چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۷ - ۱۲ نوامبر ۲۰۰۸
پاسخ به نامه اخیر احمد توکلی به موسوی و خاتمی : ولایت خدا مهمتر است یا ولایت فقیه؟
موج سبز آزادی : نامهای از شما خطاب به آقایان میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی منتشر شده است که آکنده است از مغالطات بزرگ، سخنانی ناروا و عبور و عدول از انصاف و عدالت. لابد بزرگانی که مخاطبشان قرار دادهاید خود میتوانند بلیغتر از این پاسخ نامهی شما را بنویسند، اما «کلک ما نیز زبانی و بیانی دارد». مطالبی نوشتهاید که هم مشتمل بر افتراست و هم متضمن حقکشی. در نتیجه، به عنوان یکی از بیشمار کسانی که آماج تهمتهای شما واقع شده است، خوب است با هم بندهای مختلف نوشتهی شما را بخوانیم و مغالطههایاش را در برابر دیدگان ملت بنهیم.
موج سبز آزادی: بگذارید از پایان نامهتان آغاز کنیم که کلید نامهی شماست. شما در پایان نامهتان نوشتهاید: «این نصیحت مرا با ذکر عیوب مخالفان خود پاسخ ندهید. سعی نفرمایید با فهرست کردن اقوال بیعمل آنان یا تعارضات قول و فعلشان خود را مبرا بنمایید. و لا تزر وازرة وزر اخری، کسی بار دیگری را به دوش نمیکشد». مضمون صریح این جمله این است که نمیخواهید پارهای از سخنان را بشنوید و به عبارت دیگر، راه پاسخ به بعضی اعتراضها را پیشاپیش مسدود میکنید. اگر اهل مجادلهی احسن و مناظرهی منصفانه هستید، برای پاسخ شرط تعیین نکنید. پاسخ را بشنوید و سپس استدلال کنید که پاسخ درست است یا نادرست. فرار به جلو، مؤدی به حقیقت نیست و قطعاً حق عدالت و آزادی را هم ادا نمیکند. شرط تقوا هم این نیست که به این شیوه از پاسخگویی فرار کنید.
اما اگر بخواهیم به سخنان خود شما استناد کنید، پاسخ ابتدا تا انتهای نامهی شما در همین یک جملهی خودتان آمده است. آقایان موسوی و خاتمی (و کروبی)، چنانکه بارها گفتهاند و نوشتهاند، میتوانند بگویند حساب ما از کسانی که قانون را زیر پا میگذارند، متوسل به خشونت میشود و کشور را به ناامنی و آشوب میکشانند (چه سبز باشند چه قرمز) جداست. ملاک اعتراضهای کسانی که امروز سبز نام گرفتهاند قانون است، عدالت، اخلاق، تقوا و امر به معروف و نهی از منکر. کسی هم گناه کس دیگر را به دوش نمیکشد. پس شما هم گناه دگران را بر موسوی و خاتمی ننویسید (این به فرض این است که کسی خطایی مرتکب شده باشد که قابل قیاس به خطاهای طرف مقابل باشد).
فرض کنیم که کسانی که همفکر و همرأی شما هستند (چنانکه خود مدعی هستید)، حسابشان را از نیروهای نظامی و امنیتی و کسانی که مرتکب قتل، جنایت، ضرب و جرح شهروندان ایرانی، جدا میکنند. چه کسی این حق را به آقایان موسوی و خاتمی نمیدهد که بگویند حسابِ ما از کسانی که قانون را زیر پا میگذارند جداست؟ چه تفاوتی میان شما و این آقایان هست که شما میتوانید چنین پاسخ بدهید و آنها نمیتوانند؟ فکر نمیکنید با بدترین عبارات نامهتان را به پایان بردهاید و شاکلهی همهی نوشتهتان را ویران کردهاید؟ چه بد دفاعی کردهاید از همهی آنچه مدعی آن بودید!اما بعد. فرمودهاید که: «در روز قدس حوادثی رخ داد و به نام طرفداری از شما شعارهای داده شد»، که همین شعارها ظاهراً اسباب نگارش این نامه شده است. در درجهی نخست باید گفت مردم در روز قدس به دعوت نظام به خیابانها آمدند نه به دعوت آقایان خاتمی و موسوی. و این تعبیر «به نام طرفداری از شما» نه تنها حقی را ادا نمیکند که پرسشهای بیشمار دیگری را هم ایجاد میکند: در این سه ماه گذشته، «به نام طرفداری از ولایت فقیه» چقدر قانونشکنی، چقدر ظلم و چقدر بیعدالتی صورت گرفت؟ اگر منطق استدلال شما را بپذیریم، و اگر شما رعایت انصاف و عدالت میکنید، قاعدتاً باید شاهد نامهی مشابهی از سوی شما به «ولایت فقیه» باشیم؟ اگر چنین کردهاید، کو نامهی سرگشادهی شما به ولایت فقیه در نقد کسانی که ولایت فقیه را بدنام میکنند؟نوشتهاید: «شما که همواره بهدرستی گفتهاید پرسشگری ازصاحبان و طالبان قدرت امرمقدسی است ، طبعا نباید رنجشی پیدا کنید». آقایان موسوی و خاتمی لابد بهتر میدانند که کجا چنین تعبیری را به کار بردهاند که پرسشگری از صاحبان قدرت به اضافهی «طالبان قدرت» امری است «مقدس». ولی آنچه خرد و دینداری حکم میکند این است که به پرسش گرفتن «صاحب قدرت» (یعنی کسی که واجد همهی ابزارهای اعمال زور است) حقی است عقلی و دینی. قلب امر به معروف و نهی منکر این است که شهروندان در برابر حاکمانشان لکنت زبان نگیرند و بتواند حقوق خود را از حاکمانشان مطالبه کنند. این امر ربطی به قداست موضوع ندارد. ماجرا بحث بر سر یک «حق» است نه یک «امر مقدس».
