فرزانه کابلی : هر چرخیدنی، رقصیدن نیست / تا حالا دو بار بابت هنر رقص راهی اوین شدهام
رأی دهید
یورونیوز :فرزانه کابلی، رقصنده مشهور ایرانی، میگوید آنچه که شاگردانش در کنسرت سالار عقیلی اجرا کردند، نه رقص بلکه پرفورمنس آرت (هنر نمایشگون) و دارای مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. کامبیز نوروزی، حقوقدان، نیز معتقد است رقصیدن زنان در مجالس مختلط، در قوانین ایران صریحاً منع نشده است و بیشتر منع شرعی دارد تا منع قانونی.
پس از اجرای پرفورمنس «گروه حرکت» در شب اول کنسرت سالار عقیلی، رسانههای جریان راست افراطی در ایران به شدت از سالار عقیلی و فرزانه کابلی انتقاد کردند و همین فضا مانع از ادامه حضور «گروه حرکت» در کنسرت سالار عقیلی شد.
با اینکه خانم کابلی خودش جزو اجراکنندگان روی صحنه نبود و در جمع تماشاگران در سالن نشسته بود، رسانههای ایرانی با انتشار فیلمی از حرکات نمایشی یکی از شاگردان خانم کابلی، چرخیدن او را به اشتباه «رقص فرزانه کابلی در کنسرت سالار عقیلی» قلمداد کردند.
اولین شب کنسرت سالار عقیلی چهارشنبه ۳۰ مرداد ماه برگزار شد و پس از آن، فرزانه کابلی به دادگاه احضار شد. خانم کابلی روز یکشنبه سوم شهریور، یک روز پس از مراجعه به دادگاه، در اینستاگرامش خبر داد که «گروه حرکت» در شبهای آتی کنسرت سالار عقیلی حضور نخواهد داشت.
«هر چرخیدنی، رقصیدن نیست»
فرزانه کابلی درباره آنچه در متن و حاشیه کنسرت سالار عقیلی رخ داد، به یورونیوز گفت: «ما از دو ماه پیش تمرین این کار را شروع کردیم. من همان اوایل کار با شورای نظارت بر نمایش در وزارت ارشاد صحبت کردم و کار ما دو بار هم بازبینی شد. حتی از لباسی که بچههای ما قرار بود در کنسرت بپوشند عکس گرفته شد تا مشکلی نداشته باشد. روز اول اجرا، به محل برگزاری کنسرت رفتیم ولی ساعت ۱۲ ونیم بعد از ظهر، یکی از اعضای گروه موسیقی به من تلفن کرد و گفت متاسفانه حضور «گروه حرکت» در این کنسرت کنسل شده است. واقعاً باورم نمیشد؛ چون فکر میکردم نهاد مربوطه مجوز را صادر کرده و دیگر مشکلی نیست. ابتدا رئیس سالن میلاد گفته بود زنان «گروه حرکت» حق ندارند در این کنسرت برنامهای اجرا کنند. حتی گفته بود خانمها حق ندارند دونفری آواز بخوانند. میدانید که زنان نمیتوانند به تنهایی آواز بخوانند ولی آوازخوانی دونفرهشان ممنوع نیست. اما رئیس سالن میلاد، رأساً این امر را هم ممنوع کرد.»
وی در ادامه افزود: «ولی ساعت پنج ونیم بعد از ظهر، باز همان عضو گروه موسیقی به من تلفن کرد و گفت مشکل رفع شده و مقامی بالاتر از رئیس سالن، گفته است حضور «گروه حرکت» در این کنسرت بلااشکال است. حالا کنسرت ساعت هفت ونیم عصر شروع میشد و ما فقط دو ساعت وقت داشتیم. به من گفتند اگر ممکن است خودتان را برای سانس دوم کنسرت برسانید. خلاصه بچههای گروهم به هر زحمتی بود خودشان را رساندند و در هر دو سانس برنامهمان را اجرا کردیم. نمیدانم چرا عدهای شایع کردند من روی صحنه مشغول انجام آن حرکات هنری و مفهومی بودم. چون من در سالن نشسته بودم و همه این را دیدند و ویدیویش هم در دسترس است.»
