بررسی روزنامه های تهران - چهارشنبه ۵ بهمن
روزنامه های امروز صبح، بعد از سه روز تعطیل پاسخ ایران به تحریم نفتی کشور توسط اتحادیه اروپا را در تیترهای اصلی خود منعکس کرده، در مقالاتی درباره بی اثر بودن این تحریم ها به مردم اطمینان داده اند. انفجار قیمت سکه و ارز و کاهش ارزش پول ملی موضوع انتقادآمیز مقالاتی در روزنامه های مختلف است که پرسیده اند چرا دولت سکوت کرده و هیچ توضیحی به مردم نمی دهد.
تحریم ها و هشدارها، موثر یا بی اثر؟
"واکنش وزارت خارجه و نفت به تحریم های اروپا علیه ایران" تیتر اول خراسان است، شرق نوشته "پاسخ ایران به تحریم نفتی اروپا"، "تحریم های اروپا و اخطار ایران" عنوان اصلی روزگار است، جام جم نوشته "اتحادیه اروپا خود را تحریم نفتی کرد"، روزنامه جمهوری اسلامی و ابتکار "واکنش وزارت خارجه به تحریم نفتی" را با اهمیت دیده اند، فرهیختگان همین خبر را با تیتر "عواقب تصمیم های نسجیده بر عهده اروپاست" منعکس کرده، جهان صنعت عنوان "مسئولیت بحران آفرینی بر عهده اتحادیه اروپاست" را برگزیده و جوان در گزارش اصلی خود نوشته "خیال خام تحریم ایران یا تحریم نفت خام".
اتحادیه اروپا خود را تحریم نفتی کرد - عنوان صفحه اول روزنامه جام جم
فریدون مجلسی در مقاله ای در شرق نوشته براساس قوانین و عرف موجود در شورای امنیت تحریم بهطور معمول، یکی از مجازاتهای قبل از هرگونه مداخله عملی تند است. در رویارویی فزاینده ایران و غرب، وضع بخش عمدهای از این تحریمها به طور یکجانبه به وسیله آمریکا و سپس سایر متحدان اروپایی و غیراروپایی اعمال شده است. در واقع ابراز خصومت فزاینده ایران نسبت به اسراییل دلیل و بهانه اصلی نیات نظامی ایران تلقی و موجب حمایت بیشتر غرب از آن کشور و افزایش فشارهای ضددولت ایران شده است.
نویسنده معتقد است جالب اینکه در این میان اغلب کشورهای عرب، در برابر این مجازات به دلیل رفتار ضداسراییلی موضع خصومتآمیز نسبت به ایران اتخاذ کردند و در حمایت از تحریمهای یکجانبه علیه ایران از دیگران پیشی گرفتند. اکنون لحن دیپلماتیک غرب نسبت به ایران و حتی لحن شیوخ و سلاطین عرب از معیارهای دیپلماتیک خارج شده و رنگ «نفس کَش»طلبانه یافته است و پاسخها نیز از آغاز همین رنگ را داشته و اعمالی چون ورود چندساعته دانشجویان به سفارت انگلیس در تسریع واکنشها موثر بوده است.
عماد حسینی در روزگار نوشته تحریم نفت ایران اگرچه با فشار روانی همراه است اما ما تجربه تحریم ها را داریم و میتوانیم آن را به فرصت جدید بدل کنیم. در واقع این اقدام اروپاییها یک بلوف سیاسی است و بیش از آنکه جنبه عملی داشته باشد، جنبه تبلیغاتی دارد چرا که اقتصاد جهان پذیرای حذف ایران از تعاملات بین المللی نیست. البته این موضوع اثر مقطعی در بازار ایران دارد که برای آن هم میتوان راهکارهای متعددی در پیش گرفت.
به نظر این نماینده مجلس: ایران ابزارهای مختلفی برخوردار است که در صورت لزوم میتواند آنها را به کار گیرد. باید توجه داشته باشیم که تنها 18 درصد نفت ما به اروپا صادر میشود که حتی اگر از این میزان صرف نظر هم کنیم میتوانیم در داخل آن را به فرآورده های پتروشیمی تبدیل کنیم. در پالایشگاههای داخلی میتوانیم از این فرصت استفاده کرده و به جای خام فروشی نفت به ارزش افزوده دست پیدا کنیم. توسعه میادین و کاهش تولید غیرصیانتی دو راهکاری است که در شرایط فعلی باید به سرعت آن را دنبال کنیم تا در آینده تولید نفت خام را بر اساس برنامه پنجم توسعه ادامه دهیم.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود تاکید کرده تحریم نفتی ایران توسط اتحادیه اروپا یک اقدام بیهوده است که از همان لحظه اول محکوم به شکست است چرا که این تصمیم، از نظر اقتصادی بیارزش است، از نظر سیاسی تکراری است و از نظر تبلیغاتی نیز اقدام تجربه شدهایست که بارها با شکست مواجه گردیده است.