اگر این مغالطه را برای این در کار کردهاید که فردا گریبان هر کسی را که قصد اصلاح امور را داشت بگیرید، او را به صلابه بکشید و به آن رنگ قدسیت بزنید، دینداریتان سخت ریاکارانه و دنیاطلبانه است. خودتان قاعدتاً بهتر میدانید که آن کسانی که امروز «طالبان قدرت» مینامید، اتفاقاً در صف مقابل «جنبش سبز» قرار دارند چون هم خلق و خوی طالبان و تعصب و تنگنظری دینی آنها را دارند و هم قدرت دارند و تکیه بر همهی ابزارهای نظامی و امنیتی زدهاند تا حدی که یک نهاد نظامی هم در امور قانونگذاری دخالت میکند، هم احکام قضایی صادر میکند و هم زمام امور اجرایی را به دست گرفته است. از نوشتهی شما نباید کسی برنجد، بلکه باید بر حال شما و استدلال شما تأسف خورد که تا این حد دین، ایمان و تعهدتان را با مغالطه بازی میدهید و عقبا را به دنیا میفروشید.با اشاره به بعضی از شعارهایی که در روز قدس داده شده، فرمودهاید: «این شعارها حاکی از استراتژی به ظاهر تازهای است که در سالهای اول انقلاب هم به میدان آمد و با مقاومت امام راحل و مردم میدان را خالی کرد. این استراتژی به وضوح با سه محور اعتقادی و استراتژیک امام در تضاد است. آن بزرگوار حتی در وصیتنامهشان نیز بر این محورها تاکید دارند. آیا امام نفرمود جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد؟ و این را اساس سیاست داخلی نمی شمرد؟ آیا امام نفرمود روز قدس روز اسلام است و حمایت از فلسطین را یکی از ارکان سیاست خارجی قرار نداد؟ آیا امام مکررا نفرمود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد؟ آیا پردازنده نظریه ولایت فقیه و پایهگذار آن نبود؟». نخست اینکه میفرمایید «استراتژی به ظاهر تازه»، مگر تازه بودن یا قدیمی بودن یا استراتژی مشروعیت یا منطقی بودن آن را میستاند؟ میخواهید بفرمایید که اینها همان کسانی هستند که اول انقلاب در برابر امام ایستادند. آنچه امروز در برابر امام میراث او ایستاده است، درست همان حرکتی است که شما با همین نامه، خواسته یا ناخواسته به دفاع از آن برخاستهاید. امام به راستی گفت که «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد». و تمام مطالبات جنبش سبز حول همین جمله گشته است و اعتراض به اینکه جمهوریت نظام در پای یک تلقی جزماندیشانه و انحصارگرایانه از اسلامیت قربانی شده است. طرف مقابل نه تنها هیچ کمی به حل این اعتراض و رفع این شبهه نکرده است، بلکه هر آنچه در توان داشته به کار بسته است که خلافاش صورت تحقق پذیرد، یعنی به ضرب و جرح و تهدید و تهمت، و حبس و شکنجه ثابت کردهاند که جمهوریت را در پای تلقی منحرف خود از اسلامیت قربانی کردهاند و در راه پیشبرد آن از هیچ اقدامی خلاف قانونی هم فروگذار نکرده و نمیکنند. این از اساس سیاست داخلی که بنیادش این روزها بر باد است و شما هیچ دفاعی از آن نمیکنید و به جای قیام به حفظ میراث امام، آب به آسیاب دشمنان امام میریزید و دوستان و یاران دیرین او را متهم به خیانت میکنید.اما سیاست خارجی: روز قدس کماکان مضمون و معنای حقیقی خود را دارد. اما مگر مشکل فلسطین جز ظلم صهیونیستهاست؟ مگر ما با چیزی جز ظلم و حقکشی مبارزه میکنیم؟ مبارزه با ظلم، مبارزه با مطلق ظلم است. روز قدس و غیر قدس ندارد. هر جایی که ندای حقطلبی بلند شود، چه در برابر صهیونیست چه در برابر غیر صهیونیست، وظیفهی دینی و اخلاقی ماست که پشت آن بایستیم. دفاع از ملت فلسطین کمترین منافاتی با دفاع از حقوق ملت ایران ندارد. مضمون سخن شما چیزی است درست خلاف این: شما میفرمایید که باید در روز قدس، ملت ایران را به فراموشی سپرد و فقط از ملت فلسطین گفت. حقوق ملت فلسطین به جای خود، اما چرا شما از حقوق ملت ایران دم نمیزنید و میراث امام را به ناحق و در لباس مغالطه مقابل مطالبهی به حق ملت ایران مینهید؟ تا به حال از خود پرسیدهاید که این مردم اگر مجال دیگری جز روز قدس برای ابراز مطالباتشان مییافتند، چه دلیلی داشت در روز قدس از این فرصت استفاده کنند و ندای حقطلبیشان را به گوش جهانیان برسانند؟ چه بد داوری میکنید، جناب توکلی!امام میگفت پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد. سخن امام، مبتنی بر این فرض بود که ولایت فقیه نماد و عینیت عدالت و حقطلبی باشد. او از ولایتی سخن میگفت که جانب خونریز را نمیگرفت و نسبت به همهی جناحهای سیاسی کشور یکسان موضع میگرفت و نسبتی پدرانه با آنها داشت. امام نمایندهی ولایت فقیهی بود که به صراحت و قاطعیت مانع حضور و دخالت نظامیان در سیاست میشد. امام پشتیبان این ولایت فقیه بود. شما پشتیبان کدام ولایت فقیه هستید؟ پردازندهی نظریهی ولایت فقیه و پایهگذار آن میگفت که اگر ولی فقیه حتی یک دروغ بگوید از عدالت ساقط میشود. شما تا به حال جسارت کردهاید که به مجلس خبرگان رهبری اعتراض کنید که چرا در طول این سالها حتی یک بار به وظیفهی قانونی خود عمل نکرده است و جوری با ولی فقیه رفتار کرده که انگار در برابر امام معصوم ایستاده است؟ این شما هستید که از میراث امام راحل فاصله گرفتهاید یا ما؟شما خودتان چنین استنباط کردهاید و این نسبتها را به جنبش سبز دادهاید که:* با مبانی انقلاب اسلامی ناسازگار است.* از پشتیبانی بیگانگان مخالف اسلام، استقلال ایران و مسلمانان جهان برخوردار است.* رفتار وظاهر کثیری از افراد آن حاکی از عدم تقید به شرع و ارزشهای انقلابی است.* قصد معارضه با نظام قانونی و مردمی حاکم را دارد و به اعتراض در شکل قانونی راضی نمیشود.
و فرمودهاید: «آیا اگر امام زنده بود چنین جریانی را خیانتبار نمیخواند؟». نخست باید گفت که مبانی انقلاب اسلامی جایی یکسره بر باد میرود که رأی ملت به بازی گرفته میشود، اصول و قوانین صریح کشور نادیده گرفته میشود (اصل ۲۷ قانون اساسی و اصول متعدد دیگر). دین بازیچهی سیاست و قدرت میشود و نظامیان دخالت صریح و علنی در سیاست میکنند. چطور است که شما جانب ضعیفانی را که هیچ سلاحی جز سخن و زبانشان ندارد (که آنها هم بریده است و دریده) نمیگیرید و در صف مدافعان قدرتی واقع میشوید که روزنامهها را به ناحق میبندد و پاکترین فرزندان این سرزمین را به زندان میفرستد و امثال کردان و رحیمی را بر صدر مینشاند و اسفندیار رحیم مشایی را هر روز در پلهای بالاتر مینهد؟ انصاف بدهید که جنبش سبز با مبانی انقلاب اسلامی ناسازگار است یا کسانی که شما با حمله به سبزها، دارید آب به آسیابشان میریزید؟گفتهاید: «از پشتیبانی بیگانگان مخالف اسلام، استقلال ایران و مسلمانان جهان برخوردار است». این مغالطه، مغالطهای است تکراری و غیر قابل دفاع که این روزها در افواه حامیان خشونت دولتی و سرکوب حکومتی افتاده است. اگر این سخن معیار باشد، باید مدتها پیش آقای احمدینژاد از صلاحیت ریاست جمهوری ساقط میشد (برای سقوط ازصلاحیت که انتخابات لازم نبود؛ مجلسی مستقل و شجاع کافی بود که شما هم عضو آن بودید). سخنان آقای احمدینژاد در افسانه خواندن هولوکاست سخت به مذاق نئونازیها و حامیان فاشیسم و کشتار و خشونت هیتلری خوش میآید.