خانم کابلی با اشاره به بخشی از صحبتهای خود در روز احضار به دادگاه، گفت: «من به قاضی هم گفتم چطور میتوانستم همزمان پایین سن و بالای سن باشم؟! همچنین به قاضی گفتم من خطوط قرمز جمهوری اسلامی را میشناسم و کاری که بچههای گروه من روی صحنه انجام دادند، به هیچ وجه رقص نبود. یک پرفورمنس آرت بود. چیزی شبیه تئاتر. به من ایراد میگرفتند چرا آن خانمها روی صحنه چرخیدهاند. اما صرف چرخیدن نشانه رقصیدن نیست. به جای اینکه با راه رفتن عادی، با دست اشاره کنند بیا و برو، این کار را با چرخیدن انجام دادند. الان در تئاترهای مختلف داخل کشور، خودتان شاهدید خانمها بارها و بارها میچرخند و کسی هم نمیگوید چرا چرخیدید؟»
«قاضی صریحاً منعم نکرد»
خانم کابلی افزود: «من شنبه رفتم دادگاه و آنجا به من تذکر دادند. ولی اصلاً نفهمیدم بابت چه چیزی به من تذکر دادند. به قاضی گفتم من فراتر از خطوط قرمز جمهوری اسلامی نمیروم ولی شما چرا یک مامور در شورای نظارت وزارت ارشاد نمیگذارید تا موقع مجوز دادن به چنین برنامههایی، همان جا نظر بدهد تا بعداً در حالی که مجوز اجرای برنامه داریم، برنامه ما را توقیف نکنید؟ قاضی گفت ما چنین کاری نمیتوانیم بکنیم. من هم گفتم وقتی وزارت ارشاد به من اجازه اجرای این کار را داده، من از کجا بدانم شما پسفردا از این کار شاکی میشوید و مرا بابتش احضار میکنید؟ مرجعی که باید مجوز میداد، به ما مجوز داده بود و کارمان هم دو بار بازبینی شده بود. باور کنید خود قاضی هم متوجه بود که حرف من درست است. حتی از من پرسید تا حالا چند اجرا داشتهاید؟ گفتم دو اجرا در یک شب. خودش هم تعجب کرد و پرسید فقط دو اجرا؟ بعد پرسید سهشنبه شب هم میخواهید اجرا داشته باشید؟ گفتم با این اوصاف، معلوم است که نه. البته قاضی به من تکلیف نکرد که اجرای بعدی را معلق کنید ولی من خودم حوصله دردسر ندارم. حتی قاضی گفت یک گزارش از پلیس دریافت کرده دال بر پسندیدگی و موجه بودن رفتار من در سالن! و گفت این گزارش پلیس برای ما خیلی مهم بود. آخر مگر قرار بوده من در سالن چه کار کنم؟»
«تا حالا دو بار رفتهام اوین»
فرزانه کابلی پیش از انقلاب اسلامی جزو گروه پنجنفره رقصهای محلی بود که برای جشنهای ۲۵۰۰ ساله انتخاب شد و در آن جشن در برابر پادشاهان و روسای کشورهای مدعو سولو (تکنفره) رقصید و از سوی مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ وقت، به عنوان «ستاره رقصهای محلی ایران» توصیف شد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار هنر رقص، به بازیگری هم روی آورد.
او درباره مشکلاتش به عنوان یک رقصنده و طراح رقص در ایران پس از انقلاب میگوید: «من تا حالا دو بار بابت همین هنر رقص راهی اوین شدهام. باور میکنید؟ بار اول یک ماه و نیم در اوین بودم. درست همان روزی رفتم اوین که آقای خاتمی رئیس جمهور شدند. یعنی دوم خرداد ۷۶. در اوین مشغول هدایت من به قرنطینه بودند که دیدم تلویزیون خانم مامور زندان روشن است و آقای ناطق نوری در حال حرف زدن است و ریاست جمهوری آقای خاتمی را پذیرفت و تبریک گفت. بابت انتشار همان فیلم رقص در جلسات خصوصیام بازداشت شدم.»
