گزارش ویژه , ایدز در ایران

گزارش ویژه , ایدز در ایران

بیماری ایدز و تکثیر ویروس مولد آن (HIV)، درحالی شمار مبتلایان را به عدد چهل میلیون نفر در جهان رسانده که تلاشهای جهانی برای کنترل، پیشگیری و درمان این بیماری هنوز نتوانسته نگرانی های جامعه بشری را کاهش دهد.

چراکه هنوز در بسیاری از نقاط جهان شیوع این بیماری سیر صعودی را طی می کند و روز به روز بر آمار قربانیان می افزاید.

گرچه آخرین آمار منتشره از سوی سازمان بهداشت جهانی - که تا پایان سال ۲۰۰۵ میلادی را شامل می شود-، نشان می دهد هنوز قاره آفریقا بیشترین تعداد مبتلایان را دارد، ولی زنگ خطر را برای مناطقی در آسیا نیز به صدا در آورده است. جایی که این ویروس توانسته بر اثر سکوت دولتمردان و ناآگاهی مردم، ریشه بدواند.

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی تا ماه دسامبر سال ۲۰۰۵، ابتلاء حدود ۴۰ ملیون نفر در جهان به ویروس مولد ایدز ثبت شده که جنوب آفریقا بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است.

در این منطقه حدود ۲۶ ملیون نفر آلوده وجود دارد و جنوب شرق آسیا با ۴/۷ ، آمریکای لاتین با ۸/۱، آسیای مرکزی و روسیه با ۶/۱، آمریکای شمالی با ۲/۱ملیون نفر؛ آسیای غربی با ۸۷۰، اروپا با ۷۲۰، شمال آفریقا با ۵۱۰، امریکای مرکزی با ۳۰۰ و اقیانوسیه با ۷۴ هزار نفر؛ رتبه های بعدی را در اختیار دارند.

 

ارائه تصویری از مرحله پیدایش ویروس مولد ایدز تا تبدیل آن به یکی از بزرگترین چالشهای عمده پیش روی جامعه بشری، پیدایش و شیوع آن در ایران، راههای انتقال و پیشگیری، بررسی اقدامات پزشکی برای نجات قربانیان و تبعات اجتماعی- اقتصادی این بیماری مهمترین عناوین گفتگویی تفصیلی با دکتر کامیار علایی است که که در چندین بخش جداگانه و متوالی می خوانید.

 دکتر علایی از جمله پزشکانی است که ضمن مطالعه و تحقیق دانشگاهی روی این بیماری، با فعالیت در مراکز کنترل و درمان این ویروس، سالها از نزدیک با مبتلایان آن در ارتباط بوده است. وی در حال حاضر در دانشگاه هاروارد آمریکا به تحقیق و پژوهش درباره ویروس نام برده و راههای پیشگیری از انتقال آن مشغول است.

 قبل از اینکه وارد تاریخچه و مرحله پیدایش ویروس مولد ایدز و خود این بیماری شویم،  مایلم بحث مان را با سوالی درباره تعریف و تفاوت ویروس مولد و خود ایدز آغاز کنیم. تعریف و تفاوت ماهوی این دو چیست؟

وجود ویروس مولد، مرحله قبل از ابتلای فرد به بیماری ایدز است. به این معنی که به محض ورود این ویروس به بدن انسان، حدود ۱۴۰۰سلول دفاعی بدن به مرور زمان می میرند. بررسی ها نشان داده که در این وضعیت به طور متوسط میزان مرگ این سلولها سالانه  ۷۰ تا ۱۰۰ عدد است.

 

این مرگ و میر ناشی از تکثیر ویروس نام برده، می باشد. پس از رسیدن تعداد سلولهای دفاعی بدن به زیر ۲۰۰ عدد درفرایندی ۱۴­-۲۰ ساله، عفونت در بدن نمایان می شود که این مرحله آغاز بیماری ایدز است. پس از حدود ۲ سال به علت عفونی شدن کامل بدن، فرد مبتلا جان خود را از دست می دهد.

با این تعریف چگونه می توان دریافت که ویروس مولد  وارد بدن شده است؟ چرا که امکان دارد سالها از ورود آن به بدن بگذرد و فرد مبتلا از این ویروس بی خبر باشد.

از همین رو ضروری است افراد دارای سبک زندگی و رفتار پرخطر با انجام آزمایش ایدز از وضعیت جسمانی خود آگاه شوند تا در صورت برخورداری از سلامت جسمانی، نسبت به پیشگیری از ورود این ویروس به بدنشان جلوگیری کنند و در صورت ابتلا به آن، مراقب باشند آن را به دیگران سرایت ندهند.

 
بر اساس آمار ثبت شده، در جهان حدود ۴۰ ملیون مبتلا به ویروس مولد ایدز وجود دارد که جنوب آفریقا بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده است

گفتنی است برای شناسایی حضور این ویروس در بدن دو راه وجود دارد. یکی از این راهها ردیابی مستقیم آن، با استفاده از فناوری پیشرفته آزمایشگاهی و فنی پیچیده به نام پی سی آر(PCR) است. گرچه این روش تنها ۵ روز پس از ورود ویروس به بدن قادر به شناسایی آنست، اما به دلیل گرانی و پیچیده بودن معمولاً به عنوان روش شناسایی استاندارد اولیه مورد استفاده قرار نمی گیرد.

روش دوم که به طور گسترده جهت شناسایی افراد آلوده به کار می رود الیزا (Elisa ) نام دارد، که بر اساس حضور غالب سیستم دفاعی بدن، به دنبال برخورد با ویروس مولد می گردد. این روش ارزان قیمت بوده و نیاز به فنون آزمایشگاهی پیشرفته ندارد. اما متاسفانه ۳ تا ۶ ماه طول می کشد تا سیستم دفاعی بدن از ورود ویروس آگاه شود.

رفتار پرخطر از منظر ابتلا به ویروس مولد ایدز چگونه رفتاری است؟

گروههای خاص مثل معتادان تزریقی، افراد با همبسترهای جنسی متعدد، افراد دریافت کننده خون مثل بیماران هموفیلی و کارکنان بخش بهداشتی- درمانی که در معرض خطر خون و ترشحات افراد آلوده قرار دارند، در ردیف افراد دارای رفتار پرخطر خوانده می شوند.

ذکر این نکته ضروری است که برخلاف بسیاری از بیماریهای عفونی مثل سل و آنفولانزا که افراد در آلوده شدن به آن نقش کمتری دارند، در ایدز نقش افراد کلیدی است. به طوری که با رعایت اصول ایمنی کسی به این بیماری مبتلا نمی شود.

انسان از چه زمانی نسبت به وجود ویروس مولد آگاه شد؟ ریشه این بیماری کجا شکل گرفت؟

شناسایی ویروس مولد ایدز به سال ۱۹۸۰ یعنی زمانی باز می گردد که آمریکایی ها  با چهار مرد همجنس باز روبرو شدند که مبتلا به عفونتهای قارچی بودند، ولی برخلاف سایر بیماران نقص ایمنی مادر زادی که عفونت را از کودکی با خود همراه دارند، عفونت آنها اکتسابی بود.

به این سبب دانشمندان آمریکایی آن را علامت نقص ایمنی اکتسابی خواندند که به اختصار کلمه ایدز می شود. بعد از چند سال، سه نفر از دانشمندان که روی این بیماری مطالعه می کردند، دریافتند که این بیماری براثر ورود ویروسی به نام رترو به بدن، تولید می شود.

متاسفانه از آنجا که هر ۴ مرد مبتلا، همجنس باز بودند، این تصور ایجاد شد که این ویروس براثر همجنس بازی وارد بدن انسان می شود. این تصور با خود یک انگ اجتماعی را همراه آورد. ولی تحقیقات بعدی آنها نشان داد که این افراد سابقه مسافرت به قاره آفریقا را داشته اند و با تکمیل پژوهش هایی روشن شد که  ریشه این بیماری به قاره آفریقا یعنی جائی باز می گردد که قبایل بدوی شامپانزه می خورند.

 

آنها دریافتند که آفریقائی ها بعضاً در هنگام سلاخی شامپانزه دست خود را می برند و از این طریق خون آلوده به ویروس مولد ایدز وارد بدنشان می شود. به این ترتیب سالهاست که (ناخودآگاه) انسان را نیز درگیر این بیماری کرده اند.

از آنجا که این افراد در روستاهها زندگی می کردند، کسی از علت مرگ آنها آگاه نبود. رفته رفته روستائیان به شهرها مسافرت کردند و این بیماری را به شهرنشینان سرایت دادند و آنها نیز با انتقال آن به توریست ها و غیر آفریقائی های ساکن این قاره، سبب انتقال این بیماری به اروپا و دیگر نقاط دنیا شدند.

اگر انتقال بیماری از طریق ورود خون آلوده به بدن انسان شروع شده، چگونه به دیگران  سرایت کرده است؟

این بیماری از زمان ورود به جامعه بشری ۳ مرحله را طی کرده است. در مرحله اول، مردان آفریقایی از طریق تماس خون بدنشان به خون آلوده به ویروس موجود در شامپانزه ها به این بیماری مبتلا شدند. در مرحله دوم، مردان آفریقایی بی خبر از مبتلا شدن به این بیماری و راههای انتقال آن به همسرانشان، از طریق برقراری تماس جنسی، همسران شان را نیز به آن  مبتلا کردند. در مرحله سوم، زنان مبتلا به این ویروس نیز ناآگاهانه در دوران حاملگی آن را به فرزندانشان منتقل کردند، تا ویروس مولد در قاره آفریقا فراگیر شود.

