توضیحات یک بلاگر حزب اللهی درباره "چادری های بدحجاب"
به گزارش پارسینه، "ابوذر منتظرالقائم" در وبلاگ پاسداران نوشت:
مسئله ای بسیار نگران کننده و بیمارگونه در پوشش برخی خانم های چادری و اهل حجاب به چشم می خورد که ضرورت داشت تا در مورد آن یک موضعگیری رسانه ای انجام شود.
وقتی فلسفۀ حجاب درست برای افراد مختلف تبیین نشود، با رفتارهایی مواجه می شویم که به اسم رعایت حجاب و پوشش تناقضاتی را با اصل و فلسفه و اجزاء حکم حجاب دارد.
فلسفۀ حجاب، دور کردن ذهن و اندیشۀ زن و مرد از نگاه و توجه جنسیتی به نامحرم است. واضح است که اسلام، که دین مدیریت و راهنمائی بشر برای زندگی سعادتمند و توجه کامل یه همه ابعاد وجودی او است، مخالف بی توجهی و حذف یک یا برخی از ویژگیهای ذاتی وی مانند کشش و غریزه جنسی است، بلکه هدف اسلام، قراردادن این حس و ویژگی در مسیر صحیحی است که از ابتدا برای آن در وجود انسان نهاده شده است.
براین اساس، اسلام هرگز مخالف برخورداری انسان از این حس، یا مخالف برقراری روابطی حساب شده میان زن و مرد نیست و از سوی دیگر اسلام خود مشوق امر ازدواج و تامین بهینه نیاز جنسی انسانها است. برای نمونه اسلام جوازهای مشخصی را برای مرد و زن در امر ازدواج برای اطلاع یافتن بیشتر از ویژگیهای جسمانی و ظاهری طرفین قرارداده و برخی نگاهها که بین زن و مرد تا قبل از ازدواج حرام قطعی است، برای امر ازدواج، تجویز می شود.
تردید نکنید که این لباس را هم به اسم چادر به فروش می رسانند !
اما رواج یافتن خودنمائی ها و جستجوگریهای جنسی و توجه به آراستگیها و زیبائیهای مادی و جسمی بین زن و مرد در محیط بیرون از خانواده، امری است که جوامع انسانی را در سراشیبیهای انحطاط قرارداده و اسلام با شناختی کامل و همه جانبه نسبت به ابعاد و ماهیت این وضعیت و تاثیری که وجود و یا عدم وجود حجاب به شکل متقابل بر جامعه و فرد دارد، سیاستهایی اجتماعی و فردی را در این رابطه مشخص کرده است.
استغفرالله ربی و اتوب الیه !
شاهکارهای طراحان مد اسلامی!!
سیاست اسلام در رابطه با موضوع حجاب بر دو پایه اساسی "ستر کامل " و "عدم تبرج" مستقر است و هرآنچه که این دو اصل را خدشه دار نماید نفی می کند. اصل ستر، بر ضرورت پوشانیده شدن بدن از نامحرم تاکید دارد و طی آن انسان مکلف بایستی همه نواحی بدن که دیدن آن بر نامحرم حرام است را از دید او دور نموده و "بپوشاند" . اما آیا صرف پوشاندن بدن و قراردادن مانعی بین دیدگان بیننده و موضوع اصلی می تواند بعنوان عامل کاهنده ی تحریکات و توجهات عمل نماید ؟ یا اینکه در صورت عدم رعایت برخی نکات دیگر، می تواند بعنوان عاملی در جلب دیدگان و تمرکز توجهات جنسیتی درآید؟
نمایش موی سر و آرایش کردن ، علت انتخاب به عنوان
بانوی محجبه ودریافت گل؟!
روشن است که اگر عامل بازدارنده ، به شکل یک عامل تشدیدکننده مورد استفاه قرار گیرد، هرگز کارکردی در راستای امر حجاب نخواهد داشت. استفاده از پوششهایی که حجم بدن را نمایش داده و چهارچوب و ویژگیهای کلی بدن مخاطب را در دید نامحرم قرار می دهد، به همین دلیل بصراحت برای فرد مکلف ممنوع می باشد.
یک بانوی چادری !!!
دقت کامل در این زاویه ، ضرورت و منطق اصل و حکم دوم اسلام در امر حجاب را روشن می کند و آن ، تبرج است. تبرج ، یعنی در دید قرارگرفتن و شاخص شدن و مورد توجه قرار گرفتن. یعنی فرد مرتکب اقدامی شود که منجر به قرار گرفتن خودش در دید عمومی گردد. مانند فردی که از یک برج بالا رفتن وخود را بواسطه ی آن برج در اوج توجه و نگاه مخاطبین قرارداده و خود را بدست خود شاخص نماید.