نظر این روزنامه اصولگرا این است که مردم برای تحمل این هزینهها آمادگی دارند، اما هزینه عدم مدیریت مسئولان را که به هرج و مرج اقتصادی، گرانی و تورم بیمهار و بیثباتیهای ضربه زننده منجر میشود، نمیتوانند تحمل کنند. در شرایطی که دشمنان از هر طرف مشغول توطئه علیه ایران هستند، فقط با تکیه بر مدیریت قوی و کارآمد است که میتوان با این توطئهها مقابله کرد نه با شعار و وعدههای فاقد پشتوانه عملی. هرج و مرج بیسابقهای که این روزها در بازار سکه و ارز و عوارض ناشی از آن وجود دارد.
روزنامه کیهان خروج رئیس جمهوری یمن را "پیروزی بزرگ برای ایران و جهان اسلام" تلقی کرده است
تحریم از ترس
کیهان در ستون گفت و شنود به طنز نوشته:
گفت: بالاخره اتحادیه اروپا تحریم نفتی ایران را تصویب کرد.
گفتم: ولی اقتصاددانان آمریکایی و اروپایی معتقدند که این تحریم اثر اندکی روی اقتصاد ایران دارد و در مقابل آمریکا و اروپای بحران زده را با مشکلات جدی و شکننده روبرو می کند.
گفت: به همین علت است که زمان اجرای آن را به 6 ماه بعد موکول کرده اند.
گفتم: روزنامه آمریکایی یو. اس .ای تودی در یک تحلیل مستند نوشته است اروپایی ها می دانند که تحریم نفتی ایران، کشورهای اروپایی را با شوک شدید قیمت نفت و افزایش بحران مالی روبرو می کند.
گفت: یک اقتصاددان انگلیسی هم می گوید؛ اروپا حق دارد از اجرایی شدن تحریم نفت ایران وحشت داشته باشد.
گفتم: یارو شیر یا خط بازی می کرد، شیر اومد، از ترس فرار کرد!
اقتصاد در راه سقوط یا توطئه با دخالت داخلی
غلامرضا کمالی پناه در سرمقاله ابتکار نوشته در مصاف تنبهتن دلار و ریال، بهطرز حیرتانگیزی ریال ایرانی پا به فرار نهاده و سراشیب سقوط را با گامهای فراخ و سرعت باورناپذیری سپری کرده، آنچنانکه صاحبان و سواران خود را به اینسو و آنسو پرت نموده است، بهگونهای که صدای شکستن استخوانهای سست این سواران، بهویژه قشر کارمند و حقوقبگیر و کارگر، در زیر سمهای سنگین دلار از همهجا به گوش میرسد.
به نوشته این مقاله: در سال گذشته مطرح شده بود که دولت قصد دارد برای عیدی به جای پول به هریک از کارمندان خویش یک سکه بهار آزادی بدهد. قیمت سکه در سال پیش حدود سیصدهزار تومان بود؛ ولی کارمندان از این تصمیم چندان راضی نبودند. اما امسال مبلغ عیدی کارمندان به نیمسکه هم نمیرسد و سکه چند برابر قیمت پارسال خود شده است. آیا امسال دولت حاضر است به هریک از کارمندان خویش یک سکه بهار آزادی بهعنوان عیدی بدهد؟
سرمقاله ابتکار پرسیده راستی چه اتفاقی افتاده است؟ دولت که در برابر این سقوط پول ملی مُهر سکوت بر لب زده. فعالان اقتصادی سراسیمه و گیج شدهاند و این سکوت باعث گمانه زنی هایی در بین کارشناسان اقتصادی گردیده است. از یک سو فرماندهان اقتصادی دولت گویی دچار بختک شدهاند. از سوی دیگر، مردم که دچار دلهره و وحشت شدهاند، ارزش حقوق و درآمدشان به نصف کاهش یافته است. اگر قبلاً هرچند ماه یکبار شاهد تغییر و افزایش قیمت کالاها بودند، اکنون این تغییرات ساعتی شده است.
