از شوخی تا واقعیت علمی؛ رابطه میان اندازه آلت تناسلی و ماشینهای اسپرت و سریع!
+5
رأی دهید
-2
به گزارش سان، ارتباط میان «اضطراب ناشی از اندازه آلت تناسلی» و «تمایل به خرید خودروهای اسپرت» فراتر از یک شوخی عامیانه، اکنون به یکی از موضوعات مورد بحث در روانشناسی تکاملی و رفتاری تبدیل شده است. این پدیده که در ادبیات غیررسمی با عناوینی چون «جبران بیش از حد» شناخته میشود، ریشه در این باور دارد که مردان در صورت احساس ضعف در یک جنبه بیولوژیکی که نماد مردانگی تلقی میشود، به دنبال جایگزینهای بیرونی و نمادین میگردند.
خودروهای سریع و گرانقیمت به دلیل ویژگیهایی چون قدرت، سرعت و تسلط، به عنوان ابزاری برای نمایش اقتدار عمل میکنند تا خلأ ناشی از ناامنیهای درونی فرد را در نگاه جامعه یا حتی در ذهن خودش پر کنند.
مطالعات علمی، به ویژه پژوهشی که بر روی بیش از ۷۰۰ مرد انجام شده، نشان میدهد که این «وسواس فکری» تنها یک دغدغه ساده نیست، بلکه میتواند بر تمام ابعاد زندگی فرد سایه بیفکند. روانشناسان معتقدند مردانی که دچار این نوع ناامنی هستند، در واقع با یک «تهدید هویتی» روبرو میشوند.
زمانی که یک مرد تصور میکند از استانداردهای فیزیکی مردانه فاصله دارد، سیستم دفاعی روانی او فعال شده و سعی میکند با تملک اشیایی که به طور سنتی با مفاهیم «آلفا» و «قدرت» گره خوردهاند، توازن را برقرار کند.
در این چارچوب، خودروی اسپرت نه یک وسیله نقلیه، بلکه یک «ضمیمه هویتی» برای ترمیم اعتمادبهنفس آسیبدیده است.
دکتر سیندی هارمون-جونز به نکته ظریفی اشاره میکند که ریشه در «ناامنی در ایفای نقش مردانه» دارد. این مفهوم به این معناست که تعریف مردانگی در ذهن بسیاری از افراد، به شدت به ویژگیهای جسمانی خاص گره خورده است.
وقتی فردی احساس کند در این رقابت بیولوژیکی بازنده است، به سراغ نمادهای مصرفگرایانه میرود.
خودروهای اسپرت با صدای بلند موتور و طراحی تهاجمی، راهی برای جلب توجه و ارسال سیگنالهای قدرت به محیط اطراف هستند.
این رفتار در واقع تلاشی است برای منحرف کردن نگاهها از آنچه فرد «نقص جسمانی» میپندارد به سمتی که در آن احساس برتری مالی و فنی دارد.
نکته قابل تامل اینجاست که علم پزشکی و آمارهای رسمی، تصویری کاملاً متفاوت از واقعیت ارائه میدهند. سازمان خدمات سلامت بریتانیا (NHS) با ارائه میانگینهای عددی، سعی در نرمالسازی این موضوع دارد؛ با این حال، فشار رسانهها و پورنوگرافی باعث شده تا بسیاری از مردان دچار «اختلال بدریختی بدن» شوند.
این تضاد میان واقعیت بیولوژیک و ایدهآلهای ذهنی، بازاری پررونق برای کالاهای لوکس ایجاد کرده است. جالب اینجاست که طبق تحقیقات، مردانی که به طور مصنوعی در معرض اطلاعات غلط قرار گرفته و تصور کردهاند اندازه آلت آنها کوچکتر از میانگین است، بلافاصله تمایل بیشتری برای تملک خودروهای لوکس از خود نشان دادهاند.
در مقابل این وسواس مردانه، دیدگاه زنان قرار دارد که اغلب با تصورات مردان تفاوت فاحشی دارد. نظرسنجیها به طور مکرر نشان میدهند که برای اکثر زنان، اندازه آلت تناسلی در اولویتهای اصلی جذابیت یا رضایت جنسی قرار ندارد.
این یافتهها نشان میدهد که «بحران مردانگی» در این زمینه، بیش از آنکه یک مسئله مربوط به روابط بینفردی باشد، یک چالش درونی و رقابتی میان خود مردان است. در واقع، بسیاری از مردان نه برای جلب نظر زنان، بلکه برای تثبیت جایگاه خود در سلسلهمراتب قدرت مردانه و فرار از احساس حقارت، به سمت خودروهای سریع هجوم میبرند.
پدیده «خودروی اسپرت به مثابه جبران» را میتوان به عنوان یک مکانیسم دفاعی در برابر «اضطراب اخته شدن» یا از دست دادن قدرت تحلیل کرد.
در جوامع مدرن که قدرت فیزیکی کاربرد کمتری دارد، نمادهای ثروت جایگزین ویژگیهای بیولوژیک شدهاند. مردی که پشت فرمان یک خودروی چندصد اسببخاری مینشیند، به طور ناخودآگاه احساس میکند که قدرت موتور خودرو، امتداد قدرت جسمانی اوست.
این توهم قدرت به او کمک میکند تا به طور موقت از اضطراب ناشی از کوچکپنداری جسمی رها شود و در محیطهای اجتماعی با اعتمادبهنفس کاذب ظاهر شود.
در نهایت، این مطالعات به ما میآموزند که الگوهای مصرفی ما تا چه حد با عمیقترین ترسها و ناامنیهای بیولوژیکی ما پیوند خوردهاند.
صنعت خودروسازی و تبلیغات به خوبی از این «ناامنیهای جنسیتی» آگاه هستند و محصولات خود را به گونهای بازاریابی میکنند که گویی پاسخی به این نیازهای روانی پنهان هستند.
درک این موضوع که میل به سرعت و تجمل ممکن است ریشه در یک اضطراب ساده فیزیکی داشته باشد، میتواند به مردان کمک کند تا به جای پناه بردن به اشیاء بیجان، بر روی پذیرش خویشتن و بازتعریف مفهوم مردانگی بر پایه ویژگیهای انسانی و شخصیتی تمرکز کنند.