اگر قرار باشد مبنا را حمایت «بیگانگان مخالف اسلام» قرار دهیم، قطعاً اولین بازنده آقای احمدینژاد است. سخن حق را، با حقیقت میسنجند نه دفاع یا عدم دفاع افراد از آن. مگر رسول خدا برای دعوت اسلام به رد و قبول مشرکان توجه و اعتنا میکرد که ما باید در سخن حقمان به خاطر دفاع یا عدم دفاع کسی تردید کنیم؟ بفرمایید که مخالف استقلال ایران سبزها هستند یا کسانی که هر روز چوب حراج به منافع ملی کشور میزنند و حتی در اجلاس خزر راهشان نمیدهند؟ مسلمانان جهان؟ نمایندهی مسلمانان جهان کیست؟ من و شما؟ دستگاه رسانهای جهتدار و دروغپرداز دولتی؟ بعید است از شما این همه مغالطه و نیرنگ در یک جمله!فرمودهاید: «رفتار وظاهر کثیری از افراد آن حاکی از عدم تقید به شرع و ارزشهای انقلابی است». مگر در جمهوری اسلامی حقوق قانونی شهروندان را بر حسب تقیدشان به شرع و ارزشهای انقلابی میسنجند؟ از کی تا به حال مطالبات قانونی ملت را بر حسب سلیقهی شخصی و گرایشهای سیاسی جناحی سنجیدهاند که حال باید رفتار و ظاهر افراد را با متر تقید به شرعی که معیارش شما هستید، سنجید؟ بفرمایید عدم تقید به شرع و عدول از ارزشهای انقلاب و اسلام که امروز سر تا پای دستگاههای دولتی را فراگرفته است، خطرناکتر است یا عدم تقید به شرع افراد و عدم تطابق ظاهرشان با ارزشهای انقلابی؟ شهروندان مسؤولترند یا صاحبان قدرت؟نوشتهاید: «قصد معارضه با نظام قانونی و مردمی حاکم را دارد و به اعتراض در شکل قانونی راضی نمیشود». اگر مقصودتان از نظام، دولت است، باید در قانونیتاش شک کرد. و گرنه سبزها هیچ معارضهای با «نظام قانونی» ندارند. تنها اختلاف سبزها با حامیان خشونت بر سر «نظام غیرقانونی» است که حاکم است ولی «مردمی» نیست. این جنبش، همان جنبشی است که به شکل قانونی، آرام و بیصدا اعتراض کرد ولی پاسخ اعتراضاش قتل بود و ضرب و جرح. این جنبش به اعتراض به شکل قانونی هم راضی بود و هم هست. هم ملتزم بود و هم هست. این شما هستید که با تحریف واقعیت میخواهید این جنبش را به خشونت و گریز از قانون برانید. به جای اینکه خود ملتزم قانون باشید و خواستار مجازات سریع و علنی همهی متخلفان شوید، سرود یاد مستان میدهید و بهانه برای بیقانونی میتراشید؟ انصاف بدهید با این اوصاف شما به معارضهی نظام قانونی رفتهاید یا سبزها؟با تمام این اوصاف، اگر امام زنده بود این همه مصالحه، سازش و چشم فروبستن بر جنایت و تخلفهای عظیمی که تمام بنیاد نظام را به مخاطره انداخته است در نظرش خیانتبار بود یا مقاومت در برابر تهدید بنیاد جمهوریت و اسلامیت نظام؟ این ما هستیم که مدعی قانون و جمهوریت و اسلامیت نظامایم نه کسانی که با اسلحه از پشت بام مسجد به روی ملت آتش میگشایند و بعد نعل وارونه میزنند و قاتل را جای مقتول مینشانند. خیانت اینهاست که شما در برابرش دم فرو میبندید یا اعتراض مردم به نادیده گرفته شدن حقشان؟
مینویسید که: «ولی آیا شما فکر میکنید اکثریت معترضانی که راه معارضه را برگزیدهاند و شعار جانم فدای ایران سردادهاند، وقتی خطری متوجه ایران شود روی حرفشان میایستند؟ جان که هیچ، یک گام هم اکثرشان برای استقلال و آزادی ایران عزیز بر نخواهند داشت. مینشینند و منتظر میمانند تا همان اکثریت مستضعفی که به پیروی از امام و مراجع و روحانیت انقلابی، ایران را حفظ کردند بازهم جانفشانی کنند و بعد هم غرولند و ملامت تحمل کنند. شما پشتیبانی چه کسانی را بهدست آوردهاید و حمایت چه اقشاری را از دست دادهاید؟». اولاً، ابتدا باید این مغالطه را از سخن شما بیرون کشید که معترضان را معارض مینامید. ثانیاً، مگر شما علم غیب دارید که میگویید کسانی که شعار جانم فدای ایران سر میدهند، هنگام خطر روی حرفشان نمیایستند.
