بررسی روزنامه های صبح تهران؛ پنجشنبه ۱۶ شهریور
روزنامه های آخر هفته تهران در صفحات اول خود با چاپ عکس هایی از پارالمپیک لندن از پیروزی قهرمانان معلول ایرانیان ابراز شادمانی کرده اند. موضوع سیاسی مهم این روزنامه ها جنجالی است که بر سر سخنان چهارشنبه شب رییس جمهور در مصاحبه تلویزیونی خود ایجاد شده است. گفته هائی که برخی آن را نشانه علاقه مندی محمود احمدی نژاد برای ماندن بر سر قدرت تعبیر کرده اند و برخی با اشاره به علاقه مندی رحیم مشائی برای جانشنینی احمدی نژاد، دولت را علاقه مند برای اجرای پروژه پوتین – مدودف دیده اند که به معنای بازگشت یکی و جایگزین شدن دیگری است.
شادمانی از پیروزی قهرمانان پارالمپیکی، صفحه اول اعتماد
حمله به سیاست های اقتصادی دولت و گلایه از تورم و گرانی که به مناسبت اجلاس کشورهای غیرمتعهد به دستور دولت در روزنامه ها متوقف شده بود بار دیگر از سر گرفته شده است.
سخنان جنجالی یک رییس جمهور
روزنامه جمهوری اسلامی در تیتر اول خود خبر از جنجال بر سر سخنان تلویزیون احمدی نژاد و شرق نوشته سخنان «رییسجمهور» در صداوسیما یکبار دیگر برای او و دولت حاشیهساز شد. سهشنبهشب احمدینژاد طبق عرفی که در دولت خود پایهگذاری کرده به تلویزیون آمد تا با مردم سخن بگوید. گرچه تاکنون سخنان احمدینژاد همواره با بازتابها و واکنشهایی از سوی نمایندگان مجلس و منتقدان دولت مواجه بوده اما این بار جنس نگرانیها از سخنان احمدینژاد متفاوت بود.
ثمینا رستگاری در گزارشی در اعتماد نوشته احمدینژاد سهشنبهشب همان مرد همیشگی مناظرهها و مصاحبه ها بود اما این بار او نه قرار بود با زیر سوال بردن هاشمی رایآوری کند نه میخواست با استناد به مدارکی که موجود است و رو نمیشود کاندیدایی را رسوا کند. ۱۴ شهریور ۱۳۹۱ احمدینژاد باید به این سوال جواب میداد که دولتش با گذشت هفت سال با درآمد ۷۰۰ میلیارد دلاری فروش نفت که معادل فروش نفت در کل تاریخ ایران بوده است، چه کرده است؟
به نوشته این گزارشگر آن نفت که قرار بود سر سفره ها بیاید وعدهاش چگونه هر آنچه را که بر سفرهها بود، با خود برد؟ آن لیست دانهدرشتهای فساد مالی که هفت سال است در جیبش مانده کی بیرون میآید؟ احمدینژاد آن شب برای حفظ قدرت یا وداع همیشگی با آن فقط ۹ ماه فاصله داشت. همانطور که از مجری صدا و سیما انتظار میرفت سوال مهمی پرسیده نشد، در عوض لبخندها و تکانهای سر او برای تایید حرفهای احمدینژاد در صفحه تلویزیون دیده شد.
اجرای مدل پوتین- مدودف برای ایران
الهه کولایی در مقاله ای در آرمان این سئوال را جواب داده که آیا طرح پوتین مددف در ایران می تواند روزی اجرا شود.
به نوشته این استاد دانشگاه موضوع انتقال قدرت در کشورهایی که نظامهای سیاسی آنها در طول قرون متمادی با سازوکارهای مختلفی سروکار داشته همواره محل بحث بوده است. در واقع وجه تمایز اصلی نظامهای توسعه یافته سیاسی بر پایه پذیرش آرای مردم و ضرورت جایگزینی قدرت به شکل متناوب و گردش مستمر نخبگان استوار شده است. اما در سیستمهای سیاسی که احزاب قوی شناسنامهدار وجود ندارند، به گونههای مختلف شاهد تلاش برای حفظ جایگاهها هستیم. در این چارچوب به دلیل برخی ضعفهای ساختاری و رفتاری احزاب، این امکان بالقوه وجود دارد که گردش نخبگان به کندی صورت گیرد. بهترین نمونهای که میتوان به آن اشاره کرد روسیه یک دهه اخیر است.
