جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۸۸ - ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۹
اکبر گنجی: محمود احمدى نژاد خطرى براى آقاى خامنه اى ندارد
محمود احمدی نژاد (راست) در یکی از جلسات سران نظام در کنار آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران.
رادیو فردا : در هفته هاى اخیر آیت الله خامنه اى، شمارى از روحانیون، دولتمردان و چهره هاى پرنفوذ جمهورى اسلامى در سخنرانى ها و گفته هایشان با رسانه هاى داخلى بر ضرورت اتحاد نیروهاى طرفدار نظام تاکید کرده اند. روز یکشنبه گذشته آیت الله خامنه اى در دیدارى با دانشجویان از گسترده تر کردن دایره مخلصان نظام سخن گفت و با تاکید بر اتحاد بر مبناى اصول گفت: «با هر کس به همان اندازه که اصول را قبول دارد متصل و متحدیم و هر کس اصول را قبول ندارد، طبعاً از این دایره وحدت خارج است.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران پیش از آن هم بر جذب حداکثرى و دفع حداقلى با معیار و میزان اصول و ارزش تاکید کرده بود. در بحث افزایش قدرت دولت در کنترل دانشگاه آزاد که به رو در رویى علنى مجلس و دولتیان تبدیل شده بود، نیز آیت الله خامنه اى گفت که حفظ وحدت و همدلى و انسجام در جامعه و پرهیز از هرگونه اختلاف و شکاف نظر رهبرى در این برهه حساس است. در نخستین نشست مشترک مجلس و دولت هم که هفته پیش برگزار شد، محمود احمدى نژاد و على لاریجانى، روساى قواى مجریه و مقننه بر ضرورت افزایش همدلى دو قوه براى حل مشکلات کشور تاکید کردند.این در حالى است که تا چندى پیش اختلافات تا به آن حد شدید بود که آقاى لاریجانى چند مصوبه مجلس را شخصاً به مسئولان اجرایى دولت ابلاغ کرد و آقاى احمدى نژاد هم چند مصوبه مجلس را غیرقانونى و خلاف قانون اساسى خواند. اخیراً هم موضوع شرکت محمود احمدى نژاد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شده بود و گفته مى شود که على رغم اینکه آیت الله خامنه اى از او خواسته است در این جلسات شرکت کند، آقاى احمدى نژاد به شرکت در جلساتى که به ریاست هاشمى رفسنجانى برگزار مى شود، تمایل نشان نداده است.میهمان گفت و گوى ویژه این هفته رادیو فردا اکبر گنجى، روزنامه نگار منتقد و محقق است که درباره مسئله وحدت میان اصول گرایان اظهار نظر مى کند.رادیو فردا: آقاى گنجى، موضع گیرى هاى رهبر جمهورى اسلامى براى فرونشاندن اختلافات درونى اصول گرایان در هفته هاى اخیر و مسئله وحدت بر مبناى اصول که آیت الله خامنه اى مطرح کرده به نظر شما در شرایط کنونى تا چه حد امکان پذیر است؟اکبر گنجى: اگر شما به وضعیت جمهورى اسلامى در این سى و یک سال گذشته توجه کنید، جنگ قدرت یکى از ویژگى هاى پایدار این رژیم بوده است. آن طور نیست که امروز با یک پدیده شگرف مواجه باشیم. ما با چهار منبع ارزشمند که با آن کمبود داریم مواجه ایم. این منابع یکى ثروت، یکى قدرت، یکى منزلت و یکى معرفت است. همه انسانها به دنبال این پدیده هستند. منتها در عالم واقع با کسرى آنها مواجه هستیم و نابرابرى ایجاد مى شود در اینها و رقابت ها و جنگ ها پیرامون آنها صورت مى گیرد. در جمهورى اسلامى هم همیشه این بوده. على رغم شعارهاى اخلاق، اصول گرایى، دین، معنویت و خدا و پیغمبر، همیشه این نزاع و جنگ قدرت بوده. اگر در سه سال اول انقلاب توجه کنید به جنگ هاى مسلحانه و بعد سال ۶۷ که چند هزار اعدامى داشتیم از مخالفان، این نزاع ها حتى در دوران آقاى خمینى هم وجود داشت. آقاى خمینى مهندس موسوى را تحمیل کرد به آقاى خامنه اى. بعد از آن دوره هم که آقاى خامنه اى