کیومرث پوراحمد : اصغر فرهادی را شلاق بزنید ؛ دل بعضی ها خنک می شود!

عصر ایران، هومان دوراندیش - کیومرث پوراحمد این روزها چونان پروانه ای است که پیله غم هایش را دریده و به آسمان شادی پرکشیده! اصغر فرهادی فیلمساز محبوب اوست؛ بنابراین چندان عجیب نیست که اعطای جایزه گلدن گلوب به " جدایی نادر از سیمین " ، در این سال های زمستانی سینمای ایران ، برای کارگردان "بی بی چلچله " بهار باشد.

پوراحمد اگر چه وجودش آکنده از تلخی هایی است که آبشخورشان دگماتیسم حاکم بر هنر این مرز و بوم است، ولی در 62 سالگی، با امیدی جوانانه، جایزه اسکار احتمالی " جدایی نادر از سیمین " را پایان شب یلدای سینمای ایران می داند و امیدوار است که با این جایزه، اتوبوس شب در این سینما به ایستگاه آخر خود برسد.

او در گفتگو با عصرایران ، اصغر فرهادی را می ستاید و منتقدان " جدایی نادر از سیمین " را به باد انتقاد می گیرد؛نقدهای پوراحمد بر منتقدان سیاسی و غیرسیاسی اصغر فرهادی، درشت می نماید و درست. سخنان این فیلمساز طناز تلخ مزاج را بخوانید.    


***


آقای پوراحمد، مراسم اعطای جوایز گلدن گلوب را دیدید؟ وقتی اصغر فرهادی جایزه را برد، چه احساسی داشتید؟

خانه ما خانه 35 سال ساخت است. شوفاژهای خانه خراب شده و خانه سرد است . سرد سرد ! توی این سرما دیروقت شب جلوی تلویزیون نشسته بودم و منتظر شروع پخش مراسم گلدن گلوب بودم . شروع شد و دیدم . دیدن چهره هایی که آنها را دوست داریم. بازیگرانی مثل مورگان فریمن که در فیلم درخشانی از کلینت ایستوود ، نقش نلسون ماندلا را بازی کرد و یا آنجلینا جولی با آن پس زمینه کارهای انسانی اش یا آل پاچینو، براد پیت، یا سیدنی پواتیه که جایزه یک عمر فعالیت مرگان فریمن را اعلام کرد ، وقتی ما جوان بودیم، برای خودش سوپراستاری بود! جرج کلونی دوست داشتنی و  اسکورسیزی بزرگ (رئیس) و استیون اسپیلبرگ که به راستی در حد هیچکاک و فورد تاریخ ساز سینماست. و دی کاپریوی همیشه دوست داشتنی ، یعنی همه کسانی که برای ما رویا می سازند و ما با آنها زندگی می کنیم و بهترین فیلم های جهان را از آن ها می بینیم، در مراسم گلدن گلوب حضور داشتند.

 در چنین جمع پرستاره ای، مدونا - که مولانای ما را به جهان شناسانده است - نام اصغر فرهادی را اعلام می کند و جایزه را به اصغر فرهادی می دهد. اصغر فرهادی هم آمد و خیلی مختصر اما درجه یک و عالی حرف زد . یک جمله کوتاه گفت و در همان یک جمله خیلی حرف ها را زد ، گفت که مردم ایران واقعاً‌ صلح طلب هستند.

در چنین شرایطی، یعنی در یک شب سرد زمستانی، با این وضعیتی که جامعه سینمای ما دچار آن شده است، یعنی انحلال خانه سینما، مشکلات فیلمسازی و انواع و اقسام فشارها... به قول رند خراسان مهدی اخوان ثالث : هوا بس ناجوانمردانه سرد است / سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت / که سر ها در گریبان است/ زمستان است / زمستان است! اما جایزه ای که اصغر فرهادی برد، این زمستان را برای من بهار کرد.

با خودم فکر می کردم که امسال، بعد از چند سال که ذهن و دست و قلمم قفل شده و نمی توانم برای ماهنامه فیلم بهاریه بنویسم ، الان روح و دست و قلمم آماده نوشتن یک بهاریه است. بهاریه را وقتی می نویسم که بهاریه های "جدایی" باز هم بهاری تر شده است .

