بررسی روزنامههای صبح سهشنبه - هجده تیر
روزنامههای امروز صبح تهران در چندین مقاله به حوادث مصر پرداخته و به بررسی واکنشها نسبت به این حادثه پرداخته و از انفعال و بی تفاوتی دستگاه دیپلماسی ایران نسبت به حوادث مهم منظقه انتقاد کرده اند.
حمله اصلاح طلبان به اصولگرایانی که تا آخرین لحظه علیه انتخاب حسن روحانی بودند و حالا برای وی خط و نشان میکشند، ادامه هشدارهای ضمنی اصولگرایان به رییس جمهور منتخب برای نزدیک نشدن به اصلاح طلبان از جمله دیگر مطالب این روزنامههاست که در مطالب و مصاحبههای متعددی از وخامت وضعیت اقتصادی کشور نوشته اند.
تیتر و عکس صفحه اول ابتکار
عباس عبدی در مقاله ای در اعتماد نوشته اگر چه اکنون به نظر میرسد اشتباهات اخوان المسلمین و شخص محمد مرسی در یک سال گذشته بسیار زیاد بوده است ولی اگر مخالفان آنها قدری دندان بر جگر میگذاشتند و برای رسیدن به قدرت از وارد شدن به فرآیند کودتا اجتناب و کمی تحمل میکردند، شاید پرونده اخوان المسلمین و نیروهای سلفی به واسطه اشتباهات خودشان بسته میشد و در آینده مصر به نیرویی ضعیف تبدیل میشدند. ولی اقدام به کودتا از طریق ارتش، نه تنها از منظر قانونی هیچ مجوزی ندارد بلکه اوضاع را بدتر هم خواهد کرد و چه بسا به نفع اخوان المسلمین و سلفیها هم تمام شود.
به نظر نویسنده مقاله اعتماد شاید گفته شود که رفتار اخوان المسلمین به گونهیی بوده که دموکراسی نوپای مصر را با خطر مواجه کرده است. این استدلال قطعاً مردود است، زیرا تا وقتی که ارتش و نیروهای پلیس و حتی دستگاه قضایی مصر در اختیار محمد مرسی نبود، او چگونه میتوانست دموکراسی و انتخابات آزاد را در مصر از میان ببرد؟
علی محقق در سرمقاله ابتکار نوشته بیشتر واکنشهای جهانی به وقایع مصر پر از تعلیق و ابهام و سرشار از ارجاع به آینده و توصیه به برادری و تقبیح برادرکشی است. مصر چه در زمان مبارک و چه در دوره کوتاه محمد مرسی متحد خوب کاخ سفید بود. اما پس از اتفاقات هفته گذشته، اوباما این بار ترجیح داد جانب احتیاط را رعایت کند. او نه از هم صدایی با اراده ملتی که به خیابان آمده بودند حرف زد و نه اعلام کرد که دل در گروه حکومت اخوان -که برآمده از صندوقهای رای بود- دارد.
به نوشته این مقاله دستگاه دیپلماسی ایران در میانه تحویل و تحول در پاستور و انتقال قدرت، واکنشهایی مبهم و غیر قابل ارزیابی و تحلیل را در خصوص حوادث مصر مطرح کرده. وزیر خارجه که در همه یک سال گذشته در هر گفت و گوی مطبوعاتی گریزی هم به روابط تهران و قاهره و همسویی دو کشور درباره تحولات سوریه میزد، این روزها کمترین اظهار نظری در قبال وقایع قاهره نداشته است. در پایان عمر دولتی که هشت سال پیش با تندرویهای کم سابقه و حتی تنش زایانه در سیاست خارجی و دیپلماسی حمله کار خود را شروع کرد، اکنون و در پایان راه، چنین منفعل و بی انگیزه به جدی ترین و سرنوشت سازترین واقعه منطقه مینگرد.
گرفتن موضعی
مصر، گزارش اصلی صفحه اول کیهان
مسعود مرعشی- محمد حسن نجمی در یک طنزنوشته مشترک در قانون اشاره کرده اند جدیدا در مصر مد شده هر وقت از چیزی خوششان نمیآید، میروند کف خیابان و دورهمی یک انقلابی میکنند و میآیند. سختترین کارها اتخاذ موضع درقبال مصر از سوی شخصیتهای سیاسی است. میخواهیم به شخصیتهای سیاسی کشورمان کمک کنیم و ایده بدهیم تا مواضع بهتری را بتوانند نشان بدهند:
نویسندگان اول از قول محمود احمدینژاد نوشته اند: من از شما میپرسم، در مصر چه اتفاقی افتاده؟ مردم مصر دنبال چی بودند که انقلاب کردند؟ همین جوری قیام کردند؟ اینها سوالاتیه که باید جواب داده بشه. بعد از زبان دکتر روحانی: قفل مصر باید با کلید خود مردم مصر باز شود. نمیشود که ما بخواهیم قفل آنها را با کلید خودمان باز کنیم.
