لو رفتن راز خانم منشی و تاجر ۲ زنه در سفر یک هفته ای به ویلا
رأی دهید
تاجر 2 زنه نمی دانست سرقت از گاوصندوقش پرده از ردپای هووی سوم برخواهد داشت.چندی پیش مردی شیک پوش وارد دادسرای الهیه شد و خبراز ماجرای سرقت میلیونی داد.
این مرد در ادعاهایش به دادیار پرونده گفت: هفته آخر مهرماه برای استراحت با همسر و پسر یکساله ام به خانه ویلایی ام در یکی از شهرهای شمالی رفتیم و بعد از یک هفته وقتی به خانه برگشتیم برای برداشتن مدارکم به سراغ گاو صندوق رفتم و متوجه شدم که پول ها و طلاهای داخل گاوصندوق که به ارزش 50 میلیون تومان بود به سرقت رفته است. با ادعاهای این مرد که تاجر آهن بود دادیار پرونده برای ردیابی دزد گاوصندوق دستور داد تا تیمی از ماموران پلیس کلانتری وارد عمل شوند.
ماموران در بررسی از محل سرقت پی بردند که دزدان به راحتی و بدون شکستن در وارد ساختمان 2 طبقه شده و با اطلاع از خالی بودن خانه دست به سرقت میلیونی زده اند.
پلیس با این فرضیه که دزد گاوصندوق یکی از نزدیکان مرد تاجر است دست به تحقیقات گسترده از نزدیکان و کسانی که از خالی بودن خانه مطلع بودند زد اما هیچ ردی از دزد میلیونی به دست نیاورد.
در حالی که تحقیقات به درهای بسته خورده بود همسر مرد شیک پوش که «آمنه» نام دارد راز نهفته هوویش را برای پلیس فاش کرد.
آمنه گفت «رامین» در ازدواج اولش صاحب بچه نشد و با رضایت وی به خواستگاری من آمدند و تصمیم به ازدواج با رامین گرفتم و در کنار هم زندگی خوبی داشتیم. «رامین» به خاطر اینکه نمی خواست بین ما فرق بگذارد ساختمان 2 طبقه ای خرید.
آمنه در ادامه گفت: رابطه من و «مریم» آنقدر خوب بود که هیچکس نمی توانست باور کند ما هووی همدیگر هستیم تا اینکه یک سال پیش من صاحب بچه شدم و از آن زمان به بعد مریم نسبت به من حسادت پیدا کرد و رابطه مان سرد شد. رامین هیچ فرقی بین ما نمی گذاشت. اما مریم بهانه گیری می کرد و رامین چون وی را دوست داشت همیشه سکوت می کرد و احساس می کنم سرقت را مریم انجام داده باشد.
با ادعاهای این زن ماموران احتمال دادند که مریم به خاطر کینه ای که دارد دست به سرقت زده و به سراغ مریم که در طبقه اول همان ساختمان زندگی می کرد رفتند.
مریم وقتی پلیس را پیش روی خود دید با خونسردی لبخندی زد و دزدی خانه همسرش را به آمنه نسبت داد. مریم در بازجویی ها گفت: من و رامین زندگی خوبی داشتیم و چون من بچه دار نمی شدم و زندگی ام را دوست داشتم تصمیم به ازدواج کردن دوباره همسرم با زن دیگری گرفتم. در حالی که رامین با تصمیمم مخالفت می کرد با اصرارهای من با آمنه ازدواج کرد و دوست داشتن بین من و همسرم بیشتر شده بود و حتی زمانی که آمنه صاحب بچه شد در این مدت همیشه از آنها مراقبت می کردم اما مریم نسبت به رفتارهای من تندخویی می کرد و فکر می کنم با طراحی سرقت خانه اش خواسته تا مرا دزد جلوه دهد و بتواند بین من و رامین جدایی بیندازد.
پلیس با فرضیه های پیچیدهای روبه رو شده بود اما سرنخی در دست نداشت تا بتواند دزد گاوصندوق را یکی از 2 زن معرفی کند و دست به تجسس های گستردهای زد اما به درهای بسته خورد.
در حالی که این 2 زن سعی داشتند همدیگر را دزد گاوصندوق معرفی کنند ماموران در گام بعدی تحقیقات شماره موبایل مرد تاجر را تحت نظر گرفتند و با سرنخ جدیدی روبه رو شدند.
هیچ کس فکر نمی کرد این مرد 2 زنه که زندگی خوبی دارد به دور از چشمان همسرانش با دختر دیگری در ارتباط باشد.
ماموران در گام بعدی تحقیقات پی بردند هووی پنهانی همان منشی شرکت مرد تاجر است و با دستور دادیار پرونده وی تحت بازجوییهای فنی قرار گرفت.
این دختر ابتدا خود را تنها منشی شرکت معرفی کرد و ارتباط پنهانی اش با رئیس خود را نپذیرفت اما زمانی که پیامک های عاشقانه اش را که با مرد تاجر داشت پیش روی خود دید لب به اعتراف گشود و گفت: چند سالی است که در شرکت کار می کنم و با وجود اینکه می دانستم مدیر شرکت 2 زنه است به رفتارهایش با همسرانش حسادت می کردم و به وی علاقهمند شدم تا اینکه توانستم با رفتارهایم خودم را به رامین نزدیک کنم. یک سال است که رابطه پنهانی داریم اما دزد گاوصندوق خانه اش نیستم.
با پیچیدگی پرونده مرد چندزنه پلیس دست به تحقیقات گستردهای زد و پی برد که یک هفته بعد از سرقت گردش حساب بانکی منشی شرکت زیاد شده و حدود 30 میلیون تومان در چند مرحله به حسابش واریز شده است.
الناز که سعی داشت خود را بیگناه نشان دهد وقتی خود را برابر مدارک پلیس دید و در بازجویی ها تناقض گویی کرده بود به ناچار لب به اعتراف باز کرد و به ماموران گفت: بعد از اینکه با رامین نامزد شدم بعد از مدتی که رامین با وجود 2 زن حاضر شده بود با من نیز رابطه داشته باشد از وی کینه گرفتم ولی چون دوستش داشتم نمی خواستم ماجرای نامزدی ام را به آمنه و مریم بگویم به همین خاطر زمانی که فهمیدم رامین قصد سفر دارد کلید خانه اش را دزدیدم و برای خودم ساختم. در این مدت که رامین در سفر بود منتظر ماندم مریم از خانه خارج شود و در فرصت مناسب دست به سرقت زدم.
در حالی که دزد گاوصندوق میلیونی دستگیر شده بود وقتی آمنه و مریم از خیانت پنهانی همسرشان باخبر شدند هر دو پای در دادسرا گذاشته و از همسر خیانتکارشان شکایت کردند.
بنا به این گزارش، مرد تاجر که فکر نمی کرد دزدی گاوصندوق خانه اش ماجرای رابطه پنهانی اش را فاش کند برای پیگیری پرونده به دادسرا احضار شد و تحقیقات برای صدور حکم ادامه دارد.