بررسی روزنامه های صبح شنبه تهران - سیزده خرداد
صفحه اول روزنامه آرمان صبح شنبه سیزدهم خرداد
اکثر روزنامه های امروز صبح تهران، به جهت قرار گرفتن بین تعطیلات و پیش از دو روز تعطیل رسمی کشور منتشر نشده اند. چند نشریه منتشر شده با چاپ عکس های بزرگ بنیان گذار جمهوری اسلامی سالمرگ وی را بزرگ داشته، مصاحبه رییس دولت با یک رسانه خارجی را منعکس کرده و در عین حال از شکست طرح کاستن از جمعیت تهران نوشته اند.
اصلاح طلبان در انتخابات شرکت می کنندثمینا رستگاری در گزارش اصلی اعتماد نوشته تا انتخابات ریاستجمهوری دوره یازدهم یک سال باقی مانده است اما از همین الان بیشترین اخبار سایتهای اصولگرا مربوط به این اتفاق یک سال دیگر است، البته افرادی مثل رضایی و قالیباف هم که پشتکار برای شرکت در انتخابات دارند از همین الان خود را برای سخنرانیهای تبلیغاتیشان آماده میکنند. اما از روز گذشته خط دیگری هم در خبرگزاری فارس در پی گرفته شد با لحنی آرام و با به رسمیت شناختن اصلاحطلبان در عرصه؛ دو نکتهیی که در قیاس با عملکرد این خبرگزاری در بدو امر موجب حیرت خواننده میشود.
به نوشته این گزارش اخبار مربوط به حضور اصلاحطلبان در این انتخابات بازتاب بیشتری از اعلام برنامههای قالیباف و رضایی داشت، چرا که بخشی از جامعه اصلاحطلبی معتقد است هنوز بستر برای فعالیت این قشر مهیا نیست و بخشی دیگر هم به جبر روزگار سکوت اختیار کرده است. تاکنون هر خبری درباره مانیفست اصلاحطلبی و رایزنی برای معرفی کاندیدای اصلاحطلب در ریاستجمهوری دور یازدهم تکذیب شده است.
به نوشته این گزارش اما مراسم ختم برادر موسویخویینیها نقطه شروع ماجرایی دیگر بود؛ خبرنگاری به سراغ صاحب عزا رفت. موسویخویینیها، به او گفت ما حتما برای انتخابات ریاستجمهوری برنامه داریم و نمیشود که بیبرنامه باشیم. هر چند اظهارنظر در این باره زود است اما ما قطعا تصمیم داریم در انتخابات شرکت کنیم، البته این حرف نظر شخصی بنده است، هنوز درباره نحوه حضور اصلاحطلبان جلسهیی نداشتهایم. ما رییس داریم؛ این سوالات را باید از آقای خاتمی بپرسید.
عقبنشینی بیسر و صدای دولت از طرحی عجولانه
اعتماد نوشته در شرایطی که طرح انتقال کارمندان دولت از تهران با هدف تمرکززدایی از سال گذشته و به ناگاه به اجرا گذاشته شده بود و مسوولان مربوطه در کابینه آن را موفق میخواندند، این روزها خبرهای ضد و نقیضی مخابره میشود که نشان از شکست این طرح دارد.
گزارشگر این روزنامه سپس اشاره کرده که شنیده است که دولت قطع حقوق کارمندان منتقل شده به کلانشهرها را در نامهیی که به یکی از رسانهها داده، پذیرفته است. باز شنیده شده که کارمندان میراث فرهنگی که به شیراز منتقل شده بودند هم به تدریج به تهران بازگشتهاند . از سایر شهرها که کارمندان تهرانی را پذیرفتهاند هم خبرهای مشابهی شنیده میشود .
گزارش اعتماد نشان می دهد طبق اعلام دیوان محاسبات از ۶ ماه پیش، حقوق افراد منتقل شده به کلانشهرهایی مانند شیراز، تبریز و حتی قم به دلیل مشکلات قانونی قطع شده و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییسجمهور به مهر اعلام کرده است که درآینده نزدیک مشکل قطع حقوق برخی کارمندان انتقالی از پایتخت از جمله استان فارس حل خواهد شد. این وعده معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییسجمهور در شرایطی است که اگر رسانهها نسبت به این موضوع واکنش نشان نمیدادند مسوولان دولتی هنوز از توفیقهای این طرح یاد میکردند و خبری در خصوص مشکلاتش نمیدادند.
شرق همین گزارش را باعنوان انتقال کارمندان میراث فرهنگی به تهران منتشر کرده و نوشته خروج سازمانها و نهادهای دولتی از تهران به استانهای دیگر از جمله برنامههای دولت نهم و دهم اعلام شده بود که در این راستا معاونت میراث فرهنگی و پژوهشکده میراث در سال ۸۹ به فارس منتقل شد. این کار با تبلیغات فراوان دولت همراه بود و کارمندانی که برای این انتقال خود را نامزد میکردند تسهیلات مختلفی از جمله استفاده از تسهیلات مسکن، مدارس و دانشگاه برای فرزندان آنان و اضافه حقوق در نظر گرفته شد.