این همه تبرج ، برای خنثی کردن "کمی" رنگ مشکی !؟
بکراند تصویر اگر روشن بود معلوم میشد مشکی چقدر در اقلیت است
بواسطه ی ضرورت پرهیز از تبرج، پوشیدن البسه تنگ و چسبان برای زن و مرد در محیط عمومی منع شده است و با درک منطق عمیق حکم دوری از تبرج از فلسفه ی حجاب مشخص می گردد که ارتکاب چه اقداماتی در طراحی لباس بعنوان حجاب با فلسفه ی حجاب متناقض است.
درحالیکه در پوشش بانوان محجبه، رنگ تیره و مشکی بعنوان پایه و اصلی ترین فاکتور مخالفت با تبرج انتخاب می شود، استفاده از البسه و روسری های رنگی به شکلی که از زیر چادر خارج شده و در دید عموم قرار گیرد، خصوصا استفاده از رنگهایی که بیشترین تضاد با رنگ مشکی را ایجاد می کنند - مانند رنگهای روشنی همچون زرد و سفید - نشان از تضاد، دوگانگی و ضعف منطق و نا آشنایی فرد با منطق حجاب و حرکت وی در خلاف جهت ضرورت و حقیقت حجاب اسلامی است.
حجاب و چادر فقط برای پشت سر است ؟
استفاده از آرایش توام با استفاده از چادر، بیرون قراردادن موی سر از چادر، استفاده از البسه های جدیدی که به اسم چادر رواج یافته اند و کمترین شباهتهایی با چادر دارند و نقائصی حیرت آور در تامین حجاب داشته و به وضوح از یک مانتو حتا از پوشیدگی کمتری برخوردارند و برای مثال، در محدوده سرآستین ، کوتاهتر از حد حجاب طراحی شده و یا در آن ناحیه گیپور دوزی شده اند -که با شکل توری خود ، ساتر نیست - از جمله مصادیق آن است.
تنها تفاوت این لباسها با البسه های کاملا زننده آن است
که موی سر مدل بیرون نیست !! النگو هم استفاده کرده اند چیزی کم نباشد!
و مسئله دیگری که بر اسای منطق ضرورت دوری از تبرج درک آن کاملا روشن است، دوری فرد مسلمان از رفتارهایی است که با فلسفه و منطق حجاب منافات دارد. رفتارهای جلب توجه کننده میان زن و مرد نامحرم، مانند خنده های بلند زنان در محیط حضور نامحرم، رفتارها و اقدامات مخالف متانت و آرامش مانند شوخی های فیزیکی یا کلامی با نامحرم یا در دید نامحرم، ارتباط گیری های مستقیم با نامحرم و بگو بخندها و برقراری گفتگوهای بیرون از چهارچوب سلامت اخلاقی مورد توصیه اسلام از نمونه های آن است .
تمامی آنچه که بعنوان مصادیق رفتارهای متعارض با فلسفه و منطق پوشش در اسلام گفته شد میوه های زقوم بی توجهی به اصل تبرج است و منجر به شکل گیری رفتارهای بیرون از قاعده ی اخلاقی و توصیه های عمیق و حساب شده ی اسلامی در مورد روابط زن و مرد است که گاه منجر به بروز پدیده ای بنام چادری بد حجاب می گردد.
این الگوی فاسد از پوشش، از مدلهای ترکیه ای
به فرهنگ محجبه ها سرایت پیدا کرد.
فقط پوست بدن و موی سر پوشیده مانده !
متاسفانه بسیاری از شخصیت های حقوقی کشورمان نیز به این موضوع بی توجهند و از جمله آن می توان به حضور برخی خانم های به اصطلاح چادری با رفتار و حجاب نامناسب در صداوسیما و رفتارهای نامناسب آنها با مخاطبین روی آنتن اشاره کرد که از ضعف آنان در پوشش شروع شده و تا رفتارهای بیرون از متانت مورد نظر اسلام گسترش می یابد. همچنین تولید وتبلیغ دائمی البسه های مختلفی با اسامی جعلی مانند چادر خلیجی چادر کویتی چادر قجری چادر ... چادر ... ، با فلسفه ای بیماریزا به نام حجاب زیبا ! و حجاب جذاب !! که همگی نقائصی جدی در هم ستر و هم در موضوع تبرج داشته و دارند و با تیپ ها و تبلیغاتی خلاف شرع نیز به مخاطبان عرضه می گردند از نمونه های این بی توجهی نهادهای حقوقی استک ه تبعات سنگین آن در تخریب فرهنگ پوشش اسلامی چادر در جامعه در حال مشاهده است و هرچه سریعتر باید برای جلوگیری از آن اقدمات موثر را سامان داد.