جدایی نادر از سیمین طی کم تر از یک سال 53 جایزه گرفته و من فکر می کنم که جایزه اسکار را هم ببرد و بالاخره ما می توانیم طعم خوش اسکار را هم بچشیم. بدون تردید اسکار مهمترین جایزه سینمایی جهان است زیرا کسی که حتی فقط کاندیدای دریافت این جایزه هم می شود، تحولی اساسی در زندگی اش رخ می دهد. اسکار تنها جایزه ای است که زندگی برنده اش را زیر و رو می کند.

اسکار احتمالی جدایی نادر از سیمین مهم تر است یا نخل طلای طعم گیلاس کیارستمی؟

اسکار مهمتر است. جوایز جهانی هیچ تاثیری در سینمای ایران و زندگی برندگان شان ندارند. فقط جوایز جشنواره های کن، ونیز و برلین ممکن است در زندگی فیلمسازان تاثیرگذار باشد؛ تأکید می کنم:"ممکن است . "تازه باید ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار باشند تا نخل طلای کن یا شیر طلایی ونیز در زندگی یک فیلمساز تاثیر ویژه ای بگذارد؛ اما اسکار تأثیرش "رد خور" ندارد.

 اسکار جایزه ای است که سرنوشت یک سینماگر را تغییر می دهد. نمونه اش شهره آغداشلوی خودمان که فقط کاندیدای اسکار شد اما همین کاندیداتوری زندگی او را متحول کرد و موجب راه یافتن او به بازار عظیم تولیدات سینمایی و تلویزیونی آمریکا شد و الان کارهای او در سطح جهان و با تماشاگران میلیاردی مطرح است و دیده می شود.


شما قبل از موفقیت جهانی " جدایی نادر از سیمین " هم معتقد بودید اصغر فرهادی، جزو بزرگان تاریخ سینمای ایران است.

بله، من حتی قبل از " چهارشبه سوری " چنین حرفی زدم. بعد از اینکه دو تا فیلم اول فرهادی را دیدم، یعنی رقص در غبار و شهر زیبا، به این نتیجه رسیدم که فرهادی فیلمساز بزرگی است و با گذشت زمان هم معلوم شد که او نه تنها فیلمساز بزرگی است بلکه بزرگی اش روز به روز بیشتر شده و کارش تکامل یافته .

فرهادی چه در نوشتن فیلمنامه و چه در ساختن فیلمش، روز به روز به کمال بیشتری رسیده و خوشا به حالش که در میانه سالی به چنین جایگاهی رسید. من شخصاً به او خیلی افتخار می کنم و اگر " جدایی نادر از سیمین" اسکار را ببرد، دیگر بهاری همیشه بهار از راه می رسد! اگر تا پیش از این، کسانی بودند که مخالف جایگاه رفیع فرهادی در سینمای ایران بودند، از این به به بعد دیگر همه به بزرگی او اعتراف خواهند کرد.

بین " درباره الی " و جدایی نادر از سیمین " اگر بخواهید یکی را انتخاب کنید، کدام را فیلم بهتری می دانید؟

جدایی نادر از سیمین، فیلم تاثیرگذارتر و جذابتری است. البته همه فیلم های فرهادی تا به امروز خوب بوده اند. من همین چند روز پیش دوباره " شهر زیبا " را دیدم. واقعاً فیلم جذاب، هنرمندانه و تاثیرگذاری است.

به نظر شما، چرا موفقیت " جدایی نادر از سیمین " با استقبال سرد رسانه های برخی جریان های سیاسی مواجه شد؟

شما در طول این بیست و چند سال گذشته تا به امروز ، که سینمای ایران این همه جوایز بین المللی را برده و تعداد این جوایز مدت هاست از مرز هزار گذشته است کدام رسانه دولتی را دیده اید که از موفقیت فیلمسازان ایرانی خوشحال شوند و جشنی بگیرد و شادباشی بگوند؟ وقتی کیارستمی نخل طلا گرفت، با برخورد خیلی سردی مواجه شد. جعفر پناهی هم که شیر طلایی ونیز را گرفت، با او هم همین طور برخورد کردند و...و...و... .

دلیل این برخورد سرد چیست؟

دوست ندارند دیگر ! دوست ندارند ، زور که نیست، دوست ندارند. " جدایی نادر از سیمین " مثل خیلی از فیلم های دیگر ربطی به وزارت ارشاد و دولت ندارد. البته خوشبختانه برای اولین بار، من دیدم که آقای شمقدری از " جدایی نادر از سیمین " دفاع کرد و پیامی هم داد و اظهار امیدواری کرد که این فیلم جایزه اسکار را هم ببرد. اما اصولاً این جور فیلم ها ربطی به دولت ندارند و موفقیت شان هم با استقبال مواجه نمی شود.

