بررسی روزنامههای صبح شنبه تهران -۲۵ شهریور
روزنامههای اول هفته تهران در صفحات اول خود با چاپ عکسهائی از اعتراض مسلمانان در نقاط مختلف جهان نسبت به تهیه فیلمی که به آن توهین به اسلام صفت داده شده، این گزارشها را مهم دیده اند. مقالات متعددی هم در این روزنامهها حکایت از اعتراض نویسندگانشان به توهین به دین رایج ایران دارد اما در عین حال هشدار داده شده که نباید در اعتراضها خشونت به کار گرفته شود تا موجب اسلام هراسی گردد.
پسلرزههای کاهش ارزش پول ملی و گرانی ارز در کشور و تاثیر مخرب آن در ضمن اعتراض به باخت تیم ملی فوتبال ایران به تیم لبنان و گزارشهائی درباره شلوغی جاده های شمالی کشور همزمان با تعطیلات آخرین هفته شهریور بخشهائی دیگر از مطالب این روزنامه هاست.
تیتر و عکس صفحه اول جهان صنعت
الزامات دفاع منطقی بی خشونت
رسول منتجبنیا در شرق پیرامون اعتراضها در سرزمینهای مسلمان نشین به انتشار یک فیلم موهن برای مسلمانان نوشته اگر عکسالعمل تند از سوی مسلمانان ارایه شود مانند تخریب و آدمکشی احساسی در نهایت به نفع دشمنان خواهد بود و برنامههای آنها را اجرا میکند. پس بدیهی است که برنامههای ما باید حساب شده، منطقی، عاقلانه و قابل قبول باشد یعنی در مقابله با اعمال شنیع آنها نباید متوسل به هر اقدام خشنی از جمله توهین به مقدسات شویم. عکسالعمل مسلمانان در چنین مواردی باید متناسب با فرهنگ فعال و مترقی اسلام باشد. همچنان که روح بلند و ملکوتی پیامبر اسلام (ص) چنین آموزهای به ارمغان آورد.
ما نیز باید با تاسی از چنین آموزههایی جاذبههای اسلام را با اعمالمان نشان دهیم و مانع رشد پروژه اسلامهراسی غرب شویم و به دنیا بفهمانیم که آموزههای اسلام در راه رشد و تکامل انسانی قدم بر میدارد. لازم است در چنین برهههای زمانی نخبگان دینی و اندیشمندان وارد صحنه شوند و جهت هدایت احساسات مردم بکوشند. دولتهای اسلامی نیز وظیفه دارند با برخوردی منطقی و قابل قبول با چنین رخدادهایی افراد خودسر را کنترل کنند تا مانع آن شوند که اقدامات آنها به منافع ملی و بینالمللی کشورهای اسلامی ضربه وارد کند.
دولتهای اسلامی همچنین میتوانند نسبت به وقوع اقدامات موهن هشدارهای لازم را به جامعه جهانی بدهند و این نکته در نظر گرفته شود که توهین به پیامبر بلندمرتبه اسلام در واقع توهین به تمام انبیا است. باید بستری ایجاد شود که مراکز مذهبی ادیان دیگر مانند واتیکان نیز نسبت به توهینهایی اینچنینی واکنش نشان دهند.
ادعاهای نادرست دولت
مردم سالاری به نقد ویژه نامه صد و سی صفحه ای روزنامه دولت تحت عنوان دولت معیار پرداخته و نوشته اگر این ویژهنامه به بررسی دست آوردهای دولتهای نهم و دهم میپرداخت و ادعایی به عنوان دولت معیار را مطرح نمیکرد، مشکلی نبود. اما ادعای دولت معیار آن هم با معیاری که خود ساخته و خود پرداخته و ترازو داری از خود چون روزنامه ایران، آن هم در ویژهنامه این روزنامه مطرح شده است، قابل تأمل و شایسته بررسی است.
به تاکید این نوشته در ویژهنامه تبلیغاتی روزنامه دولت جای جای عملکرد دولت فعلی را با گذشته مقایسه و درصد رشد کمی این عملکرد را برجسته کرده است، اما در هیچ جا به مقایسه درآمد نفت در دولتهای نهم و دهم با درآمد نفت در دولتهای قبلی اشاره نشده است. از جمله این که درآمد نفت در ۱۰۳ سال گذشته یعنی تمام عمر این صنعت در ایران: ۱۱۱۶ میلیارد دلار، درآمد نفت در ۸ سال دولت سازندگی: ۷/۱۴۱ میلیارد دلار و درآمد نفت در ۸ سال دولت اصلاحات: ۲/۱۵۷ میلیارد دلار.
