تاریخ هنر ایران نام زنان بسیاری را در سینه خود پنهان داشته است. میان زنان سرزمینمان، دلسوختگان بسیاری بودهاند که نجوای جنگل و جاری رود را از حنجره خویش میخواندهاند اما همه آواز خویش را با ستم حسرت در سفره سنت پیچیدند و در گور ممنوع به خاک سپردند. گذشته از زنان خوشآوازی که قداست صدای ماندگارشان را تن آلوده کردند، میان خاموشیها و فراموشیها، زنانی نیز سر برآوردند که نگاهبان روح و آبروخواه تن بودند و آرزو، شوق و اندوه را فریاد کردند. سیمین غانم از حرمتگزاران این گستره مقدس و جزو معدود خوانندگانی است که کم اما خوب خوانده است. هنرش چکیده وجود اوست. صدا را ودیعه و امانت الهی میداند که باید نگاهدارش باشد و حق آن را ادا کند. با صدایش زندگی میکند و لحظهای آن را از خود جدا نمیداند. در این خصوص گفتوگویی با ایشان انجام دادیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.لطفا از خودتان برایمان بگویید.* در یکی از شهرهای شمال به نام تنکابن متولد شدم. موسیقی و آواز، جزئی از زندگی و وجودم شد. به لطف خداوند این عشق همیشه با من بوده و هست. خانوادهام متعهد و پایبند به اصول اخلاقی بودند و این اعتقادات نیز در من هم ریشه دارد. هرگز به خودم اجازه ندادم که بر خلاف اعتقاداتم قدم بردارم و هیچگاه به هنر خوانندگی، به صورت حرفه و شغل نگاه نکردم، همیشه در کنار زندگیام قرار دارد و خوشحالم که برای آرامش دلها میخوانم. بر این باورم که صدای خوب ارمغان خداوند است و باید در جهت مثبت از آن بهره برد. فعالیت هنری خود را در عرصه موسیقی چگونه آغاز کردید؟* از دوران دبستان تا دبیرستان در جشنهای فرهنگی و خیریهها شرکت داشتم. در دوران دبیرستان در مسابقه سراسری آموزشگاههای کشور، رتبه اول را به دست آوردم و با تشویق اطرافیان به هنرستان موسیقی و سپس به رادیو و تلویزیون راه پیدا کردم. فعالیت هنری من منحصر به جشنهای هنر شیراز و تعدادی کنسرت در خیریهها بوده است که کنسرتهایم با خیریه فیروزنیا همچنان ادامه دارد. نزد کدام یک از اساتید، دوره آواز را گذراندهاید؟* ردیفهای موسیقی را نزد شادروان استاد محمود کریمی آموختم. سلفژ و تکنیکها را نزد شادروان استاد حنانه آموختم. ایشان به من لطف خاصی داشتند، از راهنماییشان همیشه سپاسگزارم و دعاگویشان هستم همچنین با خیلی از اساتید دیگر مانند استاد تجویدی، استاد پایور، استاد جلیل شهناز، استاد همایون خرم و... همکاری داشتم. با وجود خانوادهای پایبند به اصول اخلاقی، چگونه به فعالیت هنریتان ادامه دادید؟* خانوادهام با آواز خواندن من به صورت رسمی سرسختانه مخالف بودند. به خصوص مادرم فضای هنری آن زمان را برای فعالیت من مناسب نمیدید. به هر حال مایل بودم ضمن حفظ اعتقاداتم، بخوانم. در کل فعالیت هنری و رسمی خود را از 25 سالگی و پس از ازدواج آغاز کردم. پس از سالها سکوت به صحنه آمدید و برای بانوان کنسرت اجرا کردید. کمی از این حال و هوا بگویید.* در این دوران سعی کردم صدایم را حفظ کنم و با تمرینهای مداوم، آهنگها را مرور میکردم اما در این سالها هیچگاه سعی نکردم به صورت زیرزمینی کار کنم بلکه همیشه ترجیح دادم به صورت رسمی فعالیت کنم و برای بانوان کنسرت بگذارم. فعالیت هنریتان را از چه سالی پس از انقلاب آغاز کردید؟