وقتی می گویم دولتی، منظورم این نیست که بودجه فیلم را دولت داده یا نه .  منظورم این است که فیلم به سفارش دولت ساخته شده باشد. " اتوبوس شب " یا " خانه دوست " عباس کیارستمی هم به یک معنا دولتی بودند؛ چون هزینه ساخت آن ها از سوی سیمافیلم و کانون پرورش فکری کودکان تامین شد. دولت سرمایه این فیلم ها را داد ولی آن قدر سعه صدر داشت که در محتوای آن دخالتی نکند. ولی کدام فیلمی بوده که به سفارش دولت ساخته شود و  توانسته باشد در جهان موفقیتی کسب کند؟

برخی به اصغر فرهادی ایراد گرفتند که چرا با آنجیلنا جولی دست داده ای و رفتار دیپلماتیک حکومت ایران را رعایت نکرده ای. نظر شما درباره این انتقاد چیست؟

اولاً اصغر فرهادی دیپلمات نیست که بخواهد رفتار دیپلماتیک حکومت ایران را رعایت کند. اما حالا که چنین کاری کرده، من پیشنهاد می کنم وقتی به ایران برگشت، به جرم این که با آنجلینا جولی دست داده  او را شلاق بزنند! اصغر فرهادی را به دادگاه ببرند تا معلوم شود که دست دادن با زن نامسلمان چند ضربه شلاق دارد. بعد شلاقش بزنند! این خیلی خوب است و تکلیف دیگران را هم روشن می کند. مجلس هم که تصویب کرده است مجازات آنتن ماهواره داشتن شلاق است. اساسا شلاق خیلی کارساز است و  همه مسائل را حل می کند ،‌تردید نکنید . به خصوص  شلاق زدن فرهادی دل بعضی ها را خنک می کند .

ارزیابی تان از موضع ابراهیم حاتمی کیا درباره " جدایی نادر از سیمین " چیست؟

حاتمی کیا زمانی فیلمساز محبوب من بود ولی الان برای من نه تنها محبوب نیست بلکه نامحبوب هم هست. به غیر از حاتمی کیا، شنیدم که مسعود فراستی هم افاضاتی فرموده اند. حرف این ها واقعاً چه اهمیتی دارد؟ فیلمی با این وسعت در جهان دیده شده و جهان را تحت تاثیر قرار داده است، بگذار دو نفر هم هر چه می خواهند بگویند. یکی نیست بگوید آقای حاتمی کیا! جنابعالی که خودت رفتی آلمان و فیلم ساختی و خود من را منقلب کردی و آن موقع بهت دست مریزاد گفتم . اگر فیلمت جهانی نشد به اصغر فرهادی چه مربوط است ؟

یعنی موضع حاتمی کیا را ناشی از حسادت می دانید؟

چیزی توی این مایه ها !  وگر نه اصغر فرهادی، کی در صف " سفارت خرس نشان " ایستاده است؟ فرهادی کدام فیلمش را برای فستیوال های جهانی ساخته است. فرهادی فیلم هایش را برای ایران ساخته است. " جدایی نادر از سیمین " در جشنواره فجر هم بیشترین جایزه را گرفت. اکرانش در ایران هم بسیار موفق بود و با استقبال مردم مواجه شد.

 اصغر فرهادی آدمی نبوده که فیلم ساخته باشد تا به فلان جشنواره برود. او فیلمی درباره دغدغه های شخصی خودش ساخته است. من این حرف را درباره آن یکی آقا می گویم که فکر می کند اگر دو برنده جایزه اسکار را وارد فیلمش کند، فیلمش اسکاری می شود. چقدر این رویکرد کوته بینانه است. شما باید دغدغه و زخم و خلاقیت داشته باشی تا فیلمت جهانی و اسکاری شود.