سرمقاله مردم سالاری با اشاره به این که درآمد نفت در ۷ سال دولت نهم و دهم: ۵۳۱ میلیارد دلار یعنی ۷/۳ برابر دولت سازندگی و ۴/۳ برابر دولت اصلاحات بوده است نوشته با این شاخصها، دولتهای پیشین را با دولت فعلی مقایسه کنیم تا معلوم شود دولت معیار کدام است. این که خود معیار بسازیم و با آن معیار خود را شاگرد اول کنیم، پیام خوبی ندارد. متاسفانه این روش دولت نهم و دهم در ابعاد مختلف جامعه هم باب شده است. عده ای، کنفرانس و همایش و سمینار با نامهای پرطمطراق برگزار میکنند و در آن با شاخصهایی که خود میسازند به عده ای لوح و تندیس و جایزه میدهند که معیارهای آنها با شاخصهای حرفه ای هیچ نسبتی ندارد و دولت هم هیچ نظارتی بر آنها ندارد و هر روز اتفاق میافتد.
اختلال در نرخ ارز و شاهکار صدا و سیما
جعفر قادری نماینده مجلس در تهران امروز نوشته مشکلات و اختلالاتی که طی یکی دو هفته اخیر در بازار ارز به وجود آمد قیمت هر دلار آمریکا را تا سطح ۲۷۰۰ تومان بالا برد و همین موضوع نشان داد که در بازار ارز ما هنوز ثبات قطعی حاکم نشده است. برای این بیثباتی میتوان دلایل متفاوتی عنوان کرد اما آنطور که گزارشات و تحقیقات نشان میدهد اصلیترین مشکل در عرضه و تقاضای ارز ریشه دارد.
به نوشته این مقاله شرایط خاص اقتصادی کشور موجب شده است که عرضه ارز توسط بانک مرکزی به درستی صورت نگیرد. در کشور ما متصدی اصلی عرضه ارز بانک مرکزیاست و حدود ۸۰ درصد ارز توسط بانک مرکزی عرضه و در بازار چرخیده میشود. بنابراین عرضه ناقص ارز میتواند مشکلات بسیاری برای بازار ارز بهوجود آورد. از همینرو بانک مرکزی در ماههای اخیر به برخی دلایل نتوانسته به وظیفه عرضهای خود عمل کند. از سوی دیگر اکنون ما به خوبی نمیتوانیم به ارزهای حاصل از صادرات و همچنین ارزهای نفتی دسترسی داشته باشیم و همین موضوع مشکل عرضه دلار را با مشکل بیشتری روبهرو کرده است.
تیتر و عکس صفحه اول دنیای اقتصاد
مردم سالاری در مقاله ای نوشته هفته گذشته ناگهان اختلال در بازار ارز و دلار رخ داد و سر همه هموطنان سلامت؛ دلار ظرف دو سه روز بیش از ۲۰ درصد گران شد ولی تا سه چهار روز، خبرها هنوز به رسانه نسبتا ملی کشور نرسیده بود! اما داستان به این شکل باقی نماند و بالاخره صدا و سیما هم کمیتا قسمتی متوجه جریان شد، احتمالا بعد از چند روز اخبار ضد و نقیضی در این زمینه به گوش مدیران صدا و سیما هم خورد و به همین دلیل هم سهشنبه گذشته، این رسانه افتخار آفرین، گزارشی در این باره تهیه کرد تا به مردم اطلاع داده شود که گویا شیطنتهایی در بازار ارز و دلار اتفاق افتاده است تا خدای ناکرده مردم هم مثل بعضی رسانهها از اخبار عقب نمانند!
به نوشته این مقاله اما آنچه مهمتر از این گزارش بود، این بود که گزارشگر در پایان گزارشش ادعا کرد که یک نفر آمده و در گوش او گفته که تهیه همین گزارش او، ۱۰۰ تومان قیمت دلار را کاهش داده است!
مردم سالاری نوشته احتمالا کارکنان صدا و سیما تصور کردهاند که با این گونه حرفها، تاخیر سه چهار روزهشان در خبر رسانی جبران میشود و ضمنا مردم هم متوجه میشوند که با چه رسانه قدرتمند و تاثیرگذاری روبرو هستند.