کاش رییس جمهور قبل از انتصاب ...
مذاکرات هسته ای و اقتصاد، صفحه اول دنیای اقتصاد
مهدی رجبی در تحلیلی در سیاست روز نوشته کاش رئیس جمهور پیش از جابهجاییهای صورت گرفته، عملکرد این معاونان را مورد بررسی قرار میداد تا ببیند این عزیزان تا چه حد توانسته اند خواستههای جناب احمدی نژاد را برآورده کنند.
نویسنده پیشنهاد کرده رییس دولت این زحمت را بکشند و از معاون سابق توسعه مدیریت و سرمایه انسانی خود سوال کنند، بحث تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی دستگاههای دولتی که چند سالی میشود از سوی ریاست جمهوری بر آن تاکید و اصرار شده است تا کجا پیشرفته است؟ اینکه آقای فروزنده مدام در صحبت های خود وعده و وعیدهای کوچک و بزرگی میداد چقدرش عملیاتی شد؟ اینکه ایشان در برنامه گفت و گوی ویژه خبری از اجرای تقریبا کامل این دستور و باقی ماندن میزان کمی خبر دادند، چقدر واقعیت داشت؟
سیاست روز نوشته کاش ایشان قبل از اینکه از این معاونت خداحافظی کنند، به صورت سرزده، سری به دانشگاههای مختلف (از جمله علم و صنعت ایران که محل تحصیل و تدریس رئیس جمهور بوده و هست) ادارات، وزارتخانه ها، بیمارستانها، کارخانههای دولتی و... میزدند تا با چشمانشان ملاحظه کنند که چقدر از این قانون اجرا شده است و نیروهای شرکتی چند سال است که در حسرت تبدیل وضعیتشان به سر میبرند و دیگر این داستان را یک شوخی می دانند.
و سرانجام کاش رئیس جمهور از معاونشان درخصوص نیروهایی که با هزاران وعده سر خرمن از پایتخت خارج شدند تا ادامه خدمتشان را در شهرهای دیگر تجربه کنند هم سوال میکرد. اینکه چند درصد آنها وعده های ریز و درشت را به چشم دیدند و دوست دارند همچنان از پایتخت دور بمانند. کاش قبل از اینکه معاونینتان را برای ادامه فعالیت به سازمان ها و ارگان های دیگر بفرستید، کارنامه شان را هم بررسی میکردید تا ببینید نمره قبولی گرفتهاند یا نه.
شرق از آزادراه تهران- شمال خبر داده که بعد از سال ها و وعده های درشت و تبلیغاتی وزیران پیشین هنوز متوقف است و به نوشته این روزنامه این روزها محل اختلاف وزارت راه و شهرسازی و بنیاد مستضعفان شده است. شرکای چند سال اخیر این روزها دست به دامن رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری شدهاند تا عمق اختلاف شرکا بر همگان آشکار شود. وزارت راه و شهرسازی معتقد است زمانبر بودن این پروژه به زیان طرفین بوده و بنیاد مستضعفان نباید حاضر به ادامه این رویه باشد چراکه شرایط کنونی به صلاح طرفین نخواهد بود. اما بنیاد مستضعفان معتقد است کمکاری وزارت راه و شهرسازی یکی از بزرگترین موانع اجرایی این پروژه است و تا زمانی که این وزارتخانه به وظایف خود عمل نکرده و مشکلات پیشرو را مرتفع نکند، نباید انتظار معجزه داشت.
این روزنامه گزارش داده به هر حال پروژه آزادراه تهران- شمال نماد تاخیر در پروژههای ایران بوده و بوروکراسیهای زاید در ایران طولانیتر شدن آن را موجب شده است. این پروژه دیگر آن تب و تاب اجرایی سالهای گذشته را ندارد و دولتیها باردیگر بازپسگیری قطعات دو و سه از بنیاد و واگذاری آن به کنسرسیومی دیگر را در سر میپرورانند. شرکت آزادراه تهران- شمال به عنوان نماینده بنیاد در این پروژه این درخواست وزارت راه و شهرسازی را خلاف قانون دانسته و بر این باور است که نمیتوان بخشی از پروژه را منفک کرده و به نهاد دیگری واگذار کرد.
چک و قانون جدید
پویا جبل عاملی در سرمقاله دنیای اقتصاد با اشاره به تصمیم های تازه درباره چک نوشته طبق قانون، فردی که چکی را امضا میکند باید به میزان مبلغ آن پول در حساب جاری خود داشته باشد. به عبارت دیگر طبق قانون، چک تاریخ بردار نیست. اما به دلایلی هنجار در اقتصاد ایران آن شده که با درج تاریخ موخر برای چک، عملا این سند تجاری کاری را که قرار است سفته به عهده بگیرد، انجام میدهد. در واقع سفته سندی تجاری است که طی آن صادرکننده سفته تعهد میکند مبلغ معینی را در زمان معین به گیرنده سفته بپردازد که این دقیقا همان کاری است که چک در اقتصاد امروز ایران انجام میدهد.
