جوانان ایرانی در المپیاد علمی طلا میگیرند و مهاجرت میکنند
دانش آموزان ایرانی با نتایجی درخشان به مقام دوم هفتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک که از پنجم تا چهاردهم مرداد در شهر والاس کشور یونان برگزار میشد، دست یافتند. این دانش آموزان در دو تیم الف و ب توانستند در مجموع ده مدال (۳ طلا، ۳ نقره و ۴ برنز) این رقابتها را از آن خود کنند.
خبر موفقیتهای دانش آموزان ایرانی در رقابتهای علمی خبر تازهای نیست و هر سال شاهد چنین اخباری در حوزههای مختلف علوم هستیم. در این میان برگزاری المپیادها در کشور و نتایج مستقیم و غیر مستقیم آن نیز بحثهای زیادی را درسطح جامعه و مدیران کشور بوجود آورده است که رد آنها را میتوان حتی در خبرهای سیاسی نیز شاهد بود.
از انتقادهایی به چگونگی گزینش دانش آموزان و برگزاری امتحانات گرفته تا سرنوشت نهایی این نخبگان و حتی ضرورت حضور یا عدم حضور در این رقابتهای علمی. ولی چه عاملی موجب میشود که یک رقابت دانشآموزی در کشور به مسئلهای سیاسی و بحث برانگیز بدل شود.
المپیادهای علمی دانشآموزی در ایران و جهان
المپیادهای علمی دانشآموزی ملی و بین المللی که امروز شاخههای مختلفی را در بر میگیرد، با المپیاد ریاضی شروع شد. در سال ۱۳۳۸ و همزمان با دوران جنگ سرد، ۶ کشور اروپای شرقی (بلوک شرق) با مجموع ۵۲ دانش آموز و با میزبانی رومانی اولین المپیاد ریاضی را برگزار کردند. این رقابتها که با هدف آشتی و آشنایی دانشآموزان با ریاضی و تشویق جوانان به مطالعه ریاضی و کشف استعدادهای درخشان دانش آموزان شکل گرفت، در اصل نمایشی تبلیغاتی از تواناییهای ایدئولوژی کمونیسم و اثر آن بر جوانان بلوک شرق بود. رفته رفته این جنبه تبلیغی کم رنگتر شد و به فرصتی برای آشنایی نوجوانان با دیگر همسالانشان در کشورهای دیگر، در کنار رقابتی علمی، تبدیل شد.
فنلاند نخستین کشور اروپای غربی بود که در سال ۱۳۴۴ به این مسابقات ملحق شد و در سال ۱۳۵۳ با پیوستن آمریکا در عمل باز هم رقابتها به صحنهای برای خودنمایی ایدئولوژیها بدل شد. اگرچه با فروپاشی بلوک شرق جنبه سیاسی این رقابتها کمرنگتر شده است ولی همانند رقابتهای ورزشی، هنوز برخی از کشورها آن را به دیده فرصتی برای ابراز وجود مینگرند.
ایران نیز با گوشه چشمی به تواناییهای تبلیغی این رقابتها با وجود درگیری در جنگ از سال ۱۳۶۶ بطور جدی به این رقابتها پیوست. البته پیش از آن و با حضور یک شرکت کننده در بیست و ششمین المپیاد ریاضی که در کشور فنلاند در سال ۱۳۶۴ برگزار میشد ایرانیان نیز با المپیادهای علمی دانشآموزی آشنا شده بودند. در آن دوره تیم یک نفره ایران (احسان امامی) با کسب یک مدال نقره، در بین سی و هشت کشور، به مقام سی و یکم دست یافت.
در سال ۱۳۶۸ ایران برای اولین بار در المپیاد بین المللی فیزیک که در لهستان برگزار میشد شرکت کرد. اولین دوره المپیاد جهانی فیزیک که مسابقه ای دانشآموزی در فیزیک است، در سال ۱۳۴۶ در ورشو (لهستان) با حضور پنج تیم از کشورهای لهستان، بلغارستان، چکسلواکی، مجارستان، و رومانی برگزار شد. همانند المپیاد ریاضی این رقابت نیز در ابتدا فقط شامل کشورهای بلوک شرق میشد و از سال ۱۳۵۱ با پیوستن فرانسه کم کم جنبه بین المللی گرفت. ایرانیان در این المپیاد نیز خوش درخشیدهاند.
سومین المپیادی که ایرانیان با آن آشنا شدند، المپیاد شیمی بود. این المپیاد که همانند دو المپیاد پیشین بوسیله کشورهای بلوک شرق پایه گزاری شده بود، برای اولین بار در سال ۱۳۴۷ با حضور سه کشور چکاسلواکی، لهستان و مجارستان در پراگ برگزار شد.
