرمانه شوهرخواهرش شده است، در تشریح این ماجرای تاسف بار به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: 10سال قبل «کریم» پس از ازدواج با خواهر بزرگ ترم وارد زندگی ما شد. آن ها پس از گذراندن سه سال دوران نامزدی، زندگی مشترک شان را آغاز کردند. پس از ازدواج خواهرم، من در حالی وارد یکی از رشته های کاردانی در دانشگاه شدم که شرایط برای ازدواج من نیز فراهم بود. در همین روزها از طریق فضای مجازی با پسری آشنا شدم که اهل یکی از کشورهای همسایه بود. البته من زمانی به ملیت «قادر» پی بردم که دیگر به او دل باخته بودم. ارتباط پنهانی من و او به جایی رسید که ساعت ها با پیام یا تماس تلفنی در حال گفت وگو بودیم. آن قدر درگیر این ماجرای عشقی شده بودم که انگار فقط در کنار او خوشبخت می شدم. در واقع، عقلم را از دست داده بودم و با هیجانات و احساسات عاطفی دوران جوانی تصمیم می گرفتم. از سوی دیگر نیز یقین داشتم هیچ گاه خانواده ام به ازدواج من و قادر رضایت نخواهند داد. البته آن زمان حتی به این فکر نمی کردم که در صورت ازدواج با او نیز آینده ام تباه می شود زیرا او از اتباع غیرمجاز بود و نمی توانست ازدواج مان را به طور رسمی ثبت کند تا چه برسد به این که گواهی نامه بگیرد یا حساب بانکی داشته باشد! یا حتی شناسنامه برای فرزندان مان بگیرد! و...

خلاصه پنج سال قبل به دنبال این عشق پوشالی، به پیشنهاد قادر برای فرار از خانه پاسخ مثبت دادم و یک روز بدون اطلاع خانواده ام و به بهانه کلاس دانشگاه از خانه فرار کردم و به همراه قادر به تهران رفتم. همان روز اول که او مرا به منزل یکی از دوستانش برد، تازه فهمیدم که همه وعده و وعیدهای او دروغ است و من درگیر عشقی هوس آلود شده ام. آن جا بود که متوجه شدم نه تنها این عشق دروغین عاقبتی ندارد بلکه او فقط قصد سوءاستفاده از مرا دارد. این بود که پلیس را بهترین پناهگاه خودم دانستم و با ترفندی از آن خانه خارج شدم و به کلانتری محل رفتم. آن ها نیز با مادرم تماس گرفتند که روز بعد مادرم به همراه شوهرخواهرم به تهران آمدند و مرا به مشهد بازگرداندند.

چند ماه بعد از این ماجرا، شوهرخواهرم با بیان این که اوضاع مالی خوبی ندارد از من خواست یکی از النگوهایم را به او بدهم. من هم برای آن که محبت او را جبران کرده باشم، این کار را انجام دادم ولی مدتی بعد دوباره از من خواست مقداری دلار را که با کار در یک فروشگاه پس انداز کرده بودم ، برای اجاره خانه اش به او بدهم! وقتی گفتم دلارها را برای آینده خودم پس انداز کرده ام تهدیدم کرد که دختری مانند تو چه آینده ای دارد؟! و گفت که اگر دلارها را به او ندهم راز فرارم با یک جوان تبعه خارجی را  بین فامیل افشا می کند! وقتی این تهدید را شنیدم دست و پایم لرزید و از این که چنین اشتباه بزرگی را مرتکب شده بودم خودم را سرزنش کردم و به ناچار دلارها را به او دادم، ولی خواسته های مالی شوهرخواهرم پایانی نداشت و او هرازگاهی مرا برای گرفتن پول نقد یا طلاهایم تحت فشار قرار می داد. من هم که برای به دست آوردن آن ها زحمت کشیده بودم گریه کنان به خواسته هایش عمل می کردم تا آبرویم حفظ شود. حتی مجبور بودم دروغ هایی را سرهم کنم تا خانواده ام بویی از این ماجرا نبرند. او هم طلاها یا پول را به صورت حضوری از من می گرفت و تاکید می کرد که در این باره پیامی ندهم و تماس تلفنی هم با او نگیرم.

بالاخره کار به جایی رسید که دیگر پول و طلایی برای من باقی نمانده بود و او همچنان تهدیدم می کرد. با آن که می دانستم لو رفتن این ماجرا زندگی خواهرم را متلاشی خواهد کرد ولی به ناچار موضوع اخاذی های کریم را برای خواهرم و مادرم بازگو کردم. وقتی آن ها با کریم صحبت کردند تا طلاهایم را پس بگیرم او نه تنها موضوع را انکار کرد بلکه با توهین و فحاشی تهمت های زشتی را به من نسبت داد. زمانی هم که من برای افشای حقیقت به خانه خواهرم رفتم، ناگهان کریم به سمت من حمله کرد و مرا زیر مشت و لگد گرفت به طوری که سر و صورتم خونی شد و خواهرم به سختی مرا نجات داد اما ای کاش...
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • +200رضا امیرخانی، نویسنده مورد علاقه علی خامنه‌ای در سقوط پاراگلایدار دچار ضربه مغزی شد
  • +143برنامه جنجالی مهران غفوریان و سیامک انصاری به دلیل «توهین به نمادهای کهن و تاریخی ایران»، توقیف شد!
  • +134ترامپ مهاجران سومالیایی را «زباله» خواند و گفت «برگردند مملکت خودشان را درست کنند»
  • +127ضربه آیت‌الله سیستانی به ساختار دینی-امنیتی حکومت خامنه‌ای با یک فتوای یک جمله‌ای
  • +124درگیری شدید بین مردم و پلیس در پیست موتورسواری شیراز - ماموران عقب نشستند
  • +122جنجال خالکوبی امضای محمدرضا شاه پهلوی بر روی دست مجتبی محرمی در برنامه زنده پرسپولیس
  • +114انتشار دومین سری از ویدیوهای حمله اسرائیل به اتاق های فرماندهی سپاه در جنگ ۱۲ روزه
  • +91همسر سقاب اصفهانی، معاون جدید رئیس‌جمهور در سانحه رانندگی درگذشت+ ویدیو
  • +91پیام شاهزاده رضا پهلوی به دانشجویان: در این فشار و خفقان، امید به تغییر را از دست ندهید
  • +88زیباکلام: از همسر و فرزندانم تا رهگذران بخاطر انقلاب ۵۷ مرا سرزنش کرده و به من بد و بیراه می‌گویند