بررسی روزنامه های سه شنبه تهران، 27 دی
روزنامه های امروز صبح تهران از زبان مشاور بین المللی رهبر جمهوری اسلامی نوشته اند نامه اوباما چیز تازه ای نداشت، برخی از این روزنامه ها موفقیت اصغر فرهادی کارگردان فیلم جدائی نادر از سیمین را در صفحات اول خود نقل کرده اند. ابهام در سرنوشت رییس دانشگاه آزاد و نرخ سود بانکی از دیگر مطالب این روزنامه هاست که خبر داده اند بار دیگر قیمت سکه راه صعود در پیش گرفت.
اقتدار ایران، و پاسخ شفائی به اوباما
"تاکید بر اقتدار ایران برای بستن تنگه هرمز" تیتر اول سیاست روز است، "هراس از تحرکات ایران رزمایش آمریکا و اسرائیل را به تاخیر انداخت" ادعای روزنامه کیهان است، رسالت از قول علی اکبر ولایتی نوشته "اوباما حرف تازه ای ندارد" و تهران امروز در گزارش اصلی خود نوشته "پاسخ شفائی به نامه اوباما".
کیهان در سرمقاله خود به مناسبت اولین سالگرد انقلاب مردم تونست پرسیده مردم تونس برای تدوین نظام سیاسی خود و نوشتن قانون اساسی به کدام تجربه اسلامی و در عین حال منطبق با مقتضیات زمان می توانند چشم بدوزند؟ درست در حین تدوین قانون اساسی، مقاله ای در سایت الجزیره قطر به قلم آقای راشد الغنوشی به چاپ رسید. این مقاله بلند یک سره به حمایت از انقلاب اسلامی ایران و و محکوم کردن فشارهای غرب علیه ایران اختصاص داشت در یک فراز این مقاله آمده بود: «بزرگترین هنر و افتخار امام خمینی این بود که در ایران فقه اهل بیت علیهم السلام را پیاده کرد» این مقاله به خوبی نشان داد که اسلام گراها به کدام نقطه بعنوان تجربه ای موفق و افتخار آمیز نگاه می کنند.
به نوشته این مقاله جالب این است که اگر کمی خاکستر آتش غرب که بصورت فتنه ها و تبلیغات مسموم علیه کشورهای اسلامی پراکنده شده است را کنار بزنیم می بینیم که این انقلاب اسلامی است که در حال تکرار در شمال آفریقا و غرب آسیاست.
سرمقاله کیهان تاکید کرده که اسلام گرایی مدل ایران در همین ۱۰ سال اخیر یک کشور اشغال شده را آزاد کرد و به شکل گیری دولتی مقتدر و در عین حال مردمی مدد جدی رساند. اسلام گرایی مدل ایران غرب را وادار کرد که در اجلاس ۲۰۱۰ لیسبون بیرون بردن نیروهای نظامی ناتو از افغانستان را امضا کند. اسلام گرایی مدل ایران جنگ ۳۳ روزه سنگین غاصبان اسرائیلی را به نفع ملت لبنان پایان داد .با این وصف اگر قانون اساسی تونس بر مبنای شریعت در حال نگارش است، نزدیکترین قانون اساسی به آن قانون اساسی جمهوری اسلامی است .
موفقیت اصغر فرهادی و فیلم جدائی
کارتون هادی حیدی، شرق
"جدائی باشکوه" تیتر بزرگ روزنامه شرق درباره اهدای جایزه معتبر کلوب منقدین به فیلم جدائی است. روزگار در عکسی از صحنه نوشته "شکوه جدائی".
بهمن فرمانآرا در سرمقاله شرق نقل کرده سالها پیش یک روز عصر در اتاق تجمع هتل مرمر به اتفاق غلامحسین ساعدی، محمدعلی سپانلو، سعید سلطانپور و احمد میرعلایی و عدهای دیگر مشغول خوردن نوشابه بودیم که یک نفر خبر برنده شدن فیلم مهرجویی «گاو» که در جشنواره ونیز جایزه مخصوصی را گرفته بود برایمان آورد و باعث شادمانی همه ما شد. من به شاغلام مسوول اتاق گفتم به افتخار اینکه از این پس به خاطر فیلم مهرجویی دیگر جشنوارهها در قوطی فیلمهای ما را باز خواهند کرد، بیایید همگی نوشابه بخوریم و شاغلام فوری برای همه نوشابه ریخت.
