گزارش تصویری از پشتصحنه ثبتنام کاندیداهای ریاست جمهوری
گزارش تصویری از پشتصحنه ثبتنام کاندیداهای ریاست جمهوری
از 2خرداد تا 27خرداد تنها 25 روز فاصله است. اما از خاتمی تا احمدینژاد فاصله از زمین تا آسمان است!
27 خرداد سه سال پیش مرحله اول نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد و طی آن احمدینژاد و هاشمی رفسنجانی به مرحله دوم راه پیدا کردند و نهایتا در سوم تیر 1384 احمدینژاد رئیس جمهور ایران شد.
از آنجا که گاهی پشت صحنهها جذاب و دیدنیتر از اصل موضوع است، میخواهم در سومین سالگرد برگزاری انتخابات به سه سال قبل برگردم و اندکی از پشتصحنههای حیرت انگیز نهمین انتخابات ریاست جمهوری را روایت کنم.
در آن روزها به عنوان خبرنگار حوزه دولت در وزارت کشور مستقر بودم و تمام اتفاقات ریز و درشت انتخابات را با سرعت و دقت مخابره میکردم. اما نقطه عطف عجیب و بیادماندنی آن روزها مربوط به ایام ثبت نام کاندیداها بود که هیچگاه فراموشم نمیشود.
از 16 اردیبهشت 1384 بود که مرحله ثبتنام از کاندیداهای ریاست جمهوری در طبقه همکف ساختمان وزارت کشور (خیابان فاطمی) شروع شد و کلی آدم جور واجور به ستاد انتخابات کل کشور مراجعه کرده و برای رئیس جمهور شدن ثبت نام کردند.
در میان ثبت نام کنندگان از هر گروه و سطح معلوماتی دیده می شد. از دختر 18 ساله تا پیرمرد 80 ساله! از دورهگرد، کارگر، کارمند، استاد دانشگاه، دانشجو و حتی دانشآموز!
آن روزها ابزار کارم قلم و کاغذ و واکمن بود. بنابراین اگر عکسها کیفیت چندانی ندارد برای آن است که با دوربین موبایل آن زمانم (نوکیا 6600) گرفته شده است.
جهانبخش خانجانی، سخنگوی وزارت کشور مدام مصاحبه مطبوعاتی میگذاشت و به سئوالات خبرنگاران پاسخ میداد.
سالن ورودی وزارت کشور پر بود از آدمهایی که برای ریاست جمهوری در حال ثبت نام بودند!
در صورت تایید صلاحیت به نفع برادرم کنار خواهم رفت!اعظم قادری که به همراه برادر 33 ساله خود برای ثبت نام به ستاد، مراجعه کرده بود، معتقد است یک رئیس جمهور باید شم سیاسی داشته باشد تا بتواند مدیران شایسته انتخاب کند.این دختر که دیپلم ریاضی فیزیک دارد، گفت: نیازی نیست تا رئیس جمهور از رجال و شخصیتهای سیاسی باشد. شاید من شم سیاسی قوی داشته باشم. همان طور که در مدرسه به این ویژگی شهرت دارم.اعظم قادری، درباره انگیزهاش از ثبت نام در نهمین دوره انتخابات افزود: میخواهم به افرادی که درباره ضد ارزشها صحبت میکنند، نشان دهم مردم در صحنه هستند.وی گفت در صورت تأیید صلاحیت به نفع برادرم، کنار خواهم کشید.هر ایرانی باید 4 زن بگیرد!
یکی از اهالی روستای سردان سیستان و بلوچستان مهمترین برنامه خود را تعدد زوجین عنوان کرد.
وی با تأکید بر آنکه به نفع هیچ کسی کنار نخواهد رفت، ادامه داد: من حتماً تأیید (صلاحیت) میشوم! چرا تأیید نشوم؟! مگر در این مملکت فقط چهار نفر عقلشان کار میکند؟!
وی گفت کابینه خود را با قرعه کشی انتخاب خواهد کرد!
حضرت آیت الله پرفسور حاج سید امیر رضا ساسان بابا رضایی ثبت نام کرد!
شخصی که خود را «حضرت آیت الله پروفسور حاج سید امیر رضا ساسان بابا رضایی» معرفی میکرد، برای ثبت نام کاندیداتوری ریاست جمهوری به ستاد ثبت نام وزارت کشور مراجعه کرد.
این داوطلب ریاست جمهوری که با شعار «آیا آنان که میدانند با آنان که نمیدانند برابرند؟!» در انتخابات شرکت کرد.
وی از دیگر داوطلبان ریاست جمهوری خواست تا به نفع او کنار روند و بزرگترین خدمت را در حق مملکت انجام دهند!
گفتنی است که وی در معرفی خود گفت: «من دکترای روانشناسی از دانشگاه فرانسه و فیزیک هستهای از دانشگاه هاروارد امریکا دارم و اکنون مدیرکل افتخاری سازمان بهزیستی قزوین هستم!»
شیر فروش مشهدی برای بار نهم ثبت نام کرد!
«حاج عبدالعلی سپید کاسه» در حرفه شیر فروشی پس از هشت دوره ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری، برای بار نهم پای به میدان گذاشت!
این پیرمرد 72 ساله که اهل تربت حیدریه بخش کله کن از کلانه اسپیز است! در مورد احتمال پیروزی خود گفت: پس از هشت دوره، مردم مرا کاملاً میشناسند و قطعاً این دوره رأی خواهم آورد!
وی در خصوص هزینههای تبلیغاتیاش افزود: من نه خزینه دارم نه هزینه!!
من برای رئیس جمهور شدن فقط پول میگیرم و پول نمیدهم!