به نوشته طنزانه قانون اسفندیار رحیم مشایی خواهد گفت: فلسفه خلقت انسان چیست؟ حکمت متعالی که بشر برای آن در حال تکاپوست، از زمان کوروش کبیر تا دکتر احمدینژاد، دنبال چه چیزی بوده؟ دنبال این بوده که بهار بشریت فرا برسد و انسان کامل (حمل بر خودستایی نشود) بتواند زنده باد بهار بگوید.
و سرانجام دکترجلیلی: باید از ظرفیتهای ایجاد شده در مصر برای پیشبرد گفتمان استفاده کرد. ضمناً اطلاعات اشتباه به شما رسیده، اگر موثق بودن بقیه اطلاعاتتان هم مثل همین باشد که باید به ظرفیتهای شما شک کرد. مردم مصر فرصت دارند که غربیها را تهدید کنند و این جز با گفتمان پایداری محقق نمی شود.
بررسی آرای روحانی و خصلت ویژه برخی مخالفانش
امان الله قرایی مقدم در مقاله ای در آرمان به بررسی آرای حسن روحانی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری پرداخته و نوشته امسال برخلاف سالهای گذشته و دورههای گذشته که اصلاحطلبان و جناح معتدل بیشتر در بین طبقه متوسط شهری رای داشتند این جریان عوض شد و روحانی که نماینده جناح معتدل و اصلاحطلب سیاسی ایران بود حائز بیشترین رای در بین اقشار کم درآمد و فرودست جامعه شد. این نشان میدهد انتخابات ۹۲ یک انتخابات روبه جلو برای جامعه ایرانی بود و نشانه و نماد پویایی جامعه بود.
مقاله آرمان افزوده: بزرگترین تاثیر در رای دهندگان به نامزد اصلاح طلبان در اتفاقات رخ داده از سال ۸۴ تا کنون است، عمل نکردن دولت به برخی وعدههایش در شهرستانها بوده است، مردم در سال۸۴ فکر میکردند یک کاندیدایی میآید و پول نفت را سر سفره شان میآورند ولی بعد از هشت سال دیدند که سفره آنها کوچکتر شد، نشستند تحلیل کردند و به این نتیجه رسیدند که به کاندیدای رای دهند که گفتمانش با بقیه فرق میکند؛ میشود گفت رای جامعه روستایی و مردم شهرهای کوچک هوشمندانه و یک حرکت زیرکانه بود.
کسری نوری در مقاله ای در بهار از خصلت «انباشترو» در روابط انسانها با یکدیگر نوشته و این را مشخصه کسانی دانسته که این روزها سخت مشغول هنرنماییاند. بخشی از آنها که در ابتدا از اساس منکر شکست جریان فکری و گفتمان خود در انتخابات شدند در گام بعد عَلَم پیروزی هم برافراشته و اعلام کردند فرد پیروز انتخابات، نماینده آنها بوده است. آنها تا شب انتخابات به مواضع و دیدگاههای رییسجمهوری منتخب یورش میآوردند و در تقلا و التماس بودند که ائتلافی صورت گیرد، تا مبادا روحانی، پیروز انتخابات شود!
نویسنده با اشاره به هشت سال حمایت بی دریغ این عده از احمدی نژاد نوشته حالا همان آقایان، با نهایت «افراط در بهکارگیری رو»، یا به جمع منتقدان دولت پیوسته یا همچنان از موضع حق به جانب سخن میگویند و از عالم و آدم طلب ارث و میراث نداشتهشان را میکنند. چند روزی است همین جماعت، با زبان تهدید برای رییسجمهوری منتخب خط و نشان میکشند که چه کسانی در کابینه باشند و چه کسانی نباشند، یا چه باید انجام دهی و از چه بر حذر باشی!
مقاله بهار با اشاره به این که اصلاح طلبان و کسانی که در پیروزی آقای روحانی سهم داشتند هرگز با چنین زبانی با رییس جمهور منتخب سخن نمیگویند نوشته اما اما ظاهرا نجابت طرفهای پیروز در انتخابات آنها را دچار توهم کرده که این حق را دارند تا با رییسجمهوری منتخب ملت با زبان امر و نهی سخن بگویند و برایش تعیین تکلیف کنند. در حالی که اینها، همانهایی هستند که حاصل پیوندشان با دولت کنونی، مملکتی شده است با اقتصادی کلنگی، اخلاقی بر باد رفته و موقعیتی متزلزل!