کارگردان سرشناس سینما نوشته امروز صبح زود وقتی در برنامه جوایز گلدنگلوب فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی به عنوان بهترین فیلم خارجی برنده شد بار دیگر همان شادی و شعف وجودم را فراگرفت.
حبیب رضایی در همین روزنامه اظهار عقیده کرده بعد از این اتفاق حالا دیگر به نوعی ایمان دارم که سینمای ایران چه از جنبه بینالمللی و چه از جنبه داخلی به قبل و بعد از «جدایی نادر از سیمین» و سینمای فرهادی تقسیم میشود. در واقع سینمای فرهادی نقطه عطف سینمای ماست. این فیلم هماکنون توانسته در بالاترین نقطهای که برای یک محصول سینمایی ممکن است، قرار بگیرد. بازیهای فوقالعاده، جنس روایت و سایر المانهای این فیلم برخلاف اکثر فیلمهای جشنوارهپسندی که تا به امروز دیدهایم، خالص هستند و به نوعی عامه مردم را با اهالی سینما پیوند دادند.
این هنرپیشه سینما اضافه کرده روز گذشته به واسطه فیلم اصغر فرهادی، لااقل دو میلیارد نفر نام سینمای ایران را شنیدند و بسیار امیدوارم که این تماشاگران با دریافت جایزه اسکار به سه میلیارد هم برسند. این اتفاق برای سینمای زخمخورده این روزهای ما، حکم کپسول اکسیژن را داشت و به آن جان تازهای داد. این اتفاق ثابت کرد که یک فیلم و یک اثر هنری سالم، بدون استفاده از سرویسهای ویژه و رانت و فقط براساس توانمندی و خلاقیت سازندهاش، میتواند غرورآفرین و افتخارآور باشد.
امیر پوریا در روزگار نوشته سمت و سوی این شادمانی دستکم در طیف مردمان فرهنگی و متعلق به طبقه متوسط، شبیه همان شعف و سرخوشی دستهجمعی است که بعد از برد کمیاب تیم ملی فوتبال کشورمان در تورنمنتی مهم مانند جام جهانی یا جام ملتهای آسیا اتفاق افتاده یاگوش شیطان کر،ممکن است باز هم اتفاق بیفتد، میتوان در مردم دید. با این تفاوت که در مورد فوتبال، طبعاً آمار ودرصد این جمعیت شادمان نزدیک به کل جمعیت کشور است و در مورد این مناسبت فرهنگی، بیشتر به همان طیفی که گفتم محدود میشود.
نویسنده با اشاره به جرگهای خاص نوشته آنهایی که در جایگاه مدیر فرهنگی، فیلمساز، منتقد یا مدعی شناخت و تحلیل سینما یا حتی مخاطب عادی، از هیچ تلاشی برای کم قدر جلوه دادن موفقیتهای قبلی این فیلم فروگذار نکردند. از آن زمان که این فیلم به عنوان تنها فیلم تاریخ سینمای ایران که پیش از اتمام به مرحله توقیف رسید،در کتاب ذهنی رکوردهای این سینما ثبت شد؛ تا وقتی در بیربطترین قیاس تاریخ این سینما آن را در تقابلی صد درصد هپروتی با اخراجیها۳« قراردادند و حتی به ترهاتی مانند »نه جدایی آن قدرها فیلم خوبی است و نه اخراجیها۳ آنقدرها فیلم بدی« رسیدند.