سخنگوی کمیسیون سیاست خارجی مجلس ششم اضافه کرده به نظر میرسد از یک سو محتملترین سناریو برای تحولات در جوامعی چون ایران با ساختارهای سیاسی موجود، روی آوردن برخی گروههای سیاسی به تلاش برای حفظ قدرت است که برای هر نوع تناوب و جایگزین شدن آن میکوشند از نزدیکترین نیروها به خود استفاده کنند. از سوی دیگر شکاف موجود در میان اصولگرایان میتواند یکپارچگی آنها را به هم ریخته و این تداوم، بر خلاف کشورهایی چون روسیه حذفشدگانی قابل توجه از گروهها و چهرههای آنها را بر جای بگذارد. در واقع در تحولات اخیر خاورمیانه و افغانستان نیز شاهد تکرار همین روندها هستیم.
مغرب در تیتر یک خود با چاپ عکسی از رحیم مشائی از قول دفتر رییس جمهور نوشته که از مغرب شکایت می کنیم . موسی کاظمی سردبیر روزنامه در سرمقاله نوشته انحراف از خبر که در اعلامیه دفتر رییس جمهور آمده برای چیست، خبر مغرب در مورد سخنان رحیم مشائی و آمادگی وی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری امری است که از اول دولت احمدی نژاد بر سر زبان ها بود منتها در اول کار گمان ها بر این بود که شورای نگبهان او را تائید صلاحیت نخواهد کرد و بعد این نظر برگشت.
تیتر و عکس صفحه اول مغرب
سردبیر مغرب در مقاله خود در عین حال یادآور شده که این گزارش از روی نوشته سایت بازتاب برداشته شده که به بولتن های محرمانه دست دارد
یادداشت شماره آخر هفته مغرب هم به نوشته ای از نورالله حیدری دستتابی اختصاص دارد که از دولت کم تحمل نوشته احمدی نژاد با شعارهای پر صدا و پرطمطراقی بر سر کار آمد که یکی هم این بود که ما همواره گوش مان برای شنیدن نقد باز است و پذیرای نقد هستیم . دولتی که خود را دولت مهرورزی می خواند و نقد پذیر می دانست گمان نمی رفت تا این اندازه نسبت به نقد کم تحمل باشد .
جواد دلیری با نقل چند جمله از محمود احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیون چهارشنبه شب خود در اعتماد نوشته حتما متوجه شدهاید یا شنیدهاید که گوینده این جملات کیست؟ این سخنان محمود احمدینژاد رییسجمهور در گفتوگوی تلویزیونی سهشنبه شب است.اما آیا سخنان محمود احمدینژاد باز هم مثل همیشه بود؟ آیا سخنان او مهم بود و آیا این حرفها درست است؟
اول اینکه، سخنان «احمدینژاد» مثل همیشه بود، اما تفاوتهایی هم داشت؛ کنایهآمیز، گلایهمند، مردمپسند و ابهامآمیز بود اما باز هم مثل همیشه صریح و شاید البته صریحتر از قبل. مثل همیشه بود چون شوخیهایش باز هم تکرار شد، اما حرفهای جدیاش بیشتر بود. مثل همیشه بود، چون باز شفاف سخن نگفت، اشارهاش به «بعضیها» را همچنان پررمز و راز گذاشت و رفت. مثل همیشه بود، چون نگفت کجای مشکلات مقصرش دولت است و کجایش دیگران. مثل همیشه بود چون بسیاری از اهل سیاست را آزرد و مردم و طرفدارانش را راضی روانه دیدن «سریالهای تلویزیونی» کرد.
به نوشته این مقاله اما خیلی جاها هم مثل همیشه نبود، اینکه احمدینژاد این بار به جای انتقاد از دولتهای گذشته، از آنها تعریف هم کرد، دیگر به گذشتگان کاری نداشت ،رقیبان آتی را نوازش کرد، دیگر نگفت کار خراب بود، خراب تحویل گرفتیم، گفت کار را خراب کردند و میکنند. دیگر کسی را «مخالف» نخواند همه را «دشمن» خواند، مثل همیشه نبود، چون در این سه سال کمتر مصاحبه کرده، سفرهایش کاهش یافته و به قول خودش در دوران سکوت قرار دارد و این بار سخن زیاد گفت.