تبدیل این رقابتها از یک مسابقه منطقهای به یک المپیاد بین المللی، کمی بیشتر از دو رقابت پیشین به درازا انجامید و از سال ۱۳۶۱ با میزبانی سوئد پای کشورهای دیگر نیز به این رقابتها باز شد. ایران از سال ۱۳۷۱ وارد این رقابتها شد و در مجموع در طی دورههای مختلف این المپیادها نتایج خوبی را بدست آورده است.
پس از المپیاد ریاضی و فیزیک و شیمی؛ به تدریج و با اختلاف زمانی چند ساله با شکلگیری رقابتهای زیست شناسی، انفورماتیک، نجوم، و علوم زمین؛ ایران نیز به این رقابتها پیوست که در مورد المپیاد علوم زمین مرحله اولیه انتخاب تیم ملی برای اولین بار در اردیبهشت امسال بوقوع پیوست. در این میان شاید بتوان المپیاد نجوم را جوانترین و پر مناقشهترین این رقابتها دانست، چون شکل گیری آن به سال ۱۳۷۵ برمیگردد و مانند رقابتهای پیشین هنوز ساختار منسجمی نیافته است و برخلاف المپیادهای دیگر همزمان دو رقابت در این زمینه بطور موازی برگزار میشود.
رقابت اول با نام المپیاد بین المللی نجوم شناخته میشود و دومی المپیاد نجوم آسیا- اقیانوس آرام. ایران در ابتدا در هر دو این رقابتها شرکت میکرد ولی اکنون فقط در المپیاد بین المللی شرکت میکند.
بجز رقابتهای بین المللی المپیادهای ملی دیگری نیز در ایران برگزار میشوند، مانند المپیاد ادبی و نانو فناوری که این آخری با حمایت دفتر نانوفناوری معاونت علمی ریاست جمهوری و به منظور ترویج علم جدید نانو فناوری در کشور، برگزار میشود.
چگونگی انتخاب تیم ملی در ایران
به تقریب بیش از ۸۵ درصد صاحبان مدال طلای المپیادهای بین المللی هم اکنون در خارج از کشور به سر میبرند
هر کشور با توجه به رویکرد و علایقش نسبت به المپیادها بگونهای متفاوت تیم ملی خود را تشکیل میدهد. برخی از کشورها این رقابتها را فقط فرصتی برای آشنایی دانشآموزان خود با ملل دیگر میدانند و چندان به آن اهمیتی نمیدهند و به همین دلیل برنامهای برای تشویق دانشآموزان برای شرکت در رقابتها، آنطور که در کشورهایی همچون چین و ایران مرسوم است، ندارند.
در ایران مشتاقان شرکت در این رقابتها بسیار زیادند. زیرا مزایای تشویقی زیادی برای دانشآموزانی که به این رقابتها راه یابند در نظر گرفته شدهاست. به عنوان مثال؛ قبولی در دانشگاه و رشتهی دلخواه بدون شرکت در کنکور سراسری و معافیت از خدمت سربازی برای دارندگان مدال طلای کشوری و استفاده از ۱۵ الی ۲۰ درصد تراز برای شرکت در کنکور برای دارندگان مدالهای نقره و برنز کشوری.
تا سال ۱۳۷۴ سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش مسؤولیت انتخاب، آموزش و اعزام تیم المپیاد را به عهده داشت و پس از تأسیس باشگاه دانش پژوهان جوان، این مسؤولیت برعهده این باشگاه قرار گرفت.
انتخاب اعضای تیمهای مختلف با کمی تفاوت در شیوه اجرا برای همه رشتهها به تقریب یکسان است و شامل سه مرحله است. برای مثال تیم ملی المپیاد شیمی اینگونه انتخاب میشوند که در مرحله اول آزمونی در سطح کتابهای دبیرستانی برای علاقمندان در کل کشور برگزار میشود و از بین دانشآموزانی که حد نصاب لازم را بدست آوردهاند عدهای در حدود ۶۰۰ نفر انتخاب میشوند تا به آزمون مرحله دوم که سطح آن بالاترست راه یابند و در مرحلهی دوم حدود ۴۰ نفر از بین آنهایی که موفق به گذر از سد آزمون مرحله دوم شوند برای دورههای آمادگی انتخاب میشوند.
افراد قبول شده در یک دورهی تابستانه در باشگاه دانش پژوهان جوان شرکت میکنند و در پایان دوره موفق به دریافت مدالهای کشوری میشوند. مدالهای آنان بر اساس عملکردشان در طول دوره توزیع میشود و در نهایت ۶ نفر از شرکت کنندگان به مدال طلای کشوری دست یافتهاند به المپیاد بین المللی شیمی اعزام میشوند.