نویسنده یاد آور شده که در دنیای امروز هر دوی این اسناد آرام آرام منسوخ شدهاند. دیگر امروز بانکداری الکترونیک از دو کارت بدهی (Debit) و اعتباری (Credit) برای رفع نیاز افراد استفاده میکند. کارت بدهی در حقیقت همان کار چک (به معنای قانونی آن) را انجام میدهد و خرید خود را با پول نقد انجام میدهد؛ یعنی اگر چک به عنوان ابزاری برای حملونقل پولهای کلان مورد استفاده قرار میگرفت، حال این کارتهای بدهی هستند که این وظیفه را به عهده دارند.
نویسنده کارشناس معتقد است دستورالعمل جدید حساب جاری نیز همسو با این جهتگیری در اقتصاد دنیا، قصد دارد که سیستم بانکی را از زیر فشار چکهای برگشتی و بدهیهای افراد به بانکها، رهایی دهد. توجه کنید که بر مبنای قانون، چک نباید برگشت بخورد زیرا این نشان دهنده آن است که صادرکننده چک در زمان نوشتن آن پول در حساب خود نداشته است و همین نوشتن چک غیر قانونی بوده است.
سایت جنجالی صیغه
کارتون هادی رحمتی، اعتماد
سیاست روز در گزارشی نوشته یک میلیون و دویست هزار دختر در سن ازدواج هستند و همچنان مجرد باقی ماندهاند؛ در سال ۹۰ تنها ۸۷۵ هزار نفر ازدواج کردهاند؛ زنان ۲۵ تا ۲۹ ساله بیشترین متقاضی طلاق هستند؛ رشد ازدواج در سال گذشته کمتر از ۲ درصد بوده است... در میان این اخبار که خبرهای چندان خوشی برای ازدواج رسمی به حساب نمیآیند، خبری در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که یک بحث قدیمی را دوباره زنده کرد: ازدواج موقت! در واقع معرفی یک سایت توسط کاربران این شبکهها که خود را «مرکز رسمی ازدواج موقت» معرفی کرده بود حسابی خبرساز شد. موضوعی که اگرچه برای عدهای دستمایه طنز و شوخی شد، اما هم روی دیگری از معضل ازدواج ایرانیها را نشان داد و هم نگاهها را سمت زنانی برد که نیاز مالی باعث میشود تا از طریق اینترنت برای صیغه شدن داوطلب شوند
این روزنامه نوشته وقتی در شبکه اجتماعی فیسبوک و توییتر وبلاگی معرفی شد با عنوان «مرکز رسمی ازدواج موقت تهران» و سریع در صفحات تعداد زیادی از کاربران این شبکهها به اشتراک گذاشته شد و نظرهای مختلفی در رابطه با آن مطرح شد. برخی آن را فروش زنان یائسه و مطلقه خواندند و دیگران از عبارتهایی همچون کلاه شرعی یا خودفروشی استفاده کردند. عدهای به تمسخر پای دکتر شریعتی را با جملات قصار به این ماجرا کشیده و برخی نیز نوشتهاند به جای ژاپن اسلامی به سمت تایلند اسلامی در حرکت هستیم.
برویم سید مهدی آش بخوریم
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد این بار بخشی از یک قصه را گذاشته که "برویم سید مهدی آش بخوریم" نام دارد که با اشاره به آش های نیمه شبی تهران شروع می شود و چنار های هر روز کمتر شونده خیابان ولیعهد تهران و می رسد به این جا:
"فکر میکنم الان در گوشه و کنار خاورمیانه مثل همیشه جنگ است. شاید عدل همین لحظه جایی در خاورمیانه بمبی منفجر شود. شاید یک نفر را دارند ترور میکنند. شاید پدری در همین لحظه با کمربند افتاده به جان بچهاش. شاید عروسی است. شاید ختنهسوران است. شاید حکومت نظامی است. شاید کسی خودش را از درختی میآویزد. شاید پلی را افتتاح میکنند که قرار است منفجر شود. شاید سدی را آبگیری میکنند که روستایی را سیل ببرد. شاید کسی کتابهایش را دارد جایی چال میکند. کسی جفت بچهاش را چال میکند تا آل نبرد".
نویسنده طنز اعتماد در آخر اضافه می کند "چشمهام را میبندم. به هیچ چیز فکر نمیکنم. میروم بالا، آن بالا بالاها، در آسمان هفتم، پایم را میاندازم روی پام، و به این نمایش چشم میدوزم. خودم را میبینم در بلندترین خیابان خاورمیانه، روی نیمکتی نشستهام، خودم را میبینم که آش رشته میخورم و به انسانی نگاه میکنم که وقتی حرف میزند صورتش به خنده باز میشود".
کارتون روز
کار مجید ادیبی، جام جم