چهارشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۶ - ۱۶ ژانویه ۲۰۰۸
داریوش! تو رو خدا حرف نزن - ابراهیم نبوی
آقای داریوش سجادی!این یادداشت را تنها برای آن می نویسم که نکته هایی را برای دیگران روشن کنم، وگرنه خودت می دانی که مدتهاست دیگر اهمیت خودت را برای پاسخ دادن از دست داده ای. قبل از آغاز سخن، نکاتی چند را ضروری می دانم که توضیح دهم.
اول: خوانندگان عزیزی که وقتی هر از چندگاهی از من انتقاد می کنند که چرا وقت گرانبهای خود را صرف داریوش سجادی یا سایر موجودات غیرضروری می کنم، بدانند که من در حال حاضر همه مطالبم را نوشته ام، هیچ کار دیگری نداشتم و داشتم می رفتم دستشویی که یاد سجادی افتادم، قسم می خورم که بیش از 20 دقیقه برای این( بهترین نام برایش همین است، این) وقت نگذاشتم. به همین دلیل به میزان بیست دقیقه از همگان عذر می خواهم.
دوم: درست است که داریوش سجادی اهمیتی ندارد و نباید به چیزهایی حسابش کرد، ولی هر چند ماه اجازه بدهید چیزی بنویسیم که این جوان گمنام یا خوشنام فکر نکند که هیچ کس آدم حسابش نمی کند، حداقل من یکی که ایشان را به چیزی حساب می کنم، چون واقعا می دانم دست خودش نیست و در دوران جوانی واقعا برای خودش کسی بوده است و واقعا زمانی دلش می خواست آدم مهمی شود و اگر فارسی بلد بود، سیاست می فهمید، چهار تا کتاب خوانده بود، کمی استعداد داشت، میلیاردر بود، یا حتی اگر غلط املایی و دستوری در فارسی نوشتن نداشت، شاید امروز می شد جزو نویسندگان قابل تحمل حسابش کرد. به همین دلیل من واقعا از دوستان می خواهم به سجادی مثل کسی نگاه کنید که یک عیب خداداد دارد، این را که نباید مسخره کرد. تقصیر خودش که نیست، نمی فهمد. باید به او کمک کنیم تا از این وضع دربیاید، او نیاز به فیزیوتراپی فکری دارد و ما در قبال او مسوولیم.
داریوش جان!تو چرا هر وقت کسی به کسی چیزی می گوید، خودت را پرت می کنی وسط دعوا؟ کسی از تو دعوت کرده؟ به تو ربطی دارد؟ اصلا چکاره حسنی که می پری وسط بازی و نظر پرتاب می کنی؟ من مثل بچه آدم یک نامه کاملا انسانی که ربطی به هیچ چیزی جز عواطفم نسبت به احمد باطبی عزیز نداشت، برایش چیزی نوشتم، به تو چه که خودت را این وسط لوس می کنی؟ باباجان! هیچ وقت خودت را همچون نسیمی سبک مکن، چون یک دفعه باد می بردت و خیلی بد می شود. من نه ربطی به تو دارم، نه خدا را شکر شباهتی به تو دارم، نه حرفم به تو مانند است، نه موضعم شبیه توست. چه معنی دارد که از نامه آدم سوء استفاده می کنی؟
اصلا نوشته من ربطی به حرف های باطبی در صدای آمریکا نداشت، من نامه را قبل از برنامه نوشته بودم، حتی آن مجری عقب مانده صدا و سیما هم که اشاره کرد که نوشته من راجع به مصاحبه باطبی با صدای آمریکاست، غلط زیادی کرد. اصلا چنین نبود. من اشاره ام به برخی نوشته های باطبی قبل از خروج از ایران بود. بی خودی چرا دروغ می گوئید یا گمان باطل می زنید؟
سجادی عزیز!جان مادرت! دست از این دخالت های بی مورد در کارهای بزرگترها بردار. بالاخره عده ای کارهای مهمی دارند و حرف هایی دارند که می خواهند به هم بزنند، خودشان هم می دانند حرف شان چیست، شما قبل از اینکه اجازه بگیری، یا مدرک دیپلم ات را نشان بدهی، یا اثبات کنی که در روزنامه ندای نمین سه بار در مورد نقش جاده سازی در کوهستان چیزی نوشتی، حرف نزن. بخدا زشت است. اگر واقعا خوشت می آید هر روز فحش خواهر و مادر نثارت شود، برو سراغ پزشک، شاید راه بهتری برای درمان وجود داشته باشد. نمی شود که تو هر چیزی می نویسی همه به تو بد و بیراه بگویند و کار به جایی برسد که " داریوش سجادی" بشود فحش. هر کسی می خواهد بگوید فلانی نمی فهمد، می گوید " ببین چقدر سجادی شده است!" حتی یکی از دوستانم در مورد درخشان می گفت: " این حسین درخشان سجادی ترین آدمی است که دیده ام." واقعا خوب نیست که اینطوری خودت را خراب تر می کنی، بالاخره زمانی قرار بود آدم مورد احترامی بشوی، حیف است که حتی آن آرزو را هم ضایع می کنی.