البته چگونگی انتخاب و آمادهسازی اعضای تیم و بطورکلی نگاه و برخورد مدیران آموزشی کشور به المپیاد منتقدان جدی و زیادی نیز دارد که میتوان از نظرات آنها در مطبوعات و فضای مجازی آگاه شد ولی به نظر میرسد شیوه اجرای المپیاد و انتخاب تیم ملی چندان متاثر از نظر آنها نیست.
المپیاد سیاسی
برگزارگنندگان المپیادها علاوه بر اهدافی که پیش از این آمد، آشنایی دانشآموزان کشورهای مختلف با هم و بوجود آوردن نوعی دوستی بین ملتها را از اهداف اصلی این رقابتها میدانند و به نظر میرسد که در این زمینه هم تا حدودی موفق بودهاند. برای مثال میتوان به رقابت دانشآموزان اسرائیلی و ایرانی با هم اشاره کرد؛ وضعیتی که حتی در مسابقات ورزشی هم شاهد آن نیستیم. البته همانند دیگر رقابتها، برخی از کشورهای شرکت کننده در المپیادها، موفقیت در این مسابقات را فرصتی برای خودنمایی و نشان دادن دستاوردهای ایدئولوژیک و برتری خود بر دیگر کشورها در زمینه مدیریت کشورشان میدانند. ایران را نیز میتوان در این گروه از کشورها جای داد.
ایران هم در این رقابتها بطور فعال شرکت میکند و هم برخی از این مسابقات را میزبانی میکند. اما علاوه بر این، مسایل دیگری نیز در زمینه المپیادها وجود دارد که ذهن سیاستمداران ایرانی را به خود مشغول کردهاست که شاید مهمترین آنها مهاجرت نخبگان المپیادی باشد.
اگرچه آمار به روز و دقیقی از مدالآوران ایرانی که از کشور مهاجرت کردهاند، به فرض وجود، منتشر نمیشود ولی با جستجویی ساده میتوان دید که به تقریب بیش از ۸۵ درصد صاحبان مدال طلای المپیادهای بین المللی هم اکنون در خارج از کشور به سر میبرند. برای مثال تیم شش نفره ایران در سال ۱۳۷۷ در المپیاد جهانی ریاضی توانست پنج مدال طلا و یک نقره را بدست آورد ولی سهم ایران از این مدال آوران فقط یک نفر بود و باقی امروز در کشورهای سوئیس، فرانسه، کانادا و آمریکا کار و زندگی میکنند.
یا میتوان به المپیاد فیزیک سال ۱۳۷۸ اشاره کرد که ایران در آن خوش درخشید و صاحب پنج مدال طلا شد و باز هم فقط یک نفر ایران را برای زندگی انتخاب کرد و باقی در آمریکا و کانادا ساکن شدند. متاسفانه این روندی است که با شروع المپیادها در ایران و اولین مدال آور ایران شروع شد و چندان امیدی به پایانش نیست. آنها بطور معمول پس از موفقیتشان در المپیاد دوره کارشناسی خود را در دانشگاه شریف یا تهران میگذرانند و برای ادامه تحصیل با بورسی در دست به دانشگاههای معتبر غربی میروند و پس از پایان تحصیلات در آنجا ماندگار میشوند.
دولتمردان و سیاست پیشگان ایرانی همدیگر را مقصر اصلی این وضعیت قلمداد میکنند و انگشت اتهام را بسوی همدیگر دراز میکنند. هر گروهی نیز به زعم خود برای حل این مشکل راه حلهایی ارائه کردهاست. از دادن وام ازدواج و اولویت در طرح مسکن مهر و وام برای تاسیس شرکتهای دانش بنیان گرفته تا بازبینی ضرورت شرکت یا عدم شرکت ایران در این رقابتها.
بجز مسئله فرار مغزها یا نخبگان مسایل دیگری نیز هست که هر از چند گاهی ذهن سیاسیون ایرانی را مخدوش میکند. از آنجمله میتوان به کشمکشهای سیاسی بین ایران و آمریکا اشاره کرد که در دو نوبت موجب شد تا دانشآموزان ایرانی امکان حضور در رقابتهای فیزیک و انفورماتیک را نیابند، یا به حاشیههای حضور تیم فیزیک آمریکا در سی و هشتمین المپیاد فیزیک که در سال ۱۳۸۶ در اصفهان برگزار شد، اشاره کرد.
ولی فارغ از بحثهای سیاسی و تلخی مهاجرت نخبگان کشور، یکی از چیزهایی که در این برهه ایرانیان را به آینده امیدوار میکند شنیدن خبر موفقیت فرزندانشان در زمینههای مختلف علمی است و از آن جمله کسب رتبههای بالا در المپیادهای علمی که تازهترین آنها موفقیت دانشآموزان ایرانی در المپیاد نجوم است.