جنایت به سبک بالیوود!
رأی دهید
ماجرای این پرونده جنایی از ساعت ۲بامداد دهم اردیبهشت سال ۹۱ زمانی آغاز شد که مأموران کلانتری آبکوه مشهد در تماس با قاضی ویژه قتل عمد، وی را در جریان نزاع مسلحانه ای قرار دادند که طی آن جوان ۲۷ساله ای به قتل رسید و جوان دیگری نیز به شدت مصدوم شد.
بررسی های کارآگاهان بیانگر آن بود که درگیری مسلحانه داخل یک دستگاه پژو۲۰۶ رخ داده است و دو تن از سرنشینان خودروی مذکور با شلیک گلوله مجروح شده اند که یکی از مجروحان به بیمارستان رضوی و دیگری به بیمارستان شهیدهاشمی نژاد مشهد منتقل شده است.
جوان ۲۷ساله ای که گلوله به سرش اصابت کرده بود، در بیمارستان شهیدهاشمی نژاد جان سپرد و این پرونده رنگ جنایی گرفت.
بنابر گزارش خراسان، تحقیقات قاضی شاکر در محل وقوع جنایت نشان داد که پس از درگیری مسلحانه بین سرنشینان پژو، کنترل خودرو هنگام فرار از صحنه حادثه، از دست راننده خارج شده و پژو با یک دستگاه پیکان که در حاشیه خیابان پارک بوده، به شدت برخورد کرده است.
شدت این تصادف به حدی بود که پیکان آتش گرفت و این حادثه به برخورد چند خودروی دیگر نیز منجر شد.
به دنبال وقوع آتش سوزی، شهروندان با نیروهای امدادی تماس گرفتند و دقایقی بعد آتش نشانان مشهد، شعله های آتش را اطفا کردند که از داخل پیکان زبانه می کشید. در بررسی های بیشتر چند پوکه که از یک سلاح کلت کمری شلیک شده بود، در محل وقوع حادثه کشف شد. این در حالی بود که مصدوم بستری در بیمارستان رضوی به دلیل اصابت گلوله قادر به بازجویی نبود، به همین دلیل مقام قضایی و کارآگاهان عازم بیمارستان شهیدهاشمی نژاد شدند تا تحقیقات بیشتری در این باره انجام شود. در بازرسی از لباس های مقتول ۱۰۹گرم موادمخدر صنعتی از نوع شیشه، ۷۰هزار تومان وجه نقد، گوشی تلفن همراه و فهرستی از اسامی مختلف کشف شد و این احتمال قوت گرفت که نزاع مسلحانه بر سر موادمخدر صنعتی رخ داده است.
ادامه تحقیقات نیز نشان داد که نزاع مسلحانه خونین ابتدا از بولوار کشاورز آغاز شده و پس از یک درگیری در خیابان خیبر۱۸ دامنه آن به خیابان خیبر ۲۲ کشیده شده و در آن جا با شلیک گلوله خاتمه یافته است.
به گزارش خراسان، با سرنخ های به دست آمده، بلافاصله گروهی از کارآگاهان بررسی های تخصصی خود را درباره افراد مرتبط با عاملان نزاع آغاز کردند و مدتی بعد چند نفر در ارتباط با این پرونده مرگبار به دام افتادند؛ این در حالی بود که عامل اصلی جنایت مسلحانه همچنان متواری بود تا این که پس از گذشت حدود ۴۳ماه از این ماجرا، کارآگاهان به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد «وحید-خ» (متهم تحت تعقیب) در کرمان مخفی شده است. بنابراین گروهی از کارآگاهان عازم کرمان شدند و متهم ۲۸ساله را که در یک نانوایی مشغول کار شده بود، دستگیر کردند. این متهم در بازجویی ها به صراحت شلیک گلوله را پذیرفت و انگیزه خود را از ارتکاب قتل، اختلاف حساب بر سر موادمخدر اعلام کرد و بدین ترتیب تحقیقات بیشتر درباره زوایای پنهان این پرونده جنایی ادامه یافت.
گزارش خراسان حاکی است، به دنبال اعترافات متهم، این پرونده جنایی با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری خراسان رضوی ارسال شد اما قضات دادگاه در مراحل رسیدگی به پرونده به نقایصی برخوردند که باید تحقیقات آن در مرحله دادسرا انجام می گرفت به همین دلیل این پرونده دوباره به شعبه 407 مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد بازگشت . با توجه به ایرادات قضایی در پرونده و با صدور دستوری از سوی مقام قضایی، کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دوباره متهم را به محل وقوع جنایت هدایت کردند تا چگونگی ماجرا را با ریزبینی دقیق قضایی تشریح کند.
بنابراین گزارش، صبح روز پنج شنبه گذشته، قاضی جعفری که ادامه رسیدگی به این پرونده را عهده دار شده بود با تفهیم مواد قانونی به متهم مبنی بر این که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند چرا که اظهارات وی در مراحل دادرسی مورد استناد قضایی قرار می گیرد، از وی خواست به تشریح ماجرا بپردازد. در این هنگام متهم «وحید – خ» مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و ضمن اقرار صریح به قتل مسلحانه، گفت: من مرحوم را نمی شناختم و با او مشکلی نداشتم به همین دلیل به هیچ وجه نمی خواستم او را بکشم! روز حادثه مشاجره ای بین رمضان و اکبر -ر(مقتول) در داخل خودرو رخ داد. دقایقی قبل از وقوع این حادثه تلخ، رمضان سلاح کلت ماکاروف را به من داد تا گیر آن را برطرف کنم! به همین دلیل اسلحه رمضان دست من بود. وقتی مشاجره شروع شد دیدم مردم از داخل فروشگاه روبه رو به درون خودرو نگاه می کنند با اسلحه ضربه ای به سر مرحوم زدم و گفتم ساکت باشید مردم نگاه می کنند که در این لحظه ناگهان گلوله شلیک شد و بعد از عبور از جمجمه اکبر به صورت جزئی به سر رمضان هم اصابت کرد .دوتن از دوستانم «امید و اکبر» با دیدن این صحنه از محل گریختند و من هم قصد داشتم دو مجروح را به بیمارستان برسانم که به خاطر اضطراب شدید با خودروهای پارک شده تصادف کردم و در این میان خودروی پیکان نیز آتش گرفت و سپس از ترس دو مجروح را از خودرو بیرون انداختم و فرار کردم. ابتدا به کاشمر رفتم و مدتی را هم در تهران کار می کردم بعد از آن به کرمان گریختم و در یک نانوایی سنگک مشغول کار بودم که توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شدم!
متهم اصلی این پرونده درحالی برای ادامه روند دادرسی روانه زندان شد که متهمان دیگر این پرونده جنایی قبلا دستگیر شده بودند اما هم اکنون «رمضان- غ» (یکی از مجروحان پرونده) به اتهام قتل دیگری متواری است که تحت تعقیب کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار دارد.