آمده، این درگیرى ها همیشه بوده. چه در دورانى که آقاى هاشمى رفسنجانى رئیس جمهور شد و اینها به سرعت اصلاح طلبان را شروع کردند به زدن و بعد بین خودشان و هاشمى اختلاف پیش آمد و جناح راست به دو بخش شد که از دل آنها کارگزاران سازندگى بیرون آمد و آخرهاى دولت هاشمى این دعواها بالا گرفت و بعد اصلاح طلبان آمدند... دعواى با اصلاح طلبان و بعد هم آمدن احمدى نژاد و در این دوران که توانستند اصلاح طلبان را کامل حذف کنند، دعواهاى میان چیزى که اصول گرا خوانده مى شد بالا گرفت و اینها به گروه هاى مختلف تقسیم شدند. این دعواها هم چیز ظاهرى نیست و عمیق است به طور عمده بر سر قدرت و ثروت صورت مى گیرد. ولى فقیه هم سعى مى کند به نوعى وحدت ایجاد کند. منتها تفاوت این ولى فقیه با ولى فقیه قبلى این است که آن یکى شخصیت کاریزماتیک داشت که این ندارد و آن یک مقدار سعى مى کرد خودش را بالاتر از این نزاع ها قرار دهد و این آقا خودش طرف نزاع ها است.الان هم جناح راست به هیچ وجه احمدى نژاد را قبول ندارد. آن چیزى که باعث شده است این آدم تا به حال بماند، دفاع بى چون و چراى آقاى خامنه اى است. شما مى بینید که از یک طرف آقاى خامنه اى اینها را دعوت به وحدت مى کند و از طرف دیگر با حمایتى که از احمدى نژاد مى کند در واقع آنها را دارد به زور وادار به سکوت مى کند در مقابل احمدى نژاد. از این لحاظ به نظر من وحدتى صورت نمى گیرد. شما موقتاً با سکوت چند روزه اى مواجه خواهید شد ولى باز این نزاع ها بالا خواهد گرفت.آقاى خامنه اى در دیدارى که با عده اى از دانشجویان داشتند، تاکید کردند بر اتحاد برمبناى اصول که نقل از ایشان مى کنم: «بر این مبنا با هر کسى به همان اندازه که اصول را قبول دارد متصل و متحدیم و هرکس اصول را قبول ندارد طبعاً از این دایره وحدت خارج است»، منظور از این «اصول» چیست؟این اصول را آقاى خامنه اى در ۲۱ سال زمامدارى اش بارها گفته است. این اصول را همیشه مى گوید. قانون اساسى، اصل ولایت فقیه، شخص ولى فقیه و امام. ولى عمده مطلب بر مى گردد به آن تفسیرى که خود ایشان از این چیزها مى دهد. درست است که همیشه ایشان چهار موضوع قانون اساسى، اسلام، ولایت فقیه و امام را مى گوید، ولى موقعى که ازشان بپرسید که این چهارتا چیست... چون اصلاح طلبان هم خیلى هاى این چهار اصل را قبول دارند... ولى ایشان مى گوید نه، آن تفسیرى که من از این اصول دارم. در واقع در نهایت امر وحدتى که ایشان مى گوید وحدت به معناى تبعیت از «من» است. چنین وحدتى نمى تواند کاملاً شکل بگیرد. در موقعى که آقاى خامنه اى احمدى نژاد را آورد، و احمدى نژاد شد رئیس جمهور، در واقع پیام آقاى خامنه اى به گروه هاى مخالف این بود که وضعیت جدید که شما خودتان را سازگار مى کنید، احمدى نژاد بخشى از وضعیت جدید است. حتى ایشان در رابطه با فردى مثل هاشمى رفسنجانى که چهل پنجاه سال با هم رفیق بودند، این کار را انجام داده و مى گوید آقا تو اگر مى خواهى بمانى ماندنت منوط به این است که بپذیرى وجود احمدى نژاد را. نمى توانى احمدى نژاد را حذف کنى با من هماهنگ باشى و در این چارچوب بمانى. این جزیى از فرایند جدید است. این دعوا به راحتى تمام شدنى نیست.شما اشاره کردید به آقاى رفسنجانى. چند هفته اى است که بازهم مسئله حذف آقاى رفسنجانى حتى از مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شده. در زمانى که آقاى خامنه اى مطرح مى کند که باید همه جناح ها دور هم جمع شوند بر مبناى اصول، آیا به نظر شما ایشان موافق است که در موقع زمانى آقاى رفسنجانى به هر نوعى کنار گذاشته شود؟