وی درباره فعالیتی که در زندان داشت، گفت: «در اوین هر روز ورزش میکردم تا بدنم آماده بماند و از فرم خارج نشوم. بعضی از زنان زندانی فکر میکردند من دیوانهام که آن قدر ورزش میکنم. غذای معمولی هم نمیخوردم و هر روز هادی جان (هادی مرزبان) از بیرون غذایم را برایم میآورد. اتفاقاً ما آن موقع وکیل گرفتیم و وکیل ما پدر سالار عقیلی بود.»
وی درباره بار دومی که به زندان افتاد، گفت: « بار دوم که رفتم اوین، آقای مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد بود. فکر کنم سال ۱۳۸۰ بود. ما مجوز اجرای ویژه بانوان داشتیم و پنج روز مانده بود تا اجرایمان در تالار وحدت تمام شود. یک روز وسط اجرا، از قوه قضاییه آمدند و گفتند اجرایتان را متوقف کنید. من هم از خانمهای تماشاگر عذرخواهی کردم و گفتم باید برنامه را ناتمام قطع کنیم. من و بچههای گروهم را بردند به همان ساختمان مشهور خیابان وزرا. بچههای گروهم را ساعت ۱۲ شب آزاد کردند ولی مرا روز بعدش بردند اوین.»
وی در ادامه این ماجرا افزود: «ابتدا گفتند باید برویم دادسرا؛ ولی وقتی با یک سرباز و یکی از خواهران مامور، سوار ون شدم، نهایتاً دیدم از جلوی زندان اوین سر در آوردیم. یک شب هم اوین ماندم. ابتدا مرا فرستادند به بندی که دختران جوان آنجا بودند. دختران ۱۶ تا ۱۸ ساله. دخترانی که فراری و بعضاً باردار بودند. دو ساعت بعد یک خواهر آمد و گفت خانم کابلی، بفرمایید برویم یک جای بهتر. ولی رفتیم به جایی که جرم همه خانمهای زندانی، قتل بود. حدود ۲۵ نفر بودند و همگی مرتکب قتل شده بودند. دفعه اول که رفتم اوین، همه روی زمین میخوابیدند. یعنی روی موکت. البته به من احترام گذاشتند و دو تا پتو دادند که از آنها به عنوان زیرانداز و روزاندار برای خوابیدن استفاده کنم. اما بار دوم دیدم همه روی تخت میخوابند. چهار سال گذشته بود و وضع زندان اوین کمی بهتر شده بود. خلاصه بار دوم در اوین زیاد ماندگار نشدم. فردا صبحش، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و چند مقام دیگربه کمک من آمدند. با اینکه روز جمعه بود، من را به دادسرای میدان ارگ بردند. نمیدانم از کجا دستور داده بودند دادسرای آنجا را روز جمعه باز کنند تا دستور آزادی من صادر شود. البته قاضی از همان حرفهای همیشگی زد ولی نهایتاً دستور آزادی من را صادر کرد. بعدش هم از خبرگزاری فارس با هادی (مرزبان) تماس گرفتند و گفتند خانمت آزاد شده است.»
«حتی گلهای اوین هم زیبا نبودند»
خانم کابلی درباره تجربه زندان و اینکه آیا در زندان زنان برایش مزاحمتی ایجاد شده یا نه، میگوید: «نه، کسی مزاحمم نشد. یعنی من خیلی مواظب بودم و خیلی رعایت میکردم ولی چیزهایی دیدم و شنیدم که آدم باور نمیکند. زندانیها کارهای ناجور میکردند و حرفهای ناجور میزدند. فضای خیلی بدی بود. حتی گلهای زندان اوین هم رنگ و روی گلهای بیرون از زندان را نداشت. من عاشق گل هستم ولی حتی گلهای زندان اوین از نظرم زیبا و دوستداشتنی نبودند.»