سجادی ترین!خواهش می کنم قبل از دخالت در کارهای دیگران، کمی فکر کن. شاید بهتر به نتیجه برسی. اینقدر هم بسرعت پاسخ نده، کسی که از تو انتظار ندارد، نوشته ات را به کسی که با ادبیات ایران معاصر آشناست نشان بده، یک ویراستار پیدا کن، با برخی افراد که مسائل سیاسی ایران را می شناسند مشورت کن، بعدا مقاله را منتشر کن. حالا دو روز دیرتر فحش خواهر و مادر نثارت شود که چیزی نمی شود، کمی صبر داشته باش.
داریوش جان!باور کن اگر حدس می زدم، روزنامه ای مثل کیهان نوشته ام را منتشر می کند، یا صدا و سیما آن را بازتاب می دهد یا تو این وسط با دسته بیلی حضور خود را در صحنه گفتگوی دو نفر اهل علم( به نسبت تو خودمان را مقایسه کردم.) اعلام می کنی، قطعا نامه را ای میل می کردم به باطبی عزیز و باعث نمی شدم که تو هم جوابیه بنویسی و این همه فحش بطور طبیعی نثارت شود.
همه اینها به کنار، برای آینده موارد زیر را در نظر بگیر:اول: حرف های من و باطبی موضوع گفتگوی دو آدمی است که کار سیاسی می کنند و این موضوعات مهم به شما هیچ ربطی ندارد، شما دل به کار بده و خاکبازی نکن و در کار بزرگتر وارد نشو.دوم: کاری به کار باطبی نداشته باش، این بچه به اندازه کافی مصیبت کشیده است، ممکن است مجبور شوم برای اینکه او را از شر تو نجات بدهم، دو سه تا نامه حرامت کنم. خودت حرمت خودت را نگه دار.( معنی: یعنی احترام خودت را نگه دار.)سوم: لطفا نامه هایت را تا وقتی یک ویراستار پیدا نکردی برایم بفرست تا حداقل نامه بدون غلط منتشر شود. چهارم: تو موظف نیستی هر ماه با نوشتن یک مقاله اثبات کنی که آدم بیماری هستی که کاری جز دفاع از فاشیست های ریاکار یا حمله به آدمهایی که زجر کشیده اند و مورد ستم قرار گرفتند، نداری. می توانی این کار را هر شش ماه یک بار انجام بدهی که به کارهای دیگرت هم برسی. البته من نمی دانم کار دیگری جز این هم داری؟
ابراهیم نبوی22 تیر 1357
123456 - انگلستان - برایتون |
خواستم بگم بدا به حال ما که روشنفکران و مدافعان حقوق ملت ایران !!!!!!!!! افراد بی ادبی همچون اقای نبوی هستند. |
شنبه 22 تیر 1387 |
|
fariborzkhan - ایران - اصفهان |
من نمی دونم سجادی کیه یا چی نوشته. در مورد ابراهیم نبوی هم خیلی نمی دونم ولی وقتی اخبار و اطلاعاتی که قبلا خوندمو تو ذهنم کنار هم میذارم فکر می کنم یکی از نمایندگان قبلی مجلس ایران بوده که الان آمریکاس. چندتا متن جالب ازش خونده بودم. ولی متن بالا فقط بی ادبی و توهینه. این اصلا خوب نیست. |
شنبه 22 تیر 1387 |
|
vira - ایران - تهران |
1 - یک سوال : اقای نبوی وکیل اقای باطبی هستند ؟
2 - یک نکته : وقتی عصبانی هستید یا میخواهید به دستشویی بروید مطلب ننویسید . چون همین چیزی از اب در می اید که ملاحظه می فرمایید .