خانه را تعریف کنید و بعد خراب
هادی چپردار در ستون طنز شرق نوشته خانه سینماییها باید جای خطرناکی باشد که در آن انواع جنجالشکنیها مثل اینترنت و روزنامههای امپرسیالیستی و ساختارشکنی و جنجالشکنی اتفاق میافتد. این بود که ترسیدیم و به سراغ پورساحلی رفتیم، چون درست است که همکلاس ما دلقکبازی میگرداند و معلوم نیست بالاخره حرف حسابش چیست، اما حداقل فامیلهایش در خارج میباشند و کمی از مسایل روز دنیا آگاهی دارد.
به نوشته این طنزنویس خانه سینماییها یعنی اینکه ما باید سینما را به خانههای مردم بیاوریم. یعنی اینکه این کسانی که در خانه سینماییها زندگی میکنند باید دقت کنند. مثلا همین فرهاد اصغری که جایزه گردنگلوب را برد... گردنگلوب در خارجی یعنی حباب نقرهای. یعنی این یک حبابی بیش نمیباشد. اگر حباب نبود که مردم ذوق نمیکردند و او آن را به مردم صلحدوست ایران تقدیم نمیگرداند، بلکه به من تقدیم میگرداند. تازه کی گفته مردم ایران صلحدوست میگردانند؟ همین همکلاس ما اگر لازم باشد دست تنها همه کلاس پنجمیها را لت و پار میگرداند... حالا من تازه نمیخواهم به موضوعاتی مثل عمق رابطه نادر و سیمین بپردازم و ابعاد مختلف موضوع را باز کنم؛ چون اگر باز کنم، دیگه حالی به آدم میمونه؟ نه والا؛ احوالی به آدم میمونه نه بلا...»
در پایان طنز شرق آمده ما که از قضیه فرهاد و سیمین و نادر سر در نیاورده بودیم، بعد از کمی موزون گردیدن در کارگروه، به سراغ همکلاس خود رفتیم که انشاهای خوبی مینویسد و از همه چیز خبر دارد ولی ما حرفهای او حالیمان نمیشود. وقتی پرسیدیم نظرش درباره گردنگلوب و آقای نادر و آن خانم چیست، اول حالش یکجور خوبی شد و چشمش برق افتاد، انگار که ایران در جام جهانی برزیل را برده باشد. بعد گفت: «این فرهاد اصغری میفهمد گفتمان چی میباشد و مردمسالادی چی میباشد و پیروزی اندیشه چی میباشد و کجا باید به چه کسانی چه چیزی بگوید؛ ای کاش کمی از او گمانهزنی و جستارگشادی فرا میگرفتیم مرتضی...»
ما از انشای خود نتیجه میگردانیم که: انگاری سینماییها یک فقره خانهای داشتهاند که در آن نقش خویشتن بوده. بعد آقای نادر با خانم سیمین حبابهایی ترکانیدهاند و حالی به آدم نمانده، بنابراین باید خانههایی که قدمت بیستساله دارند و کلنگی میباشند نهادینهسازی گرداند و اثاث مستأجرهای آن را که ما ازشان خوشمان نمیآید بیرون ریخت، چون هر خانهای بالاخره یک عمری دارد، یکی، دو سال یکی، بیست سال.
سکه ترمز برید و نرخ سود بانکی در ابهام رفت
"سکه دوباره ترمز برید، دلار سکته کرد" عنوان اصلی ابتکار است، "تردیدهای تازه درباره افزایش نرخ سود بانکی" تیتر اول جام جم است، دنیای اقتصاد از "ابهام در سیاست پولی جدید" نوشته، جهان صنعت همین گزارش را با عنوان "ابهام در سرنوشت افزایش سود بانکی" آورده و "دعوای دولتی ها بر سر نرخ سود بانکی" تیتر اول قدس است.
دنیای اقتصاد نوشته اخبار متناقض در خصوص سرنوشت افزایش نرخ سود سپردههای بانکی، بازار سکه را بار دیگر ملتهب کرد. در حالی که روز چهارشنبه خبر تصویب افزایش نرخ سود در شورای پول و اعتبار ترمزی بر روند شتابان بهای سکه در بازار و بازگشت آن از سطح ۶۸۰ هزار تومان شد؛ روز گذشته با ابراز تردید یک مقام دولتی، مسیر قیمت بار دیگر صعودی گشت.