«رقصیدن زنان منع قانونی صریح ندارد»
اما کامبیز نوروزی، حقوقدان، در پاسخ به این سوال که آیا رقصیدن زنان در ملا عام فقط غیر شرعی است یا غیر قانونی هم محسوب میشود، میگوید: «ممنوعیت رقص برای خانمها در مجلس مختلط یک ممنوعیت شرعی است و ما در قوانین ایران، تا جایی که من میدانم، منع قانونی برای این کار نداریم. در این قبیل موارد، دادگاهها عمدتاً به ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی استناد میکنند که میگوید تظاهر به فعل حرام، جرم است. تظاهر به فعل حرام یعنی انجام عمل حرام به شکل آشکار. ممنوعیت قانونی صریحی در مورد رقص خانمها در مجالس مختلط نداریم و این امر بیشتر حرمت شرعی دارد.»
«قانون از تعیین مصادیق رقص ناتوان است»
وی افزود: «جامعه ایران در جریان یک تلاطم اجتماعیفرهنگی است. هر جریان فرهنگی از یک پشتوانه اجتماعی و سیاسی هم برخوردار است. این جریان متلاطم به تدریج باید پیش برود و برای مسائلش تعیین تکلیف شود. در این قبیل موارد، ممکن است یک قاضی بگوید حرکات فلان گروه هنری مصداق رقص بوده و قاضی دیگری بگوید چنین نبوده است. بنابراین شاید برخی معتقد باشند تشخیص این امر را باید بر عهده کارشناس گذاشت و قاضی باید بعد از تشخیص کارشناس رای بدهد؛ چون این امور، اصطلاحاً اموری موضوعیاند. البته در حوزه هنر، به نظر من، تحلیل یک کارشناس ملاک نیست بلکه فهم عرف از عملی که انجام شده، ملاک است. مثلاً در همین موضوع، ممکن است یک کارشناس بگوید این حرکات مصداق رقص نیست ولی یک بیننده عادی که کارشناس رقص نیست، نظرش این باشد که این حرکات مصداق رقص است. ملاک در این جا، فهم عرفی است نه رای کارشناس.»
کامبیز نوروزی نهایتاً درباره راه حل قانونی و بالقوه تشخیص مصادیق رقص در دادگاههای ایران، به یورونیوز گفت: «هیات عمومی دیوان عالی کشور مرجع صدور آرای وحدت رویه است. اگر شعب دیوان عالی کشور در موضوع واحدی آرای متعارض صادر کنند، موضوع در هیات عمومی دیوان عالی کشور مطرح میشود و رای وحدت رویه صادر میشود. ولی این موضوع، یعنی مصداق رقص، لااقل تا به حال موضوعی نبوده که به دیوان عالی کشور ارجاع شود. در واقع آرای مرتبط با این موضوع، دچار تعارض نشدهاند و معمولاً در این زمینه آرای نامتعارض در دادگاههای کشور صادر شده است.»
دیدگاه خوانندگان
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
{البته به من احترام گذاشتند و دو تا پتو دادند که از آنها به عنوان زیرانداز و روزاندار برای خوابیدن استفاده کنم.} { چهار سال گذشته بود و وضع زندان اوین کمی بهتر شده بود. خلاصه بار دوم در اوین زیاد ماندگار نشدم. فردا صبحش، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و چند مقام دیگربه کمک من آمدند. با اینکه روز جمعه بود، من را به دادسرای میدان ارگ بردند. نمیدانم از کجا دستور داده بودند دادسرای آنجا را روز جمعه باز کنند تا دستور آزادی من صادر شود.}دوستان. این چه معنی میدهد ب جز اینکه اینها همه با هم هستند؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۴
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
فقط فرق ماجرا اینست که هرکسی صبح زودتر بیدار شود برای نفر دیگر حکم قضایی میگیرد و اورا به زندان میندازد.چیزی در مایه های جااندازی نیمچه- اپوزیسیون مثلا مخالف روند فعلی.اما همان مسلک و همان مرام.یا شاید با کمی تغییر در ظاهر.چون اصولا علاقه شدیدی به روش ماستمالیزاسیون داریم.البته یادم آمد برخی دوستان همدوره ای برای پروژه ارشد هم عددسازی میکردند.در حالیکه گروه ما حتی تاساعت ده شب هم برایش وقت گذاشت تا سر موعد تحویل بدیم.از دوستانی که جامعه شناسی خوندن می پرسم:آیا اصلاح جامعه از بالا ب پایین باید باشد یا از پایین ب بالا؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۹
۵۳
آزاذه - تهران، ایران
آدم حالش از این دخالتهای بی شرمانه و بی جا به حقوق انسانی مردم به هم می خوره. دین اسلام و آخوند جماعت ویران کننده هستند
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۶
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
عزیز جان دمت گرم که خیلی قشنگ و موزون میرقصی اما شراب هم مقداری انگور مانده هست!!!