3 - سوال دوم :! الان کی پوز کی رو زد بالاخره ؟ سجادی پوز باطبی رو زد یا نبوی پوز سجادی رو زد یا بریم سراغ ملا غلط گیر غلطای سجادی رو بگیره یا بریم دستشویی ؟ |
شنبه 22 تیر 1387 |
|
ali-vienna - اتریش - وین |
من تکلیفم با این نبوی روشن نشد
نمیدونم اینطور متن های نبوی را به پای طنز بگذارم یا جدی گفته؟
|
شنبه 22 تیر 1387 |
|
vira - ایران - تهران |
علی جون فکر کنم شوخی شوخی جدی گفته ولی سازگارا پوز همه اینا رو دسته جمعی یه جا میزنه . مگه نه ؟!!! ( نبودم از شرم راحت بودیا !!! ) |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
Mohsen Au - استرالیا - سیدنی |
چرا تاریخ روانقلاب گیر کرده بخاطر ترافیک |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
klcc - مالزی - کوالالامپور |
اقای نبوی عزیز:
بنده به عنوان یکی از طرفداران شما در عرصه طنز به نوبه خود از خواندن چنین جوابیه ای جز شرم حسی دیگر به خاطرم نیامد..
اقای نبوی همگان از فعالیتهای سیاسی جنابعالی چه در داخل ایران و چه در امریکا اگاهیم. میدانیم که فعالیتها کرده اید. مقاله ها در روزنامه های اصلاح طلب نگاشته اید. زندانها رفته اید. در سایت " روز انلاین " طنزهای زیبایی از شما خوانده ایم و مخلص کلام بسیار شناخته شده تر از اقای داریوش سجادی هستید.
ولی این جوابیه تان چیزی نبود جز یک مشت اهانت و توهین ولو به درست..
اقای نبوی بهتر نبود در جواب ایشان حس واقعی نارحتی تان را از دخالت فردی در کاری نامربوط با ارسال ایمیلی به ادرس اینترنتی ایشان نشان میدادید تا انتشار ان بدین گونه.؟! همانی که با درک اینکه نامه اولتان به احمد باطبی عزیز چنین بلوایی به پا میکند.. پس چرا باز هم اشتباه خود را تکرار کردید..
اقای نبوی عزیز هرگز حس بزرگی و غرور خویش را حداقل بیان مکنید تا دیگرانی که دوستتان ندارند راهی برای اشکال تراشیدن و خرده گرفتن بر شما پیدا نکنند.
اقای نبوی بگذارید طرفداران و دوستانتان از طنزهای زیبا و عمیق شما در "روز انلاین" یا "رادیو زمانه" بهره ببرند و شما را چنین بشناسند نه چهره ای هتاک و فحاش حال به هر دلیلی..
اقای نبوی از ان جهت که دوستتان دارم و نمی خواهم سابقه فعالیت سیاسی تان با یک چنین نامه ای به زیر سوال رود و بهانه ای گردد به دست کیهان. صدا و سیما ج.ا و حتی دشمنانتان .. چنین نوشتم از جانب یک کوچکتر به شما..