کاندیداهای فعلی ریاست جمهوری در جو هستند!
حشمت الله زارع از کسبه بازار شیراز برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد!
وی که در زمینه فروش وسایل صوتی و تصویری و مواد غذایی فعالیت می کند، گفت: «کاندیداهای مطرح فعلی همه در جو هستند و از اوضاع مردم خبر ندارند، بنابراین باید یکی از خارج جو بیاید و سکان هدایت کشور را در دست بگیرد!»
وی گفت: «بعد از انتخاب شدنم برای کابینه فراخوان می دهم و از میان داوطلبان کابینه را انتخاب خواهم کرد!»
این داوطلب در مورد درصد احتمال رد شدنش از فیلتر شورای نگهبان گفت: «من صد در صد رد صلاحیت می شوم! ولی امیدوارم رهبری با حکم حکومتی مانع این کار شود!»
میرحسین موسوی معاول اول کابینه من!
محمد ابراهیم پاکروان کارمند وزارت جهاد کشاورزی پس از ثبت نام در فهرست کاندیداهای ریاست جمهوری گفت: «لاریجانی وزیر ارشاد و میرحسین موسوی معاون اول دولت من است!»
وی در پاسخ این سؤال که آیا با آنها صحبت کردهاید، گفت: «نه، ولی مطمئن هستم که اگر به آنها بگویم رد نمیکنند!»
این داوطلب که ساکن بویین زهرا از استان قزوین است در دوره پیش نیز برای ریاست جمهوری کاندیدا شده بود، اما تأیید نشد.
وی افزود: در انتخابات دورههای پیشین مجلس شرکت نکردم تا نخواهم با استفاده از رانت مجلس، در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنم!
چهره ناشناخته با 10 میلیون رای!
«آیا چهرههای ناشناخته حق کاندیدا شدن در انتخابات را ندارند؟»
علی شکوری، نظامی بازنشسته و همشهری اکبر اعلمی از روستای لیبرجان جلفای هادی شهر آذربایجان شرقی، فرد دیگری است که برای ثبت نام در این دوره انتخابات به ستاد ثبت نام وزارت کشور آمده بود. وی ضمن بیان مطلب فوق، هدف از ثبت نام را شکستن رأی همشهریاش اکبر اعلمی عنوان کرد و گفت: «حداقل 10 میلیون رأی خواهم داشت»
شکوری با گله از اینکه چرا چهرههای ناشناخته را به مردم معرفی نمیکنند، گفت: «اگر تبلیغات خوبی داشته باشم، مقدار رأی من از 10 میلیون رأی هم بیشتر خواهد شد و حتماً رئیس جمهور میشوم»
من تاریخم! بنیان گذار تهران!
محمد ابراهیم نیکو سیر که خود را عین تاریخ و بنیان گذار تهران معرفی می کرد برای تصاحب مقام ریاست جمهوری داوطلب شد!
این پیر مرد ۸۶ ساله با کت و شلوار و کروات و البته کفش کتانی اظهار داشت: من تابحال ۳ پادشاه، ۲۲ نخست وزیر و ۶ رئیس جمهور دیده ام!
حضور یک زن با پوستر تبلیغاتی خود برای اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری!
تصور کنید رئیس جمهور آینده پاپیون بزند!
فکر می کنید اگر کروات بزند چطور می شود؟!
پیک موتوری پس از رساندن محموله خود به مقصد تصمیم گرفت رئیس جمهور شود!
حضور زنی با کت دامن برای تصاحب مقام ریاست جمهوری!
پسری بعد از تمام شدن کلاس پیش دانشگاهی تصمیم گرفت رئیس جمهور شود!
«عرشیا»، خواننده پاپ نسل جوان نیز برای ریاست جمهوری ثبت نام کرد.
وی پس از ثبتنام، از اختلافش با شادمهر عقیلی صحبت کرد و از اینکه اشعارش را دزدیده است!
وی درخواست من و همکارانم را رد نکرد و در انتهای مصاحبه در سالن وزارت کشور به صورت زنده برایمان ترانه خواند!
حاجی بخشی از فعالان حزبالله و بسیج نیز ـ در حالیکه کفن بر تن داشت و پرچمی در دست گرفته بود و الله اکبر میگفت ـ برای ریاست جمهوری ثبت نام کرد.
رفعت بیات، نماینده زن مجلس ششم در میان ازدحام همکاران خبرنگارم ثبت نام کرد و به مصاحبه مطبوعاتی پرداخت. (اون دستی که در سمت چب تصویر واکمن دستشه، منم! ... چقدر سخته آدم هم عکس بگیره و هم مصاحبه!)
هاشمی رفسنجانی نیز همیشه جذابیتهای خود را دارد! بنابراین همکاران عکاس و فیلمبردار منتظر حضور وی در ساختمان وزارت کشور هستند.
و هاشمی رفسنجانی با بنز ضد گلوله وارد میشود ...
همینطور که هاشمی وارد ساختمان وزارت کشور میشد، صدایم را بلند کردم و از وی پرسیدم: «راسته که برای سفر تبلیغاتی پول ندارید؟»
اندکی مکث کرد و در حالیکه نگاه غضبناکش را در سایه تبسمی پنهان میکرد، بدون آنکه چیزی بگوید به راهش داد.
در نهایت انتخابات برگزار شد و آرا در حال شمارش بود و نمودارها مدام بالا و پایین میرفت و کروبی نیز در خواب اصحاب کهف به سر میبرد!
و همکارانم خسته، و از طرفی بهت زده از این همه اتفاقات عجیب و غریب!
و در پایان احمدی نژاد رئیس جمهور ایران شد ...
منبع : وبلاگ مثل هیچکس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|