دردسرهای بازداشت تاجر ایرانی برای یک وکیل اروپایی

ایران وایر : چند بار قبل از مصاحبه تاکید می‌کند نامی از رفیق ایرانی‌اش در مصاحبه نیاید. دوستی که دو هفته پیش در ایران دستگیر شده: «خانواده دوستم در ایران براى آزادى او تلاش مى کنند و از طرف مقامات ایرانى هم قول داده شده که به زودى سو تفاهم رفع شده و او آزاد می‌شود. بنابراین نمی‌خواهم نامی از او ببرم.»

 

خودش یک وکیل اروپایی است و با شرکت‌های مختلف ایرانی و اروپایی در نقاط مختلف دنیا کار می‌کند و پس از دستگیری رفیق ایرانی‌اش نه تنها ایمیل  وفیس بوک خودش هک شده که هکرهای ایرانی به  ایمیل دست کم بیست نفر از دوستان نزدیکش هم حمله کرده‌اند. می‌گوید: «می‌خواهم این قصه را به گوش همه برسانم تا هدف‌های بعدی هکرهای در استخدام دولت ایران بیشتر مراقب امنیت سایبری خود باشند.»

 

داستان از زمان رفتن دوستش به ایران آغاز می‌شود: «حدود دو سه ماه پیش مادرش فوت کرد. او هم به ایران رفت تا هم خانواده‌اش را ببیند و هم سهم الارثش را دریافت کند. در طول سفرش تقریبا هر روز با ایمیل و یا تلفن با هم در ارتباط بودیم. بعد از بعد از امضای برجام در ماه ژوئیه، خیلى از مشتری هاى ما که مایل به سرمایه گذارى یا گسترش سرمایه گذاریشان در ایران بودند با شرکت ما تماس می‌گرفتند و می‌خواستند بدانند امکان سرمایه گذارى در ایران هست یا نه، و کلا بدانند اوضاع ایران چه جوریه. این دوست ایرانى من هم که در اینجا شرکت تجارى موفقى دارد، بدش نمی‌آمد که در کارهاى تجارى با ایران شرکت کند. بچه هایش بزرگ شده اند و خودش و همسر ایرانیش دوست داشتند که بیشتر به ایران رفت و آمد داشته باشند. به همین دلیل او در تماس‌های هر روزه مرا در جریان اوضاع اقتصادی ایران می‌گذاشت. چند روز به برگشتنش مانده بود که گفت بازگشتش را عقب انداخته و با دوستان قدیمی‌اش مى خواهد به یک مسافرت چند روزه در شهری در شمال ایران برود. به آن‌جا  که رسید گفت: خیلى عجیب است که تلفنش کار نمی کند اما از طریق اینترنت میتواند  تماس داشته باشد.»

او وقتی این حرف‌ها را از رفیقش می‌شنود، هیچ شکی نمی‌کند:« ببینید من یک اروپائى معمولى هستم و هیچ شکى نکردم. چندین بار رفتم ایران و می دانم که ایران پر از تناقض است. بنابر این این صحبت دوستم اصلا براى من عجیب نبود، بخصوص اینکه دوستم کماکان به انگلیسى خیلى خوب برایم ایمیل می فرستاد.»

 

اما دو سه روز بعد یک دیپلمات اروپایی که از زمان دانشجویی با او همکلاس بوده، با او تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد که از طرف ایمیل خصوصی او یک ایمیل فیشینگ دریافت کرده است. او تا قبل از صحبت با همکللاسی قدیمی‌اش، معنای فیشینگ را نمی‌دانسته.

ترغیب و تشویق همراه با نیرنگ کاربران به افشای اطلاعات حساس و شخصی آن‌ها توسط هکرها را فیشینگ می‌گویند.

 

وکیل اروپایی برای پرس وجو درباره فیشینگ با همکلاسی قدیمی‌اش قرار می‌گذارد. آنها به یک متخصص امنیت دیجیتال مراجعه می کنند: « شاید حدود ساعت چهار بعد از ظهر به دخترم ایمیل زدم و نیم ساعت بعد با مترو به دفتر متخصص امنیت دیجیتال رسیدم. از مترو که آمدم بیرون دیدم، بیست و چهار تماس ناموفق از افراد مختلف دارم! به دفتر متخصص که رسیدم، دیدیم که کنترل ایمیل من از دستم خارج شده و در آن فاصله ٤٥ دقیقه، هکرها براى تمام حدود هزار نفرى که در کنتاکت لیست من بودند، ایمیل فرستاده‌اند.»