ضمن اینکه زنان آلوده به آن از طریق برقراری تماس جنسی با مردان، آنان را نیز به این بیماری مبتلا می کردند. این حلقه اتصال این ویروس در دیگر نقاط دنیا با قاره آفریقاست.

این سه مرحله ای که برشمردید، هر کدام چه زمانی را برای گذر به مرحله بعد طی کرده است؟

تفاوت زمانی گذر از هر مرحله در شیوع بیماری مشهود است. به این معنی که اگر ابتلا از طریق خون را مرحله اول، از راه تماس جنسی با فرد آلوده را مرحله دوم و از روش مادر به فرزند را مرحله سوم بدانیم، میزان شیوع از طریق هرکدام با گذشت حداقل پنج تا ده سال از مرحله قبل رخ داده است. به طوری که آفریقا به عنوان قدیمی ترین منطقه شیوع بیماری و ویروس مولد آن، هم اکنون در مرحله سوم، یعنی شیوع از طریق انتقال مادر به فرزند است، اروپا و تایلند با فاصله کمتر در مرحله دوم، یعنی انتقال از راه ارتباط جنسی با فرد آلوده، و آسیا در مرحله اول، یعنی مرحله انتقال از روش خون آلوده (عمدتاً اعتیاد تزریقی) است.

البته در شماری از کشورهای آسیایی همچون ایران کم کم داریم به مرحله دوم نزدیک می شویم. فاصله زمانی عبور از هر مرحله را می توان تقریبا ۵­۱۰سال در نظر گرفت. بنابراین می شود پیش بینی کرد که طی چند سال آینده شیوع بیماری و ویروس مولد آن در آسیا تغییر شکل داده و وارد مرحله دوم شود، و به همین ترتیب طی ۱۰­-۱۵سال پس از آن، مرحله سوم را آغاز کند. همانگونه که آفریقا این مراحل را طی کرده است.

با این توضیح می توان دریافت که انتقال ویروس نام برده از طریق ارتباط جنسی با فرد آلوده، در حال حاضر شایع ترین راه شیوع این بیماری قلمداد می شود. اینجا این سوال مطرح می شود که به مجرد برقراری رابطه جنسی احتمال انتقال بیماری وجود دارد یا تکرار آن سبب سرایت بیماری می شود؟

برآوردها نشان می دهد که ابتلا از طریق تماس جنسی یک درصد است، ولی شیوع براثر تکرر رابطه جنسی، در صدر عوامل انتقال قرار دارد. این در حالی است که احتمال سرایت بیماری از طریق خون آلوده بیش از ۹۰ درصد می باشد.

ولی چون انسان نسبت به این مهم آگاهی پیدا کرده و می تواند خون آلوده را شناسایی کند، از ورود چنین خونی به بدن انسانها جلوگیری می کند. ضمن اینکه از هر صد هزار نفر تنها دو نفر به خون نیاز پیدا می کنند. لذا موارد نیاز به خون در انسانها کمتر از نیاز به آمیزش جنسی است. گزارش ها نشان می دهد که هر زن روسپی در تایلند در هفته حدوداً ۴۰ مرتبه رابطه جنسی دارد.

 
برخلاف بسیاری از بیماریهای عفونی مثل سل و آنفولانزا که افراد در آلوده شدن به آن نقش کمتری دارند، در ایدز نقش افراد کلیدی است


 

این بیماری چند نفر را در جهان گرفتار کرده است؟

هنوز گزارشی در این خصوص در جهان منتشر نشده است. لذا نمی توان آمار افرادی که به هر جهت با این بیماری درگیر هستند را، ارائه کرد. ولی روشن است که علاوه بر ۴۰ ملیون بیمار موجود در جهان و احتمالاً خانواده های آنها - که بیشتر از هر کسی با این بیماری درگیرند-، گروه کثیری از پزشکان، پژوهشگران، پرستاران، مددکاران، خیریه ها و انجمن ها و. با این بیماری درگیر هستند و سالیانه میلیاردها دلار برای پیشگیری، آموزش و درمان آن هزینه می شود.

تاکنون چند نفر در جهان براثر این بیماری جان خود را از دست داده اند؟

سازمان بهداشت جهانی در آخرین گزارش منتشره به این موضوع نیز پرداخته است. براساس این گزارش تا دسامبر ۲۰۰۵ حدود ۱/ ۳ملیون نفر در جهان جان خود را بر اثر این بیماری از دست داده اند، که باز جنوب آفریقا با ۴/۲ میلیون نفر در رتبه نخست قرار دارد. جنوب شرق آسیا با ۴۸۰، آمریکای لاتین با ۶۶ ، آسیای مرکزی و روسیه با ۶۲ ، شمال آفریقا با ۵۸ ، غرب آسیا با ۴۱ ، آمریکای مرکزی با ۲۴ ، آمریکای شمالی با ۱۸ و اروپا با ۱۲ هزار؛ و اقیانوسیه نیز با ۳۶۰۰ نفر بیشترین قربانی را داده اند. البته ذکر این نکته ضروری است که این تنها آمار قربانیان ثبت شده ایدز است.

در حال حاضر میزان شیوع این بیماری در جهان سیر صعودی را طی می کند یا در مسیر کاهش عددی تعداد مبتلایان قرار دارد؟

صعود یا نزول میزان شیوع این بیماری در مناطق مختلف جهان متفاوت است. آمریکا، اروپا، استرالیا و تایلند با اقداماتی که در حوزه پیشگیری انجام داده اند، نمودارشان در وضعیت خط صاف قرار گرفته است. یعنی مدتی است که آمار مبتلایان تغییر زیادی نمی کند. در قاره آفریقا که بیشترین میزان بیمار ایدز را داراست با کوشش های فراوان موفق شده اند که از سرعت رو به رشد آن بکاهند، ولی نمودارشان کماکان سیر صعودی را طی می کند و در قاره آسیا نیز سیر رو به رشد دارد .

در کشورهای اسلامی وضعیت چگونه است؟ آیا تفاوت معناداری با دیگر کشورها دارند یا خیر؟

متاسفانه در بیشتر کشورهای اسلامی تصور اشتباهی نسبت به این بیماری وجود داشته است. به طوری که آنها این بیماری را محصول غرب و تنها از راه همجنس بازی می دانستند. لذا چون مردم شان را عاری از رفتارهای پرخطر و همجنس بازی می دانند، بر این باورند که کشورشان از این ویروس پاک است.

حال آنکه ما معتقدیم هر کجا اعتیاد هست، ایدز هم وجود دارد. به هر حال آنها براساس این تصور هیچ اطلاعاتی درباره وضعیت ایدز در کشورشان نداشته و یا اعلام نمی کنند تا بتوان تحلیلی در این خصوص ارائه کرد. عربستان سعودی و کویت از این جمله هستند.

آیا از میزان نیروهایی که به هر نحو در حال امداد رسانی به مبتلایان این  ویروس هستند، آماری وجود دارد؟

نمی توان آمار دقیقی از تعداد نیروهای امدادرسان در این حوزه ارائه کرد، ولی سازمانها، انجمن ها، دولت ها، تشکل های داوطلبانه و. که در این حوزه فعالند، مشخص هستند. علاوه بر دولت ها که مکلف به یاری رسانی به بیماران از جمله بیماران ایدزی هستند، برخی سازمانهای بین المللی همچون سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی، یونیسف، برنامه توسعه سازمان ملل، سازمان پزشکان بدون مرز، شرکت های خصوصی، سازمانهای غیر دولتی خیریه و دهها سازمان دیگر وجود دارند که به صورت مالی و غیر مالی کمک می کنند.

آیا بین نسبت موجود میان مقدار کمک های جاری در این حوزه با میزان شیوع این بیماری در جهان، تناسبی منطقی وجود دارد؟

مشکلی که در این بخش وجود دارد حجم میزان کمک ها و نیازها نیست، بلکه مشکل این است که توزیع کمک ها یکنواخت نمی باشد. ایدز نیازمند پیشگیری، واکسن(آزمایش خون) و درمان است.

زمانی کمکها تنها متوجه پیشگیری بود. یعنی دولت ها، سازمانها و. تنها برای پیشگیری حاضر به کمک بودند، زمانی دیگر تنها برای واکسن پول می دادند و امروز کمک ها درمان مبتلایان را نشانه رفته است. حال آنکه کمک ها باید همزمان در برگیرنده تمام نیازها باشد.

نکته دیگر این که برخی کشورها حاضر نیستند برای این مهم هزینه کنند، در حالیکه جلوگیری از تکثیر این بیماری نیازمند عزم جهانی است. اقدام مهم و مفید دیگری که در این حوزه صورت گرفته، راه اندازی صندوق کمک های جهانی است تا ثروتمندان دنیا بتوانند کمک هایشان را به این صندوق واریز کرده و مدیران صندوق آنها را در میان نیازمندان توزیع کنند. براساس قانون این صندوق چنانچه دولتی طرحی موثر ارائه دهد، می تواند از این صندوق برداشت کند. به همین سبب، اخیرا ایران نیز موفق شد مبلغ ۱۶ ملیون دلار از آن بردارد.