در واقع بازى را یک جورى تعریف کرده اند که هاشمى رفسنجانى که امروز در بى قدرت ترین وضعیت خودش در سى، سى و دو سال گذشته است. هیچ موقع هاشمى در قدرت سیاسى جمهورى اسلامى به اندازه امروز فاقد قدرت و نمایشى نبوده. ولى همین میزانش هم تحمل نمى شود. همین میزان هم دارند به او پیام مى دهند که باید راه بیایى. فقط این نیست که شما هر روز بگویید رهبرى را مى پذیرم و هر چه رهبرى گفت تابع هستم. این رهبرى که شما مى پذیرید همین رهبرى مى گوید محمود احمدى نژاد هم رئیس جمهور است و شما به عنوان رئیس جمهور باید بپذیرید. با این ساز و کار نمى توانید مخالفت کنید. لذا اگر نخواهید بپذیرید این را معلوم نیست دیگر بتوانید رئیس مجلس خبرگان باشید. دیگر نمى توانید، معلوم نیست که اصلاً توى مجمع تشخیص مصلحت بتوانى باشى و رئیس آنجا باشى. چون رئیس مجمع تشخیص مصلحت و اعضاى آن را خود آقاى خامنه اى تعیین مى کند. لذا این آدم مى بیند که کسى نیست. زیر پایش شل شل است. اگر به صحبت هاى آقاى هاشمى رفسنجانى در یکى، دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهورى ۲۲ خرداد ۸۸ تا به امروز نگاه کنید، عنصر ثابتى که در صحبت هاى آقاى هاشمى بوده، این بوده که مبناى وحدت شخص آقاى خامنه اى و فرمایشات ایشان است. آن چیزى که در واقع هاشمى همیشه مى زند و انتقاد مى کند، محمود احمدى نژاد است و نه چیز دیگر. توى آن زاویه هم موفق نشده. یعنى همچنان آقاى خامنه اى دفاعش از احمدى نژاد سر جایش است و پشت این آدم ایستاده و از حمایت مى کند و مى گوید که شما ها باید این آدم را بپذیرید. تاحالا هم على الاصول آن آدم را پذیرفته اند. از طرف دیگر اصلاح طلبان هم در روزهاى اخیر این مسئله را مطرح کرده اند که باید به نوعى بنشینند با اصول گرایان و اختلاف ها را در سطحى حل کنند. به نظر شما آنها از چه زاویه اى به این مسئله نگاه مى کنند؟من نمى دانم این حرفى که بعضى افراد زده اند، این حرف آیا حرف جنبش سبز است یا نه. من اولین نکته اى که در آن تردید دارم این است. نکته دوم این است که فرض کنیم اصلاً اینها بخواهند چنین کارى کنند. مسئله این است که آقاى خامنه اى نمى پذیرد. آقاى خامنه اى تکلیف را روشن کرده. به صراحت و بدون تعارف و ایما و اشاره. ایشان مى گوید که آقا شما باید بیایید به صراحت (در رابطه با به خصوص کسانى مانند رهبران جنبش سبز) باید بگویید اشتباه کردیم. باید بیایید بگویید کارى که ما کردیم دروغ بوده. باید بگویید کارى که کردیم خیانت بوده. باید بیایید محکوم کنید و مرزبندى کنید با کسانى که به نظر ایشان خائن اند و منافق و بیگانه و جریان این فتنه اند.این شرطى که ایشان مى گذارد، پروژه بى حیثیت کردن اینهاست پروژه بدنام کردن اینهاست. اصلاً طرف مذاکره که نمى خواهد با کسى بکند که شما بتوانید با او مذاکره کنید. او یک چیزهایى را اعلام کرده و مى گوید شما باید این چیزها را بپذیرید. همین. تازه این چیزها را هم بپذیرید که اینها را وارد بازى نمى کند. لذا من گمان نمى کنم اصلاً چنین پروژه اى شکل بگیرد.شما اشاره کردید باز هم، که آقاى خامنه اى تا الان به هر قیمتى از احمدى نژاد پشتیبانى کرده. این به نظر شما در آینده تا چه حد ادامه خواهد یافت. با وجود فشارهایى که بر اثر تحریم ها به ایران وارد مى شود و از داخل دعواهایى که بین آقاى لاریجانى و احمدى نژاد یا بقیه جناح ها هست، در بین اصول گرایان و حتى نمایندگان مجلس؟