حسین شریعتمداری در یادداشت روز مفصل امروز خود در کیهان به افشای یک طرح امنیتی آمریکا علیه جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته مقصود آمریکا و متحدانش برای موثرنشان دادن تحریم ها، این است که در داخل کشور به ایجاد یک «فضای کاذب» از افزایش قیمت ها دست بزنند و سپس ادعا کنند این افزایش جهشی قیمت ها پی آمد تحریم هاست؟!
نماینده ولی فقیه سپس بدون نام بردن از رییس بانک مرکزی با نقل جمله ای از وی نوشته: آیا این همان ماموریت نیست؟ اگر هست - که هست- این ماموریت را چه کسانی و یا کدام جریانات برعهده گرفته و عملیاتی کرده اند؟ پاسخ این سوال چندان دشوار نیست. چه کسانی شرایط کنونی کشور را با دوران شعب ابیطالب مقایسه می کردند؟ و راه برون رفت را در گشودن باب مذاکره با آمریکا می دانستند؟ که با خروش مقتدرانه حضرت آقا روبرو شدند.
نویسنده یادداشت روز کیهان دولت را هم بی نصیب نگذاشته و با ابراز تاسف از این که دستگاه اطلاعات و امنیت جایش خالی است و با اشاره به مقاله ای از روزنامه ایران نوشته چه کسانی از یکسو به افزایش مصنوعی قیمت سکه و دلار دامن می زدند و از سوی دیگر به گونه ای حسابشده، این افزایش قیمت را به حساب ایستادگی مردم و نظام در مقابل زورگویی ها و باج خواهی های آمریکا و متحدانش معرفی می کردند و مثلا اینکه اگر سپاه از بستن تنگه هرمز سخن به میان نیاورده بود یا اگر دانشجویان انقلابی خشم مقدس خود را علیه آمریکا و انگلیس مهار کرده بودند و یا... قیمت سکه و دلار افزایش نمی یافت؟
التهاب بازار و نقش دولت و بانک مرکزی
سیاست روز خبر داده "نبرد اقتصادی ایران و غرب آغاز شد"، دنیای اقتصاد در تیتر اول خود از "بسته مقابله با التهاب بازار" نوشته و تهران امروز از "عدم پاسخگوئی در برابر ناکارآمدی" خبر داده است.
تیتر و کارتون جمال رحمتی در صفحه اول جهان صنعت
حسین عبدهتبریزی در مقاله ای در شرق نوشته وقتی دور سفتهبازانه غاز میشود، مقامات ناظر، یعنی بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار باید در پی کنترل آن باشند، نه اینکه به این دور سفتهبازار شتاب دهند. مثلا پیشفروش سکه طلا به قیمتهای به مراتب پایینتر از قیمت روز و به شکلی که تا به حال انجامشده به معنای تندکردن دور سفتهبازانه است. مقامات بانک مرکزی چه انتظاری از این پیشفروش داشتهاند؟ آیا فکر میکردند قیمتهای طلا و به تبع آن ارز را کنترل کنند؟
این کارشناس اقتصادی نوشته بانک مرکزی به زعم خود برای حل مشکل ارز، به پیشفروش سکه روی آورده است و در این مسیر آنقدر بیمبالات بوده و به شیوهای عمل کرده که خروج پول از سیستم بانکی و نیز از بورس اوراق بهادار را نادیده بگیرد. بانک مرکزی که به بانکها میگوید تسهیلات ارزانقیمت بدهید و به سپردههای حتی پنج ساله سودی بالاتر از 15 درصد ندهید، خود نباید جنس مالی با بازده صد تا 150 درصد بفروشد. بازار سرمایه باید چه کند و بازار پول چگونه فشارها را از روی خود بردارد؟
پیش بینی مقاله شرق این است که اگر بانک مرکزی به نحوه عمل خود در مدیریت قیمت ارز و سکه ادامه دهد، بیشک بهزودی بحران ارزی به مجموعه نظام مالی کشور تسری مییابد. یکی از نشانههای بروز بحران مالی، خارجشدن بعضی از بازارها از پول ملی یعنی ریال و دلاریزه شدن آن بازارهاست؛ اقدامی که متاسفانه در حال وقوع است. به جای پیشفروش، به شکلی که انجام شد، بانک مرکزی چه کارهایی میتواند بکند تا در شرایط دشوار فعلی به بازار ارز (و به تبع آن طلا) سروسامان دهد؟ بیشک توقف پیشفروش سکه کافی نیست. بانکمرکزی برای جلوگیری از تبدیل ارز و طلا به وسیله پسانداز مردم باید اقداماتی عاجل انجام دهد.