چه زمانی اولین فرد مبتلا به ویروس مولد بیماری ایدز  در ایران شناسایی شد وعلت ابتلا چه بود؟

نقطه شروع شیوع  ویروس مولد بیماری ایدز در ایران با برخی نقاط جهان هماهنگ بود. چرا که چون دیگر کشورهای وارد کننده خون آلوده، ورود آن به این کشور نیز، از این طریق صورت گرفت.

به عبارت دیگر، در سال ۱۳۶۵با انتقال چنین خونی از کشور فرانسه، ویروس نامبرده به ایران راه یافت. در کشور ما بیماران هموفیلی، اولین گروه مبتلا به آن بودند که نخستین موردش در یک کودک ۶ ساله مبتلا به این بیماری کشف شد.

با توضیحی که در مقدمه مطلب عنوان کردید، این احتمال را نمی دهید که قبل از کشف این بیماری در آن کودک شش ساله، فردی از میان افراد دارای رفتار پرخطر به این بیماری مبتلا شده باشد؟

- در واقع این کودک مثل آن ۴ مرد آمریکایی که برای نخستین بار در کشورشان شناسایی شدند، اولین مورد شناسایی شده در ایران بود. این مورد قطعاً نشان می دهد که افراد دیگری نیز به این بیماری گرفتار بوده اند، ولی تا آن موقع شناسایی صورت نگرفته بود.

واکنش مسئولان بهداشت و درمان کشور نسبت به کشف این بیماری در ایران چه بود؟

متاسفانه در زمان کشف ویروس آن  در کشور در سال۱۳۶۵، غالب مسئولان بر این باور بودند که این بیماری ناشی از رواج هم جنس بازی در اروپا و غرب است. به طوری که شنیدن نام بیماری ایدز در ذهن توده مردم، هم جنس بازی را تداعی می کرد.

 
(در کشورهای اسلامی) چون مردم را عاری از رفتارهای پرخطر و همجنس بازی می دانند، بر این باورند که کشورشان از این ویروس پاک است

در نتیجه به سرعت پنهان کاری قوت گرفت. به طوری که کمتر کسی حاضر به آزمایش خون تشخیص ایدز بود.

اگر هم کسی حاضر به پذیرش این مهم می شد، در صورت دریافت پاسخ مثبت مجبور بود آن را از اطرافیان مخفی کند و دچار مشکلات عدیده دیگر می شد. نکته دیگر اینکه پس از یک دوره تبلیغ مخرب درباره ایدز، جامعه با سکوتی سهمگین مواجه شد و تنها تعداد محدود بیماران هموفیلی آلوده به ویروس آن، به عنوان تنها گروه شناخته شده مورد قبول واقع شدند و احتمال آلودگی سایر افرادی که رفتار پرخطر دارند مورد توجه قرار نگرفت.

قبل از اینکه بحث را ادامه دهیم، مایلم بدانم سرنوشت این کودک شش ساله چه شد، آیا اطلاعی از سرنوشت او موجود است؟

متاسفانه اطلاعی در این خصوص در دست نیست، ولی به احتمال زیاد تا کنون مرده است.

این سکوتی که به آن اشاره داشتید چه زمانی درهم شکست؟

با کشف موارد جدید این بیماری در گروه دیگری از آسیب پذیران، یعنی گروه معتادان تزریقی که بیشترین آسیب پذیری را در مواجهه با ویروس این بیماری دارند، وزارت بهداشت مجبور به شکست سکوت شد.

از این مرحله یعنی سال ۱۳۷۴ - حدود ۹ سال پس از سکوت دستگاههای مسئول-، وزارت بهداشت با راه اندازی اداره ایدز در معاونت بهداشت اولین گام را برای شناسایی و کنترل ویروس مولد آن برداشت.

اولین برنامه و اقدام اداره ایدز چه بود؟

این اداره در اولین گام کوشید از افراد دارای رفتار پرخطر آزمایش ایدز بگیرد، تا براساس نتایج به دست آمده، برای کنترل و پیشگیری از شیوع آن برنامه ریزی کند. لذا آزمایش اولیه را به زندانیان معتاد تزریقی اختصاص داد. چرا که این گروه بیشترین میزان آسیب پذیری را داشتند.

بر این اساس ۳ زندان آب حیات کرمان، عادل آباد شیراز و دیزل آباد کرمانشاه را به عنوان گروه مرجع انتخاب و به صورت تصادفی زندانیانی را برای آزمایش برگزیدند. بعد از شش ماه نتایج نشان داد ویروس نام برده در میان زندانیان معتاد تزریقی نیز وجود دارد.

واکنش مسئولان زندانهای مذکور چه بود و چه اقدامی برای این زندانها و زندانیان انجام شد؟

کمتر از یک سال از وقوع این رخداد، شیوع این ویروس در میان زندانیان به مسئله ای جدی برای مسئولان تبدیل شد، ولی واکنش آنها نامناسب بود. چرا که تصور می کردند علت این مشکل شرایط نامناسب جسمی زندان است. 

لذا زندان آب حیات کرمان را تعطیل کردند و زندانیان آن را به زندانهای شهرهای خودشان فرستادند. با این کار، در حقیقت مبتلایان به این ویروس در میان زندانهای کشور پخش شدند. مسئولان زندان عادل آباد شیراز هم اقدامات محدودی انجام دادند. در زندان دیزل آباد کرمانشاه نیز از تمام زندانیان معتاد تزریقی، آزمایش ایدز گرفتند و به گمان خودشان تمام مبتلایان را شناسایی و به بند ویژه انتقال دادند.

ما آنها با این کار، تجربه کشور کوبا را تکرار کردند. در کوبا مسئولان یک ایالت از تمام ساکنان آن آزمایش ایدز گرفتند، مبتلایان را در جزیره ای در همان ایالت قرنطینه کردند و اعلام نمودند در این ایالت دیگر فردی مبتلا وجود ندارد. غافل از اینکه بسیاری از مبتلایان تنها به دلیل گذران دوره پنجره، نتیجه آزمایششان منفی بود، و مسئولان به گمان اینکه دیگر مبتلایی در آن ایالت نیست، از اقدامات پیشگیرانه غافل شدند.

بعد از گذشت مدتی روشن شد تعداد مبتلایان از اول هم بیشتر شده است. این اتفاق همچنین سبب شد آمار کشوری ایدز تغییر کند و کرمانشاه در ردیف اول قرار گیرد. چرا که انجام آزمایش از تمام معتادان تزریقی داخل زندان سبب بالا رفتن آمار درکرمانشاه گردید، در حالیکه این آزمایش در دیگر استانها انجام نشده بود.

تعداد موارد کشف شده در کرمانشاه چند نفر بود؟

حدود ۴۰۰ نفر که اکثر آنها سابقه زندان داشتند. در واقع در آن زمان مرکزی در خارج از زندان برای انجام آزمایش ایدز وجود نداشت تا مبتلایان خارج از زندان را شناسایی کند.

از همسران آنها به عنوان، آسیب پذیرین گروه هم آزمایش به عمل آمده بود؟

در آن موقع چون سیستم منظمی وجود نداشت آزمایش داوطلبانه انجام نمی شد، بلکه تنها زندانیان معتاد تزریقی مورد آزمایش قرار می گرفتند. این عده نیز اساساً روشن نبود خانواده دارند یا ندارند. چراکه آنها اغلب از گوشه خیابانها جمع شده و بی نام و نشان بودند و یا خود را به نامهای جعلی معرفی کرده بودند.

با بالا رفتن تعداد مبتلایان به ویروس مذکور، چه اقداماتی در این استان به عمل آمد و واکنش مردم چه بود؟

با قرار گرفتن کرمانشاه در صدر استانهای مبتلا، دکتر بهنیا نماینده وقت مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی ( دوره پنجم )، تلاش گسترده یی را برای راه اندازی اولین مرکز تخصصی ایدز کشور در کرمانشاه آغاز کرد.

او در جریان بررسی بودجه سالانه، موفق شد با کسب نظر نمایندگان مبلغ ۱۰ میلیون دلار از محل بودجه بیماری های خاص را به این امر اختصاص دهد. اگر پیشنهاد وی به نتیجه مطلوب می رسید، موفق ترین طرحی می شد که تا آن زمان در سطح منطقه به اجرا درآمده بود. ولی براثر آماده نبودن جامعه و پائین بودن اطلاعات مردم، ایران از اجرای این طرح محروم شد.

به عبارت دیگر، علت عدم موفقیت او، اعلام طرحش پیش از دادن آگاهیهای لازم در مورد اهمیت و ضرورت آن به مردم، بود. بنابراین به مجرد اعلام تصمیمش با پیام تبریک برای ساخت و راه اندازی اولین بیمارستان ملی و تخصصی ایدز کشور در کرمانشاه، این فرصت را در اختیار مخالفان و رقبای خود قرار داد تا با تبلیغ مخرب علیه وی و اعلام اینکه با راه اندازی این مرکز در کرمانشاه این استان به پاتوق ایدزی های ایران تبدیل خواهد شد، مردم را علیه این طرح مهم بشورانند.

به همین سبب با اعتراض مردم، این طرح در نطفه خفه شد. به طوری که تا مدتها کسی نمی توانست در این استان سخنی از ایدز به زبان بیاورد.

بودجه تخصیص یافته هم دست نخورده به خزانه برگشت داده شد و آنچه باقی ماند، شیوع روز افزون ویروس مولد بود که نه تنها در کرمانشاه، بلکه در کل کشور، مخاطرات زیادی بر جای گذاشت.