امیدوارم این بی احترامی شاگردانه را ببینید و بر من ببخشایید که هر چه خواستم نتواستم که چنین نگویم.
با کمال احترام.
|
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
jgreene75 - انگلستان - لستر |
آفرین بر ابراهیم نبوی نابغه سیاسی-طنز ایران.
لعنت بر فاشیست های ریاکار! |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
vahshi - ایران - اصفهان |
این متن کاملاْ هزل هست و از انسان های بزرگ و بزرگ منش چنین نوشتن بر نمی آید. من متن نامه آقای سجادی رو به جناب باطبی خوندم طبیعتاْ هر نامه ای جنبه های مثبت و منفی خواص خودش رو داره و آقای باطبی می تونست مطالب مثبتش رو برداشت کنه که مسلماْ در آینده خیلی به دردش می خوره |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
dariosh60 - ایران - تهران |
با دروود
بدا بر ایران و حالش ....
جمهوری اسلامی چه بازی مسخره ای رو راه انداخته، داریوش سجادی رو نمی شناسم و نظری در موردش نمی دم ولی جناب نبوی را بسیار خوب می شناسم از روزنامه جامعه، نشاط،عصرآزادگان و روزنامه های به اصطلاح زنجیره ای دوم خردادی که بسیار با ذوق و زیبا طنزنگاری می کردند و یک دوره چند ماهه به زندان جمهوری اسلامی رفتند و با نوشتن یک ندامت نامه آزاد و به بیرون از ایران رهسپار گردید و ..... (جمهوری اسلامی راه فرار ایشان را آماده کرد ...) جناب باطبی هم که قهرمان ملی حادثه کوی دانشگاه بودند و تحمل 8 سال زندان را برخود پذیرفتند ولی متاسفانه دارای یک فکر سازمان یافته ملی نبودند و وقتی با کمک دشمنان ملت ایران از مرز خارج شدند مشخص شد که بازهم جمهوری اسلامی یکی دیگر از مخالفان خود را از مرز خارج کرده و تا به همان سرنوشت علی افشاری ، منوچهر محمدی ، غلامرضا مهاجری و خیلی های دیگر دچار شوند که همان سرنوشت اتمام تاریخ مصرف و بایگانی در حافظه تاریخ است (البته همه اینها یکبار می توانند در صدای آمریکا!! برای مردم ایران!! رهبری مبارزات را برعهده بگیرند!! ....)
پاینده ایران
|
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
bahar1 - ایران - تهران |
آقای نبوی دمت گرم خوب حال سجادی بیسواد را جا آوردی مردک با آن افکار ... مگه میتونه بفهمه باطبی عزیز 9 سال چی کشیده که حالا میاد واسش تعیین تکلیف میکنه و میگه سواد سیاسی نداره.
یکی نیست به این سجادی بگه اگه خیلی طرفدار جمهوری اسلامی هستی خبر مرگت پس تو آمریکا چه کار میکنی؟ با پول ملت ایران داری اونجا حال میکنی و بیانیه صادر میکنی؟ مردک بیسواد اون 9 سالی که باطبی عزیز شکنجه میشد تو داشتی لب ساحل حموم آفتاب میگرفتی.
خوشم اومد نبوی خوب زد تو ..ت |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
rayan - ایران - تهران |
وای به حال کل مردم ایران که روشنفکران باادبی مثل اقای نبوی و آقای سجادی داریم جوابیه آقای باطبی به اقای سجادی هم دست کمی از نوشته آقای نبوی نداشت |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
skywave - ایران - تهران |
ایول |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
chelsea karate club - انگلستان - لندن |
اپوزیسیون خارج از کشور تحمل یکدیگر رو ندارند صحبت از دمکراسی میکنند.من قلبا امیدوارم که باطبی عزیز مشعل بدست در دنیای فریبکاری اپوزیسیون خارج از کشور به زندگی سیاسی خویش ادامه دهد. |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
faryad-biseda - ایران - تهران |
من سجادی نمیشناسم ولی نبوی بیشتر خودش خراب کرد تا سجادی
خیلی بی ادب و بی شخصیت |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
shirin82 - ایران - تهران |
مرسی آقای نبوی..... عالی بود! |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
barbud_daneshmand - بلژیک - گنت |
وای بر ملتی که مرز طنز و جدی را نمیداند!!!!!!!!!! |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
الما - آلمان - برلین |
بدا به حال مردم ایران که امثال نبوی ها می شن مدافع حقوق بشر کسی که از توالت رفتنش در نامه سر گشاده سخن می گوید
بازم به ادب داریوش سجادی!!
