چرا از بعضی آدم‌ها خوشمان می‌آید از برخی دیگر نه؟ - تصویری

چرا؟ چون خودخواه، نوک دماغ بین و بسیار حقیریم. این مطلب در نوع conditioning ما ریشه دارد. نه؟ خودخواه یعنی چه؟! یعنی آنکس که مطابق میل ما رفتار کند و نقاط مشترک بیشتری در چهارچوب conditioning ما داشته باشد مورد علاقه و توجه بیشتر ماست. سادست، نه؟ البته ما بسیار سطحی و ابتدایی هستیم. خودمان را نمیشناسیم و علاقه ایی هم به سرمایه گذاری بر روی خودمان و رفتارمان نداریم. چهار روز در بین غم و حسرت و ترس و شادی و لذت حیران و دست بدست میشویم و میمیریم. آدمهای جدی رفتار و نگاه جدیتری دارند و با خودشان سخت گیر هستند. نه؟

خیلی سخت و پیچیده شد این موضوع، پس همان بهتر که "متفکر اسلامی" با ۲ خط ما را شیرفهم کند ;)

[::scandal - برلین، آلمان::]. خیلی ساده و راحت جانم: «علف باید به دهان بزی شیرین بیاید». به موجش بستگی داره؛ مثل پازل که قطعه‌ها باید بهم بخوره.

[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. بسسسیار لوس و مبهم، جوجه رشت را بخاطر شغال آخر پاییز میشمرنند و میخورنند! زود تعریف کردن هم چنین دردسرهایی دارد دیگه!

بدون بی احترامی هم میشه گفتگو کرد‌

یعنی اگر ما هورمون اکسی توسین تزریق کنیم عاشق میشیم؟ حتی اگر یارو شبیه قورباغه باشه؟

وقتی عاشق میشیم در اصل تو ذهنمون معشوق رو به هر شکلی که دوست داریم ترسیم می‌کنیم و ازش لذت می‌بریم ولی اگر فقط یک بار مثلا بوی بد دهانش رو استشمام کنیم به عشقمون شک می‌کنیم. من خودم عادت رو بیشتر از عشق ترجیح میدم عشق در یک لحظه می‌تونه به نفرت تبدیل بشه ولی عادت خیلی سخت از بین میره

وقتی عاشق میشیم در اصل تو ذهنمون معشوق رو به هر شکلی که دوست داریم ترسیم می‌کنیم و ازش لذت می‌بریم ولی اگر فقط یک بار مثلا بوی بد دهانش رو استشمام کنیم به عشقمون شک می‌کنیم. من خودم عادت رو بیشتر از عشق ترجیح میدم عشق در یک لحظه می‌تونه به نفرت تبدیل بشه ولی عادت خیلی سخت از بین میره

یعنی اگر ما هورمون اکسی توسین تزریق کنیم عاشق میشیم؟ حتی اگر یارو شبیه قورباغه باشه؟

بدون بی احترامی هم میشه گفتگو کرد‌

[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. بسسسیار لوس و مبهم، جوجه رشت را بخاطر شغال آخر پاییز میشمرنند و میخورنند! زود تعریف کردن هم چنین دردسرهایی دارد دیگه!

[::scandal - برلین، آلمان::]. خیلی ساده و راحت جانم: «علف باید به دهان بزی شیرین بیاید». به موجش بستگی داره؛ مثل پازل که قطعه‌ها باید بهم بخوره.

خیلی سخت و پیچیده شد این موضوع، پس همان بهتر که "متفکر اسلامی" با ۲ خط ما را شیرفهم کند ;)

چرا؟ چون خودخواه، نوک دماغ بین و بسیار حقیریم. این مطلب در نوع conditioning ما ریشه دارد. نه؟ خودخواه یعنی چه؟! یعنی آنکس که مطابق میل ما رفتار کند و نقاط مشترک بیشتری در چهارچوب conditioning ما داشته باشد مورد علاقه و توجه بیشتر ماست. سادست، نه؟ البته ما بسیار سطحی و ابتدایی هستیم. خودمان را نمیشناسیم و علاقه ایی هم به سرمایه گذاری بر روی خودمان و رفتارمان نداریم. چهار روز در بین غم و حسرت و ترس و شادی و لذت حیران و دست بدست میشویم و میمیریم. آدمهای جدی رفتار و نگاه جدیتری دارند و با خودشان سخت گیر هستند. نه؟

چرا؟ چون خودخواه، نوک دماغ بین و بسیار حقیریم. این مطلب در نوع conditioning ما ریشه دارد. نه؟ خودخواه یعنی چه؟! یعنی آنکس که مطابق میل ما رفتار کند و نقاط مشترک بیشتری در چهارچوب conditioning ما داشته باشد مورد علاقه و توجه بیشتر ماست. سادست، نه؟ البته ما بسیار سطحی و ابتدایی هستیم. خودمان را نمیشناسیم و علاقه ایی هم به سرمایه گذاری بر روی خودمان و رفتارمان نداریم. چهار روز در بین غم و حسرت و ترس و شادی و لذت حیران و دست بدست میشویم و میمیریم. آدمهای جدی رفتار و نگاه جدیتری دارند و با خودشان سخت گیر هستند. نه؟

خیلی سخت و پیچیده شد این موضوع، پس همان بهتر که "متفکر اسلامی" با ۲ خط ما را شیرفهم کند ;)

[::scandal - برلین، آلمان::]. خیلی ساده و راحت جانم: «علف باید به دهان بزی شیرین بیاید». به موجش بستگی داره؛ مثل پازل که قطعه‌ها باید بهم بخوره.