گفتگوی متفاوت با غرضی
تیتر و عکس صفحه اول قانون
خبرنگار روزنامه قانون از محمد غرضی نامزد انتخابات ریاست جمهوری پرسیده: به نظر میرسد شما انتخابات را جدی نگرفتید. نه ستاد مشخصی داشتید و نه سفر به شهرهای دیگر و نه تبلیغات انتخاباتی جدی. دلیل این موضوع چه بود؟
جواب غرضی این است: من چند جمله در زمان تبلیغات انتخاباتی گفتم که برای مردم بسیار جالب بود. در فیلم دوم تبلیغاتی من هم فردی به من گفت ستاد دارید گفتم نه. بعد گفتم حالا من یک سوال از تو میپرسم. چه کسی سجاده را از زیر پای امام حسن(ع) کشید؟ گفت نمیدانم. گفتم من میدانم. ستادش. حالا اینها را نخواستم آنجا بگویم اما به شما میگویم. چه کسی شهید بهشتی را کشت؟ ستادش. خدا صدام را لعنت کند که فرار کرد و کشته شد اما قذافی ایستاد و کشته شد. خب قذافی به درد حکومت میخورد.
خبرنگار می پرسد: اصلا میخواستید رئیس جمهور شوید؟
پاسخ محمد غرضی: من میخواستم رئیس جمهور شوم تا حرفم جا بیفتد. اما قبل از رئیس جمهور شدن حرفم را جا انداختم. دو سه تا کلمه خیلی خوب من جا افتاد. یک روز یک نفر همین جایی که الان شما نشستید نشسته بود و میگفت اگر ۵۰۰ میلیارد هم هزینه میکردی نمیتوانستی این ۲ کلمه را مانند امروز جا بیندازی. خب این خیلی خوبه. ببینم شما الان میخواهی در تاریخ طولی حرکت کنی یا عرضی؟ یعنی مقطعی میخواهی بری یا رو به جلو حرکت کنی؟
- قطعا طولی.
آفرین. خب حالا من بردم یا نه؟
بیماریهای اقتصاد امروز
احمد میرمطهری در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته بیماری هلندی به عنوان یک عارضه جدی سالها است که در اقتصاد ایران مطرح بوده، ولی در این سالها مشکل اصلی از وقتی شروع شد که درآمدهای افزایش یافته، منجر به ازدیاد تقاضا شده و به علت کمبود تولید، قیمتها افزایش مییابد، و در این هنگام است که دولت با واردات ارزان سعی در پایین نگهداشتن قیمت کالاها میکند. در اقتصاد ایران از اینجا به بعد عارضه چینی هم وارد معرکه میشود، چون همه نیازها خواسته یا نا خواسته از چین تامین میشود.
نویسنده این مقاله تاکید دارد سیاستی که یک دولت در زمینه رهایی از بیماری هلندی و جلوگیری از تبدیل آن به عارضه چینی میتواند در پیش گیرد، غیر از سیاستهای بودجهای، پولی و مالی کارآمد در گرو تدوین درست و هدفمند سیاست تجارت خارجی کشور هم است، موضوعی که چندان به آن پرداخته نشده. رقابتپذیر کردن تولیدات ملی شرط لازم است، اما کافی نیست. در رقابتپذیری، بخش راحت قضیه یا به عبارتی «سرپایینی» موضوع تغییر نرخ ارز است.
سرمقاله دنیای اقتصاد تاکید دارد که هرچند شرایط امروز اقتصاد ملی، آرمانهای توسعه اقتصادی و اجتماعی را نزدیک به دسترسی ترسیم نمیکند، اما همین شرایط است که مدیران را در برابر تصمیماتی خطیر، اما حیاتی و سرنوشت ساز قرار میدهد. تصمیماتی که اگر خردمندانه بوده و مقتدرانه اجرا شود میتواند گامی در جهت تحقق اقتصادی توسعه یابنده باشد.
فضای باز
شهرام شهیدی در ستون طنز قانون جمله حجت الاسلام زم را نقل کرده که گفته: من مقصر را اهل فرهنگ و هنر میدانم. خیلی زود برای ورود به سیاست پا دادند. مثل ندید بدیدها تا فضا را باز دیدند همه به میدان سیاست هجوم آوردند.
طنزنویس بر همین اساس چند سئوال مطرح کرده. اول اینکه: دم برای ورود به سیاست اگر پا ندهد باید چه بدهد؟ گوش و حلق و بینی؟ کولی بدهد؟ سر و جان؟ دل بدهد؟ اگر دل بدهد قلوه میگیرد یا آن هم تحریم است؟
سئوالهای دیگر اینهاست: اگر هنرمندان نباید مثل ندید بدیدها به سمت میدان سیاست هجوم آورند یعنی کسانی که الان مشغول سیاستورزی هستند ندید بدید هستند؟ تا فضا را باز دیدند یعنی چه؟ با رسم شکل و ذکر مثال یک نفر به من بفهماند. اگر فضای باز باعث هجوم به میدان سیاست میشود فضای بسته چه میکند؟ حتما برعکس میشود؟ در فضای بسته لابد سیاست است که هجوم میآورد به مردم!
کارتون روز
طرح جدید نمایندگان مجلس از دید بزرگمهر حسین پور، قانون