احمد میرمطهری در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته مقامات پولی کشور، درخصوص تغییر در نرخ سود بانکی و جمعآوری نقدینگی، آنقدر تردید و تاخیر کردند تا امروز به زبان علم اقتصاد شاهد تحقق «رجحان نقدینه» در کشور باشیم. این پدیده یعنی نگه داشتن پول نقد به دنبال بیاثر شدن نرخهای سود بانکی یا به عبارت دیگر شرایطی که هرکس نگهداری پول نقد را به منظور تبدیل فوری آن به غیر پول ملی ترجیح میدهد. در چنین مرحلهای تداوم تعلل در تغییر سیاست پولی با هدف جمعآوری نقدینگی ممکن است روز به روز اثربخشی خود را از دست بدهد.
این استاد دانشگاه توضیح داده اگر مقامات پولی کشور از چند ماه گذشته باید با اولین نشانههای تقلیل ارزش پول ملی و گرایش عمومی به تبدیل آن به ارز یا طلا سیاستهای پولی خود را تعدیل میکردند و بسته پولی سال جاری را که عملا عدم کارآیی خود را با توجه به شرایط اقتصادی، طی ماههای متعدد نشان داده بود، تغییر میدادند. متصدیان پولی میتوانستند با واقعی کردن نرخهای سود بانکی در بالای نرخ تورم، نقدینگی را مهار و آن را به فعالیتهای مطلوب اقتصادی هدایت کنند. م
سخن آخر سرمقاله دنیای اقتصاد این است: حتی اگر فرض بر آن باشد که مقامات پولی خواستند، ولی نتوانستند فعلا فرار از پول ملی در کشور رخ داده است و قیمت ارز روزانه تغییر میکند. رویدادی که باید هر چه زودتر حرکت آن را متوقف و چاره کرد و در شرایط موجود هجوم فعلی نقدینگی، اعتماد بخشی به پول ملی و ساماندهی بازار ارز از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. امروز لازم است سیاستهای پولی را با توجه به شرایط روز اقتصاد کشور واقعبینانه و سنجیده تدوین و اجرا کرد.
منصور بیطرف در مقاله ای در روزگار نوشته شاید اقتصاد ایران هرگز تا این سطح و اندازه دچار نوسان پولی نشده بود، حتی در زمان جنگ. به قول یکی از کارشناسان اقتصادی که مدت زمان زیادی در دولتهای گوناگون مسوولیت داشت اما الان مثل همه بازنشسته شده است، لااقل در آن دوران کسی بود که پاسخگو بود، اما الان هیچ دولتمردی هم به اتفاقات روی داده در اقتصاد ایران پاسخگو نیست. بانک مرکزی که باید پاسخ بدهد چه شده که قیمت سکه طی سه روز 100 هزار تومان گران شده و یا به قیمت دلار طی دو روز 120 تومان افزوده شده، درها را به روی همه بسته و رئیس کل آن عزلت اختیار کرده است. یا آنکه ارگان رسانه ای دولت به جای آنکه به تحلیل واقع بینانه از این رویداد بپردازد، مسوولیت افزایش قیمت سکه و دلار را به گردن عده ای میاندازد که از دیوار سفارت انگلستان بالا رفته اند و این بحران را به وجود آورده اند.
در ادامه مقاله روزگار آمده: اصلا در این ماجرا جای وزارت امور اقتصادی و دارایی خالی است و وزیر آن که زمانی خود را موفق ترین وزیر کابینه میدانست مهر سکوت بر لبان خود زده و دیگر از آن تحلیل های اتوپیایی هم خبری نیست. چه شده ؟ چرا کسی در این عرصه نیست ؟ حال اگر رویداد معکوسی رخ میداد، آیا همه این افرادی که به گوشه ای رفته اند تا کسی آنها را نبیند، بیرون نمیآمدند تا خود را پیروزمندان این میدان معرفی کنند و آیا در این حالت آیا گوی سبقت را برای معرفی خود به عنوان پیروز اقتصادی نمیربودند؟ راست است که گفته اند شکست یتیم است و پیروزی هزار مدعی دارد.
تهران امروز در گزارش اصلی خود نوشته سکوت دولت و عدم پاسخگویی مردان اقتصادیاش به مجلس، سایه سنگین شک را بر سر مردم آوار کرده است. نمایندگان مردم در مجلس دیگر این سکوت را تاب نیاورده و چاره اندیشی جهت رفع بحران پیش رو را وعده دادند
به نوشته این مقاله: بحران بازار طلا و ارز اوج میگیرد و دولت تنها شعار آرامش اقتصادی میدهد وبدون اقدامی شجاعانه به نظاره آشفتگی بازار نشسته است! سکوت دولت و عدم پاسخگویی مردان اقتصادیاش به مجلس شایعه سود بردن دولت ازنوسانات شدید بازار طلا و ارز را دامن زده است! که اگر چنین نبود دولت به نظاره التهابات بازار طلا و ارز نمینشست.