این رسم مسلمانی و ایمان نیست که عقیدهی مردم را چنین به سخره بگیرید و هنوز موقع عمل نرسیده آنها را چنین بد و اهانتبار قضاوت کنیم. این کسانی که امروز شعار جانم فدای ایران میتوانند سر دهند، اتفاقاً در میان همان مستضعفانی هم هستند که شما نقض حقوقشان را نمیبینید و اساساً در صورت مسألهی شما نیستند. مهم نیست آقایان موسوی و کروبی پشتیبانی چه کسی را به دست بیاورند یا از دست بدهند. مهم نیست چه کسی حامی سبزها باشد یا نباشد. مهم این است که حمایت و عنایت خدا را از دست ندهند و از ایمان و عقیدهی خویش دست نکشند. این همان چیزی است که شما نمیخواهید ببینید، چون حق را با افراد میسنجید نه به حقیقت. حق و باطل برای شما معیارش اشخاص هستند، نه خود حق و خود باطل.فرمودهاید: «برادران محترم! شما در ایام مسؤلیتتان موضوع فلسطین را بهدرستی، موضوع همه ما میدانستید حالا چرا در برابر شعار انحرافی نه غزه نه لبنان سکوت کردهاید؟ نظرتان عوض شده یا صهیونیستها تغییر ماهیت دادهاند؟ آیا قدرت آنقدر شیرین است که برای رسیدن به آن باید پا روی اعتقادات امام گذاشت؟ شما که میگویید خط امامی هستید». شعار انحرافی؟ اولاً که مردم به طور طبیعی شعار خودشان را میدهند. شما که بهتر میدانید نه موسوی و نه خاتمی از امکانات بیحد و حساب رسانهی ملی که امروز در خدمت یک جناح خاص قرار گرفته بهرهمند نیستند. دسترسی به هیچ رسانهی دیگر، هیچ روزنامه و حتی هیچ وبسایت فیلتر نشدهای ندارند. پس از کجا میدانید اگر قرار بود آنها مستقیماً و رو در رو با مردم سخن بگویند، چه با آنها میگفتند؟
نکتهی بعد این است که شما میفرمایید شعار انحرافی. باید از شما پرسید چرا شعارهایی که شما آنها را انحرافی مینامید اساساً داده میشوند؟ علت چیست؟ شما به جای حل مسأله دارید صورت مسأله را پاک میکنید! به جای اینکه بپرسید چه شده است که مردم چنین کردهاند، سرتان را زیر برف میکنید و از پاسخ دادن به سؤال اصلی طفره میروید. با سپر قرار دادن مسألهی فلسطین، مسألهی عظیمتر ملت، نظام و اسلام را پاک فراموش کردهاید. خط امامی بودن یعنی اینکه نسبت به سلامت و بقای همین نظام دغدغه داشته باشیم و نگذاریم عدهای منحرف و متظاهر تمام میراث آن امام را به حراج بگذارند و سرش معامله کنند. شما که اینها را باید بهتر بدانید!نوشتهاید: «فکر نمیکنید که شما هرچه دارید از حکومت ولایت فقیه است؟ فکر میکنید اگر کسانی که امروز شعار جمهوری ایرانی میدهند، سرکار بیایند، شما را خلع لباس و منزوی نخواهند کرد؟ البته اگر زندهتان بگذارند!». ظاهراً اشارهی شما به قدرت گرفتن نیروهایی است خشن و دینستیز. این نوع استدلال چند ایراد دارد. نخست اینکه مبتنی بر اعتقاد به ناپختگی و هیجانزدگی ملت ایران است. ملت ما رشیدتر از آن است که بار دیگر بخواهد راه را برای تندروی و افراط باز کند. اتفاقاً کسانی که امروز دست به «خلع لباس» و «منزوی کردن» زدهاند، مدتهاست دست به کار شدهاند و نیازی به استقرار شعار «جمهوری ایرانی» نیست تا این فجایع رخ بدهد.
ولی باید پرسید که جانب حق و عدالت و آزادی را گرفتن، واقعاً چه نسبتی دارد با «لباس» که باید از خلع آن ترسید؟ از خلع لباس نباید هراسید، باید از خلع عدالت و انصاف بیم داشت که ظاهراً شما این بیم را ندارید و ملت را از چیزهایی میترسانید که هماکنون به قوت و شدت دارد رخ میدهد! ملت هر چه دارد از خدا دارد و ایماناش. ولایت فقیه هم اگر مبتنی بر عدالت و تقوا و اخلاق باشد، بازهم از برکت عنایت الهی است. آقای توکلی! فکر نمیکنید گفتن اینکه هر چه شما دارید از «حکومت ولایت فقیه» است، سخنی است شرکآلود؟ ما همه هر چه داریم از جانب خداست که هیچ شریکی ندارد و به هر که بخواهد عزت میدهد و از هر که بخواهد عزت میستاند. ولایت فقیه ارجح و اولی بر ولایت الله نیست.نوشتهاید که: «روش شما در این ایام چنان است که گویا میخواهید حاکمیت را به برخورد با خود بکشانید». شما از یاد بردهاید که این حاکمیت نظامی و امنیتی بود که باب برخورد با ملت را باز کرد و هنوز هم این برخورد ادامه دارد. چرا توپ را به میدان معترضان و مخالفان میاندازید وقتی حاکمیت همهی اسباب غلبه را در اختیار دارد و حاضر نیست هیچ فضای شفاف و سالمی را برای رفع شبهات فراهم کند؟ این است روش شما؟ گویا شما میخواهید خدا را به برخورد با خود بکشانید! محاربه با خدا سختتر است یا به چالش گرفتن حاکمیتی که از عدالت، اخلاق و قانون دور شده است؟شما در اواخر نامهتان نوشتهاید: «سه نتیجه ناگوار دیگرنیز بر اوضاع فعلی مترتب است» و بلافاصله در مورد اول در اولین جمله آوردهاید: «دولت فعلی برخاسته از رای مردم و قانونی است»! این جزء همان نتایج ناگوار است؟ یعنی دولت فعلی نتیجهای است ناگوار؟ طبعاً مقصود شما این نیست. گویا اشتباه کردهاید و جمله را باید جای دیگری مینوشتید. ولی اساس اختلاف نظر سبزها با شما بر سر همین است. شما این جمله را مفروض میگیرید و بر اساس همان استدلال میکنید. صحت این ادعا تا به حال نه با منطق، نه با استدلال و نه در شرایطی برابر ثابت نشده است. این ادعا تنها با زور و غلبهی نظامی و امنیتی و حبس و اعتراف نافذ شده است. وقتی اساس استدلال شما این باشد، «تا ثریا میرود دیوار کج»!شگفتآورترین بند نامهی شما این بند است: «وقتی حضور جریان حامی شما، با اغتشاش و خسارتهای اجتماعی همراه میگردد، حضور نیروهای انتظامی و اطلاعاتی به ضرورت بیشتر میشود، از این حیث نیز آزادیها محدود میگردد. در این محدودیتی که برای نقادی و آزادیخواهی به وجود میآید شما چقدر مسؤلیت دارید؟» درست میخوانیم؟ احمد توکلی جواز حکومت نظامی و تعطیل آزادیهای مشروع و قانونی ملت را صادر کرد؟ تمام اعتراض ملت به این است که نیروهای انتظامی و اطلاعاتی نه که حضور بلکه عمل دارند و عملشان خلاف قانون است. شما از همین حیث، جواز محدود شدن آزادیها را فراهم کردهاید.