باطبی هم هیچوقت فکر نمی کرد با یه عکس به ا ینجاها برسه اون اگه واقعاً به خاطر هدفش مبارزه می کرد می فهمید که با این کارش صحنه رو برای دوستانش تنگتر کرده
(چون زندان به لحاظ سیاسی اون بازدهی رو نداشت تصمیم به فرار گرفتم )
به نظر من باطبی این اندک اطلاعات سیاسی رو هم تو زندان یاد گرفته |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
shiva_hr86 - ایران - اصفهان |
انتظار نداشتم آقای نبوی چینن جوابیه سطح پایینی رو نوشته باشن که توش فقط توهین وجود داره و بس!
به نظر من که خیلی بد بود
با 123456 - انگلستان - برایتون موافقم |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
ziwax - ایران - فارس |
vira - ایران - تهران
شما هم داری سجادی میشیها |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
blue_sky - ایران - تهران |
ابراهیم نبوی درست میگه.بازم نوشته اش مثل همیشه عالی بود.مرسی. |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
ali-vienna - اتریش - وین |
به به
ویرا خانم
سازگارا که بــــــــــعله!
نبودی؟ پس این اعتراض چیه؟
|
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
dawod - هلند - هلند |
وقتی که یک روشنفکر مدعی در اپوزیسیون چنین عنان اختیار از دست بده و نامه سراسر ناسزا ومتکبرانه وتوهین امیز حالاخطاب به هر کس بنویسه باید گفت وای به حال نمک. |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
pyramid - مالزش - کوالالامپور |
افرین اقای نبوی |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
آقای نبوی کاری نکرده!!! آیا اگر از ظالم طرفداری میکرد همه به به و چه چه میکردید!! اگر آقای نبوی غیر از این مینوشت اید شک میکردیم!!! جوانان ملت ایران را در زندانها میکشند و شکنجه میدهند و حتی سرشان را داخل توالت میکنند و هزاران بلای دیگر آنوقت افرادی میان برای گذراندن دو روز عمر بی ارزششان که با خودود فروشی و خوش رقصی برای ملاها هزاران جنایت و دزدی و سرکوب که در طی 30 سال بر ملتی روا داشتند را سرپوشی کنند!!! بنظر من آقای نبوی که همیشه با طنز نویسی و یا طنز پردازی در روی صحنه موفق بوده کار درستی را انجام داده است و بجای انتقاد بی مورد حتی جای تشکر و قدردانی هم دارد. |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
koresh - انگلیس - لندن |
درود بر ابراهیم نبوی این فاشیستها به بچه در شکم مادر رحم نمیکنند بعد شما میگویی چرا ابراهیم نبوی اسم دستشویی اورده . حیف دستشویی که نماد تمدن است در جواب وطن فروشان اخوندی اورده شود حیف اسم داریوش که این خاین سجادی یدک میکشد |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
klcc - مالزی - کوالالامپور |
پیرامید حان مالزش کجای دنیاست عزیزم.؟!