مرگ تلخی که دیده نشد
محمدصادق جنانصفت در مقاله ای در اعتماد نوشته در هفته منتهی به ۲۳ شهریور ۱۳۹۱، رویدادهای قابل اعتنایی در کسبوکار و معیشت ایرانیان رخ داد که میتوان از میان آنها به پرش بلند نرخ ارزهای معتبر در بازار ارز اشاره کرد. اما در میان انبوه اخبار، گزارشها و تحلیلهایی که تحولات نرخ ارز پدیدار کرد، بیاعتنایی نسبی به مرگ دکتر «منوچهر آگاه»، اقتصاددان ایرانی، حتی در میان نخبگان را باید در کانون توجه قرار داد. دکتر منوچهر آگاه دکترای اقتصاد خود را در دهه ۱۳۳۰ از دانشگاه آکسفورد گرفت و در اواخر دهه ۱۳۳۰ به ایران برگشت. این اقتصاددان ایرانی ریاست اداره بررسیهای اقتصادی بانک ملی و سپس اداره بررسیهای بانک مرکزی را با دانش خود برعهده داشت و یکی از نهادهای درخشان تولید آمار کلان را پایهگذاری کرد.
به نوشته این روزنامه نگار اقتصادی دکتر منوچهر آگاه در منصب ریاست دانشکده اقتصاد، کاری کرد که «اقتصاد فرانسوی» جایش را به دانش اقتصاد مدرن دهد. این اقتصاددان پس از پیروزی انقلاب اسلامی هرگز در کانون توجه مسوولان حتی برای مشورت قرار نگرفت. مرگ او در روزهای گذشته این پرسش را پدیدار میکند که جامعه ایرانی به ویژه مسوولان سیاسی چه زمانی «درس میگیرند» و از زدن چوب حراج و بیاعتنایی به سرمایههای انسانی خود دست برمیدارند؟
به نوشته مقاله اعتماد اگر این درس ارزشمند دکتر منوچهر آگاه که «انصاف و ارفاق و عدمتبعیض» را باید در جامعه ایرانی ترویج کرد و «از قدرت دولت کاست» را شنیده و به آن عمل کرده بودیم، حتما روزگار کسبوکار و معیشت ایرانیان بهتر از وضع فعلی بود.
کارتون جواد تکجو، اعتماد
تعطیلی پنجشنبه مدارس، باعث کاهش جرم!
شیرزاد عبداللهی در مقاله ای در اعتماد نوشته قبل از تعطیلات مجلس در نیمه اول شهریورماه، رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از ارائه طرحی دوفوریتی برای لغو تعطیلی پنجشنبههای مدارس راهنمایی و متوسطه خبر داد و گفت این طرح در نیمه دوم شهریور در صحن علنی مجلس مطرح میشود. اما به جای وزیر آموزش و پرورش، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، نهاد موازی مجلس در امر قانونگذاری، از زاویه جدیدی به دفاع از تعطیلی مدارس در روزهای پنجشنبه پرداخت و گفت: «مراجع مهم انتظامی و امنیتی بر اساس گزارشی که از تعطیلی آزمایشی پنجشنبهها در سال گذشته صورت داده اند، با تاکید بر بیش از ۲۰ محور از آثار مثبت این طرح، اعلام کردند مخالفتی با تعطیلی پنجشنبهها ندارند و این طرح مثبت خواهد بود. در گزارش نیروی انتظامی آمده است معمولا تعطیلات باعث کاهش جرم میشود که تعطیلی پنجشنبهها برای مدارس نیز خارج از این موضوع نیست.»
کارشناس مسائل آموزش و پرورش نویسنده مقاله تاکید کرده نکته عجیب استناد دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به نظر مراجع امنیتی و انتظامی به جای استناد به نظر کارشناسان آموزشی است. اگر آقای مخبر دزفولی آن ۲۰ محور را که بر اساس آن مراجع امنیتی و انتظامی تعطیلی پنجشنبهها را مثبت ارزیابی کردهاند بیان میکرد، امکان بحث درباره آنها فراهم میشد. اما ایشان فقط به یک نکته اشاره کردهاند و آن این است که تعطیلی پنجشنبههای مدارس باعث کاهش جرم میشود.