* در سال 1378 در سینما صحرا کنسرتی برگزار کردم که از اجرا و استقبال بسیار خوب بانوان برخوردار شد. پس از آن هم کنسرتهایی را در ارگ بم، شیراز، رشت و... برگزار کردم که آخرین کنسرتم 17 آبان امسال در تالار وحدت اجرا شد و به علت استقبال و شوق مردم چند روز به طول انجامید. همزمان با انقلاب اسلامی بسیاری از خوانندگان برای ادامه فعالیتشان به خارج از کشور رفتند. شما چرا ماندگار شدید؟* من دغدغه رفتن از ایران را نداشتم و احساس میکنم در ایران، کنار مردم خوبم آرامش بیشتری دارم. آیا برای اجرای کنسرت به خارج از کشور هم رفتهاید؟* در گذشته چند بار به طور رسمی کنسرتهایی در خارج داشتهام ولی اخیرا شرایط، موافق میلم نبوده است. من اجرای برنامه در ایران را ترجیح میدهم. شما موسیقی سنتی را بیشتر میپسندید یا پاپ و کلاسیک؟* من هر دو سبک را دوست دارم و صدایم گنجایش هر دو سبک را دارد. علاوه بر این آهنگهای محلی و کلاسیک ایرانی را خیلی میپسندم. اشعار در موسیقی چقدر اهمیت دارد؟* به اعتقاد من خواننده همانطور که به درس خواندن و سواد موسیقی اهمیت میدهد، به شعر نیز باید احترام بگذارد و سواد شعری کسب کند. وقتی خواننده معنای اشعار را بفهمد به خود اجازه نمیدهد پیام شاعر را لابهلای گوشههای دستگاه موسیقی و تحریرها بشکند و نامفهوم ادا یا اساسا معنای آن را گم کند. آیا آهنگها را خودتان میسازید؟* پس از شروع کنسرتها از سال 78 تصمیم گرفتم خودم در این زمینه پیش روم. با اطلاعاتی که از موسیقی داشتم و علاقه بسیار زیاد به اشعار حافظ، سعدی و مولوی توانستم آهنگهایی را روی این اشعار بگذارم. به مرور با سلیقه و ذوق بانوان، آشنایی بیشتری پیدا کردم. حال در انتخاب شعر و آهنگ بسیار دقیق هستم بنابراین آهنگهای جدید را خودم میسازم. از بین آهنگهایتان کدام را بیشتر دوست دارید؟* آهنگ گلگلدون را خیلی دوست دارم، این آهنگ مثل برگ گل، همیشه تازه و زیباست و همچنین آهنگ پرنده را، زیرا هر وقت این آهنگ را میخوانم حس عجیبی در من ایجاد میشود. احساس میکنم دارم پرواز میکنم و روی زمین نیستم. بانوان و کودکان هم از طرفداران پروپاقرص این دو آهنگ هستند. خاطرهانگیزترین آهنگهایی که همیشه در ذهن شما جای گرفته کدام است؟* آتش، بسوزان، مرد من، گل گلدون، قلک چشات، لانه مور، پرنده، هم نفس، ابر پاییز، و... موقعیتهای خوبی در موسیقی سر راهتان قرار گرفت. چرا به آنها پشتپا زدید؟* شهرت و هنر دنیای عجیبی است. بسیاری از هنرمندان زمانی که وارد دنیای هنر میشوند روی خواسته و عقایدشان قلم میکشند و تابع خواست دیگران میشوند. به اعتقاد من هنرمند نباید هرکاری را به خاطر دلش انجام دهد چراکه خانواده همیشه در مقام اول قرار دارد و یک هنرمند باید در درجه اول برای خانوادهاش ارزش زیادی قائل شود. من همیشه موسیقی را در کنار خانواده حفظ کردم، انسجام خانواده برایم از اهمیت بالایی برخوردار بود و مردم نیز این موضوع را به خوبی درک میکنند. از آخرین اجرا که در تالار وحدت برگزار کردید بگویید.* من چند سالی است که با همکاری بنیاد خیریه فیروزنیا و بنیاد فرهنگی هنری رودکی این کنسرتها را برگزار میکنم.