منظورتان از " آن یکی آقا " کیست؟

آن یکی آقا، آن یکی آقا است که امروز سبز است و فردا قرمز و پس فردا آبی و روز بعدش بنفش! با هر بادی که می وزد، رنگ عوض می کند. ما زمان شاه هم این تجربه را داشتیم که میلیارد میلیارد خرج کردیم ، کل هالیوود را و آنتونی کوئین را برداشتیم آوردیم ایران که فیلم جهانی بسازیم . آن فیلم ها نه در زمان خودش و نه حالا  در هیچ جا ، مطلقا هیچ جا حتی اسمی ازشان نیست . فیلم ها با تولید و پروداکشن گُنده ، گُنده نمی شوند. اصغر فرهادی " جدایی نادر از سیمین " را با همین دوربین های قراضه و امکانات نصفه  نیمه ای ساخت که در تولید همه ی فیلم های سینمای ایران استفاده می شوند.

برخی از فیلمسازان  قبلاً می گفتند فیلم های کیارستمی تصویری بدوی از جامعه ایران نشان می دهند و به همین دلیل با استقبال غربی ها مواجه می شوند. اما فرهادی در فیلم هایش تصویر بدوی از جامعه ایران ترسیم نمی کند و به محیط های شهری مدرن می پردازد.

دقیقاً . فضا و شخصیت ها و رابطه های " جدایی نادر از سیمین " کجایش بدوی است؟ آدم ها در آپارتمان زندگی می کنند و اتومبیل و ماشین رختشویی و سایر امکانات مدرنی را دارند که در همه جوامع مدرن وجود دارد. 

مسائل و دغدغه های شخصیت های فیلم فرهادی، مسائل آدم های شهری و مدرن بود.

بله. هیچ بدویتی در این فیلم نبود. اگر ترسیم بدویت دلیل جایزه گرفتن فیلم های کیارستمی بود، پس چرا " جدایی نادر از سیمین " جایزه گرفت. دلیل این جایزه گرفتن ها، نه پرداختن به بدویت که پرداختن به انسانیت است. پرداختن به عاطفه و جدایی است. دلیلش نشان دادن بچه ای است که نمی داند پدرش را انتخاب کند یا مادرش را. دلیلش نشان دادن آن پدری است که بیماری آلزایمر دارد و پسرش می گوید: " اون نمی دونه من پسرشم ، من که می دونم اون پدرمه. " این چیزهاست که بر مردم جهان تاثیر می گذارد.

عباس کیارستمی بیش از چهل سال پیش، " نان و کوچه " را ساخت که اولین فیلمش بود. کیارستمی " نان و کوچه " را با نگرش کاملاً متفاوتی نسبت به همه فیلمسازان جهان ساخت. او آخرین فیلمش یعنی " کپی برابر اصل " را هم با بینشی کاملاً متفاوت از همه فیلمسازان دنیا ساخت. اصلاً بینش ویژه عباس کیارستمی موجب موفقیت های او در دنیا شد، نه ترسیم تصویر بدوی از جامعه ایران.

کیارستمی البته پیشرفت و تکامل داشته اما پایه بینش کیارستمی به عالم و آدم، از ابتدا همین بینش ویژه بوده است.  اگر این آقایان منتقد این نکته را درک کنند و حسادت هم نورزند، دیگر چنین انتقاداتی را مطرح نمی کنند.

در ایران عموماً اقشار متوسط و مدرن جامعه ایران از " جدایی نادر از سیمین " استقبال کردند که نیروهای اجتماعی دموکراسی خواه جامعه ایران ارزیابی می شوند. این هم انگار در برخی از موضع گیری ها علیه " جدایی نادر از سیمین " تاثیرگذار بوده است.

جدایی نادر از سیمین، فیلمی است مربوط به طبقه متوسط جدید. اصغر فرهادی هم خودش عضو همین طبقه است. او درباره طبقه خودش فیلم ساخته است. اگر این فیلم تاثیرگذارتر از " رقص در غبار " است، علتش همین است که او درباره کسانی فیلم ساخته که آنها را به خوبی می شناسد.


مسعود بهنود هم در جایی نقدی بر اصغر فرهادی نوشت. حرف او این بود که اصغر فرهادی در مراسم گلدن گلوب می توانست  جملات عمیق تر و فکر شده تری بگوید و ای کاش از آن تریبون استفاده بهتری می کرد.

 بله، شاید اگر فرهادی مشورت می کرد، می توانست جمله بهتری بگوید. ولی به نظر من، همین جمله او هم خیلی خوب بود. او با همین جمله کوتاهش درباره " مردمی که صلح طلب اند "، خیلی چیزها را گفت. دمش گرم!