به نوشته دنیای اقتصاد با پخش این خبر و مبهم شدن آینده سیاستهای پولی جدید، حرکت قیمتها در بازار آغاز شد و تا مرز هر سکه ۶۹۰ هزار تومان بالا رفت، سکه طرح قدیم نیز از ۷۰۰ هزار تومان گذشت. کارشناسان در واکنش به مواضع متناقض و ابهام در سیاست جدید پولی به دولت هشدار دادند: وتوی تصمیم اخیر شورای پول و اعتبار بر التهاب بازار آشفته سکه و ارز خواهد افزود.
تهران امروز در سرمقاله خود پرسیده واقعا توضیح یا حتی توجیه دولت و مجلس برای تاخیر در ارائه و بررسی لایحه بودجه برای چیست و چه وضعیت فوقالعادهای پیش آمده است که دولت مجبور شده است به خاطر آن بحث بودجه را کنار بگذارد و به آن امور فوقالعاده بپردازد؟
این روزنامه توضیح داده به نظر میرسد که دولت هیچ توضیح منطقی برای تاخیر پیاپی در تنظیم و ارائه بهموقع لایحه بودجه ندارد و این تاخیرها هم کمترین تاثیرش بر قفل شدن اقتصاد کشور و عدم تخصیص بودجههای عمرانی برای چند ماهه اول سال است. این در حالی است که دولت احمدینژاد بیشترین شعارش بر افزایش بودجههای عمرانی و تخصیص بهموقع این بودجههاست اما با تاخیرهای عجیبی که در ارائه لایحه بودجه بهعمل میآورد عملا در راستای تعطیلی فعالیتهای عمرانی کشور در چند ماهه اول سال گام برمیدارد و این دقیقا خلاف شعارهایی است که تاکنون سر داده است.
به نوشته تهران امروز محمود احمدینژاد پس از سفر شش روزه به آمریکای لاتینو در بدو ورود به کشور بلافاصله به بحث افزایش یارانه نقدی میپردازد و از واریز یارانه بیشتر از مقدار فعلی به حساب خانوارها تا پایان سال خبر میدهد اما در همان حال، نهاو و نه هیچ مقام دولتی دیگری حاضر نیست ۱۰ درصد اشتیاقی را که برای افزایش یارانه نقدی و واریز آن به حساب خانوارها نشان میدهند، برای مهمترین وظیفه اقتصادیشان یعنی تدوین و ارائه به موقع لایحه بودجه نشان بدهند. به نظر میرسد که همه چیز تحتالشعاع شعارهای انتخاباتی قرار گرفته است و هیچ مقام دولتی و مجلسی حاضر نیست در این دو ماهه مانده تا برگزاری انتخابات پای لایحه یا طرحی را امضا کند که به نوعی متضمن نارضایتی احتمالی از آن طرح یا لایحه باشد.
رابطه فساد با انتخابات
علی ودایع در سرمقاله مردم سالاری نوشته ۴۵ روز به انتخابات بهارستان مانده است; هر چه زمان می گذرد تحولا ت سیاسی در ایران شدت می گیرد. مساله زمانی حاد می شود که پس از این انتخابات، انتخابات ریاست جمهوری پیش رو خواهد بود. رئیس جمهور آینده ایران اسلا می همانند اغلب کشورهای دنیا هم طیف با مجلسی خواهد بود که نمایندگانش را مردم برمی گزینند. درگیر ودار کاندیداهای مجلس در شهرهای کوچک و بزرگ، جریان انحرافی و منصوبان آقای خاص به عنوان کلید واژه انتخابات مجلس شورای اسلا می بدل به نقل مباحث سیاسی شده اند. می گویند آنها در طول کمتر از ۵ سال با سرعتی غیرقابل مهار به منابع ثروت و قدرت دست یافتند و اکنون زمان آبیاری نهالی است که آنها کاشته اند تا در آینده نه چندان دور از میوه آن برداشت کنند.
