موفقیت یک استارتاپ ایرانی؛ جمع آوری ۲۵۰ هزار دلار در یک ساعت

تازه بیست و دو ساله شده و قرار است اولین ساعت هوشمند ماژولار را تا چند وقت دیگر راهی بازارهای جهانی کند. علیرضا طهماسب زاده دارنده مدال نقره مسابقات جهانی فیزیک در سال 90، ایده طراحی این ساعت را مطرح کرده و حالا همراه یک گروه پانزده نفری روی ایده‌اش کار می‌کند. آن‌ها روزپنج شنبه ویدئوی کوتاهی از ایده علیرضا و طراحی‌هایی که در این رابطه انجام داده‌اند، در سایت کیک استارتر قرار دادند و اعلام کردند برای عملی کردن این ایده به 250 هزار دلار نیاز دارند. تنها 56دقیقه طول کشید تا کسانی که از این ایده خوش شان آمد، دست به کار شدند و مبلغ مورد نیاز این پروژه را پرداخت کردند. در دو روز گذشته علیرضا و همکارانش بیشتر از 800هزار دلار از طریق حامیانی و خریدارانی که محصولشان را در وب سایت کیک استارتر دیده‌اند، جمع آوری کردند. آن‌ها 33روز دیگر زمان دارند تا بتوانند مشتریان و سرمایه‌گذاران بیشتری از طریق این سایت جمع آوری کنند. سایت کیک استارتر (kickstarter)  یکی از سایت‌های معروفی است که درآن صاحبان ایده با سرمایه‌گذاران ارتباط می‌گیرند. ایده‌پردازان با ارائه یک ایده کوتاه از آنچه در ذهن دارند، سرمایه‌گذاران را برای تولید ایده‌شان و پرداخت کمک مالی متقاعد می‌کنند. علیرضا و گروهش حالا افراد زیادی را با خود همراه کرده‌اند. اسم ساعت هوشمند آن‌ها «بلاکس» است و علیرضا، مدیرعامل شرکت تولید کننده «بلاکس». با او گفت و گو کرده‌ایم.
 
چه زمانی از ایران خارج شدید؟
سه سال پیش وقتی نوزده ساله بودم، از امپریال کالج لندن در رشته مهندسی پزشکی پذیرش گرفتم و به انگلستان آمدم. دبیرستان را در ایران خواندم. از همان وقت به کارهای عملی علاقه داشتم، در المپیادهای کامپیوتر و فیزیک و جشنواره خوارزمی مدال گرفتم. سال 90 مدال نقره مسابقات فیزیک جهانی را هم دریافت کردم.
 
پس مدال مسابقات جهانی داشتید و از کنکور ایران معاف بودید، می‌توانستید هر رشته‌ای را در دانشگاه بخوانید چرا وارد دانشگاه شریف یا تهران نشدید؟
اتفاقا سوال بسیار خوبی است. چون من اول در ایران وارد دانشگاه شدم، برق دانشگاه تهران را شروع کردم و شش ماهی هم درس خواندم. در طول این مدتی که اینجا بودم، هیچوقت فکر نکردم که جای بدی بوده و سطح علمی‌اش پائین است. معتقدم حداقل در دوره لیسانس دانشگاه‌هایی مثل تهران و شریف سطح بالایی دارند و اگر هدف من تنها درس خواندن بود، ایران می‌ماندم، چون فکر می‌کنم تحصیل در دانشگاه تهران و یا شریف شروع بهتری بود اما من صرفا به این دلیل که می‌خواستم وارد محیط بین‌المللی شوم از ایران خارج شدم. می‌خواستم زودتر فکرهایم را عملی کنم.
 
چطور شد که رشته مهندسی پزشکی را انتخاب کردید؟
مهندسی پزشکی را انتخاب کردم چون به موضوعاتی که بشر بتواند کامپیوتر و تکنولوژی را با مغز و فکرش کنترل کند، خیلی فکر می‌کردم. اول به این موضوع فکر می‌کردم که بتوانم امواج مغز را بخوانم و بتوانم موبایلف کامپیوتر و یا گیم را با مغز کنترل کنم. بعد به این فکر کردم که کاش بتوانم کاری برای خواندن حرکات بدن انجام دهم و مثلا یک تلفن هوشمند را با حرکات دست کنترل کنم. یعنی بتوانم کاری کنم که  وقتی در حال موزیک گوش دادن با تلفن هوشمند هستیم با چرخش مچ دست یا ضربه انگشتان موزیک را قطع و یا صدایش را تنظیم کنم.
 