چه خبر از مالزش؟ |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
vira - ایران - تهران |
ziwax - تهران بابا کلی خندیدم از دستت ! نه بابا هنوز مونده تا سجادی بشم !!! کلک تو هم که شدی نبوی ؟!!! |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
vira - ایران - تهران |
علی جان تو هم که بعله !!! اخه چطور اعتراض رو با من اشتباه گرفتی ؟! بابا جان من کجا و اعتراض کجا ! همش تقصیر علیرضا نوشاتله که هرجا نوشت اعتراض پشتش نوشت ویرای سابق ! بابا دارم کم کم به ای کیو تون شک میکنما ! ( دوست عزیزم اعتراض هم نظراتش برام محترمه مثل بقیه دوستان و از طرفی ادب و ظرفیتش هم واقعا قابل تحسینه ) - خلاصه یه مدتی از شر این ویرای سمج راحت بودیا !!! ولی دلم برای این سایت و همه بچه های نظر دهنده ! تنگ شده بود . از جمله اقای پرویز و بابک تورنتو با اینکه ما هیچوقت مثل هم کامنت نذاشتیم . ( یعنی در حقیقت درست بر عکس هم مطلب می نوشتیم ! ) ولی همه انگار عضو یه خانواده ایم . در درجه اول ایرانی هستیم و بعد از اون همه اینجا در این سایت عضو یه خانواده مجازی کوچکتر هستیم . ارزو میکنم همگی سلامت و دلخوش باشید . ( گرچه دیگه زیاد اذیتتون نمیکنم بابا دنیا دو روزه ارزش این بحث و جدل ها رو نداره !!! ) |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
سوین - ایران - تهران بزرگ |
حتی اگر این متن رو به حساب طنز هم بذاریم نوشته سبکی بود . این نامه بازی ها کار رده سنی دبستانه آخه آخرش که چی ؟ انگار همه مشکل ها اینجا خلاصه شده که یکی به دیگری گفته با چشت ابرو. واقعا ببین به کجا رسیدیم که این آدما می خوان از حقوق ما دفاع کنن. البته نباید خرده بگیریم این رفتار ها جزیی از فرهنگ عرب زده ایرانی ها شده . |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
shima87 - فرانسه - پاریس |
ویرا خانم با نام اعتراض اومدیدن اما خوش امدین |
یکشنبه 23 تیر 1387 |
|
vira - ایران - تهران |
مرسی شیما جون ٬ ولی من قبل از اقای اعتراض در خدمتتون بودم ٬ کم لطفی می فرمایید ! |
دوشنبه 24 تیر 1387 |
|
ali-vienna - اتریش - وین |
ویرا جان، شما در یک نظر گفتید: من خیلی وقتی بود که به این سایت سر نزده بودم!
پس چطور مو به مو خبر دارید که دوست نوشاتلی چی گفته بود؟
اهان! منظورت این بوده که چند وقتی بود با اسم "ویرا" تشریف نداشتید؟
در ضمن، لحن حرف زدن راحت قابل تشخیصه! |
سهشنبه 25 تیر 1387 |
|
vira - ایران - تهران |
علی جون اولا : به ای کیوت شک داشتم ٬ حالا مطمءن شدم - دوما ٬ من مدتها به این سایت سر نزده بودم - سوما ٬ حدود چند هفته ای میشه که دارم دوباره مطالب سایت رو میخونم ( بعد از سه چهار ماه ) - چهارما ٬ برای اینکه بفهمم تو سایت چه خبره چند هفته کم که نیست هیچی ٬ زیادم هست - پنجما ٬ اره بابا شما راست میگین من همون اعتراضم ( البته برید با ای کیوی زیر هشتادتون که همچین کشف بزرگی کرده خوش باشید !!! ) |
سهشنبه 25 تیر 1387 |
|
vira - ایران - تهران |
علی جون ٬ شرمنده که اعداد فارسی رو به حروف با تنوین عربی بکار بردم ٬ باید از اقای نبوی خواهش میکردم متنمو ویراستاری کنه ٬ ایشالا دفعه دیگه ! در ضمن شما دوما رو بخون دومن ٬ سوما رو بخون سومن ٬ ( و الخ !!! ) ( که یه موقع شرمنده ات نشم ) / به سازگارا جون هم سلام برسون اگه تو وی او ای زیارتش کردی !! |
سهشنبه 25 تیر 1387 |
|