ایمیل و حساب فیسبوک او که مدت ها پیش توسط فرزندانش براى او درست شده بود، از چند روز پیش از طریق فیشینگ هک شده بود. بسیارى از آشنایان و دوستان او از طریق حساب او مورد حمله فیشینگ قرار گرفته بودند و هک شده بودند.

 

کسانی که در پشت حملات فیشینگ قرار دارند، فیشر نامیده می‌شوند، فیشرها برای دستیابی به موفقیت باید اعتماد کاربران را جلب کنند. به همین دلیل سعی می‌کنند در ایمیل‌هایی که از طرف آن‌ها ارسال می‌شود خود را نماینده قانونی بانک‌ها یا موسسات معتبر نشان دهند.

آدرس فرستنده ایمیل معمولا به نام جایی است که فرستنده را به بازکردن ایمیل تشویق کند. درون ایمیل‌ها، لینک هایی قرار دارد که ظاهرا به همان مراکز تعلق دارند اما در حقیقت کاربر را به سوی سایتهای مورد نظر طراحان فیشینگ هدایت می کنند و اطلاعات حساس نظیر کلمات عبور و یا رمز کارت های اعتباری کاربران را می‌دزدند.

 

متخصص امنیت دیجیتال سوال‌های مختلفی  می‌پرسد: «اولین سوال این بود که ایا روی لینک یا فایل اتچمنتی اشتباهی کلیک نکرده‌ای؟ واقعیت این است که هیچی یادم نمی‌امد، او پرسید: آیا ایمیل عجیبی در چند وقت اخیر داشتی ؟ بعد از کلی سوال و جواب به امیل دوست ایرانی‌ام که گفت من در سفر هستم، رسیدیم.»

 

او بعد از این که متوجه می‌شود حمله فیشینگ از طریق ایمیل دوست ایرانی‌اش انجام شده، تصمیم می‌گیرد با او تماس بگیرد و جریان را برای دوستش بگوید اما اتفاق عجیب‌تری می‌افتد: « تلفن همراه خودش را جواب نمی داد. با منزلش در تهران تماس گرفتم. همسر خوش خلق و همیشه صمیمى اش گوشى را برداشت و تا صداى من را شنید به انگلیسى گفت شماره را اشتباه گرفته‌ام.» او به هر کس که فکر می‌کرده ایمیلش مورد حمله قرار گرفته، تماس می‌گیرد و موضوع را می‌گوید.

 

بسیارى از آشنایان این وکیل سالخورده به او گفتند که یا همان روز و یا در چند روز گذشته از او ایمیلى دریافت کردند و بعد از مرور ایمیل‌شان متوجه شده‌اند که ایمیلشان از طریق فیشینگ هک شده: «بعضى از این دوستان اعضا کابینه ها یا مجلس هاى فعلى یا قبلى دولت هاى مختلف هستند. من در یکى از بهترین دانشگاه هاى دنیا درس خواندم و عجیب نیست که چنین دوستانى داشته باشم.»

 

چند روز بعد از شماره‌ای ناشناس با او تماس گرفته می‌شود، همسر رفیق ایرانی‌اش پشت خط است و خبر دستگیری دوستش را می‌دهد.

این تاجر ایرانى چند روز پیش هنگام خروج از ایران دستگیر شده بود و مقامات دستگیر کننده با دسترسى به ایمیل او تظاهر کردند که از طرف او تماس می گیرند و با ارسال ایمیل فیشینگ از آدرس ایمیل او توانسته‌اند ایمیل بسیاری از دوستان و آشنایان او را هک کنند: « همسر دوستم به من گفت که اتهامش جاسوسى است و به خانواده اخطار داده اند که اگر درباره او صحبت کنند وضع او بدتر می‌شود.» این جملات را بریده بریده ادا می‌کند و اشک در چشمانش حلقه می‌زند: «دوست من عاشق کشورش ایران است. هر اطلاعى که به من می‌داد در جهت سرمایه گذارى در ایران بود. من و خانواده اش واقعا نمی‌دانیم باید چه کار کنیم.» ‌‌

 

او تنها قربانی هکرهای ایرانی نیست. در چند وقت اخیر هکرهای  بارها با روش‌های مشابه حساب کاربری روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی  و دیجیتالی  را هک کرده‌اند.