 
با کشف موارد جدید این بیماری در گروه معتادان تزریقی، وزارت بهداشت مجبور به شکست سکوت شد

شما به عنوان کسی که بعد ها مساله شیوع ایدز را در کرمانشاه دنبال کردید چگونه توانستید با وجود چنین مخالفت هایی کارتان را ادامه دهید؟

در آن زمان من و برادرم در تهران مشغول تحصیل بودیم و دوره کارآموزی عملی (انترنی) مان را می گذراندیم که در مرکز تحقیقات سل و بیماریهای ریوی بیمارستان مسیح دانشوری با دکتر منصوری - تنها فوق تخصص ایدز کشور-، آشنا شدیم.

ما تحقیقات روی ایدز را در کلینیک خصوصی وی آغاز کردیم و پس از انجام یک سری آزمایشات و تحقیقات زیر نظر وی، به کرمانشاه ( زادگاهمان ) رفتیم و مطالعاتمان را راجع به شیوع ایدز در این استان ادامه دادیم. در بدو ورود طی جلسه ای با رئیس مرکز بهداشت استان، موضوع را با ایشان در میان گذاشتیم و کارمان را با حمایت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه آغاز کردیم. ما از این دانشگاه خواستیم که در شلوغ ترین بهداری (کلینیک ) شهر اتاقی در اختیارمان بگذارد. هدف ما این بود که کارمان را بدون سرو صدا شروع کنیم. لذا شلوغ ترین بهداری را انتخاب کردیم تا اولاً بیمارانی که به ما مراجعه می کنند انگشت نما نشوند، ثانیا برای مردم مکانی شناخته شده باشد و ثالثا مردم متوجه فعالیتی جدید در شهر نشوند. بنابراین بدون تابلو و نشانه کارمان را شروع کردیم.

مهمترین ابهام شما در بدو شروع چه بود؟

در مرحله اول برای ما مهم بود تا مبتلایان به ویروس مولد ایدز را که قبلاً نتیجه آزمایششان مثبت بود، ملاقات کرده و وضعیتشان را بررسی کنیم. لذا پرونده پزشکی مبتلایان به این ویروس را از اداره بهداشت گرفته و مطالعات اولیه را آغاز کردیم.

تعداد مبتلایان در آن ایام چند نفر بود؟

با استعلام ما، تعداد ۴۰۰ پرونده در اختیارمان قرار گرفت. اولین مشکلی که با آن روبرو شدیم واقعی نبودن پرونده ها بود. به این معنی که موارد مشابه در پرونده ها زیاد بود، دقیق تر اینکه یک فرد مبتلا، بیش از ۱۰ پرونده با اسامی و نشانی های مختلف داشت. چراکه افراد وقتی متوجه بیماری خود می شدند برای اطمینان خاطر در مراکز مختلف با اسامی متفاوت آزمایش می دادند. در نتیجه ما در یافتیم تعداد واقعی مبتلایان بسیار کمتر از تعداد ثبت شده است، و تنها توانستیم ۱۰نفر از آنان را شناسایی و پیدا کنیم.

مگر آزمایش ایدز در زندان گرفته نشده بود؟ چطور ممکن بود در زندان اشتباه کرده باشند؟  در ضمن آنها که در زندان بودند چطور توانسته بودند به مراکز درمانی مراجعه و آزمایش ایدز دهند؟ نکته دیگر اینکه مگر مسئولان زندان پس از شناسایی مبتلایان، آنها را به حال خود رها می کردند که شما نمی توانستید آنها را شناسایی و وضعیت شان را بررسی کنید؟

موضوع روشن است. اینها به جرم اعتیاد در زندان بودند و اقامت آنها کوتاه مدت بود. پس از آزادی یا در دوران مرخصی به آزمایشگاههای متعدد رفته و به نام های گوناگون و یا در مراجعات بعدی به زندان به نام جدید آزمایش داده بودند.

ضمن این که زندان نمی تواند قانوناً زندانی را به صرف ابتلا به این ویروس، پس از اتمام دوران محکومیتش در زندان نگه دارد. لذا همه زندانیان اعم از آلوده و پاک، پس از اتمام دوران محکومیت آزاد می شوند.

حتی یک زندانی به نام مصطفی که اولین مورد شناسایی شده در زندان کرمانشاه بود، به علت برخوردهای نامناسب اطرافیان تهدید کرده بود پس از آزادی، همه را آلوده کند. با این حال، حتی او را نیز پس از آزادی تحت نظر نگرفتند و بعدها هم ردی از وی مشاهده نشد.

اولین دستاورد پس از پایان تحقیقات اولیه، و جمع بندی شما درباره مبتلایان چه بود؟

ما با یک علامت سوال بزرگ روبرو شدیم. در حالی که تحقیقات علمی نشان می دهد عامل مرگ بیماران ایدزی عفونت است، ولی ما متوجه شدیم در استان کرمانشاه " خودکشی" مهمترین عامل مرگ این بیماران می باشد.


در ریشه یابی موضوع به این نتیجه دست یافتیم که مبتلایان پس از آگاهی به ابتلای خود، براثر مشکلات روحی، روانی، فرهنگی و خانوادگی در اولین سال اطلاع از بیماری شان اقدام به خودکشی می کنند.

لذا دریافتیم مبتلایان بیش و پیش از آنکه به بهداری  و بیمارستان احتیاج داشته باشند، به مشاوره و آگاه شدن خانواده هایشان به چگونگی برخورد با این بیماران نیازمندند. در اولین گام تلاش کردیم با ملاقات با مبتلایان، مشاوره لازم را به آنها بدهیم.

ولی شما پزشک بودید نه مشاور! آیا ورود به حوزه غیر تخصصی شما را دچار مشکل نکرد؟

همه پزشکان یک دوره روانپزشکی می بینند، ولی این برای ما کافی نبود. از سوی دیگر، چاره ای نداشتیم و باید با خواندن کتاب های متعدد در این حوزه، آمادگی لازم برای مواجه با بیمارانمان را پیدا می کردیم. 

به عنوان مثال یک سال طول کشید تا من توانستم تعدادی کتاب در حوزه ارتباطات، روانشناسی شخصیت و آئین ارتباط موثر بخوانم و یاد بگیرم چگونه با بیماران مختلف مشاوره کنم و آزمایش شخصیت بگیرم.

به هر حال این نیاز آن روز ما بود و باید یاد می گرفتیم و می دانستیم کسی کمکمان نمی کند. مشکلات زیادی نیز پیش رویمان قرار گرفت، ولی چاره ای نداشتیم.

چرا از مشاوران و روانشناسان برای این مهم کمک نگرفتید؟ آیا درگیر کردن آنها در این مبحث، به سرعت گرفتن اقدامات شما کمک نمی کرد؟

برخی از  پزشکان متخصص عفونی علاقه به مشاوره نداشتند. چراکه مبتلایان، افراد بی خانمان و مطرود از خانه بودند، کسی به آنها نزدیک نمی شد، و روانشناسان و روانپزشکان هم اطلاع چندانی راجع به این ویروس  نداشتند. ضمن اینکه از نزدیک شدن به بیماران هم وحشت داشتند.

چه نوع مشاوره هایی به آنها می دادید؟ اساساً مبتلایان به این بیماری به چه خدمات مشاوره ای نیازمندند؟

غیر از آن دست مشاوره هایی که برای پیدا کردن آرامش روحی و امید به زندگی نیاز داشتند، محتاج این هم بودند که بدانند ویروس مولد و خود بیماری ایدز چیست. آنها باید مشاوره های پیشگیرانه در مورد انتقال آن به دیگران را یاد می گرفتند.

چرا که مهمترین نکته این است که کسی که به این بیماری مبتلاست در اثر سهل انگاری یا میل به انتقام از اطرافیان و جامعه، می تواند به سرعت افراد بی شماری را به آن مبتلا کند.

 

لذا باید یاد می گرفتند که چگونه این بیماری به دیگران منتقل می شود و راههای پیشگیری چیست. از انجا که همسران آنها آسیب پذیرترین افراد جامعه هستند، بنابراین آموزش لازم را به آنها می دادیم.

 
در حالی که تحقیقات علمی نشان می دهد عامل مرگ بیماران ایدزی عفونت است، ولی ما متوجه شدیم در استان کرمانشاه " خودکشی" مهمترین عامل مرگ این بیماران می باشد

بعد از شناسایی اینکه خودکشی شایع ترین علت مرگ آنهاست، به دنبال علل خودکشی رفتیم و دیدیم اکثر آنها از خانه و جمع دوستان طرد شده اند.

وقتی با آنها صحبت می کردیم می گفتند می شود این حرفها را به خانواده مان هم بگویید؟ طبیعی بود که خانواده ها پیش ما نمی آمدند. لذا ما به سراغ آنها می رفتیم و اطلاعات لازم را می دادیم و چون با چهره ما از طریق تماشای مصاحبه هایمان در شبکه محلی زاگرس آشنا بودند، حرفمان رویشان خیلی اثر می کرد. ضمن اینکه به خانواده های آنها نیز خدمات پزشکی رایگان می دادیم.

واکنش خانواده ها چه بود؟

در ابتدا خانواده ها حاضر به پذیرش فرزندانشان نبودند و ما باید این نکته را متذکر می شدیم که فرزندان آنها از طریق همجنس بازی یا رابطه نامشروع با فرد آلوده، به این مرض مبتلا نشده اند، بلکه علت ابتلا  استفاده از سرنگ آلوده به این ویروس است.

