نمی گذارم کیفیت زندگی ام نابود شود

نمی گذارم کیفیت زندگی ام نابود شود

سیمین. ن: "چهارده سالم بود که برای کلاس زبان اسم نویسی کردم. ترم اول بودم. خیلی ناراحت شدم وقتی دیدم توی آن کلاس من بزرگترین شاگرد هستم. احساس می کردم برای همکلاس بودن یا بچه های دبستانی زیادی پیر هستم. به همین دلیل بعد از تمام شدن ترم، دیگر ادامه ندادم مغرورتر و نادان تر از آن بودم که دلیلش را بگویم. برای همین همه فکر کردند زبان را دوست ندارم و مانعم نشدند.

با ازدواج در بیست سالگی من زنی بودم که خودم را موظف می دانستم دور تمام تفریحات دانشجویی با بقیه دوستانم را خط بکشم.

وقتی در بیست و دو سالگی سالگی مادر شدم، پوشیدن کفش و شلوار اسپرت را هم تعطیل کردم.

 وقتی در بیست و پنج سالگی مادر دو تا بچه بودم دیگر با همسرم به کافی شاپ و رستوران هم نمی رفتم.

 و سرانجام وقتی در بیست و شش سالگی برادر سی و سه ساله ام را را از دست دادم کاملا برای مردن آماده بودم.

 از همان 14 سالگی که احساس پیری می کردم باید این را می دانستم که زندگی در جامعه بسیار جوان کشورم اگر محاسنی دارد این عیب را هم دارد که همیشه از جمع کثیری از جوان ترها مسن تر هستی.

این شرایط وقتی زن هستی به مراتب بدتر هم می شود. این همه شوخی مربوط به سن خانم ها ریشه در تصور نانوشته اما عمیقی دارد که رد آن زن بیشتر با جوانی و زیبایی و مادری ارزیابی می شود تا توانایی فردی و اکتسابی و دقیقا به همین دلیل است که من و شما زود به ترس از پیری مبتلا می شویم. نترسید! آدم اگر یک روزه پیر می شد کارش به جنون می کشید ولی گذر زمان این امکان را به ما می دهد که با آنچه در پی است مطابقت پیدا کینم.

من دوباره درس خواندم و ارشدم را گرفتم و حالا بدون هراس از سنم در هر کلاسی که دوست داشته باشم اسم می نویسم. چرا که نمی خواهم اجازه دهم کمیت سال ها دوباره کیفیت زندگی مرا نابود کند و شما هم اجازه ندهید".

منبع : یک از نامه های ارسال شده به مجله همشهری جوان

mitra.d - المان - هانوفر
انسانهامتفاوت هستند گاه برای تصمیم گرفتن دیر است و گاه زندگی چنان میکوبدت که توان بلند شدن نداری و گاه چنان کوبندت که له شده ای بیش نیستی. و ان زمان است که اراده ای نیست.ضربه های فردی را مثل همین مسئله درس وشروع کردن بعضی مسائل قابل جبران است ولی اگر در زندگی با دروغ ونیرنگ و هزاران مسئله ای دیگر تو را از پا در اورند ایا باز میتوانی بلند شوی.اری در کتاب چنین گفت زرتشت نصایح خوبی امده اما عمل کردن مشکل است و خیلی دردناکتر که هم نوع یا هم وطنت باشد قدرتی میخواهد که نگو. به قول معروف از ماست که برماست.
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

abiverdi - انگلیس - لندن
همیشه بدونید سن فقط یه عدد هست مهم اینه که دلتون جوون باشه..
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

dkdk - ‌د‌‌انمارک - اسلیس
متاسفانه نمدانم چرا خانمهای ایرانی چه جونشون را بگیری چه سنشان را بپرسی.این شخصیت خانمهاست که مهم است .مردهای فهمیده هر چند ظاهر خانمها برایشان مهم است اما بعد از شخصیت..زیباروی بیشخصیت را نمیشه تحمل کرد.اما خانمهای با شخصیت با قیافه معمولی را بیشتر میشه تحمل کرد.
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