مقاله اعتماد با این پایان مییابد که اگر واقعا چنین است آیا برای کاهش بیشتر جرائم بهتر نیست کار مدارس را به دو یا سه روز در هفته تقلیل دهیم؟ آنچه از قدیم گفتهاند و همه شنیدهاند، این است که با گشایش یک مدرسه در یک زندان بسته میشود. آدم هر چه فکر میکند نمیتواند به این سوال پاسخ دهد که در زمان باز بودن مدارس چه جرائمی اتفاق میافتد؟ شاید آنچه مورد نظر نیروی انتظامی بوده کاهش جرائم و تخلفات رانندگی در روزهای تعطیل مدارس است. به طور طبیعی در روزهای تعطیل مدارس حجم ترافیک کاهش مییابد و طبعا میزان تخلف رانندگان هم کمتر میشود.
روز ملی سینما در قطعه هنرمندان
پگاه آهنگرانی در صفحه آخر اعتماد از قول رییس هیات مدیریه خانه سینما در کنار مزار سیف الله داد و در بهشت زهرا نوشته "جشن سینمای ایران امسال برگزار نمیشود".
این نویسنده هنرمند اضافه کرده این را رییس هیات مدیره خانه سینما گفت. در کجا؟ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا، در کنار مزار سیف الله داد و هنرمندان دیگری که دستشان از این دنیا کوتاه است و نماندهاند که این روزگار را ببینند. سیف الله داد، بنیانگذار جشن سینمای ایران حالا دوستان سینماییاش را میبیند که آمدهاند تا جشنشان را نزدیک او برگزار کنند. ولی او میداند که این راه و رسم برگزاری جشنی نیست که او در نظر داشت، که قرار بود چیزی در حد آکادمی اسکار باشد، با داوران کارشناس از هر حرفه و با اجرایی باشکوه در روز آخر که قرار بود مقارن با روز ملی سینما باشد. ولی او باید حتما بداند که دیگر روز ملی سینما نداریم، یعنی تقویممان جا ندارد و پر است از روزهای ملی و غیرملی واجبتر.
در پایان مقاله اعتماد آمده: هر چند ما نفهمیدیم فلسفه این شش ماه چیست و اینکه ایشان با این بضاعت در این شش ماه چه میتوانند بکنند که در سه سال و اندی نتوانستهاند، عقلمان به جایی نرسید و این سوال هم باقی ماند که آیا بعد از شش ماه کسی میتواند حرف بزند و سکوتش را بشکند؟ یا برای حرف زدن باید از اداره نظارت و ارزشیابی درخواست مجوز کند؟ و کلا این شش ماه قابل تمدید است یا خیر؟ و بالاخره باید بفهمیم تا کی قرار است جشن سینما را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار کنیم؟
دولت تو دلی
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد از قول یکی از وزیران دولت نوشته ما در دولت به دنبال آب گرم و سونای اختصاصی نیستیم بلکه در دل مردم قرار داریم، و اضافه کرده به همین مناسبت مردم گفتند: ما فقط ماندیم شما را کجای دلمان بگذاریم، یک عده دیگر از مردم گفتند ما فکر میکردیم درد دل داریم. نگو دولت توی دل داریم. و عده ای دیگر اضافه کردند: بیا برو تو دلم بابا، مردم یادآور شدند: از وقتی دولت توی دلمان هست، دل تو دلمان نیست.در پایان مردم آه کشیدند: «دلمان گرفت.» و سریعا در بخش مراقبتهای ویژه یک بیمارستان غیردولتی بستری شدند.
در ادامه این طنز آمده یکی از پیشکسوتان کلهپزی نیز اظهار کرد: تا حالا بره تو دلی شنیده بودیم اما دولت تو دلی نشنیده بودیم. یک کارشناس با ابراز تعجب پرسید: اگه دولت دنبال آب گرم و سونای اختصاصی نیست و توی دل مردم جا داره، یعنی دل مردم سونای اختصاصی دولته؟، وی گفت: دولت باید به خاطر تغییر کاربری دل مردم پاسخگو باشد.
در پایان ستون کاناپه آمده: جراح متخصص قلب و دل و روده نیز نظر داد من میخواستم ضربان قلب مردم را گوش کنم. که دیدم صدای شلپ و شولوپ میآید. خیلی تعجب کردم. دوباره گوش کردم دیدم باز هم صدای شلپ و شولوپ میآید. تا جایی که من میدانستم، صدای قلب باید تالاپ و تولوپ باشد، نه شلپ و شولوپ. برای همین خیلی سریع بیمار را آنژیوگرافی کردم و دیدم توی دل مردم چندتا از دولتمردان دارند شنا میکنند. رحیممشایی هم که نشسته بود لب استخر و داشت پایش را شلپ و شولوپ میزد توی آب.
کارتون روز
کارتون احسان گنجی، شرق