نکته دیگر که آنها نیاز داشتند بشنوند این بود که چگونه این ویروس به دیگران منتقل می شود. ما بیمارانی داشتیم که پس از آگاهی از ابتلای خود، دیگر فرزند و همسرشان را نبوسیده بودند تا مبادا بیماری شان  به آنها منتقل شود. این امر آنها را به شدت افسرده و مضطرب کرده بود.

لذا ما آنها را نزد خانواده شان می بوسیدیم و با آنها غذا می خوردیم تا اطمینان خانواده هایشان را جلب و راه بازگشتشان را به دامن خانواده باز کنیم. با این کار اولین موفقیت را به دست آوردیم. به طوری که با کسب اعتماد مبتلایان و  خانواده هایشان به عنوان دوست و یاور، تعداد مراجعه کنندگانمان از هفته ای یک بیمار به هفته ای ۸۰ نفر رسید.

خانواده ها پس از اولین جلسه مشاوره، ما را به دوستان و همسایگانشان که گرفتار این مشکل بودند یا تردید داشتند که به این ویروس مبتلا هستند، معرفی و آنها نیز با پای خود به مرکز ما مراجعه می کردند.

یکی از مشکلات مبتلایان به ویروس مولد بیماری ایدز  که هنوز هم در کشور رواج دارد، مسئله طلاق است. به طوری که همسران مبتلایان، به مجرد آگاهی از ابتلا همسرشان به این ویروس، تقاضای طلاق کرده و جدا می شوند و همین آسیب های روحی و روانی مبتلایان را تشدید می کند. به همین سبب، مبتلایان می کوشند در این خصوص پنهان کاری کنند. شما با این مشکل چگونه برخورد کردید؟

احساس نگرانی زنان در این خصوص کاملاً طبیعی است. ما پس از کسب اطمینان زنان که با پیشگیری در حین ارتباط جنسی امکان انتقال بیماری به حداقل ممکن می رسد، آنها را به این نکته آگاه می کردیم که اولاً ممکن است آنها خود نیز تا آن زمان به این بیماری مبتلا شده و به علت گذران دوره پنجره از مشکل خود بی خبر باشند، و در این صورت با گرفتن طلاق بعدها ازآنها پرسیده می شد، چرا به ایدز مبتلا شده اند.

و آنگاه انگ روابط نامشروع و. زندگیشان را دردناک تر می کرد.  ما همچنین به آنها گفتیم: "ثانیاً به فرض که شما در سلامت کامل باشید، با طلاق و جدایی تنها باعث می شوید همسرتان با بی مسئولیتی این ویروس را به زنان دیگر منتقل کند.

در حالیکه شما با اطلاع از این موضوع، اصول پیشگیری را رعایت کرده و مصون می مانید. ضمن اینکه هیچ بیماری حاضر نمی شود به همسر و فرزند خود اینگونه خیانت کند." از سوی دیگر به آنها یادآور می شدیم که در صورت پارگی کاندوم می توانند از داروی پیشگیری که بعد از تماس بسیار موثر است، استفاده کنند.

این مشاوره موثر واقع شد؟

نه تنها موثر واقع شد، بلکه در بلند مدت توانستیم شرایطی را به وجود آوریم که مبتلایان به این ویروس، آگاهانه با دخترانی نیز ازدواج کنند که به این بیماری مبتلا نیستند. توصیه ما این بود که حتماً پیش از نامزدی بدون هرگونه مخفی کاری، طرف مقابل را از آلودگی خود آگاه سازند. در حالیکه قبلاً بدون اطلاع دادن ازدواج می کردند و آزمایش ازدواج هم شامل ابتلا به این ویروس یا ایدز نمی شود.

گام بعدی چه بود؟

قبل از اینکه گام بعدی را شرح دهم، باید به این نکته اشاره کنم که هدف ما از شروع این فعالیت صرفاً شناسایی ایدزی ها نبود، بلکه ایجاد چتر حمایتی برای گروههای در معرض خطر بود، تا از این طریق از شیوع این ویروس جلوگیری کنیم.

لذا کارمان را از موارد شناخته شده آغاز کردیم تا با برقراری ارتباط با آنها بتوانیم از کمکشان در شناسایی موارد جدید و در معرض آسیب نیز، برخوردار شویم. برای برخورداری از چنین کمکی، باید خدماتی به آنها می دادیم تا آنها نیز با ما همکاری کنند.

وقتی نشان دادیم که می توانیم از آنها حمایت کنیم، ایشان نیز در شناسایی موارد جدید راهنما و یار ما شدند. به طوریکه خودشان می رفتند و افرادی را که حدس می زدند به این ویروس مبتلا شده اند، می آوردند تا ما از آنها آزمایش بگیریم.

ولی این کافی نبود چراکه اکثر معتادان به عنوان آسیب پذیرترین گروه حاضر نبودند به ما مراجعه کنند. لذا ما گام دیگری برداشتیم. گام جدید این بود که اعلام کردیم به صورت رایگان به معتادان مشاوره و درمان اعتیاد می دهیم. همین برای آنها ایجاد انگیزه کرد تا برای ترک اعتیاد به ما مراجعه کنند و ما نیز از این امکان برای گرفتن آزمایش ایدز و شناسایی مبتلایان جدید استفاده کردیم.

آیا اداره بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی را در جریان اقداماتتان قرار می دادید؟ موضع آنها چه بود؟

مرتب به آنها گزارش می دادیم و اتفاقاً همین نکته هم کارساز بود. به طوریکه وقتی قرار شد دکتر گویا رئیس مرکز مدیریت بیماریها برای بازدید به کرمانشاه بیاید، رئیس دانشگاه دستور داد امکانات بیشتری در اختیار ما قرار بگیرد و اتاق نامناسب ما به یک واحد ایدز، اعتیاد و خون گیری مجهز تبدیل شد.

اعطای امکان خون گیری از مراجعه کنندگان، امتیاز بزرگی برای ما بود. چرا که تا پیش از آن، سازمان انتقال خون عملیات خون گیری از مراجعه کنندگان را برعهده داشت که با مشکلاتی همراه بود.

 
ما پس از کسب اطمینان زنان که با پیشگیری در حین ارتباط جنسی امکان انتقال بیماری به حداقل ممکن می رسد، آنها را به این نکته آگاه می کردیم که ممکن است آنها خود نیز تا آن زمان به این بیماری مبتلا شده و به علت گذران دوره پنجره از مشکل خود بی خبر باشند

این کار، مشکلاتی از جمله پنهان کاری، عمومی شدن مشکل فرد مبتلا و. را به همراه داشت. از وقتی انجام آزمایش خون در واحد تحت نظر ما آغاز شد، در صورت کشف مورد جدید، با رعایت تشریفاتی آن را به بیمار و خانواده اش اعلام می کردیم که کمترین مشکل اجتماعی را برای آنها ایجاد کند.

تا چه زمانی این اقدامات محدود به کرمانشاه باقی ماند؟ و در این مدت موارد شناسایی شده به چند نفر می رسید؟

- وقتی دکتر گویا در جریان اقدامات انجام شده در این شهر قرار گرفت، از رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه خواست که به همراه او در کنفرانس بین المللی که قرار بود در کشور لبنان برگزار شود، شرکت کند.

او نیز با شرکت در این کنفرانس و ارائه گزارشی از اقدامات انجام شده و آمارهای موجود، نگاهها را متوجه ایران کرد. پس از این کنفرانس در سال بعد تعداد مبتلایان استان به ۵۰۰ نفر رسید.

از آنجا که گزارش ایران بازتاب گسترده ای یافته بود، مسئولان انگیزه زیادی برای توسعه فعالیت ها یافته بودند. لذا اقدامات در سطح استان کرمانشاه گسترده شد.

با درگیر شدن استاندار کرمانشاه، کمیته استانی ایدز، با مشارکت نهادهای اجتماعی راه اندازی شد. این کمیته هر هفته تشکیل جلسه می داد و روند فعالیت ها را بررسی می کرد. به طوری که در مدت زمان کوتاهی، تعداد مراجعه کنندگان از هفته ای یک بیمار به روزی ۵۰-۶۰ نفر افزایش یافت و تعداد مبتلایان شناسایی شده از ۵۰۰ به ۲۰۰۰ نفر رسید.

ضمن اینکه کمیته موفق شد در سال ۱۳۸۱ برنامه پنج ساله کنترل ایدز را تدوین و به سازمانهای مسئول ابلاغ کند.

هدف از راه اندازی این کمیته چه بود؟

اعتقاد بر این بود که اگر همه ارگانهای مسئول درگیر نشوند، این مهم با سرعت لازم به پیش نخواهد رفت. چراکه باید هر چه سریعتر جلوی شیوع بیماری در استان گرفته می شد و این مهم نیازمند سرمایه مالی و انسانی زیادی بود.

کمیته چقدر در تحقق اهداف موفق شد؟

- نمی شود الان درباره موفقیت یا عدم موفقیت کمیته صحبت کرد. چراکه باید چند سال بگذرد تا نتیجه کار روشن گردد. ولی شروع خوبی داشت. چراکه با درگیر شدن سازمان های دیگر مثل هلال احمر، کمیته امداد، سازمان زندانها و. امکانات و ظرفیت های هریک به کار گرفته شد.