شما که خود از ابتدا تا انتهای نامه دم از میراث امام زدهاید و ما را متهم به فاصله گرفتن از آن میراث کردهاید، خوب است به یاد بیاورید که آزادیهای مشروع این ملت را نمیتوان حتی به بهانهی حفظ تمامیت ارضی کشور محدود کرد. این قانونگریزی و دعوت به نقض صریح قانون از سوی شما که در دستگاه قانونگزاری کشور بودهاید، رفتاری شگفتآور است و سخت در خور سرزنش. طرفهتر آنکه شما مسؤولیت این تخلفها را به گردن ما میاندازید! این فضای «نقادی و آزادیخواهی» حق ملت است که از آنها سلب شده است آن هم با نقض قانون. آن وقت شما به جای دفاع از قانون مبلغ نقض آن و مروج نادیده گرفتن حقوق شهروندان میشوید؟ این است دفاعتان از میراث امام؟شما در پایان نوشتهاید: «آنکه باید اول تصمیم به بازگشت بگیرد، شمایید نه مخالفان شما». حقیقت آن است که آنکه باید تصمیم به بازگشت بگیرد، دستگاه قضایی و دستگاه قانونی کشور است که سه ماه است معلبه نظامیان شده است، نه ما که تمام ابزارهای ابراز سخنمان همین دست و زبان غیر مسلح و همین قلم و گفتار غیر خشن بوده است. و البته این شما هستید که باید تصمیم به بازگشت به راه حق، عدالت، انصاف و ظلمستیزی بگیرید و یاریرسان ظلم و همدست هدم بنیان نظام جمهوری اسلامی نشوید.ما هم آنچه شرط بلاغ بود با شما گفتیم. شما هم اگر قرار است از کسی بهراسید، از این نهراسید که فردا کسانی که شعار جمهوری ایرانی میدهند شما را زنده میگذارند یا نه. از خدا بترسید و ببینید که فردای محشر که قرار است پیش او پاسخ بدهید، آیا میتوانید سر بلند کنید؟ امروز اگر قرار باشد با وجدانتان روبرو شوید و پیش همان امامی بایستید که از او دم میزنید، میتوانید همین نامه را با تمام تناقضها، با همهی مغالطهها و با همهی دعوتهایتان با قانونشکنی و نادیده گرفتن میراث او، پیش رویاش بگذارید؟ان أرید الا اصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب
پاسخ به نامه اخیر احمد توکلی به موسوی و خاتمی :آقای توکلی! نصیحت می کنید یا زمینه سازی برای برخورد؟
روزنامه آفتاب یزد :روز گذشته بعضی سایتهای حامی دولت به صورت هماهنگ، نــامـه احـمـد تـوکلـی خـطـاببــه سـیــدمـحـمــد خـاتمـی و مـیـرحـسـین موسوی را منتشر نمودند. در میان منتشرکنندگان نامه، نام بعضی سایتهای خبری به چشم میخورد که تا چندی قبل کوچکترین انتقادهای توکلی از احمدی نژاد را با درشت گویی پاسخ میدادند و حتی به دنبال اثبات <جعلی بودن مدرک دکترای توکلی> میرفتند. البته اشکالی بر این رویه نیست زیرا مدتهاست که مردم ایران شاهد پایبندی عملی عدهای به شعار <هدف وســیلـــه را تـــوجــیـــه مـــیکــنـــد> بـــودهانـــد. پس هر کس که نیشی به سران جبهه اصلاحات بزند، سخن او تا مدتها زینتبخش سردر دکان بعضی افراد خواهد بود. اما بدون توجه به این نکته حاشیهای، متن نامه توکلی نیز حاوی نکاتی است که اشاره به برخی از آنها، خالی از لطف نیست.
1- احمد توکلی بعضی شعارهای مطرح شده در جریان راهپیمایی روز قدس را نشانه عدم پایبندی حـامیـان جنبـش سبـز به مبانی انقلاب دانسته و خواستار اعلام برائت موسوی و خاتمی از حاملانایــن شـعــارهـا شـده است. مهمترین شعارهایی کـه مـوجـب اعتـراض تـوکلـی گردیده، یکی تاکید عدهای از شعار دهندگان بر عبارت <جمهوری ایرانی> بوده و دیگری شعار <نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران.> مشخص نیست توکلی با کلام منطق، مسئولیت این شعارها را مستقیماً متوجه دو رهبر اصلاح طلب میداند؟ کسانی که مسئولیت شعار چند جوان حامی خاتمی و موسوی را به حساب این دو میگذارند آیا حاضرند مسئولیت حمله به خاتمی با سلاح سرد و اهانت به موسوی را هم متوجه کسانی بدانند که در روزهای اخیر، زمینه هتاکی و حمله فیزیکی به موسوی و خاتمی را فراهم نمودند؟
2– توکلی، شعار <جمهوری ایرانی> را مغایر دیدگاه رهبر فقید انقلاب دانسته که در زمـان بـرگـزاری رفـرانـدوم جمهوری اسلامی، بر <جمهوری اسلامی> نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیـاد تـأکیـد کـرده بـودند. قبـل از شعار چند جوان – که مشخص نیست نیروهای نفوذی آنطرفی بودهاند یا طرفداران خاتمی و موسوی – بسیاری از بزرگان جناح مورد حمایتآقای توکلی، اصرار خود بر استفاده از عـنـوان <حکـومـت اسلامـی> بـه جـای عبـارت <جمهوری اسلامی> را به نمایش گذاشتند. حتی بعضی از آنها مدعی شدند تأکید امام بر لفظ <جمهوری اسلامی> برای فریب غربیها بوده است! چرا احمد تـوکلـی آن روز، نـامه ننوشت و از تضعیف مبانی <جمهوری اسلامی> احساس خطر نکرد؟
3– توکلی به سران اصلاحات هشدار داده است که سکوت آنها میتواند <سلاح کسانی را تیز کند که اعتقاد چندانی به مدارا با مردم و مردم سالاری دینی نـدارنـد.> آیـا تـوکلـی نـگـران نیست که بعضی از هشدارهای یکطرفه او و دوستانش، میتواند سلاح کسانی را تیز کند که عدم اعتقاد خود به مردم سالاری دینی را در عمل به اثبات رساندهاند و هرگاه توانستهاند، برای محدودسازی نشانههای این مردم سالاری یعنی آزادی بیان و آزادی حق انتخاب مردم، فضاسازی رسانهای کردهاند؟
4– تـوکلـی در نـامه خویش به <خودراییها، ندانم کاریها و جهتگیریهای نادرست دولت> هم اشاره کرده است اما برخی اقدامات منسوب یا مرتبط با موسوی و خاتمی را خطرناکتر میداند. اما ای کاش توکلی به تقدم و تأخر حوادث هم اشارهای میکرد. زیرا به نظر میرسد ا~نچه موجب برخی اعتراضات رادیکال در کشور شده و فضا را برای بعضی شعارها آماده ساخته، همان ندانمکاریها، خودراییها و جهتگیریهای نـادرسـت دولت بوده است.
تـوکلـی تـلاش نموده شعارهای تند اخیر را به نحوی با جنبش مورد نظر موسوی و خاتمی مرتبط سازد. اما ظاهراً او فراموش کرده که چه کسانی در جریان انتخابات هر نوع یارگیری را مجاز می شمردند و برای حفظ وحدت جناح خود، رسماً بر نادیده گرفتن خود رایی ها، قانون شکنیها و ضعفهای دولت تأکید می کردند.شاید نصیحت آن افراد به خاتمی و موسوی برای شـفاف کردن همه مواضع خویش مصداق بارز <منع رطب توسط رطب خورده> باشد. البته نگارنده موافق است که خاتمی و موسوی، به صورت دقیق مواضع خویش را اعلام نمایند و در کنار آن، بر این نکته تأکید کنند که در میان معترضان انتخاباتی، حضور کسانی هم که احساس فداکاری نسبت به غزه و لبنان ندارند بـلامـانـع اسـت هـمـانطور که جریان آن طرف، نظریهپرداز دوستی با مردم اسرائیل را در میان خود محترم میشمارد و زمینهای فراهم کرده است که چهره او، به صورت مستمر از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شود.