در اجرای کنسرت آخرم قطعاتی جدید همراه با قطعات به یاد ماندنی گل گلدون، آسمون آبی، قلک چشات و... را سرودم که در این اجرا فریبا جواهری نوازنده پیانو، سارا احمدی نوازنده دف، آزاده شمس نوازنده ویولن و آرمینا حاجی جعفری به عنوان نوازنده درامز مرا همراهی کردند.عواید حاصل از این برنامهها همیشه برای حمایت از زنان بیسرپرست و نیازمند است. چرا با اینکه سالها اجرا نداشتید، در بین مردم اینقدر محبوبید؟* همیشه سواد، شعور، معرفت، دانایی و شعر یک هنرمند پشتوانه اوست که انعکاس آن به مردم برمیگردد. وقتی خود ما به اعتقاداتمان پایبند و دوستدار خانواده باشیم، این حسها به خودی خود، به مردم انتقال مییابد و آنها هم برای ما ارزش و احترام بیشتری قائل میشوند. فعالیت بانوان در زمینه موسیقی را پس از انقلاب چگونه ارزیابی میکنید؟* به اعتقاد من اگر فرصت مناسبی در اختیار زنان گذاشته شود و آنها بتوانند طبق موازین قانونی و شرعی کارهایشان را اجرا و ضبط کنند بیتردید بسیار موفق خواهند بود. به هر حال من معتقدم صدای با صلابت و پرقدرت یک زن میتواند کلام حق را بیان کند و خیلی اوقات بسیار تاثیرگذارتر و با نفوذتر از صدای یک مرد باشد. حرف آخر؟* سپاس خدای را که در سالهای سکوت و تنهایی مرا یاری کرد و به گوش جانم نغمه عشق خواند و سپاس از شما به دلیل این که همانطور هستید و در تمام مدت غیبت طولانی من فرقی نکردید، انگار که هیچ چیز عوض نشده و این خوشبختی عظیمی است که سهم کوچکی در شادی دلهای پرملال داشته باشم.
نمونه صداش رو نداریم و منحصر به فرده. هنوز آهنگهایش دوست داشتنی و خاطر انگیزه حتی بیش از قبل به دل میشینه. اون زمان تو دریا بودیم و در خشکی نیوفتاده و نفسمان به شماره نیوفتاده بود خیلی جدی نمی گرفتیم فکر میکردیم همیشه آب دور و برمونه و نعمت در دسترسمون. اما حالا که بر میگردیم و خوب نگاه می کنیم به واقع که یک خواننده بیخودی نداشتیم اینقدر تنوع و اینهمه هنر. روح شاه فقید شاد. هنرمندی باسواد با اخلاق و سلامت نفس است. درود بر ایشان و سپاس از خداوند که به ما این صداهای زیبا را شناساند تا با آنها زندگی کرده و خاطره داشته باشیم.
گل دختر عاشق رهبر - ایران - اهواز. غلط کرد دین مبین اسلام که صدای ملکوتی زن را حرام کرد. آن دین مبینی که ما می میشناسیم و با آن زندگی می کنیم هیچ تفاوتی برای صدای زن و مرد قائل نیست . به قول مولانای بزرگ ما ز قرآن مغز را برداشتیم پوست را بهر خران بگذاشتیم. خواندن برای شما زرخریدان یا کنیزکان بارگاه طاعون زده ضحاک حرام است و مردان نامرد بسیجی و غیره که از شدت بند تمبان کوتاهی یقه های خود را هم تا زیر چانه بسته مبادا خواهران سبیلو بسیجی نگاه چپ به آنها بیاندازند.
iranazadiran - ایران - تهران درک شما از کلام مولانا ظاهرا مثل افکارتونه در خصوص اسلام. مولانا توی این شعر قرآن را تشبیه به میوه ای میکند که بهترین قسمت میوه را خود بر میدارد که مغز آن است و پوست آن را در مقابلی خرانی میگذارد که از میوه جز پوست نصیبشان نمیشود .صرفا جهت اطلاع
"هر وقت این *آهنگ *!.را میخوانم!!"....نه تنها بسیاری از مجریان هنوز به "غلط. آهنگ خواندن"و نه ترانه! میگویند !.که خود ِ آوازخوانان هم خود بر این باورند که*آهنگ را میخوانند ! و نه ترانه و شعر و سرود را....!.