ضمن اینکه وقتی این نهادها با موضوع درگیر شدند، فتح بابی شد تا شعب این سازمان ها در استانهای دیگر نیز درگیر موضوع شوند. این مهمترین دستاورد کمیته در بدو فعالیت بود.

در واقع تشکیل کمیته کنترل ایدز در کرمانشاه، به کنترل شیوع آن در کشور تبدیل شد و همه استانها از آن پس کنترل ایدز را شروع کردند. اگر به زمان شروع این کنترل در کشور نگاه کنیم، می بینیم تمام استانها یک تا سه سال بعد از کرمانشاه آغاز کرده اند.

این سازمانها چه نوع خدماتی ارائه می کردند؟

برای حمایت از آسیب دیدگان، نیاز مالی و پشتیبانی زیادی وجود داشت. مثلاً از هلال احمر خواسته شد به آسیب دیدگان کمک مالی کند. اما پس از بررسی حقوقی روشن شد که در اساسنامه آن زمان هلال احمر، در ردیف بیماری های نیاز به حمایت، نامی از ایدز برده نشده، ولی نام زنان بی سرپرست وجود دارد.

لذا هلال احمر زنان بی سرپرست ایدزی را مورد حمایت قرار داد. البته یک سال بعد با پیگیری های انجام شده و با طرح مشکل، رئیس جمعیت هلال احمر کشور دستور داد آئین نامه این نهاد اصلاح شود.

یکی از سازمانهای دیگر کمیته امداد بود. آنها در ابتدا واکنش مثبت نداشتند. وقتی می گفتیم به زنان بی سرپرست مبتلا به ایدز کمک کنید، می پرسیدند پول نیازمندان را به زنان روسپی بدهیم؟ ولی وقتی از نزدیک با ۹ زن ایدزی استان که از طریق همسرشان به این ویروس مبتلا شده بودند آشنا شدند، قبول کردند از آنها حمایت مالی کنند.

این کمیته  نه تنها برای آنها وام بلا عوض، بیمه درمانی و حقوق ماهیانه وضع کرد، بلکه خانه ای هم در اختیارشان قرار داد. همین اقدامات سبب شد که گروههای در معرض آسیب موجود در جامعه، به درمانگاه مراجعه کنند.

با درگیر شدن نهادهای مختلف، سازمان زندانها چه اقداماتی انجام داد؟

آن زمان ۳ سال بود که ارتباط زندان با دانشگاه قطع شده بود. چراکه آنها بر سر نگهداری مبتلایان به ویروس مولد ایدز، دچار اختلاف نظر شده بودند. مسئولان زندان می گفتند جای این مبتلایان بیمارستان است و دانشگاه می گفت آنها به مرحله ای از بیماری نرسیده اند که جایشان در بیمارستان باشد.

حضور آنها در کمیته سبب شد اختلافات را کنار گذاشته و دوستانه به فکر حل مشکل باشند. با شروع مذاکرات، دکتر پرویز افشار مدیر کل بهداشت و درمان زندانهای کشور به کرمانشاه آمد و از نزدیک در جریان اقدامات قرار گرفت و موافقت کرد تا با راه اندازی بهداریهای تخصصی ایدز( بهداری مثلثی) در زندانها، شناسایی و کنترل این بیماری آغاز شود.

همزمان با انجام آزمایش ایدز در زندانها اجرای برنامه کاهش آسیب پیشنهاد شد، ولی پذیرش آن در زندانها با دشواری همراه بود و کسی جرات نمی کرد برنامه های پیشگیری مثل توزیع سرنگ میان زندانیان را بپذیرد.

 
شیوع این ویروس در میان زندانیان به مسئله ای جدی برای مسئولان تبدیل شد، ولی واکنش آنها نامناسب بود. چرا که تصور می کردند علت این مشکل شرایط نامناسب جسمی زندان است

در گام دوم  توزیع بیشتر کاندوم میان زندانیان در ایام مرخصی شرعی که امری رایج بود، تقاضا شد. چراکه اعتقاد بر این بود که رفتار پرخطر جنسی در  میان زندانیان رایج است. این تلاش ها به صورت کشوری سبب شد تا مسئولان عالی رتبه در نهایت با توزیع سرنگ و کاندوم میان زندانیان موافقت کنند.

از سوی دیگر موثر بودن بهداری مثلثی در کرمانشاه، به راه اندازی آنها در ۴۵ زندان دیگر کشور منجر شد که معتادان تزریقی در آنها نگهداری می شوند.

از اقدامات دیگر می توان به تعطیل کردن بند مبتلایان به ویروس مولد ایدز که پس از انجام اولین آزمایش در زندان کرمانشاه درست شده بود، اشاره کنم.

پس از گذشت یک سال با نتیجه بخش بودن اقدامات و کسب اعتماد مسئولان زندان، مسئله سم زدایی با استفاده از متادون مطرح و پذیرفته شد. این اقدام یکی از مهمترین اقداماتی بود که در زندان برای کنترل ایدز انجام گرفت.  

در مورد کنترل ایدز، چه زمانی توجه ها از گروههای در معرض آسیب به عموم جامعه تسری یافت؟ چرا که به هر ترتیب افراد سالم جامعه هم ممکن است در هر لحظه به رفتارهای پرخطر دست بزند.

همزمان با جدی شدن نگاهها به ویروس نامبرده، توجه به اقشار مختلف مردم خصوصاً کسانی که بیشترین آسیب پذیری را داشتند، شروع شد. چراکه اعتقاد بر این بود که جامعه ناآگاه بیشترین آسیب پذیری را دارد و برای پیشگیری از شیوع این ویروس ضروری است تا جامعه با پیامدهای و راههای مقابله با آن آشنا شود.

لذا فعال کردن دانش آموزان و معلمان در پروژه پیشگیری از این ویروس در دستور کار قرار گرفت. چرا که فرض بر این بود که اگر دانش آموزان و معلمان راههای مواجهه با این مشکل را فرابگیرند، می توانند با سرعت آن را به جامعه منتقل کنند.

لذا با هماهنگی وزارت آموزش و پرورش، انتقال اطلاعات به معلمان و اولیا دانش آموزان در استان کرمانشاه آغاز شد. پس از آن با انتخاب ۱۰ هزار نفر از دانش آموزان مناطق پر خطر کرمانشاه، آموزش آنها آغاز شد.

پس از ارائه آموزشهای لازم و اخذ آزمون، حدود ۶۰۰ نفر از دانش آموزان که نمره بالای ۱۶ گرفته بودند، انتخاب و انجمن پیشگامان سلامت در استان راه اندازی شد. وظیفه این انجمن انتقال اطلاعات به مردم محله و آشنایان و ارائه گزارش به کمیته استانی برای بررسی فعالیت های انجام شده، بود.

اتخاذ سیاستهای تشویقی از طریق اعطای تسهیلات بهداشتی و فرهنگی به دانش آموزان عضو، کمک کرد تا دانش آموزان اهداف و برنامه های مورد نظر را با جدیت دنبال کنند. این اقدام مقدمه ای برای فعال کردن دانش آموزان سراسر کشور و آغازی برای ورود مجموعه اطلاعات مربوطه به برنامه درسی دانش آموزان، گردید. 

به طوریکه همزمان مساله ویروس ایدز به اولویت پژوهشی وزارت خانه های آموزش و پرورش، و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تبدیل شد. همچنین با مذاکرات انجام شده با نیروهای مسلح، پیشنهاد برگزاری کلاسهای آموزشی برای سربازان در حین فراگیری آموزش نظامی ارائه شد و آنها موافقت اولیه را اعلام کردند. ولی از عملی شدن این پیشنهاد، اطلاعی در دست نیست.   

ولی یکی از دغدغه هایی که مطرح می شود سرایت ویروس نامبرده به مدارس کشور است، و بسیاری معتقدند این دغدغه جدی است. فکر نمی کنید آموزش و پرورش پس از مواجه با ورود این ویروس به مدارس برنامه های آموزشی در این خصوص را به برنامه درسی اضافه کرده باشد؟ اساساً این دغدغه را چه قدر جدی می بینید؟

از آنجا که شایع ترین راه انتقال این ویروس اعتیاد تزریقی است و معتادان معمولاً چند سال پس از روی آوردن به مواد مخدر، شروع به تزریق هروئین می کنند، به صورت طبیعی باید چند سال طول بکشد تا فرد به ویروس نامبرده مبتلا شود.

لذا درعمل، ابتلای تعداد زیادی از دانش آموزان، دور از ذهن است. بنابراین هدف وزارت آموزش و پرورش از اجرای برنامه های پیشگیری از ایدز در مدارس، واکسینه کردن دانش آموزان برای پرهیز از انجام رفتارهای پرخطر است.

چرا که چنانچه این وزارتخانه در این مهم غفلت کند، انجام آن پس از پایان تحصیلات دانش آموزان غیر ممکن می شود. چون این جوانان پس از فراغت از تحصیل، هر یک حرفه ای را انتخاب می کنند، به راه خود می روند و دیگر دسترسی به آنها امکان پذیر نیست.