پس ایده اولیه ساعت بلاکس از این‌جا آمد؟
ایده اولیه این بود که می‌خواستم یک دستبند هوشمند بسازم تا بتواند حرکات دست را تشخیص دهد. مثلا با یک حرکت دست بتوانیم تماس‌هایمان را وصل و با حرکتی دیگر تماس‌مان را قطع کنیم. تابستان دو سال پیش مدام به این فکر می‌کردم که این دستبند چه قابلیت‌های دیگری باید داشته باشد. یکسری قابلیت‌ها به ذهن خودم رسید اما وقتی نظر سنجی کردم و با آدم‌های محتلف در این‌باره حرف زدم، متوجه شدم هر آدمی یکسری ویژگی‌های متفاوت را ذکر می‌کند. بعضی دوست داشتند صفحه نمایش داشته باشد، یکی صفحه نمایش دایره‌ای دوست دارد و دیگری مربعی، یکی دوست دارد ضربان قلبش را بسنجد و دیگری دوست دارد تمام خریدهایش را با آن انجام دهد، یکی دلش می‌خواهد این دستبند، بیماری‌اش را کنترل کند و دیگری دوست دارد جی پی اس داشته باشد. من دوست داشتم همه این قابلیت‌ها را داخل یک دستگاه قرار دهم اما سایز، مصرف باتری و قیمت تمام شده دستگاه این اجازه را نمی‌داد. مدام دنبال راه حلی بودم. تعطیلات کریسمس بود  و به ایران رفته بودم که یکباره به ذهنم رسید اگر این داستان ماژولار باشد، مشکل من حل می‌‌شود و به جای این‌که من تصمیم بگیرم یک ساعت هوشمند ایده‌ال برای مردم چه قابلیت‌هایی باید داشته باشد. می‌توانم قدرت تصمیم‌گیری را به خودشان بدهم و آن‌ها قابلیت‌های مورد نظرشان را انتخاب کنند و با وصل کردن قطعات ساعت دلخواهشان را بسازند. این‌جا بود که بلاکس شکل گرفت.
 
یعنی این ساعت به شکل قطعه قطعه فروخته می‌شود؟ قیمت قطعات چقدر است؟
بله. این ساعت از یک صفحه اصلی و دستبندی تشکیل شده که هر قطعه‌اش  یک واحد مشخص مثل سیم کارت یا جی پی‌اس و ... است و خریدار می‌تواند قطعات را مورد نیاز را خودش انتخاب کند و ساعتش را بسازد. قیمت یک صفحه اصلی دایره‌ای شکل همراه چهار ماژول، 285 دلار است.
 
چطور شد که سراغ کیک استارتر رفتید؟
کیک استارتر یک پروسه معمول است و خیلی از استارتاپ‌هایی که می‌خواهند یک محصول درست کنند، از این سایت استفاده می‌کنند. برای این‌که شما هر چقدر هم به سرمایه‌گذاران بگویید که مشتری برای این محصول وجود دارد، قبول نخواهند کرد. بهترین راه این است که محصولت را در کیک استارتر معرفی کنی و با پیش فروش از مردم بخواهی  که پولش را از اول برایت بپردازند. در واقع یک عده‌ای فکر می‌کنند در کیک استارتر از مردم پول می‌گیری و محصولت را می‌سازی اما برای پروژه‌های بزرگ‌تر این طور نیست. کیک استارتر بیشتر اثبات کننده بازار است برای سرمایه‌گذاران. آنها از طریق این سایت متوجه می‌شوند که برای این محصول بازار خوبی وجود دارد و راحت‌تر سرمایه‌گذاری می‌کنند. ما بخش اولیه پول را از سرمایه‌گذاران گرفتیم و بعد محصول را در کیک استارتر ارائه دادیم که بازار آن را نشان دهیم و بتوانیم سرمایه‌گذاران بیشتری جذب کنیم، طراحی‌ها را تمام کنیم و محصولی درست کنیم که قابل قبول باشد.
 
فکرش را می‌کردید که در عرض یک‌ساعت بتوانید به هدفتان برسید و در عرض دو روز چهار برابر پولی را که عنوان کرده بودید، دریافت کنید؟
این‌طورنبود که فکرش را نکنیم. چون الان نزدیک دو سال است که این پروزه را راه‌اندازی کرده‌ام و هدایت می‌کنم. الان یک تیم  پانزده نفره هستیم که به صورت تمام وقت روی این ایده کار می‌کنیم و از یکسال پیش تاکنون که از طریق خبرگزاری‌ها خبر ساخت این ساعت مطرح شده، استقبال خوبی دیده بودیم و تقریبا می‌دانستیم که در هر ساعت، چه تعدادی استقبال می‌کنند. ضمن این‌که معمولا شرکت‌هایی که بیشتر کار کرده‌اند، هدف نمادین در سایت کیک استارتر در نظر می‌گیرند و می‌دانند که قرار است پول بیشتری جمع‌اوری کنند.
 