اقای خوش باور شما که انقدر اطلاعاتتون زیاد هست یه وقت چشم نخوری. تنکابن یا همون شهسوار از شهر های استان مازندران هست نه گیلان. پس گیلکی ربطی به خانوم غانم نداره
گل دختر، تو برای همان عشق به رهبر مناسب هستی. نیاز نیست از زبان خدا سخن بگویی. آن خدایی که زن را زیبا آفرید صدای او را هم زیبا آفرید که بر قلب و گوش زن ستیزان بنوازد و کر و کورشان کند. آنچه صدای زن را حرام کرده است، هرزگی و شهوترانی کسانی است که بر مسند قدرت مذهب تکیه زده اند. انسانی که هرزه و فاسد نباشد از صدای زن هراسی ندارد. همانطور که شیما نیز آوازه خوانی به نام بود و در میان مردم و برای پیامبرش آواز می خواند. تو حتا نمی دانی که دختر حسین ابن علی و شهربانو دخت یزدگرد نیز که ایمان و عشق و هنر ا از دامان پدر و مادر خود آموخته بود، از هنرمندان مشهور دوران خود در زمینۀ رقص و آواز بود...
anohe - هند - میسور: دوست گرامی, اصطلاحاتی در شمال داریم که در شمال رایج میباشد, بعنوان مثال: اصطلاح " کهی " که به بابل, امل, شاهی و ساری گفته میشه, و یا با لهجه شمالی, گفتن این اصطلاح : شهسوار پل سر هی هی و یا همین اصطلاح شخص بنده خوش باور: گلیکی تی قربان ! خانم غانم متوجه منظورم شدن و ما شمالیها اینقدر " چشم تنگ " تشریف نداریم که بین همدیگر فرق بگذاریم ! خوام بوشوم رشت . می طالع برگشت *(°!°)*
porharfi - هلند - آرنم: کجایی پسر, نبودی چند روزی ?! و چه خوب که نبودی ! ما, کاربران سایت مورد هجوم ویروسی قرار گرفته بودیم که منو به ترس انداخت که سال میلادی داره اینطوری شروع میشه ?! راستی, زیاد مته به خشخاش نگذار , مثل دوستمون از هند ! زیرا یک خواننده ممکنه اینطور منظورش را بیان کنه و این اصطلاح را بکار ببرد: من یک " شعری" میخوانم بنام "خوام بوشوم رشت " و یا یک یک خواننده دیگر اینطور عنوان کند: " اهنگ " میخوانم بنام " پوران گونن پوری جون .. عیسی را گونن ایسی جون, مون گام , ت بشمار " تا بعد دوست کم حرفم مثل من که کم حرفم °!°
گل دختر عاشق رهبر - ایران - اهواز. خطبه ی خانم زینب که درود خدا بر او و خاندان نبوت باد مانند دکلمه ای بود که در دربار یزید انجام داد. شما عاشقان ضحاک فرعون صفت برای خود دین شیطانی جدیدی آورده اید که در آن تجاوز دزدی حق کشی بت پرستی مجاز و صواب دنیایی و اخروی دارد اما شنیدن صدای یک زن به شکل آهنگین تمام ارکان دینتان را بهم میریزد(نه اینکه از مرد و زن عاشقان ضحاک نخراشیده و نتراشیده اند با هر چه لطافت و زیبایی ست دشمنی خونی دارند و خاری در چشمانشان است) . البته نا گفته نماند با اینکه پیرو رساله قلابی ضحاک و عاشق کفر و نفاق او هستید و چند رنگی اش این نکته را با تعجب از کلام مولانای بزرگ خوب متوجه شده اید. آیا . شما هنگام خوردن هندوانه یا خربزه پوست آن را می خورید یا خود میوه را. ما تا جایی که میدانیم و به یاد داریم پوستش را برای خر و گاو و گوسفند جمع می کردند تا نشخوار کرده سرگرم شوند. البته علت اصلی این است چون خوب خر و گاو هستند و آدم که نیستند که قشنگ هندوانه را نوش جان کنند آنهم گلش رو. شما چه نظری داری.
anohe - هند - میسور: راستی اسم دوم کنجکاو هست, میتونم بپرسم معنی اسم شما چی هست ? وگرنه نمیتونم امشب راحت بخوابم خانم / اقا / anohe ! شاید هم اسم یک گل وحشی باشه ? مرسی از قبل °(°!°)°
khosh bavar - ایران - یزد -( آیه 32 سوره احزاب ) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنکه دلش بیمار هوی و هوس است به طمع ا فتد بلکه متین و درست سخن بگوئید
ویران و نابود باد اسلام و حکومت آخوندی که صدای بانوان آوازه خوان را در سرزمین ایران خاموش کردند امّا بلندآوازگی , شخصیت و طنین صدای خانم سیمین غانم به نیکی خواهد ماند.
khosh bavar-ایران-یزد:خوشی گرامی با درودی دوباره و امید به گذران سالی. به استواری پایه11 ...از شب پیش از یلدا ی زیبا .بیمار شدم جوری که چند. روز اول تقریبا بیهوش بودم !.اما برای انجام وظیفه کور مال کور مال یه پیام کوتاه. تبریک کریسمس و سال نو برای کارکنان و برو بچه های سایت ارسال کردم!. بیماری همچنان تنهایم نمیذاره و همراهیم میکنه !اما خواندن مطالب سایت. *آس ِ ایرانیان-انگلستان-را آغاز کردم.."تا مدیر و کارکنان خوب و هوشیار سایت . فرمان میرانند محکم و استوار !پرچم به دست به پیش برای توی دهان ملایان زدن!. بر پا باش!..
