سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۶ - ۲۰ نوامبر ۲۰۰۷
ماجرای معلم سال اول محمد علی ابطحی از زبان خودش
معلم کلاس اول ما برعکس معلم کلاس اول آقای احمدینژاد یک آقایی بود با قد بلند، هیکل درشت و چشمی تابیده. من کتک نخورده بودم ولی بچههای کلاس پنجم که به نظر ما خیلی آدمهای گندهای بودند از دست سنگین او یاد میکردند که بعضاً سیلی هم میزد. این اقا با این خصوصات در یک مدرسه دینی تازه تاسیس، هم معلم بود و هم ناظم. آن روزها دو ترانه معروف بود که در کوچه و بازار میخواندند. اگر اشتباه نکنم یکی از آنها این جوری بود: آقا دزده سلام، حالت چهطوره سلام، اگه هفت تیر بکشی؛ منو بکشی حبس میشی! یک شعر دیگر هم آمنه بود که البته بعدها ظاهراً بازسازی شده است، همه مدرسه بچه مذهبیها بودند. یک روز بیهوا این آقای ناظم سر صف پرسید هر کسی این دو تا ترانه را بلد است بیاید بخواند. دوتا بختبرگشته که یکی کلاس چهارم بود و یکی کلاس پنجم، آمدند سر صف که ترانه بخوانند، تا رسیدند جلوی صف اقای ناظم عزیز به خاطر اینکه آنها ترانه یاددارند و ترانه هم حرام است به هر یک از آنان یک تو گوشی زد که ما کلاس اولیها نزدیک بود که دیگه! گمان میکرد که دارد با قدرت و قوت اسلام را رشد میدهد. من که بچه آخوند بودم بعد از 45 سال هنوز این خاطره تلخ از ذهنم نرفته چه رسد به دیگران. کاش برای خیلیها این قصه عبرتآموز باشد. واقعاً خاطرات دوران بچگی تعیین کننده است. فردا روز معلم است. معلمها چنین نقش بزرگی دارند. باید به اهمیت نقش آنان توجه ویژه کرد. متاسفانه سالهاست که معلمها، صنف ناراضی کشور شدهاند. سال گذشته بعضی از آنها دستگیر شدند، مشکلات زندگی فراوان دارند. چندین وزیر عوض کردهاند. تعصبهای خشکی از سطح بالای وزارتخانه تزریق میشود. اینها خیلی برای آینده کشور که شاگردان امروز، به دست معلمان مردان فردا میشوند خطرناک است. این روز بزرگ را به همه معلمان کشور تبریک میگویم.
farshidkhan - ایران - بوشهر |
برای تمام معلمان و دبیران مهربان و زحمتکش -شما اینده سازان کشور هستید روزتان مبارک |
پنجشنبه 12 اردیبهشت 1387 |
|
sogol.m - امارات - دبی |
به نظر من اکثریت معلمها در ایران آدمهایی هستند که در درجه اول خودشان مشکلات روحی روانی شدید دارند |
شنبه 14 اردیبهشت 1387 |
|