علی دینی ترکمانی در سرمقاله جهان صنعت نوشته سیر صعودی و جهنده قیمت ارز و طلا طی روزهای اخیر رکورد جدیدی را به ثبت رسانده است. درباره این روند نگرانکننده- برای بخش کثیری از جامعه که قدرت خرید نقدینگی در دستشان یا حسابهای بانکیشان روز به روز کاهش مییابد- برخی بر این باورند که بانک مرکزی با اعتقاد به یکسان سازی نرخ ارز یا رساندن نرخ ارز به قیمت واقعی آن، هدایتکننده تحولات اخیر بازارهای ارز و طلاست.
به نوشته این مقاله این حدس با باور گروهی از اقتصاددانان که از دیرباز معتقد به کاهش ارزش پول ملی به منظور متوازن کردن تراز حساب جاری کالاهای غیرنفتی بودهاند تا حد زیادی انطباق دارد. از سوی دیگر تامین مخارج دولت به ویژه هزینههای مربوط به پرداخت یارانههای نقدی از محل فروش ارز حدس دیگری است که در اینباره زده میشود؛ یک تیر و دو نشان، هم تحریک صادرات و تحدید واردات و هم کنترل کسری بودجه.
سرمقاله جهان صنعت تاکید کرده: فروش ارز در نرخ رسمی بالاتری که به نوعی از قیمت بازار آزاد ارز تبعیت میکند هرچند میتواند نقشی در تامین نقدینگی مورد نیاز دولت داشته باشد اما به نظر میرسد حکم بازی با آتش را دارد که در اینجا نیز به فرض صحت چنین حدسی بهتر است از آن پرهیز شود. نرخ ارز در اقتصاد ایران حکم قیمتی راهبر را دارد که با تحولات خود، سایر قیمتها را مستقیم و غیرمستقیم و در کوتاهترین زمان به دنبال خود میکشد و شکاف میان بخش مولد و بخش مالی غیر مولد را بیشتر میکند و به این صورت اقتصاد را به سمت وضعیت بحرانی و شکننده پیش میبرد.
خیال همه راحت شد
گیسو کمندی در ستون "بیا چت کنیم" روزگار همزمان در یک چت فرضی با رییس جمهور و رییس بانک مرکزی و مسئولان اقتصادی گفتگو کرده و پرسیده: گیسو: وا، شماها الان نباید فکر چاره باشین؟ تحریم اقتصادی اصلا باد هوا. شماها الان نباید برای کاهش ارزش ریال و دلار دوهزار تومانی و سکهی یک میلیون تومانی و نقدینگی و تورم و چی و چی جلسهای همایشی میزگردی گذاشته باشین و چهارتا کارشناس را دعوت کرده باشین ریال را هل بدهند و از توی گل بکشند بیرون؟
مدیرکل امور بین الملل بانک مرکزی: نه بابا. اینطوریها هم نیست. غلو میکنی. "قیمت سکه در بازار غیر واقعی است مردم بخرند خودشان ضرر میکنند"...
گیسو: آفرین.
مدیرکل امور بین الملل بانک مرکزی: ممنونم. بعد هم بانک مرکزی - خودم را میگویم و رییس بزرگ آقا بهمنی را. به به به خودمان – "ارز مورد نیاز بازرگانان، دانشجویان و بیماران را تامین و به قیمت رسمی در اختیارشان میگذاریم. مشتریان به هیچ وجه نباید نگران باشند".
گیسو: واقعا به به به خودتان. الان همه مشکلات حل شد؟
به نوشته روزگار محمود احمدینژاد هم هست اما معلوم می شود به خاطر صرفه جوئی نیرو چراغ چت را خاموش کرده آن هم به خاطر مردم.
گیسو کمندی از رییس جمهور می پرسد: الان که تحت فشاریم و دلار شده دوهزار تومان و سکه شده یک میلیون تومان چی میشود بعدش؟ جواب این است: اینکه مهم نیست. یادتان باشد، چی؟ یادتان باشد که "سکه خوردنی نیست و فقط به درد هدیه دادن میخورد".
گیسو: خوب شد گفتید ها. خیال همه راحت شد.
کارتون روز
زیر خط فقر، کارتون فیروزه مظفری، شرق