چطور وداع میکنند ؟
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته : صاحبان گفتار و ناقلان آثار و طوطیان شکر شکن شیرین گفتار، چنین نظر میدهند که اشخاص وقتی به وداع و پایان کار نزدیک میشوند، معمولا از ۵ مرحله عبور میکنند: مرحله اول، مرحله انکار است . مرحله دوم، مرحله خشم است . مرحله سوم مرحله چانه زنی است . در این مرحله فرد بر سر رفتن یا نرفتنش چانه میزند تا زمان وداعش عقب بیفتد و در مقابل قول میدهد یک تجدید نظر کلی در کارش انجام دهد!ای دریغ که چانه زنی از هیچ کجا فایده ای ندارد!
به نوشته این مقاله مرحله چهارم، مرحله پر اشک و آه افسردگی است. مرحله آخر مرحله تسلیم و رضا است. در این مرحله فرد پایان داستان خود و رفتن از جایگاه و ترک میز و صندلی را بالاجبار میپذیرد و با نوعی آرامش نزدیک شدن وداع آخرین را مشاهده میکند . در این مرحله دیگر مبارزه ای نمیکند بلکه با آن به تفاهم میرسد .یعنی «چاره تسلیم و ادب تمکین است !»
طنزنویس مردم سالاری تاکید کرده با این وصف از عموم افرادی که متاسفانه و با کمال تاسف و تاثر،دوستانی را مشاهده میکنند که در مرحله اول ( مرحله انکار) قرار دارند، میرساند که لطفا از الان انرژی خود را بی جهت صرف تعجب یا خدای ناکرده، زبانم لال اعتراض نکنید؛ هنوز چهار مرحله دیگر باقی است !
کدام رشد، کدام موفقیت دولت؟
محمدباقر نوبخت سخنگوی سابق کمیسیون بودجه مجلس با اشاره به گفته های محمود احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیونی خود در مقاله ای در شرق نوشته مستند به گزارشهای رسمی در طول برنامه چهارم توسعه، هیچیک از اهداف کمی تعیین شده مذکور تحقق نیافته است. به طوری که در طول سالهای برنامه چهارم، رشد اقتصادی از ۹/۶درصد در سال ۱۳۸۴ مرتبا کاهش یافته و در نیمه اول سال ۱۳۸۷ به ۷/۲درصد تنزل یافته است. هرچند آمار رسمی رشد اقتصادی برای سال ۱۳۸۸ از سوی بانک مرکزی هنوز رسما اعلام نشده است، اما کارشناسان داخلی و مراجع بینالمللی، ادامه افت رشد اقتصادی و گسترش رکود را تحلیل میکنند.
رشد اقتصادی معکوس، علی درخشی، شرق
نویسنده اقتصاددان اضافه کرده براساس آمارهای رسمی بانک مرکزی، تقلیل رشد اقتصادی کشور، ناشی از عدم تحقق رشدهای پیشبینی شده در بخشهای مختلف اقتصادی است.
مقاله شرق به این جا می رسد که عملکرد نامناسب هر یک از مولفههای رشد سرمایهگذاری و رشد بهرهوری حاکی از عدم اجرای سیاستهای ابلاغی از سوی دولت دانست. با این اوصاف جای این پرسش باقی است که محک مدیران اقتصادی دولت چیست که با این همه گره که در رشد اقتصادی است باز هم مدعی شتاب شاخصهای اقتصادی و کوچکی سهم دولت در گرههای موجود در اقتصاد هستند؟
تیغ دو دم سود بانکی، و رویای تورم یک رقمی
علی دینیترکمانی در سرمقاله جهان صنعت نوشته سود بانکی یکی از ابزارهای تنظیمی سیاست پولی در اقتصاد است، در عین حال یکی از اجزای هزینههای تولید بنگاهها هم هست. افزایش آن از سویی به معنای منقبض شدن جریان اعتبارات، کنترل حجم پول در اقتصاد و در تحلیل نهایی کنترل تورم است و از سوی دیگر به معنای افزایش هزینههای تولید بنگاههاست بنابراین تیغی دو دم است که استفاده از آن بدون هزینه نیست.
این استاد اقتصاد نوشته زمانی که بازار داراییهای نقدپذیر ارز و طلا در زمستان سال گذشته دچار التهاب بیش از اندازهای شد، بانک مرکزی ناچار از افزایش میزان سود بانکی شد. این سیاست در آن مقطع و در این مقطع که ارز و طلا همچنان جاذبه بالایی برای سرمایهگذاری دارد، منطقی بود و هست اما همچنانکه قابل پیشبینی بود رویهای دیگر نیز داشته است که همانا افزایش هزینههای تولید بنگاههاست. البته به نظر میرسد که در کنار تاثیر این سیاست بر هزینههای سرمایهگذاری و عملیاتی بنگاهها، علت مهمتری برای گرفتار شدن بنگاهها در دام کمبود نقدینگی وجود دارد که عبارت است از منقبض شدن سیاست اعتباری به دست شبکه بانکی یا سهقفله شدن اعتبارات. شبکه بانکی برای چنین اقدامی این توجیه را دارد.