رأی دهید
bavar88 - آمستردام - هلند
یک مشت آدم عقده‌ای شدند سکان دار سینمائی ایران ....ما چه کنیم که بگیم از هنر و آزادی امثال گلی‌ !! و کارگردان اصغر آقا بیزار هستیم...اتفاقا مسئولین اگه بیدار باشند باید از اینا تعریف کنند و به مردم بفمانند که منظور اینا از آزادی همینی است که جلوی دوربین انجام میدهند..نه بایستی با اینا ترشروی کرد..درد اینا نان و غیر نیست درد اینا لخت شدن و ویسکی‌ زدن است.....هههههه
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 14:26
mobareze khamoosh - پردیس - ایران
مدتها بود هیچ هورمونِ شادی‌ای توی خونم ندویده بود،اما این روز‌ها حتا وقتی‌ به این موضوع هم فکر نمیکنم شادم و امیدوار،زنده باد نامِ ایران و ایرانیانِ راستین
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 14:44
golepesar - لندن - انگلستان
واقعا" یکی از معدود مصاحبه هایی بود که ترغیب شدم تا آخرش بخونم. واقعا" استاد پور احمد جملات جالبی رو گفتند. ضمنا" راست میگن ایشون این اصغرو ببین شلاق بزنین بفهمه دنیا دست کیه!!! چه دلیلی داره بیخودی ازش تقدیر کنین؟ هان؟ راست میگه آقا شلاق بزنین شلاااااااااااااق
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 14:52
باباي سامي - سقز - ایران
پور احمد جان. دردو بلات بخوره تو سر فرج سفیحپور...
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 15:11
1k adame sadegh - تورنتو - كانادا
کیومرث پوراحمد واقعاً حال کردم هم چین این نظام اسـ... را پیچندی که حتی هیچ انگی هم بهت نمیتونند بچسبنند و دارن آتیش میگیرند ولی‌ نیق نمیتونند بزنند.
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 15:12
milad bandar - بندرعباس - ایران
او با همین جمله کوتاهش درباره " مردمی که صلح طلب اند "، خیلی چیزها را گفت. دمش گرم!
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 15:30
greentree - تهران - ایران
تمامی‌ بشر و کشورها به این پیروزی افتخار کردند به جز اوباش‌های اسلامی وطنی ،همون اوباش‌های که با چشمان هیولایی و دماغ‌های بعد کرده به مردم حمله میکنند و از همه چیز نفرت دارند
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 15:39
Labe Karoon - اهواز - نروژ
به امید جایزه اسکار تا چشم حسود کور...
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 15:55
arash hitler - کرج - ایران
من برای آقای فرهادی و لیلا حاتمی و شهاب حسینی و دوستان دیگر که موفقیت فیلم جدائی نادر از سیمین را رقم زدند آرزوی بهترین ها را دارم و به آقای کیومرث پور احمد هم درود فراوان می فرستم این ها انسان های خاص در دوره ای خاص هستند که آیندگان از داشتن آنها محروم خواهند بود و ما در عین داشتن این نعمتها نا سپاسگزاریم.
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 16:01
romano - تهران - ایران
یعنی درد مردای بزرگ بخوره تو سر مردای کوچک تن فروش. ای حاکمهای بی نام نشان آینده کتابهای تاریخ که یک برگ تاریخ رو هم نمی‌تونید بگیرید واقعا نتایج اعمالتان نشانگر کوچکیتان است که هیچ رفتارتان هم با افراد بزرگی که نمیدانید انها را چطور بکار ببرید نشان مضاعفی بر خردی و بیمایگی شماست. تازه می‌فهمم چرا شاه در زمان میر عماد هیچ نبود و چرا میرعماد را آنچنان شمقدری‌های آن موقع اینچنین کردند تازه می‌فهمم که چرا بزرگانی مثل حافظ و منصور حلاج درد آخوند منبر نشین دین خور داشتند که از نادانی عوام در رنج نبودند و آنرا درد عشق می‌دانستند ولی از آلودگی و پریشانی وجدان منبریان بیتها گفته‌اند. بخدا نه برای این جایزه بحال مردم با این استعداد حسرت می‌خورم که مانند این می ماند که فرزند با کمال و فرهیخته و اهل دانش و ادب و علم باشد و این فلک زده صاحب پدری فاسد، معتاد ، حقیر ، حق خور ناجوانمرد باشد که از حلق فرزند خود می‌زند به خرج فاحشه و عیاشی بیرون می‌پردازد. این حکومت لیاقت هیچ چیز این مردم را نداشت برای همین هم همه را از دست داد.