5–توکلی تلاش کرده همه جریان سبز را در کسانی محدود کند که شعارهای آنها از نظر توکلی – و بسیاری از نیروهای انقلابی – نامطلوب تلقی میگردد.
در حالی که او به خوبی میداند بدنه جریان سبز، همانها هستند که روز 25 خرداد، مدنیترین و آرامترین اعتراض را به نمایش گذاشتند. آیا در آن روز، حتی یک کلمه از شعارهایی که اعتراض اخیر توکلی را به دنبال داشت، شنیده شد؟ حتی اگر فرض نفوذی بودن بعضی شعاردهندگان نادیده گرفته شود بایستی به این حقیقت اذعان کرد که مسئولیت تند شدن فضا به عهده کسانی است که از صدور مجوز برای راهپیماییهای قانونی جلوگیری میکنند و اجازه نمیدهند اعتراضات همانند 25 خرداد بیان شود. 6– توکلی از موسوی و خاتمی خواسته است که <با اقدامات و اظهارات خود، امید و مشارکت مردم در سرنوشت خویش را بالا ببرند.> اما گویا او فراموش کرده که حضور موثر خاتمی، موسوی و کروبی در فرآیند انتخابات، یکی از دلایل اصلی رسیدنمشارکت مردم به مرز 85 درصد بود. آیا پس از انتخابات، این نقشا~فرینی مورد توجه قرار گرفت یا عدهای تلاش کردند تمام این حضور را به نفع عملکرد دولت مصادره کنند؛ همان دولتی که توکلی به وجود ندانمکاریها، خودراییها و جهتگیریهای نـادرسـت آن، اذعـان دارد؟ البته توکلی حق دارد براساس دیدگاههای جناحی خویش، کسی را محکوم کند یا از یک جریان، حمایت تاکتیکی یا راهبردی به عمل آورد. اما قاعدتاً نباید توقع داشته باشد که هشدارها و اندرزهای او و دوستانش، تماماً از سر دلـسـوزی تلقی شود، زیرا بعضی ادعاهای سابق درخصوص اصلاح طلبان بیش از آنکه ناشی از دلسوزی برای راه امام و مبانی انقلاب باشد، با هدف زمینهسازی برای حذف یک رقیب قدرتمند – جناح اصلاح طلب – صورت میگرفت. اگر توکلی میخواهد از این اتهام مبرا باشد بهتر است به صراحت اعلام کند بعضی رفتارهای انتخاباتی و برخی خودراییها و ندانمکاریهای دولت را تا چه حد در تند شدن فضا و رخنه شعارهای رادیکالی – و بعضاً ناپسند – در تجمعات سبزپوشان موثر میداند؟ البته شاید توکلی همانگونه کـه تلـویحاً در نامه خود نوشته است، آماده شدن فضا برای بـرخـوردهـای تـنـد بـا مـعـتـرضان را اجتنابناپذیر میداند و <نصیحتنامه> او در واقع همراهی با کسانی است که وظیفه بسترسازی برای برخوردهای تند را به عهده گرفتهاند!
sara-j - سوید - استگهلم |
انقلاب کردیم تا شاه و شاهزاده نداشته باشیم . آقا و آقازاده داریم ! انقلاب کردیم تا سیاستمان دینی شود . دینمان سیاسی شد ! انقلاب کردیم تا اقتصادمان انسانی شود . انسانیتمان اقتصادی شد ! انقلاب کردیم تا خیابان هایمان شریف شوند . شرافتمان خیابانی شد ! انقلاب کردیم تا رنگ آزادی را ببینیم . اسارت رنگ شده را دیدیم ! انقلاب کردیم تا دردهایمان درمان شود . درد بی درمان گرفتیم |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
soroushesherosharab - فرانسه - پاریس |
اقای توکلی . خاتمی و موسوی و کروبی با جریان توفنده ی مردم همراه شده اند نه مردم با انها. شما از کدام دولت برامده از رای ملت حرف می زنید. بهتر است بگویید دولت برامده از کودتای سپاه. |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
soroushesherosharab - فرانسه - پاریس |
آقای توکلی و دوستانشان سوراخ دعا را گم کرده اند! بهتر است خودشان به مردم بازگردند! باید دید که در این سی ساله چه بر ملت گذشته است که از شعار (استقلال آزادی جمهوری اسلامی) به شعار (استقلال آزادی جمهوری ایرانی) روی آورده اند. چرا باید درحالی که مردم از فقر و گرسنگی کلافه شده اند از جیب آنها برای مردم سوریه و فلسطین و لبنان خرج شود؟! نعل وارونه زدن دردی را دوا نمی کند! |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
mahmood2009 - ایران - یزد |
توکلی پاچه خوار مزدور |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
barbodm - ایران - تبریز |
فکرش را بکنید اگه این مسایل چند ماه اخیر یک برنامه از پیش طراحی شده باشد که موسوی و رفسنجانی و خاتمی و خامنه ای و .. بازیگرای اصلی باشند و برای منحرف کردن افکار جامعه ایران و جهان از ساخت سلاحهای هسته ای صورت گرفته باشد ؟؟؟؟!!!! اوووووووه چه شود |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
baham valjtanha - سو ئد - گوتنبرگ |
sara-j - سوید - استگهلم خوب حالا گند زدید دیگر تعریف نمی خواهد بکنی |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
قلدر - ایران - تهران |
دوستانی که در نیویورک زندگی میکنند توجه: احمدی نژاد فردا داره میاد نیویورک متکی الان وارد نیویورک شده ما که به قول خودمون عمل کردیم و در روز قدس به خیابان ها آمدیم الان نوبت شماست امیدوارم با جمعیت میلیونی خود نشان دهید که جنبش سبز در خارج از کشور زنده است. لطفا به کسان دیگر که در نیویورک زندگی میکنند اطلاع رسانی کنید . |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
SarayeAzadi - انگلیس - لندن |
ظاهراْ دولت برآمده از کودتا و دروغ و ولایت نظامی- جنایتکار نمی خواهند بپذیرند که آقایان خاتمی و کروبی و موسوی با اراده ی مردم همراه شدند و نه مردم پیرو آنها. امروزه ه کسی که در نظام باشد و به دفاع از حقوق پایمال شده ی ملت ستمدیده و قهرمان به پا خیزد٬ قطعاْ مردم از آنها حمایت خواهند کرد. |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
farjade shab - فرانسه - پاریس |
sara-j - سوید - استگهلم از این که یک کشوری را به نابودی کشانید سپاسگذایم |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
*پسر شجاع* - ایران - تهران |
sara-j - سوید - استگهلم . کامنتت خیلی زیبا بود و بسیاری از واقعیتهارو گفت... |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
سپیده صبح - ایران - تهران |
barbodm - ایران - تبریز . تو ترشی نخوری یه چیزی می شی با این خیال پردازیهات . فیلم زیاد می بینی؟ از این تریپ فیلمهای پلیسی - غافلگیری هالیوودی |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
saghar_83 - ایران - تهران / تهران |