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۳
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
عزیز جان دمت گرم که خیلی قشنگ و موزون میرقصی اما شراب هم مقداری انگور مانده هست!!!
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۳
۵۳
آزاذه - تهران، ایران
آدم حالش از این دخالتهای بی شرمانه و بی جا به حقوق انسانی مردم به هم می خوره. دین اسلام و آخوند جماعت ویران کننده هستند
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۶
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
فقط فرق ماجرا اینست که هرکسی صبح زودتر بیدار شود برای نفر دیگر حکم قضایی میگیرد و اورا به زندان میندازد.چیزی در مایه های جااندازی نیمچه- اپوزیسیون مثلا مخالف روند فعلی.اما همان مسلک و همان مرام.یا شاید با کمی تغییر در ظاهر.چون اصولا علاقه شدیدی به روش ماستمالیزاسیون داریم.البته یادم آمد برخی دوستان همدوره ای برای پروژه ارشد هم عددسازی میکردند.در حالیکه گروه ما حتی تاساعت ده شب هم برایش وقت گذاشت تا سر موعد تحویل بدیم.از دوستانی که جامعه شناسی خوندن می پرسم:آیا اصلاح جامعه از بالا ب پایین باید باشد یا از پایین ب بالا؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۹
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
{البته به من احترام گذاشتند و دو تا پتو دادند که از آنها به عنوان زیرانداز و روزاندار برای خوابیدن استفاده کنم.} { چهار سال گذشته بود و وضع زندان اوین کمی بهتر شده بود. خلاصه بار دوم در اوین زیاد ماندگار نشدم. فردا صبحش، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و چند مقام دیگربه کمک من آمدند. با اینکه روز جمعه بود، من را به دادسرای میدان ارگ بردند. نمیدانم از کجا دستور داده بودند دادسرای آنجا را روز جمعه باز کنند تا دستور آزادی من صادر شود.}دوستان. این چه معنی میدهد ب جز اینکه اینها همه با هم هستند؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۴
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
{البته به من احترام گذاشتند و دو تا پتو دادند که از آنها به عنوان زیرانداز و روزاندار برای خوابیدن استفاده کنم.} { چهار سال گذشته بود و وضع زندان اوین کمی بهتر شده بود. خلاصه بار دوم در اوین زیاد ماندگار نشدم. فردا صبحش، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و چند مقام دیگربه کمک من آمدند. با اینکه روز جمعه بود، من را به دادسرای میدان ارگ بردند. نمیدانم از کجا دستور داده بودند دادسرای آنجا را روز جمعه باز کنند تا دستور آزادی من صادر شود.}دوستان. این چه معنی میدهد ب جز اینکه اینها همه با هم هستند؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۴
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
فقط فرق ماجرا اینست که هرکسی صبح زودتر بیدار شود برای نفر دیگر حکم قضایی میگیرد و اورا به زندان میندازد.چیزی در مایه های جااندازی نیمچه- اپوزیسیون مثلا مخالف روند فعلی.اما همان مسلک و همان مرام.یا شاید با کمی تغییر در ظاهر.چون اصولا علاقه شدیدی به روش ماستمالیزاسیون داریم.البته یادم آمد برخی دوستان همدوره ای برای پروژه ارشد هم عددسازی میکردند.در حالیکه گروه ما حتی تاساعت ده شب هم برایش وقت گذاشت تا سر موعد تحویل بدیم.از دوستانی که جامعه شناسی خوندن می پرسم:آیا اصلاح جامعه از بالا ب پایین باید باشد یا از پایین ب بالا؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۹
۵۳
آزاذه - تهران، ایران
آدم حالش از این دخالتهای بی شرمانه و بی جا به حقوق انسانی مردم به هم می خوره. دین اسلام و آخوند جماعت ویران کننده هستند
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۶
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
عزیز جان دمت گرم که خیلی قشنگ و موزون میرقصی اما شراب هم مقداری انگور مانده هست!!!