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 16:07
sp777 - آستانه - ایران
دمش گرم.
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 17:22
paya55 - اورارتو - ایران
ببینید هنرمندان مردمی چقدر بلیغ میگویند. برعکس هنردزدانی مثل سلحشور از دردحسد ترهاتی میبافند که لایق خود عنترشه.برای حاتمی کیاهم آرزوی صبرو شفا دارم
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 17:21
parvaz 1 - پلیموس - انگلیس
*** ای جاااااااااااااااان٬ زنده باد آقای کیومرث پوراحمد٬ مرد شجاع٬ هنرمند و پشتیبان مردم ایران *** بدرستی شما توانستید دراین موقعیت حساس که جامعه هنرمندان ایران زیر فشار حکومت هستند با سخنان خود مشتی محکم توی دهن حکومت آخوندی اسلامی که در راس أن علی چلاق نشسته بزنید .
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 18:31
lucina - تهران - ایران
اون نمی دونه من پسرشم ، من که می دونم اون پدرمه. ".این جمله ش رو خیلی دوست داشتم
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 19:14
malek khorshid - روتردام - هلند
آقا یا خانم باور، . آخه کسی‌ نیست به شما بگه توی کارهایی که به شما ربطی‌ نداره و از آن سر رشته ندارید دخالت نکنید و اظهار فضل نکنید. ممنون میشو ایم. درود بر تمامی زحمتکشان راه سینما.
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 20:45
ESHGHE FILM - بندرعباس - ایران
بنظرم تمامی مردم عزیز ایران اینقدر روشنفکر شده اند که ذست دادن با یک خانم را گناه کبیره ندونن ، و مطمئنا" هم اینطور هست.عده ای قصد دارند شخصیت ملت عزیزمون رو لکه دار کنند ولی بدونن که موفق نمیشن . به امید کسب مقامهای مختلف جهانی برای هنرمندان بزرگ و نامدار ایران زمین .
‌پنجشنبه 29 دي 1390 - 21:24
zahra50 - کپنهاگ - دانمارک
bavar88 همیشه اقلیت در یک جامعه از کلمه ما استفاده میکنن.ضمنا ما میدونیم تابوت خالی نیست شما کوتاه بیا.
جمعه 30 دي 1390 - 02:02
zahra50 - کپنهاگ - دانمارک
bavar88 ضمنا رای های مثبت و منفی خبرهای مختلف رو ببین .اینجوری میفهمی چقدر کم و ناچیز هستید.
جمعه 30 دي 1390 - 02:15
SEYED 7554 - دبی - امارات
به امید اسکار... زنده و سرفراز باشی فرهادی
جمعه 30 دي 1390 - 05:27
bita tehrani - ونکوور - کانادا
کیومرث پور احمد یکی‌ از خاطره ساز ‌ترین فیلمسازان ایران است.قصه‌های مجید،دو نیمه سیب ش را خیلی‌ دوست داشتم.حالا بیشتر از همیشه برایش احترام قائلم،که که افتخا‌ر فرهادی را افتخا‌ر ایران میداند.درود بر شما آقای پور احمد.
جمعه 30 دي 1390 - 06:06
ranande taxi - منچستر - انگلستان
راست گفتی‌ اینها کارگردان نمی‌خواهند مزدور میخوان.دیدید بعد از فیلم دونده و اون همه جایزه چه بلایی سر امیر نادری آوردن!!
جمعه 30 دي 1390 - 08:22
Danilprimmer - لندن - انگلستان
برید بمیرید که لیاقت این ادم روشنفکر رو ندارید اخر این هم میره یه کشور خارجی پر أعنده میشه چون تو ایران بأید به همه حساب کتاب پس بده.
جمعه 30 دي 1390 - 09:21
amonbede - تهران - ایران
امیدوارم روزی برسه تا سکان کشور در دست این خونخواران نباشد و ما شاهد چنین حسادت ها و عقده گشایی های نباشیم ودر چنین شرایط بحرانی کشور جایزه گلدون کلوپ آقای فرهادی مرحمی بر اعتبار از دست رفته ی ایران و ایرانی بود . به امید آزادی ایران از دست خونخواران
جمعه 30 دي 1390 - 11:14
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.