قبل از اینکه به راههای انتقال و درمان این بیماری کمی عمیق تر نگاه کنیم، مایلم به ارزیابی تعداد مبتلایان به این ویروس از اولین مورد کشف شده تا آخرین مورد ثبت شده بپردازید. آیا اطلاعاتی دقیق برای رسم این جدول و ارزیابی آن موجود است؟

براساس آمار ارائه شده از سوی وزارت بهداشت در سال ۱۳۶۵ تعداد ۵ مورد مبتلا به این ویروس ثبت شده است که همه آنها از طریق تزریق خون آلوده به این بیماری مبتلا شده اند.

درسال ۱۳۶۶ تعداد ۱۴ مورد، در سال ۱۳۶۷ تعداد ۲۲ مورد، در سال ۱۳۶۸ تعداد ۴۵ مورد، در سال ۱۳۶۹ تعداد ۴۸ مورد، در سال ۱۳۷۰ تعداد ۶۳ مورد، در سال ۱۳۷۱ تعداد ۴۸ مورد، در سال ۱۳۷۲ تعداد ۵۴ مورد ، در سال ۱۳۷۳ تعداد ۲۸ مورد ، در سال ۱۳۷۴    تعداد ۲۸ مورد ، در سال ۱۳۷۵ تعداد ۲۵۲ مورد ، در سال ۱۳۷۶ تعداد ۸۱۵ مورد ، در سال ۱۳۷۷تعداد ۳۹۳ مورد ، در سال ۱۳۷۸ تعداد ۴۴۰ مورد ، در سال ۱۳۷۹ تعداد ۴۹۸ مورد، در سال ۱۳۸۰ تعداد ۱۴۹۱ مورد، در سال ۱۳۸۱ تعداد ۱۵۷۳ مورد ، در سال ۱۳۸۲ تعداد ۲۱۷۰ مورد و در سال ۱۳۸۳ تعداد ۲۲۷۸ مورد ثبت شده است که رشدی جهشی و نگران کننده را نشان می دهد.

می خواهیم کمی تخصصی تر به موضوع نگاه کنیم، لذا بحثم را با پرسشی درباره راههای انتقال ویروس مولد بیماری ایدز به بدن دنبال می کنم تا بتوانیم دقیق تر علل شیوع این ویروس و تبعات آن را بررسی کنیم. راههای انتقال این ویروس به بدن چیست و چگونه قابل شناسایی و پیشگیری است؟

شایع ترین راه انتقال این ویروس، ورود خون آلوده به بدن است. درواقع افراد حامل آن به علت ناآگاهی از ورود ویروس به بدنشان، با اهدای خون آلود باعث شیوع آن می شوند. برای ابتلاء افراد، کافی است به آنها خون و یا فراورده های خونی آلوده تزریق شود. در گذشته به علت ناآگاهی جامعه پزشکی از وجود این ویروس، افراد زیادی از گروه بیماران نیازمند به خون، بیماران نیازمند به عمل جراحی و . با تزریق خون آلوده دچار بیماری شدند. امروزه با شناخت آسیب، خون و فرآورده های خونی به دقت کنترل می شوند و کمتر چنین مشکلی به وجود می آید.

احتمال ابتلای افراد به این ویروس، به مجرد مصرف خون آلوده چه قدر است؟ آیا حجم خون تزریقی تاثیری در ابتلا دارد؟

احتمال انتقال ویروس به بدن افراد پس از تزریق یک واحد خون ۹۰ درصد است، ولی کاهش این احتمال به سبب استعمال کمتر، مورد بررسی قرار نگرفته است.

 
به علت میزان کم نیاز افراد جامعه به خون و فرآورده های خونی، آمار اشاعه این ویروس در سطح جهان تا حد زیادی کنترل شده است

 ولی برخی تصوری خلاف این دارند. برای مثال با بالا گرفتن بحث شیوع ویروس در کشور، بانک مرکزی با صدور بخشنامه ای استفاده از سوزن ته گرد در مکاتبات بانکی را با این استدلال ممنوع کرد که به علت استفاده مکرر از این سوزنها و امکان فرو رفتن در دست افراد آلوده، می تواند ناقل ویروس باشد. تصور این بود که چنین اتفاقی هم می تواند عامل شیوع ویروس باشد.این از جمله تصورات نادرست بود. در ادامه این بحث مفصل توضیح می دهم چرا اینگونه برداشت ها ناصحیح است.

چه اقدامی برای پیشگیری از تزریق خون آلوده به نیازمندان صورت  می گیرد؟

بعد از کشف ویروس نامبرده، کلیه اهدا کنندگان قبل از خون دادن، تحت مشاوره قرار می گیرند و پس از اطمینان از عدم سابقه رفتار پر خطر ایشان، نسبت به دریافت خون از آنها اقدام می شود. در عین حال به آنها توصیه می شود ۶ ماه بعد دوباره برای اهدا خون مراجعه کنند تا اطمینان حاصل شود مبتلا به این ویروس نیستند. به هرصورت پس از کشف ویروس نامبرده، احتیاط لازم به عمل می آید تا خون آلوده وارد بدن کسی نشود.

راه مطمئن تری برای مصونیت خونی وجود ندارد؟

برخی کشورها آزمایش خون را با شیوه ای مدرن تر و پیشرفته تر به نام پی سی آر (PCR) انجام می دهند، که قادر است ویروس را ۳ تا ۵ روز پس از ورود به بدن نشان دهد. به علت گرانی و احتمال وجود نتیجه مثبت کاذب در این آزمایش، این روش در ایران انجام نمی شود.

اما در بسیاری مواقع که شرایط اضطراری پیش می آید، سازمان انتقال خون بدون هیچگونه   توضیحی، تقاضای اهدا خون می کند.

در شرایط اضطرار اصل بر زنده ماندن افراد - و نه مصونیت در برابر آلودگی احتمالی- است.

راه دیگر شیوع این ویروس که در مقدمه به آن اشاره شد، اعتیاد تزریقی است. گرچه این راه شایع ترین عامل اشاعه آن در ایران است، ولی چون صرفاً براثر استفاده از سرنگ آلوده اتفاق می افتد، ناتوانی در پیشگیری از آن کمی عجیب به نظر می رسد. به عیقده شما چرا در ایران اعتیاد تزریقی به عاملی مهم برای اشاعه ویروس نامبرده تبدیل شده است؟

شاید دلیل آن را بتوان گسترده و مخفی بودن اعتیاد دانست. ایران به دلیل دارا بودن مرز مشترک طولانی با افغانستان- بزرگترین تولید کننده مواد مخدر جهان- همواره در معرض گذر مواد مخدر به غرب قرار دارد.

طبیعی است وقتی مواد مخدر از ایران می گذرد، عده ای را نیز در مسیر خود آلوده می کند. بنا بر آمار پیش از انقلاب سال  ۵۷،  در ایران بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار معتاد وجود داشت. ویژگی معتادان قبل از انقلاب این بود که سن آنها معمولاً بالا و شیوه مصرف آنها تدخینی بود.

ولی بعد از انقلاب رفته رفته به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی مشخصه معتادان تغییر کرد، سن آنها به شدت کاهش یافت و شیوه مصرف آنها نیز، از تدخینی به تزریقی تغییر کرد.  به طوریکه امروزه تعداد زیادی از معتادان، مواد مخدر را تزریق می کنند. در حال حاضر برآوردها نشان می دهد تعداد ۳ ملیون معتاد در کشور وجود دارد که گمان می رود ۱۰ درصد آنها معتاد تزریقی باشند.

نکته مهم این است که استعمال مواد مخدر به رغم اینکه بسیار رایج است، ولی مطابق قوانین، جرم تلقی شده و ماموران نیروی انتظامی مکلف به دستگیری معتادان هستند.

بنابراین چون معتادان به صورت ناگهانی دستگیر و روانه زندان می شوند، مجبورند هر ماده ای را که در زندان پیدا کردند، استعمال کنند. لذا بسیاری از معتادان که معمولا بیرون زندان تریاک تدخین می کنند، در داخل زندان به علت محدودیت های اقتصادی و انتظامی مجبورند هروئین را جایگزین تریاک و تزریق را جانشین تدخین کنند.

از سوی دیگر در داخل زندان نیز به دلیل کمبود سرنگ، معتادان مجبور به استفاده از سرنگ اشتراکی هستند. این وضعیت شرایط شیوع ویروس نامبرده را مهیا می کند. در گذشته نزدیک در خارج از زندان نیز، سرنگ کمیاب بود و داروخانه ها و مراکز بهداشتی تنها با مجوز پزشک و به همراه آمپول به بیماران سرنگ می دادند.

ضمن اینکه معتادان تزریقی عموماً خیابان خوابند و پول کافی برای خرید سرنگ ندارند. اما نکته مهم این است که نگاه مسئولان در مبارزه با مواد مخدر طی سالهای گذشته معطوف به پیشگیری از توزیع مواد مخدر بوده و سربازان بسیاری نیز در این راه کشته شده اند.

اما تلاشهای آنها نتیجه مثبتی به همراه نداشته است. حال آنکه این سیاست باید به خط مشی کاهش آسیب تغییر کند. از آنجا که حکومت قادر به کنترل و جلوگیری از استعمال مواد مخدر نیست، باید به دنبال کاهش آسیب باشد.

چرا که با توزیع سرنگ در میان معتادان تزریقی، می تواند از ابتلا آنها به ویروس مذکور جلوگیری، و یا با توزیع متادون در بین معتادان ضمن سم زدایی از بدن آنها، رفته رفته آنها را برای ترک دائمی آماده کند.