من همچنان معتقدم که رژیم ایران رژیم سلطانى است. قدرت اصلى، اختیارات اصلى دست رهبر است. این نکته که محمود احمدى نژاد را ایشان حمایت مى کند... خب محمود احمدى نژاد دو سال و نیم دیگر دوره اش تمام مى شود و مى رود. آقاى خامنه اى وقتى آمد بر خلاف آقاى خمینى چند تا چیز را تغییر داد. یکى اینکه هر مسئولیتى را زمان مند کرد. آقاى خمینى وقتى مسئولیت مى داد، زمان نمى داد. ایشان این را زمانى کرد. گفت به مدت سه سال. بعد نظامى ها را توى احکام سه ساله اى که داده بود، تند تند جابجا مى کرد. به خاطر اینکه نمى خواست کسى جاى پاى محکمى پیدا کند و تبدیل به خطر شود. یکى از کارهایى که این آقاى خامنه اى در مدت بیست و یک سال زمامدارى کرد، این بود که در عرصه سیاسى بسیارى از افرادى که در دوره خمینى خیلى قدرتمند بودند، در دوره پیش از انقلاب چهره هاى فعال، زندانیان سیاسى، همه اینها را گذاشت کنار و افرادى آورد که هیچ سابقه ای ندارند. یکى اش همین احمدى نژاد است. آدم هایى را مى آورد که نتوانند شاخ شوند در برابرش. آدم هایى مى آورد که فاقد پیشینه هستند. جابجا کردن این آدمها راحت است. لذا محمود احمدى نژاد خطرى براى آقاى خامنه اى ندارد. این هم فردى است مثل نقدى، مثل سعید امامى، سعید مرتضوى. از اینها استفاده اش را مى کند در راه هایى که مى خواهد و هر موقع خواست به راحتى مى گوید آقاى نقدى فعلاً شما یک مدت بروید کنار. لذا اینکه مى پرسید تا کى احمدى نژاد... احمدى نژاد خطرى براى او محسوب نمى شود... احمدى نژاد اگر همین روال چارچوب جمهورى اسلامى حفظ شود، و ثبات خودش را داشته باشد، دو سال و نیم دیگر ریاست جمهورى اش تمام مى شود و یک رئیس جمهور دیگر ایشان مى آورد داخل اینجا هم یک پستى در کنار به احمدى نژاد مى دهد. اگر هم احساس کند که ممکن است خطرات چیزى باشد، ممکن است برخورد دیگرى کند. ولى على الاصول غیر از سعید امامى که در یک موقعیت ویژه قرار گرفت و چاره اى جز کشتنش نداشتند، بقیه افراد را موقعى که خیلى فضا علیه شان... یک مدت مى بردشان کنار و بعد در جاى دیگر یک پست دیگر به شان مى دهد. ولى على الاصول هیچ کدام اینها خطرى براى آن چارچوبى که او هست نداشته و ندارند. جمشید زند
khosh bavar - ایران - کرمان
|
به عکس خوب توجه کنید ! یکی روی صندلی نشسته, که مثلا من رهبرم و به خدا نیم متر نزدیکتر, و دیگری روی زمین نشسته, که مثلا من خاکیم و نباید روی صندلی بشینم, زیرا خود را جایز صندلی نمیدانم ! در صورتیکه حتی در دهات هم مردم عامی روی مبل میشیند. |
چهارشنبه 10 شهریور 1389 |
|
khosh bavar - ایران - کرمان
|
به عکس خوب توجه کنید ! یکی روی صندلی نشسته, که مثلا من رهبرم و به خدا نیم متر نزدیکتر, و دیگری روی زمین نشسته, که مثلا من خاکیم و نباید روی صندلی بشینم, زیرا خود را جایز صندلی نمیدانم ! در صورتیکه حتی در دهات هم مردم عامی روی مبل میشیند. |
چهارشنبه 10 شهریور 1389 |
|
hassan5 - ایران - تهران
|
احمدینژاد فرد نیست یک جریانی قدرتمندی از سپاه است که ممکن است یک وقت بطور ناگهانی سر خامنه ای را زیر اب کند.سپاه در بیت رهبری ریشه دارد.. |
چهارشنبه 10 شهریور 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران
|
این خبراها نیست اتفاقا درسته خامنه ای از این میمون بدتر از خودش پشتیبانی میکند. اما می داند که از او مانند خودش هر عملی سر میزند برای همین بیش از هر کس از طرف او احساس خطر میکند. چون هیچ یک به دیگری باج نمی دهند و این را هر دو خوب می دانند. |
چهارشنبه 10 شهریور 1389 |
|
Black Chador - امریکا - ولدن
|
سوال اینه که ایا علی چکه ای از ملاقاتهای پنهانی تقلبی نژاد و اطرافیان نزدیکش با امریکایی ها و اروپایی ها خبر داره یا نه? |
پنجشنبه 11 شهریور 1389 |
|