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۳
۵۳
آزاذه - تهران، ایران
آدم حالش از این دخالتهای بی شرمانه و بی جا به حقوق انسانی مردم به هم می خوره. دین اسلام و آخوند جماعت ویران کننده هستند
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۶
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
عزیز جان دمت گرم که خیلی قشنگ و موزون میرقصی اما شراب هم مقداری انگور مانده هست!!!
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۳
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
{البته به من احترام گذاشتند و دو تا پتو دادند که از آنها به عنوان زیرانداز و روزاندار برای خوابیدن استفاده کنم.} { چهار سال گذشته بود و وضع زندان اوین کمی بهتر شده بود. خلاصه بار دوم در اوین زیاد ماندگار نشدم. فردا صبحش، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و چند مقام دیگربه کمک من آمدند. با اینکه روز جمعه بود، من را به دادسرای میدان ارگ بردند. نمیدانم از کجا دستور داده بودند دادسرای آنجا را روز جمعه باز کنند تا دستور آزادی من صادر شود.}دوستان. این چه معنی میدهد ب جز اینکه اینها همه با هم هستند؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۴
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
فقط فرق ماجرا اینست که هرکسی صبح زودتر بیدار شود برای نفر دیگر حکم قضایی میگیرد و اورا به زندان میندازد.چیزی در مایه های جااندازی نیمچه- اپوزیسیون مثلا مخالف روند فعلی.اما همان مسلک و همان مرام.یا شاید با کمی تغییر در ظاهر.چون اصولا علاقه شدیدی به روش ماستمالیزاسیون داریم.البته یادم آمد برخی دوستان همدوره ای برای پروژه ارشد هم عددسازی میکردند.در حالیکه گروه ما حتی تاساعت ده شب هم برایش وقت گذاشت تا سر موعد تحویل بدیم.از دوستانی که جامعه شناسی خوندن می پرسم:آیا اصلاح جامعه از بالا ب پایین باید باشد یا از پایین ب بالا؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۹
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
{البته به من احترام گذاشتند و دو تا پتو دادند که از آنها به عنوان زیرانداز و روزاندار برای خوابیدن استفاده کنم.} { چهار سال گذشته بود و وضع زندان اوین کمی بهتر شده بود. خلاصه بار دوم در اوین زیاد ماندگار نشدم. فردا صبحش، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و چند مقام دیگربه کمک من آمدند. با اینکه روز جمعه بود، من را به دادسرای میدان ارگ بردند. نمیدانم از کجا دستور داده بودند دادسرای آنجا را روز جمعه باز کنند تا دستور آزادی من صادر شود.}دوستان. این چه معنی میدهد ب جز اینکه اینها همه با هم هستند؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۴
۴۳
Zir o Roo - اوترخت، هلند
فقط فرق ماجرا اینست که هرکسی صبح زودتر بیدار شود برای نفر دیگر حکم قضایی میگیرد و اورا به زندان میندازد.چیزی در مایه های جااندازی نیمچه- اپوزیسیون مثلا مخالف روند فعلی.اما همان مسلک و همان مرام.یا شاید با کمی تغییر در ظاهر.چون اصولا علاقه شدیدی به روش ماستمالیزاسیون داریم.البته یادم آمد برخی دوستان همدوره ای برای پروژه ارشد هم عددسازی میکردند.در حالیکه گروه ما حتی تاساعت ده شب هم برایش وقت گذاشت تا سر موعد تحویل بدیم.از دوستانی که جامعه شناسی خوندن می پرسم:آیا اصلاح جامعه از بالا ب پایین باید باشد یا از پایین ب بالا؟
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۹
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
عزیز جان دمت گرم که خیلی قشنگ و موزون میرقصی اما شراب هم مقداری انگور مانده هست!!!
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۳
۵۳
آزاذه - تهران، ایران
آدم حالش از این دخالتهای بی شرمانه و بی جا به حقوق انسانی مردم به هم می خوره. دین اسلام و آخوند جماعت ویران کننده هستند
یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۶