این استاد دانشگاه در سرمقاله جهان صنعت تاکید کرده در این شرایط که بر اثر تحریمها، بازار ارز و طلا همچنان ملتهب است و آماده خیزهای جدید، نمیتوان میزان سود بانکی را کاهش داد.
تفاخر دروغین چرا
مازیار آقازاده در سرمقاله ابتکار با اشاره به سابقه فرهنگی ایرانیان نوشته ما ایرانیها آدمهای ساده و زودباور نیستیم و در تعاملات اجتماعی مان به راحتی فریب نمیخوریم وعلی رغم اینکه خیلی از کشورهای پیشرفته امروز دنیا دارای مردمانی به غایت ساده هستند اما ما مردم ایران که جزء کشورهای رده متوسط دنیا هستیم زرنگیهای خاص خودمان را داریم که به قول معروف به همین راحتی” رنگ نمیشویم و حتی اگر لازم باشد دیگران را رنگ میکنیم”.اما همین مردم زرنگ ایران دهه هاست که بر این گمان باطل است که شعر سعدی” بنی آدم اعضای یکدیگرند – که در آفرینش ز یک گوهرند” بر سردر سازمان ملل نصب شده است!
نویسنده این مقاله معتقد است بسیاری از اقوال و شایعات نادرست که دهان به دهان چرخیده و کمتر کسی به خود زحمت داده تا ماجرا را به طور دقیق و علمی بررسی کند و کشف حقیقت کند و چون این اتفاق نیفتاده یک عقیده یا گمان باطل دههها و گاه قرنها سینه به سینه چرخیده و از نسلهای قبلی به نسلهای بعدی منتقل شده بدون اینکه اصلاح شود و سهل است که با توجه به خاصیت” یک کلاغ چهل کلاغ” در هر روایتی اندکی نیز بر بار آن افزوده شده تا یک گلوله برف در نهایت تبدیل به بهمن شده است و همه ما زیر آوار دروغ، روایتهای نادرست تاریخی و خرافات و جعلیات مانده ایم.
کارتون روز؛ پیام برومند، اعتماد
در بازگشت به موضوع شعر سعدی سرمقاله ابتکار نوشته در طی این همه سال کمتر کسی به خود زحمت داد تا برود و تحقیق کند و ببیند شعر سعدی در کجای ساختمان سازمان ملل در نیویورک نصب شده است و یا اخیرا یک روایت مجعول و نادرست تاریخی درباره سفررضا شاه به ترکیه دست به دست در فضای مجازی میچرخد و همه بدون اینکه اطلاعی از صحت و سقم این روایت نادرست و مجعول تاریخی کسب کنند این مطلب را در صفحه هایشان با دیگر دوستان به اشتراک میگذارند .یا سالها و دههها این ادعای ناموثق در میان ایرانیها رواج داشته و دارد که:” ایرانیها باهوش ترین مردم جهان هستند و ضریب هوشی ایرانیها بالاتر از دیگر مردم جهان است و...» در حالی که تحقیقات علمی موسسات و دانشگاههای معتبری که روی این موضوع کار کرده اند چنین ادعایی را تایید نمی کند.
عمر دولت دست خداست
ابتکار در ستون تیترهای پنهان خود نوشته:
- احمدینژاد : شما از کجا میدانید که از عمر دولت یکسال باقی مانده است [مگه عمر دست خدا نیست؟]
- محسن رضایی: اقتصاد پیچیدهتر از جنگ نیست [ اداره هر دوتاش برای من مثل آب خوردنه]
- نماینده مجلس: کاندیداتوری حدادعادل ساخته و پرداخته رسانه هاست [ آخه همین ها هستن که حرفاشو منتشر می کنن]
- موتلفه: جوانگرایی می کنیم [ سعی می کنیم میانگین سنی اعضا را از هفتاد و هشتاد به پنجاه و شصت سال برسونیم]
- رئیس مجلس :مسائل سیاسی نباید باعث فشار اقتصادی برمردم شود [همون اقتصاد خودش کافیه]