خاک بر سر وطن فروش کاسه لیس! آخه تو کی هستی که به موسوی و کروبی نصیحت کنی؟؟!!!!!!!!!!!!!1 |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
msforugh - ایران - تهران |
barbodm - ایران - تبریز ... نگو بابا ..تن منو لرزاندی |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
در عصر دانش و اختراعات علمی این خل و چل ها چسبیده اند به ولایت الله و فقیه// کدام خدا کدام فقیه!!!!!!!!!!!!!!تحمیق کافیست. |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
mazany - ایران - آمل |
به اقای توکلی بگویید: ولایت فقیه و نوع حکومت را به رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل بگذارید تا چشم استکبار جهانی و صهیونیزم کور شود . اگر من خارج از ایران بودم این متن را اینطوری مینوشتم؟. |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
chkavak - ایران - تهران |
توکلی مزدور همین رژیم است و باید مانند سایر سران فاشیست حکومت ننگین اسلامی محاکمه و اعدام شود. مرگ بر جمهوری اسلامی. مرگ بر اسلام توحش عربی و ضد انسانی ترین دین ساخته دست بشر و مرگ بر خامنه ای و مزدوران آدمکش و آخوندهای بی شرافت عمامه بسر. |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
ukguy4u - بریتانیا - لندن |
sara-j - سوید - استگهلم . انقلاب اسلامی بزرگترین اشتباه مردم ایران در تاریخ 7000 ساله بود . |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
arsene lupin - ایران - برزخ |
سارا از سوید انصافا چه بلیغ گفتی.. |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
aghozdar - ایران - تهران |
سوالم از توکلی این هست که چند بار در طول عمرش امام خمینی را از نزدیک دیده است که اینگونه گستاخانه به خودش اجازه میدهد یاران و هم رزمان امام را نصیحت کند ؟. اگر امام زنده بود کار ملت به اینجاها میکشید ؟ حتما بهتر از من یادت هست که روزی فقط یک حرکت انحرافی در مجلس در حال شکل گیری بود که با یک جمله تاریخی امام که گفت ؛شیطنت هایی در مجلس .......؛ چی شد همه خفه خون گرفتند و مسله تمام شد .خیلی امام را دوست داری برو اونهایی که حکومت اسلامی میخواهند نه جمهوری اسلامی را نصیحت کن .روز روشن پسر شریعتمدار جلاد عمامه از سر سید میاندازد اب از اب تکان نمیخورد .ایا او مثل احمدی نژاد در ماشین ضد گلوله با چندین محافظ نشسته بود ؟ اگر مثل حجاریان اسیب میدید ایا همراه انها پایکوبی نمیکردی ؟ |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
ساعت 12 - ایران - تهران |
یک کلام "احمق توکلی ارزش پاسخ دادن ندارد". |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
علیرضا دادا - امارات - دبی |
سارا ـج ـ سوید/. حرف حساب جواب نداره.همین است که گفتی.////دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را/////ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را؟ |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
khalije hamishe fars - ایران - خارگ |
اقا توکلی شما بعد از گرفتن جواب نامه نااگاهانه و ناشیانه تان که در متن فوق به درستی و زیبایی پاسخ داده شده بهتر است که به طرز فکرو تشخیص اشتباه و ناحق خود اعتراف کنید واز پروردگار بزرگ عفو و بخشش طلب کرده واز جنبش سبز مردم و اقایان خاتمی و موسوی عذرخواهی کنید یا اینکه خود را زیر چادر ولی فقیه کماکان به خواب زنید خوابی که ... |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
leon-dk - ایران - تهران |
از مدیران سایت که در مورد sara-j - سوید - استگهلم . مطلب ارائه دادند متشکریم . راستی دکتر توکلی هم در مورد sara-j - سوید - استگهلم . کامنت داده بود نه ؟ |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
zelat napazir - ایران - تهران |
سالروز تولد مهندس میرحسین موسوی روز هفتم مهر ماه می باشد و هوادارن ایشان در حال جمع کردن طومار امضای پیام تبریک به مهندس میرحسین موسوی هستند. برای وارد شدن به لیست امضا کنندگان طومار ، به آدرس زیر مراجعه فرمائید: https://www.petitiononline.com/09292009/petition-sign.html . |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
توکی یا انقدر احمق است که فکر میکند موج سبز آزادی دنبال رهبری اشخاص است یا حالا چون فهمیده ملت خود جوش سبز به هیچ کسی وصل نیست میخواهد با خاتمی و میر حسی و کروبی تصویه حساب کنند.اما کور خوندن و نمیدانند همانطوریکه ملت برای سهرابها و ندا های ایران و هر ایرانی که با موج سبز همگام و همدل باشد ایستادگی میکند 100٪برای این آقایان که از روز اول با ملت بودند و در یک جبهه قرار دارند قیام ملی خواهند کرد.ملت هم منتظر همان لحظه ای است که یکی از آقایان و یا روحانیون موج سبز را دستگیر کنند تا ریشه رژیم و گدا علی و دکی و هر چی مزدور است را کنده و بسوزانند همنطوری که گدا علی شیره با جنایات و تجاوزات و......جیگر ملت را سوزانید. |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
madrid - ایران - قزوین |
وای از این ابوترابی. یه قزوین رو بیچاره کرده به قول اسلامی کاندیدای دیگه قزوین که رای نیاورد می گفت: اگرمن خودم برم تو صندوق ابوترابی بیرون میام |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
fredoparto - انگلستان - آکسفورد |
دوستان نکند خدائی نکرده بگوئید ولایت خدا مهمتر از ولایت فقیه است چون اگر چنین حرفی بزنید اولاً از طرف جمهوری اسهالی متهم به صهیونیست می شوید و شما را به جرم محارب با خدا، رسول خدا، و از نظر آنها مهمتر از همه محارب با امام امتشان خواهید شد. اینها بودند که ولایت خدا را از طریق ولایت فقیه پایه گذاشتند! اینها بودند فساد را از اجتماع ریشه کن کردند! اینها بودند خزانه دولت را از چنگ غارتگران نجات دادند! اینها بودند کسانی را که به دین اسلام اعتقاد نداشتند به آغوش اسلام برگرداندند! اینها بودند مسیحی، بهائی و دیگر پیروان ادیان مختلف را مسلمان کردند! اینها بودند که بدون تقلب در انتخابات پیروز شدند! و اینها بودند که ملت بر حق ایران را از دست شکنجه و کشتار خداوند نجات دادند! بازهم بگوئید رژیم اسهالی ایران بد است! |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