به نوشته این مقاله درحالی که پرونده بزرگ اختلا س ۳۰۰۰ میلیارد تومانی توسط قوه قضائیه در حال پیگیری است، شایعاتی وجود دارد دال بر وجود پرونده های دیگر که سازمان بازرسی در حال کالبد شکافی آنها است، اما گویی برای گروه موسوم به جریان انحرافی هر گلی بویی دارد; پس از مناطق آزاد و گروه آریا، در ادامه برنامه مهندسی شده ثروت اندوزی، شاخه مافیایی فولا د جریان انحرافی با توجه به گردش مالی ۲۵ میلیارد دلا ری دوباره به میدان آمده اند تا قراردادهای آنها از ۵۰۰۰ میلیارد تومان فراتر رود.
مردم سالاری نگران است که تصاحب ثروت خارج عرف علا وه بر آن که سلامت جمهوری اسلا می ایران را تهدید می کند موجب صرف هزینه های گزاف در جریان انتخابات با تبلیغات گران و خرید رای توسط افرادی خاص و معاند شود. تجربه حزب روسیه واحد را که سرمایه دوران پس از شوروی این کشور را از آن خود کرد می توان به عنوان یک نمونه در نظر گرفت.
بیا چت کنیم
پوریا عالمی ستون خود را در روزگار به چت با مدیرعامل خبرگزاری دولت اختصاص داده و نوشته:
جوانفکر _ ایرنا: جاتون خالی، رفته بودیم چین، شهروندان چینی این روزها بیش از گذشته با ایران آشنا هستند و این در حالی است که حساسیت خاصی نیز به رفتارهای گستاخانه آمریکا پیدا کردهاند.
ما: اتفاقا شهروندان ایرانی این روزها بیش از گذشته با چین آشنا هستند. یعنی صبح که از خواب بیدار میشوند چای چینی مینوشند لباس چینی میپوشند کفش چینی پا میکنند با آسانسور چینی میسرند پایین و ماشین چینی سوار میشوند با موبایل چینی حرف میزنند و شنود چینی میشوند و تفریح چینی میکنند و سر کار ایرانی میروند ولی چون کاری نیست و اصولا کاری انجام نمیشود به اقتصاد چینی کمک میکنند بعد آخر هفته میروند خواستگاری و فوبیا دارند که دختر دماغ و گونه و غیرهاش پلاستیکی باشد و ساخت چین باشد و خانواده عروس هم متاثر از فرهنگ چینی باشند و اصالتهای فرهنگ ایرانیشان الکی باشد. بعد آقا داماد ما که ازدواج میکند و بچهاش به دنیا میآید میبیند یک لیبل چسبیده پسا پشت بچه که روش نوشته شده: !Made in China
جوانفکر _ ایرنا: جاتون خالی، رفته بودیم چین. همهی راننده تاکسیهای چین ، یعنی تک تک همگیشان، نام برخی از مسوولان ایرانی از جمله آقای احمدی نژاد را نیز بر زبان میراندند.
ما: زحمت کشیدید. همین جا هم سوار تاکسی شوید نام برخی از مسوولان از جمله آقای احمدینژاد بر زبان رانده میشود. اصلا ورد زبان همهی رانندهها است. راننده تاکسیها که هیچی، مسافر هنوز سوار تاکسی نشده اول به مسوولان اشاره مستقیم میکند و عرض ادب میکند. بله. یعنی شما سوار مترو، اتوبوس، هواپیما حتا ترک موتور سیکلت هم بنشینی میبینی اصلا اسم برخی از مسوولان از جمله آقای احمدینژاد از زبان ملت نمیافتد و همه دارند حال این عزیزان را میپرسند.
جوانفکر _ایرنا: شهروندان چینی آقای احمدینژاد را دوست دارند.
ما: حق دارند. البته ما متوجه شدیم این دو سه میلیون شغلی که میگویند دولت ایجاد کرده به عنوان صادرات غیرنفتی فرستاده شده چین و آنها دارند برای ایران دورکاری میکنند. پس چینیها دوست دارند.
کارتون سعید صادقی، جام جم