فکر می‌کنی اگر در ایران ایده را مطرح می‌کردی، چه اتفاقی می‌افتاد؟
چنین طرحی قطعا نمی‌توانست در ایران موفق باشد. نه تنها ایران شاید هر جای دیگری غیر از انگلیس یا سیلکن ولی بود، امکان موفقیت نداشت. چون برای استارت‌تاپی به این پیچیدگی محیط پر از سرمایه گذار وآماده لازم است. در ایران هم آدم‌های زیادی اخیرا روی استارت‌تاپ‌ها مخصوصا در زمینه ساخت نرم افزار کار می‌کنند، به نظرم آینده خوبی دارند. شاید یک روزی خودم تجربه کنم. فکر می‌کنم اگر ایران می‌ماندم به آن سمت می‌رفتم و الان استارت تاپی داشتم.
 
شما به عنوان یک جوان موفق شناخته می‌شوید، وقتی این موضوع را می‌شنوید چه حسی دارید؟
خب چیزی است که خیلی وقت است، شنیده‌ام. دوست دارم کارهای بزرگتری انجام دهم و دلم می‌خواهد کارهایی بکنم که برای پیشرفت تکنولوژی مهم ترباشد. حالا این‌ها همه‌اش شروع است. آدم‌ها از اول نمی‌توانند کارهای خیلی بزرگ کنند. این اولین استارت‌اپ من است، شاید مرحله به مرحله بهتر شوم، دوست دارم بروم سراغ چیزهایی که برای آدم‌ها و بشریت مهم تر باشد.

رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۶
*بی همتا* - برلین، آلمان

درود بر علیرضا طهماسب زاده . ببینید استعدادهای ایرانی درخارج چطور رشد میکند ..فرار مغزها بیخود نیست ...
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۸
۴۲
paksan - ایران، ایران

قطعه از چینی ها بخری بعد سرهم بکنی که هنر نیست. الان شما برو علی بابا سرچ کن بگو صفحه دایره ای ساعت با دستبندش رو میخوام بعد می بینی چقدر . نرم افزار هم که اندروید هستش و مین بوردش هم هست از یک دلار بگیر تا. همه تولیدات اصلی رو کپی کردند و دارن فقط میخواد پول بدی. باور ندارید برید حتی آی فون رو هم کپیش کردن و می تونی قطعاتش رو بخری سرهم کنی
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۴
۵۵
آریان هامبورگ - هامبورگ، آلمان

آفرین علیرضا جان، چقدر خوبه که ایران آدمهایی مثل تو داره که بخاطرتون یه ایرانی میتونه با افتخار سرشو بلند کنه و بگه من ایرانی ام. بهت افتخار میکنم عزیزم. امیدوارم موفق بشی
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۴
۴۴
Hooloo7 - گوتنبرگ، سوئد

خدا یارو نگهدارت هموطن، امیدوارم در روز آزادی همه یک بیک به وطن برگردند.
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۵
۷۳
نازک بین - شفیلد، انگلستان

حیف از این جوانهای خلاق و مبتکر که در مملکت فکر و وقت شان بیهوده تلف میشود بعلت بیکاری و مساعد نبودن زمینه کار و فعالیت مجبور به ترک وطن و خانواده و دوستان میشوند.چرا باید شرائط یشگلی باشد که عده ای ذالو صفت خون ملت را بمکند و از راههای نامشروع و زد و بند ثروت ملت را به یغما ببرند و جوانان با استعداد و خلاق را با یأس ونومیدی رو برو شوند و ترک وطن کنند؟؟؟ چه کسی پاسخگوی این ناهنجاری خواهد بود؟
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۰
۴۴
mabahamim - منچستر، انگلستان

یادم هست که یکی از دوستانم اختراعی کرده بود خیلی دوندگی کرد اخرین بار باهاش رفتم فکرمیکنم خ طلالقانی بود واقعا بد رفتار میکردن وقتی دوستم باصدای بلند گفت باشه میرم یک کشور دیگه مسولش ریش داشت گفت برو جایی این جنگولک بازیت ۲ رکعت نماز بخون..اخرین بار که تماس گرفتم برادرش گفت رفته کانادا ثبت کرده و ۲اختراعشم ثبت کرده کلا مسلمانها به کلمه فهم و شعورالرزیی دارند یک کشور اسلامی بگید که جهان سومی نباشه!!!
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۳
۵۴
shirzan - برلین، آلمان

مگر همین چند روز پیش رهبر سفیه نگفته بود نخبه ها باید تو مملکت بمو نند
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۳
۴۴
mabahamim - منچستر، انگلستان

paksan - ایران، ایران. خداوند تو رو شفای عاجل بده که تو هم شاید بری علی بابا چند قطعه سرهم کنی. عقل کل پرفسورحسودهرگز نیاسود ...امثال شما فقط بلدیت در هر ضمینه ایی ابراز اطلاع کنی در صورتی که خودتون هیچ هیچ هنری ندارید مطمیین باش اشخاصی که کمک کردن ازتو خیلیی ی ی ی باهوشترن ای کیو پایین
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۶
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
[::paksan - ایران، ایران::]. فقط میتونم بگم کف کردم از این کامنت
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۱
۴۲
Realman - ارواین، ایالات متحده امریکا
میتونید 1$ هم کمک کنید .
یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۴
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.