[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. بسسسیار لوس و مبهم، جوجه رشت را بخاطر شغال آخر پاییز میشمرنند و میخورنند! زود تعریف کردن هم چنین دردسرهایی دارد دیگه!

بدون بی احترامی هم میشه گفتگو کرد‌

یعنی اگر ما هورمون اکسی توسین تزریق کنیم عاشق میشیم؟ حتی اگر یارو شبیه قورباغه باشه؟

وقتی عاشق میشیم در اصل تو ذهنمون معشوق رو به هر شکلی که دوست داریم ترسیم می‌کنیم و ازش لذت می‌بریم ولی اگر فقط یک بار مثلا بوی بد دهانش رو استشمام کنیم به عشقمون شک می‌کنیم. من خودم عادت رو بیشتر از عشق ترجیح میدم عشق در یک لحظه می‌تونه به نفرت تبدیل بشه ولی عادت خیلی سخت از بین میره

خیلی سخت و پیچیده شد این موضوع، پس همان بهتر که "متفکر اسلامی" با ۲ خط ما را شیرفهم کند ;)

[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. بسسسیار لوس و مبهم، جوجه رشت را بخاطر شغال آخر پاییز میشمرنند و میخورنند! زود تعریف کردن هم چنین دردسرهایی دارد دیگه!

چرا؟ چون خودخواه، نوک دماغ بین و بسیار حقیریم. این مطلب در نوع conditioning ما ریشه دارد. نه؟ خودخواه یعنی چه؟! یعنی آنکس که مطابق میل ما رفتار کند و نقاط مشترک بیشتری در چهارچوب conditioning ما داشته باشد مورد علاقه و توجه بیشتر ماست. سادست، نه؟ البته ما بسیار سطحی و ابتدایی هستیم. خودمان را نمیشناسیم و علاقه ایی هم به سرمایه گذاری بر روی خودمان و رفتارمان نداریم. چهار روز در بین غم و حسرت و ترس و شادی و لذت حیران و دست بدست میشویم و میمیریم. آدمهای جدی رفتار و نگاه جدیتری دارند و با خودشان سخت گیر هستند. نه؟

بدون بی احترامی هم میشه گفتگو کرد‌

یعنی اگر ما هورمون اکسی توسین تزریق کنیم عاشق میشیم؟ حتی اگر یارو شبیه قورباغه باشه؟

[::scandal - برلین، آلمان::]. خیلی ساده و راحت جانم: «علف باید به دهان بزی شیرین بیاید». به موجش بستگی داره؛ مثل پازل که قطعه‌ها باید بهم بخوره.

وقتی عاشق میشیم در اصل تو ذهنمون معشوق رو به هر شکلی که دوست داریم ترسیم می‌کنیم و ازش لذت می‌بریم ولی اگر فقط یک بار مثلا بوی بد دهانش رو استشمام کنیم به عشقمون شک می‌کنیم. من خودم عادت رو بیشتر از عشق ترجیح میدم عشق در یک لحظه می‌تونه به نفرت تبدیل بشه ولی عادت خیلی سخت از بین میره

وقتی عاشق میشیم در اصل تو ذهنمون معشوق رو به هر شکلی که دوست داریم ترسیم می‌کنیم و ازش لذت می‌بریم ولی اگر فقط یک بار مثلا بوی بد دهانش رو استشمام کنیم به عشقمون شک می‌کنیم. من خودم عادت رو بیشتر از عشق ترجیح میدم عشق در یک لحظه می‌تونه به نفرت تبدیل بشه ولی عادت خیلی سخت از بین میره

[::scandal - برلین، آلمان::]. خیلی ساده و راحت جانم: «علف باید به دهان بزی شیرین بیاید». به موجش بستگی داره؛ مثل پازل که قطعه‌ها باید بهم بخوره.

چرا؟ چون خودخواه، نوک دماغ بین و بسیار حقیریم. این مطلب در نوع conditioning ما ریشه دارد. نه؟ خودخواه یعنی چه؟! یعنی آنکس که مطابق میل ما رفتار کند و نقاط مشترک بیشتری در چهارچوب conditioning ما داشته باشد مورد علاقه و توجه بیشتر ماست. سادست، نه؟ البته ما بسیار سطحی و ابتدایی هستیم. خودمان را نمیشناسیم و علاقه ایی هم به سرمایه گذاری بر روی خودمان و رفتارمان نداریم. چهار روز در بین غم و حسرت و ترس و شادی و لذت حیران و دست بدست میشویم و میمیریم. آدمهای جدی رفتار و نگاه جدیتری دارند و با خودشان سخت گیر هستند. نه؟

بدون بی احترامی هم میشه گفتگو کرد‌

یعنی اگر ما هورمون اکسی توسین تزریق کنیم عاشق میشیم؟ حتی اگر یارو شبیه قورباغه باشه؟

[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. بسسسیار لوس و مبهم، جوجه رشت را بخاطر شغال آخر پاییز میشمرنند و میخورنند! زود تعریف کردن هم چنین دردسرهایی دارد دیگه!

خیلی سخت و پیچیده شد این موضوع، پس همان بهتر که "متفکر اسلامی" با ۲ خط ما را شیرفهم کند ;)