7-aseman - اتریش - وین
mitra.d - المان - هانوفر -- واقعا با نظرت موافقم بعضی کارها قابل جبران هست ولی بعضی کارها که به دست دیگران انجام میشه قابل جبران نیست- من از بیگانگان هرگز ننالم که هر چه با من کرد ان اشنا کرد - بد تر از این درد هیچی
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

homa50 - ایران - تهران
طفلکی!!!
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

kooroshe hakhamanesh - ایران - تهران
اخه با این حکومت زندگی کردن این عواقبم داره!!!
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

rojin1986 - امریکا - سیاتل
آفرین به این خانم :)
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

rashin - لهستان - ورشو
همه مردهای ایرانی که نه بلکه غالب مردهای ایرانی با مغزشان تصمیم های اساسی را به خصوص در روابط اجتماعی نمی گیرند بلکه تصمیم گیرنده ..... آنهاست که به راحتی هر جا که بخواهد آنها را می برد. به قول فروغ کور شوم اگر دورغ بگویم!!!!!
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

rashin - لهستان - ورشو
فکر کنم نظرم در مورد این مطلب اصلا ربطی به مظلب نداشت دلم پر بود خواستم چیزی بنویسم توروخدا خرده نگیرید!!!!!
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

venoosi - بلژپک - ورویرس
abiverdi - انگلیس - لندن با شما کاملا موافقم.
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

punisher - ایران - شیراز
فردای شما آن جوری است که امروز فکر میکنید..... احساس این خانم ریشه در طرز فکر و اعتقادات خرافی داره...! چرا که در جامعه ای بزرگ شده که همش حرف از آخرت و مرگ و میر بوده.هر چند ممکن است که منکر این موضوع باشد ولی با توجه به وضعیت جامعه حاکم بر ایران این مسایل در ضمیر نا خودآگاه همه ی مردم ایران ثبت شده است. دقت کرده اید که چرا در ایران اینهمه مرگ و میرست....؟ فردای شما آن جوری است که امروز فکر میکنید.....
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی
من هم در ایران مشابه همین احساس رو داشتم چون جامعه اجبارا به آدم القا میکنه که پیر شده و دیگه باید سر بذاره بمیره و خیلی از فعالیت های معمولی زندگی براش مناسب نیستند و الی آخر.. ولی وقتی اومدم اینجا به طور کلی دیدگاهم عوض شد و متوجه شدم ای بابا من که هنوز خیلی جوونم! اینه که واقعا برخورد افراد جامعه و فرهنگ و آموخته های جامعه خیلی اثرگذاره. یادم میاد که دوستی داشتم که زود ازدواج کرده بود. همیشه از این کار شکایت میکرد و توصیه می کرد که ما مرتکب این اشتباه نشیم. دلیلش هم این بود که میگفت بعد از این که بچه دار شدی احساس میکنی ماموریتت برای این دنیا تموم شده و دیگه کاری نیست که انجام بدی و ناخودآگاه به این نتیجه میرسی که دیگه وقت مرگ نزدیکه.. در حالیکه اون خانوم اون موقع تنها 24 سال داشت.. امیدوارم روزی برسه که افراد ساکن ایران دیدگاهشون رو در این رابطه عوض کنند. هرچند این وضعیت گواه گویایی از افسردگی عمیق جامعه ایرانیه..
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

TAAT - ایران - اردبیل
در ایران تمام هم و غم خانواده ها به وسعت زندگی است نه عمق آن. مثل بقیه عاشق لوکس ترین و اشرافی ترین و تجملاتی ترین و پر زرق و برق ترین هستیم بی آنکه بدانیم در چه فضای مسمومی هدف از خلقتمان را به بازی گرفته ایم.حتی علم و آموزی و گرفتن مدرکمان هم تابعی از این حسمان است.در حالیکه ایکاش میدانستیم زندگی را با عمقش میسنجند نه با طولش.
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

koohkan - سوپد - مالمو
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را کنون با بار پیری ارزومندم که بر گردم بدنبال جوانی کوره راه زندگانی را
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

Sahab - ایران - تهران
بذاریم همیشه دلمون جوون باشه دنیا ارزش هیچ چیز و نداره کی از فرداش خبر داره ؟
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

گنده لات - آلمان - مونیخ
همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده اند
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

sun - ایران - تهران
شاد باشید
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

marzeih - ایران - تهران
با سلام من متولد1346هستم از سنم راضیم ورزشکارم و کاملا شاد کوه میرم دوستای خیلی خوب دارم کوچیک و بزرگ سنمم برام مهم نیست چون کیفیت همیشه برام مهم بوده در ضمن وضع مالیمم توپ نیست اما با همینی که موجوده نهایت لذت از زندگی رو میبرم عدم اعتماد به نفس و واکنشهای رفتاری هم ژنتیک است هم اکتسابی مشکل خانمها این است که خودشون رو دستکم میگیرن و اصولا وابسته و احساساتی هستن و گاهی هم دچار افراط و تفریط میشن اگرنه هر انسانی میتونه در بن بست هم راهی پیدا کند
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.