aghakian - ایران - تهران |
آقای توکلی اعتراض کردی ولی حالا چرا؟ روز اول چرا از این سه نفر حمایت کردی مگه خط و مشی این سه نفر از اول معلوم نبود؟همون اوایل طرفداراشون به امام توهین کردند در استادیوم آزادی ولی این سه نفر اعلام براپت نکردند |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
ADNAN ŞENSES - تورکیه - ایستانبول |
آقای توکلی اعتقاد و ایمان قلبی به راه شیطان بسیار بهتر است از اعتقاد نصفه و نیمه به خدا . ما به راه سبزمان اعتقاد داریم . تو به فکر خود باش که به خاطر قدرت دست به هر کاری می زنی حتی دفاع از جانماز آب کش های ولایت سفیه . به امید الله . |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
sara-j - سوید - استگهلم |
baham valjtanha - سو ئد - گوتنبرگ . farjade shab - فرانسه - پاریس . من جایی رو به گند نکشوندم و کشورم رو هم نابود نکردم من 23 سالمه و زمان انقلاب نبودم و نسل من و نسلهای بعد شدند نسل سوخته .این متن واقعیت رو می گه و بهتره از اشتباهات نسلهای گذشته درس بگیریم نه فقط بگیم گند زدی به ایران چون این جوری من هم می تونم به عنوانه یک زرتشتی از شما خرده بگیرم که اجداد شما با پذیرش دبن اسلام گند زدن به ایران.شاد باشید. پسر شجاع* - ایران - تهران . arsene lupin - ایران - برزخ . علیرضا دادا - امارات - دبی . درود بر شما. ukguy4u - بریتانیا - لندن . اشتباه بزرگی بود و متاسفانه توی این 30 سال هم تاوانش رو بد جور دادیم. اما الان داریم در صدد جبران بر می ایم .به امید ایرانی ازاد.شاد باشید. leon-dk - ایران - تهران . شما ببخشید |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
sara-j - سوید -. سپاس از اوارگی ما...سپاس از 8 سال جنگ...سپاس از تخریب ایران.. سپاس از فرار مغزها...سپاس از سنگسار.سپاس از لچک.صیغه--.سپاس از اسلام ناب محمدی.. سپاس از حراج دخترها..سپاس از فحشا اعتیاد در بعد میلیونی و سپاس بیکران از دهها هزار اعدام و و و و و و...واین اخری تجاوز به پسران!!!!!و شاهکار1357 انقلابی شما ادامه دارد.. |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
kaveh52 - ایران - تهران |
aghakian - ایران - تهران . بابا توکلی مال خودتون . فکر کردی خیلی آش دهن سوزیه ؟ ما به این آدمها هیچ احتیاجی نداریم . کسانی که با یک تشر جا می زنند یا با یک کرشمه رهبر وا می روند بهتر که سبز نباشند . هیچ سبزی شرافتش رو به حرف رهبر نمی فروشه و در ضمن چون سبزها با شرف هستند تا به حال نشده که بریزند تو خیابون مثل انقاب 57 با آتش زدن بانک و سینما و فروشگاه بخواهند انقلاب کنند . ما احتیاج به یک انقلاب بدون خشونت و فرهنگی داشتیم که به لطف خدا داریم بهش می رسیم |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
Kille111 - سوئد - استکهلم |
sara-j - سوید - استگهلم و baham valjtanha - سو ئد - گوتنبرگ. سارا که خیلی عالی گفت و فکر کنم 90٪ . تاییدش میکنند. تعجب میکنم که baham valjtanha اعتراض میکند. امیدوارم کمی بهتر فکر کند. سارا جان دمت گرم خیلی عالی گفتی.سوس |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
sara-j - سوید - استگهلم |
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو . دوست عزیز شاهکار من نه شاهکار پدرها و مادرهای شماهاست این انقلاب و الان به جای دنبال مقصر گشتن بهتر نیست شرایط رو بهتر کنیم |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
sara-j - سوید - استگهلم |
Kille111 - سوئد - استکهلم . درود بر شما |
دوشنبه 30 شهریور 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
sara-j - سوید - استگهلم . من از نسل قبل از این شورش ننگین هستم و تمام ضعفهای حکومت قبل را درک میکنم ولی ایران رو به پیشرفت داشت و می توانست اگر این تحول وحشت انگیز نبود با گامهای سریعتری خود را به صف کشورهای پیشرفته برساند منتها با یک برنامه ی طراحی شده از غرب با نااگاهان سیاسی داخل و با تکیه بر خرافات اسلامی چنین سفره ی خونینی گسترده شود. و ارزوی 300 ساله ی ملایان پست و قاتل صورت تحقق پیدا کند.. از کاستی ها در همین سوئد با خبرید از دوران پیش از شورش چه انتظاری؟؟؟. پیروز باشید. |
سهشنبه 31 شهریور 1388 |
|
poriyaye_vali - قطر - د |
ایرانیا تا دنیا دنیاس همین بوده وهستند///شخصیت پرستی حاکم پرستی شاه پرستی رییس پرستی همه وهمه اینا توی خون ماست وما هیچگاه عوض بشونیستیم...کارما از ریشه خرابه |
سهشنبه 31 شهریور 1388 |
|
sara-j - سوید - استگهلم |
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو . دوست عزیز در اینکه در زمان شاه اوضاع کشور کمی بهتر بود و دیدگاه جوامع دیگر نسبت به ایران مثبت بود نه مثل الان که به ما بگن تروریست و در اینکه شاه هم یک آدم وطن پرست و واقعا ایرانی بود هم شکی نیست ولی اینها واسه اداره کشور کافی نبود.شاه یک دیکتاتور بود و این رو همه میدونن و کشور رو هم به تاراج بیگانگان داد،اما باز دوباره در مقایسه با ملاها شاه بهتر بود.حرف شما کاملا درسته اگه این تحوّل به قول شما وحشت انگیز نبود الان ما هم در جوامع بین الملل جایگاه خوبی داشتیم.ضمنا غرب هم هیچ وقت منافع ما رو ناخواسته فقط به فکر منافع خود شون هستن و ملاها هم این رو باید بدونن که یک روز نابود میشن چون هیچ حکومتی تا آخر بر مردم حکمرانی نکرده وقتی که حکومت ۲۵۰۰ ساله شاههنشاهی اثری ازش نمیمونه چه انتظاری از این حکومت ۳۰ ساله اینها هست.امیدوارم به زودی شاهد ریشه کن شدن ملا و دینش در ایران باشیم.شاد باشید . |
سهشنبه 31 شهریور 1388 |
|
jojo796 - ایران. - تهران |
https://www.gopetition.com/online/30888.htmlبرای رای دادن به کروبی برای گرفتن جایزه صلح نوبل لطفا زودتر اقدام کنید چون تعداد خیلی کمه |
سهشنبه 31 شهریور 1388 |
|
jojo796 - ایران. - تهران |
https://www.gopetition.com/online/30888.htmlبرای رای دادن به کروبی برای گرفتن جایزه صلح نوبل لطفا زودتر اقدام کنید چون تعداد خیلی کمه |
سهشنبه 31 شهریور 1388 |
|