فیلم تازه وودی آلن با بازیگر ایتالیایی و فیلمبردار ایرانی
فیلم تازه وودی آلن با بازیگر ایتالیایی و فیلمبردار ایرانی
وودی آلن این روزها در «رم» به سر می برد و در حال انجام تبلیغات پیشرفته در اطراف فیلم تازه خود ،«نیمه شب در پاریس» است. فیلمی که به نوعی سرسپاری این کارگردان برجسته آمریکایی به پاریس یا «شهر نورها» را نشان می دهد و فیلمی که تماشاگران بی تابانه درانتظار نخستین اکران آن در روز یازدهم ماه مه در جشنواره سینمایی «کن» هستند.
درهمین حال «وودی آلن» به صورتی سر بسته با خبرنگاران درباره فیلم بعدی خود که تابستان امسال در شهر «رم» فیلمبرداری آن آغاز خواهد شد سخن گفته است. او در ضمن چند گفتگو در این رابطه انجام داده است که هم زمان با نمایش فیلم «نیمه شب در پاریس» در «کن» در نشریات مربوط به جشنواره سینمایی این شهر و دیگر نشریات هنری جهان منعکس خواهد شد.
اما ازمهم ترین نکته های قابل توجه درباره این فیلم تازه که در «رم» فیلم برداری خواهد شد، علاوه بر حضور روبرتو بنینی کمدین ایتالیایی و همکاری دوباره وودی آلن با فیلمبردار ایرانی تبار، داریوش خنجی در آن، نقشی است که این کارگردان و بازیگر محبوب برای خودش در این فیلم تازه نوشته است. این نخستین فیلم پس از اکران فیلم «اسکوپ»Scoop محصول سال ٢٠٠٦ است که خود «آلن» هم در آن نقش آفرینی خواهد کرد.
وودی آلن در این مورد می گوید:«این فیلم تازه هیچ شباهتی به فیلم «نیمه شب درپاریس»نداره. یعنی یک فیلم رومانتیک نیست بلکه بیشتر یک کمدیه. بازیگران فیلم هم تا حالا از میان بهترین ها انتخاب شده اند. آلک بالدوین، جسی آیزنبرگ، پنه لوپه کروز، الن پیج و روبرتو بنینی و البته خودم هم هستم.»
وودی آلن درمورد «بنینی» کمدین معروف ایتالیایی و نقش او در این فیلم تازه می گوید:«بله ..بنینی بدون شک نقش خنده داری را بازی خواهد کرد!» او درادامه به خبرنگاران می گوید:«البته باید اعتراف کنم که من رم را به اندازه پاریس نمی شناسم.» اطلاعات درباره این فیلم تازه درهمین حد باقی می ماند مگر درمورد مدیر فیلمبرداری ایرانی تبارآن ، داریوش خنجی، که پس از اتمام کار فیلم «نیمه شب درپاریس» یک بار دیگر با وودی آلن همکاری خواهد داشت.
خنجی از یک پدر ایرانی و یک مادر فرانسوی درسال ١٩٥٥ در تهران به دنیا آمده است. او درکودکی به همراه خانواده خود به فرانسه نقل مکان کرد و از نوجوانی به فیلم و سینما علاقمند شد و با استفاده از یک دوربین ٨ میلیمتری چندین فیلم ساخت. بعدها او به ایالات متحده آمد ودر دانشگاه لس آنجلس UCLA به تحصیل در رشته سینما مشغول شد و چندی بعد برای ادامه تحصیلات سینمایی به دانشگاه نیویورک NYU رفت و از آنجا فارغ التحصیل شد.
داریوش خنجی، بنا برگفه خودش از همان آغاز کار«بیشتر تحت تاثیر قدرت تصویربود تا داستان فیلم» و به توصیه دو تن از استادان خود تصمیم گرفت که رشته «سینماتوگرافی» را دنبال کند. این دو «جوناس مکاس» و «هیگ منوگیان» (استاد مارتین اسکورسیزیز) بودند.
خنجی در سال ١٩٨١ به فرانسه بازگشت و به عنوان دستیار با فیلمبرداران سرشناسی چون برونو نویتن، مارتین شفر و پاسکار مارتی به کار مشغول شد و در ضمن به کار فیلمبرداری فیلم های تبلیغاتی و موزیک ویدیو پرداخت.
او استعداد خود را با فیلم برداری سیاه و سفید فیلمی به نام «ارثیه جزیره چینی» فیلمی در باره رویدادهای پس از یک جنگ اتمی در سال ١٩٩١، به نمایش گذاشت و بعدها به عنوان یک سینماتوگرافر موفق با کارگردان های معروفی چون ژان پیر ژنه، رومن پولانسکی، آلن پارکر، دیویدفینچر، برناردو برتولوچی وسیدنی پولاک به همکاری پرداخت.
خنجی برای فیلمبرداری فیلم «اویتا» Evita به نامزدی جایزه اسکار و جایزه انجمن فیلم برداران آمریکا رسید. او شیوه «سینما اسکوپ» را به عنوان بهترین نحوه فیلم برداری می شناسد و در یکی از مصاحبه های خود در این مورد می گوید:«به نظر من اسکوپ زیباترین فورم یک کادرعکاسی است. تماشاگر هنگام تماشای چهره های سینما اسکوپ در آن کاملا جذب و حل می شود.»
داریوش خنجی درفیلم «دلیکاتسن» هنراستفاده از سینما اسکوپ در فیلم برداری را به خوبی به نمایش گذاشته است. فیلمی که او را در سطح بین المللی به معروفیت رساند و جایزه «سزار» (اسکار فرانسوی) را نیز برای او به ارمغان آورد.
خنجی که پس از «نیمه شب در پاریس» یک بار دیگر درفیلم تازه وودی آلن در رم با او همکاری خواهد کرد می گوید درکار فیلم برداری به شدت تحت تاثیر «گرگ تولاند» بوده است :«من به خصوص عاشق کاری هستم که این فیلمبردار در فیلم خوشه های خشم به کارگردانی جان فورد ارائه داده هستم.»
خنجی گفته است تنها آروزی او درحال حاضر ساختن یک فیلم سیاه و سفید ١٦ میلیمتری از کتاب «درجاده» On The Road جک کرواک، یکی از سردمداران نسل «بیت» در آمریکا ونویسنده ای است که سبک سنت شکن تازه ای از نوشتن را در دوران پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا رواج داد.
جک کرواک نخستین فردی بود که به طور رسمی از واژه ی «بیت» برای شرح و توصیف زندگی و رفتار رفقایش استفاده کرد و همین موضوع هم باعث شد که پس از انتشار «در جاده» در سال ۱۹۵۷ خیلی از منتقدان ادبی و روزنامه نگارها بیشتر از آنکه درباره رمانش از او سئوال کنند، از کرواک بخواهند تا درباره ی نسل بیت حرف بزند. نسلی که بعدها الهام بخش هنرمندان و نویسندگان زیادی در آمریکا شد و هنرمندانی و نویسندگانی چون باب دیلن و چارلز بوکفسکی را شیفته ی خودش کرد. باب دیلن درباره «در جاده» می گوید: « این کتاب زندگی ام را همچون زندگی همه ی آدم های دیگری که آن را خوانده اند برای همیشه عوض کرد!»
|
|
|