گل دختر عاشق رهبر - ایران - اهواز . این گفته شما صحیح نیست. همین شمامتحجرین هستید که مردم را از دین دور کردید با تفاسیر غلط خود از آیات قرآن و احادیث جعلی. خجالت بکشید چرا که شما دزد ایمان و عقیده هستید. .
-( آیه 32 سوره احزاب ) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنکه دلش بیمار هوی و هوس است به طمع ا فتد بلکه متین و درست سخن بگوئید....خدایا دین تو را چه کسانی تفسیر و مجری شده اند که چنین اژدهای هفت سر بی رحم آتش خواری از آن درست کرده اند. آخر حرف زدن با عشوه و مرض و سوءاستفاده از تن صدای لطیف و جذاب چه ربطی به خواندن دارد. معلوم است که دلهای مریض که از مچ دست یک زن حالشان بهم میریزد از صدایی که باعث تحریکش شود چه میشوند. چرا اگر خانمی بخواهد شعری در رابطه با شهر نو ها و جریانات جاری در آن بخواند قبیح است و تاثیر شیطانی دارد.......
...حتی خوانندگان زنی که بدون مرض و غرض تنها از صدای زیبای خود در جهت شادی دل و تلطیف روح و روان مردم استفاده میکنند جز خدمتگزارانی اند که نعمت خدا دادی خود را پرورش داده و با مردم تقسیم می کنند. چند نفر وقتی صدای زیبای هایده را میشنوند به جنسیت او فکر می کنند و یا اینکه سراغ الواتی میروند......
.....جایند آن زنان شیر دل تابو شکن ما همچون فمر ملوکهای ضرابی که در جوی که زن تنها در پوشیه و چادر کمری پوشیده شده برای مردم کنسرت گذاشته بخوانند و جماعتی عظیم هنوز که هنوز است با خاطراتش یا صدایش زندگی کنند و روح زندگی را در خود جاری. این بسیجیان عاشق رهبری خون آشام و قصی القلب از کدامین گوشه از خاک سرشار از حال ومعطر ایران که همواره به عشق و احساس آمیخته بوده سبز شده اند. این خاک را چه چیزی آلوده کرده که این چنین این سرزمین و زمین پاک مهر پرور به کین و نامهربانی آغشته شده. آیا غیر از آه مظلومان و خون به ناحق ریخته شدگان در آن می تواند علت دیگری داشته باشد. ......
.....تنها چیزی که می تواند این طلسم شوم را از سرزمین ما بر کند دوری گرفتن کامل از این حکومت جهنمی و نزدیک شدن به یکدیگر است در یافتن هم. در همه چیز که شریک ما شدند و دست درازی به فرهنگ اعتبار اعتماد محبت صفا برکت . شکوفایی نعمت و سلامتی جسم و روان دین و آزادی را که از ما گرفتند با قدوم نحس و شوم خود. حال با اجرای یارانه چندر غازی به عنوان ساکت کردن مردم و سرگرم شدنشان در ازای خون بهای شهیدان جنبش سبز از جیب خود مردم به آنها صدقه می دهند. چرا نباید ایرانمان از آن خودمان نباشد تا دوباره به مهر آن را بپرورانیم و حفظ کنیم تا دیگر به هر بی سر و پایی اجازه اختیار داری و سلطه جویی ندهیم.
anohe - هند - میسور : چقدر منو توی خماری گذاشتی دختر خانم ! دلواپست شده بودم که جوابم را ندادی و در مراسم سوگواری شادروان پهلوی هم پیدات نشد ?! چرا اذیتم میکنی و بمن معنی اسمتو نمیگی ?! باید به زانو بیافتم ?! خوب, بمن بگو , چرا سر از هندوستان در اوردی ?!
پنجشنبه 16 دی 1389
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.