با این توضیح استفاده از سرنگ آلوده وقتی خطر ابتلا به ویروس مولد را تشدید می کند که قبلا فرد آلوده ای از آن استفاده کرده باشد؟

دقیقاً همین طور است، باید سرنگ توسط یک مبتلا آلوده شده باشد تا ناقل ویروس شود. حتی سرنگ آلوده را نیز می توان با وایتکس ضد عفونی کرد ولی معمولاً معتادان حتی همین کار را هم نمی کنند.

جزئیات برنامه کاهش آسیب که به آن اشاره کردید، چیست؟

توضیح برنامه های کاهش آسیب نیازمند بیان مقدمه ای در مورد نوع موادی است که در جامعه استعمال می شود. موادی که معمولاً مورد سوء مصرف قرار می گیرند به چند دسته طبقه بندی می شوند: ۱- مواد تخدیری مثل تریاک و هروئین، که باعث هیجانات فردی و ایجاد آرامش نسبی می شود.۲- مواد توهم زا مثل حشیش، علفی و تنباکوی کوهی (ماری جوانا)، که باعث ایجاد توهم بینایی و شنوایی می شود.

 
از آنجا که حکومت قادر به کنترل و جلوگیری از استعمال مواد مخدر نیست، باید به دنبال کاهش آسیب باشد


۳- مواد محرک مثل آمفتامین و کوکائین، که با تحریک سیستم های احساسی، باعث افزایش هیجان و ایجاد نشاط و سرخوشی کوتاه مدت می شود.۴- قرص های اعتیاد آور مثل بنز و دیازپام که باعث کاهش اضطراب و تشویش در فرد می شود. این قرص ها ترکیبی از ال اس دی و آمفتامین است.

از آنجا که دسته اول و سوم این مواد بیشتر به صورت تزریقی مورد استفاده قرار می گیرد، لذا استفاده کنندگان از آنها در معرض ابتلا به ایدز و بیماریهای ناشی ازانتقال خون مثل هپاتیت قرار دارند.

طرفه آن که برخی از معتادان - خصوصاً آنهایی که در زندان نگهداری  می شوند-، به جای تدخین تریاک آن را تزریق می کنند که بسیار نامعمول و خطرناک است. برخی دیگر نیز از موادی که جنبه درمانی دارند مثل " بوپرونورفین"  به عنوان ماده ای تزریقی استفاده می کنند که اعتیاد آور است.

 

از آنجا که پس از استفاده از مواد اعتیاد آور، ترک آنها جز در موارد محدود ممکن نیست، توجه به برنامه های کاهش آسیب اهمیت پیدا می کند. این برنامه ها عبارتند از:

۱- جایگزینی متادون: از آنجا که یکی از مشکلات مصرف مواد مخدر کوتاه بودن دوره اثر آن می باشد، معتاد مدام در حالت خماری یا نشئگی قرار دارد. به طوریکه قدرت تفکر و فعالیت موثر را از دست می دهد.

برای وادار کردن فرد معتاد به کنار گذاشتن مواد مخدر تزریقی، متادون را توصیه می کنند. چرا که متادون خوراکی است و در مرحله اول سبب مصونیت از خطرات بیماریهای عفونی و خونی می شود.

در عین حال به علت بالا نگه داشتن سطح خماری در فردی که آن را می خورد، باعث می شود که این فرد دیگر با مصرف مواد مخدر به این سطح از خماری نرسد و مصرف موادی مثل هروئین دیگر برایش جذابیت نداشته باشد.

توجه به این نکته ضروری است که اعتیاد یک سطح خماری  و یک سطح نشئگی دارد. به طوریکه پس از مصرف مواد مخدر، فرد معتاد به بالاترین سطح نشئگی می رسد و در صورتیکه هروئین مصرف کرده باشد ظرف ۴ تا ۶ ساعت به پائین ترین سطح خماری برمی گردد.

چنین فردی باید مجدداً مواد مصرف کند تا به حالت نشئگی برسد. با افزایش روزانه میزان متادون در یک دوره دو ماهه، سطح خماری کم می شود و فاصله سطح نشئگی با اضافه کردن میزان مصرف، افزایش پیدا می کند.

در این حالت فرد دیگر نمی تواند هروئین مصرف کند. چرا که هروئین او را به سطح خماری نمی رساند و در صورت عدم مراجعه جهت دریافت متادون، بلافاصله دچار علایم خماری شدید می شود.

بنابراین چنین فردی عملاً متادون را جایگزین هروئین می کند. در این حالت که فرد برای دریافت متادون باید روزانه به بهداری (کلینک) مراجعه کند، پزشک با کاهش روزانه میزان این دارو، فرد را به مرحله بی نیازی از آن می رساند. نکته مهم این است که این مدل برای کسانی توصیه می شود که بارها به سراغ ترک مواد رفته و دوباره برگشته اند.

۲- سم زدایی: سم زدایی، روش دیگر مصرف متادون است که برای معتادان غیر تزریقی به کار می رود.  در این روش فرد معتاد با مصرف کوتاه مدت متادون ( ظرف دو تا سه هفته) قادر خواهد بود از اعتیاد رهایی یابد.

سازمان بهزیستی پس از انقلاب تا سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۸) برنامه ترک اعتیاد را در دستور کار خود داشت، ولی پس از آن  به تدریج کاهش آسیب را جایگزین ترک اعتیاد کرد.

در واقع برنامه کاهش آسیب برای پیشگیری از ابتلا معتادان به ایدز به دنبال تحقق چهار هدف عمده است.

اول اینکه به افراد توصیه می شود از تزریق مواد مخدر خودداری کنند. در مرحله بعدی به آنها توصیه می شود اگر تزریق می کنند، از سرنگ یکبار مصرف استفاده کنند. در مرحله سوم به آنها توصیه می شود حداقل از سرنگ خودشان استفاده کنند. در آخرین مرحله که هیچ کدام از این توصیه ها مقدور نبود، به معتادان تزریقی توصیه می شود قبل از استفاده از سرنگ مشترک، آن را با وایتکس ضد عفونی کنند.

۳- بسته های کاهش آسیب: این بسته ها که توزیع آن میان معتادان تزریقی با شروع برنامه کاهش آسیب وزارت بهداشت و درمان آغاز شده است، حاوی سرنگ، تیغ، آب مقطر، کاندوم، مواد ضدعفونی کننده، ملاقه و فیلتر است که استفاده از آن، معتادان تزریقی را از ابتلا به ایدز مصون نگه می دارد.

تزریق اشتباهی چه لطماتی به معتادان تزریقی می زند؟

تزریق صحیح یکی از نیازهای معتادان تزریقی است که آموزش آن می تواند آنها را از مشکلات عروقی مصون نگه دارد. چرا که معتادان به علت ناآشنایی با نحوه صحیح تزریق، مشکلات عروقی زیادی پیدا می کنند. به طوریکه در کوتاه مدت مجبور می شوند از اعضای خطرناک بدن برای تزریق استفاده کنند. چرا که رگ های دست آنها بر اثر تزریق اشتباه، فورا مسدود می شود.

آخرین آمارها از تغییر شکل اشاعه ویروس نامبرده، از اعتیاد تزریقی به روابط جنسی حکایت دارد. روابط جنسی چگونه به انتقال این ویروس منجر می شود؟

در حال حاضر در جهان روابط جنسی، شایع ترین راه انتقال این ویروس است. احتمال انتقال از فرد مبتلا به فرد سالم در یکبار تماس جنسی ۱ درصد است. امروزه به علت تکرار روابط جنسی، این عامل به شایع ترین راه انتقال تبدیل شده است.

چرا که این ویروس غیر از انتقال از طریق خون آلوده، از راه ترشحات آلت جنسی نیز منتقل می شود.

 
نتایج تحقیقات نشان داده احتمال انتقال این ویروس از طریق روابط جنسی به ترتیب از مرد به مرد ، مرد به زن ، زن به مرد و زن به زن، بیشتر است

همچنین تحقیقات نشان داده است برخی اعتقادات خرافی نیز به شیوع بیماری ایدز از طریق روابط جنسی کمک کرده است. برای نمونه پژوهشگران با مشاهده افزایش بیماری ایدز بین دختران جوان در یکی از مناطق قاره آفریقا، دریافتند که اعتقادی خرافی باعث انتقال بیماری ایدز به این دختران شده است.

به این معنی که در این منطقه مردم بر این باور بودند که راه درمان بیماری ایدز، داشتن روابط جنسی با دختران باکره است. لذا با تجاوز به دختران جوان آنها را آلوده کرده اند. در برخی قبایل آفریقایی نیز رسم است که به هنگام مرگ شوهر، دیگر مردان فامیل به رسم همدردی با زن بیوه شده، رابطه جنسی برقرار می کنند. این رسم خرافی و انحرافی نیز در اشاعه بیماری ایدز در این مناطق موثر بوده است.

آیا امکان انتقال ویروس از طریق بزاق دهان نیز وجود دارد؟

به طور کلی باید گفت این ویروس در اشک و عرق وجود ندارد، در بزاق دهان وجود دارد ولی فعال نیست، در ادرار و مدفوع به تعداد کم وجود دارد ولی قابلیت انتقال ندارد. اما  همانطور که در سوالهای قبلی تشریح شد در خون و ترشحات آلت جنسی وجود دارد و از همین طریق منتقل می شود.

در انتقال ویروس نامبرده از طریق ارتباط جنسی، مردها بیشتر در معرض آسیب هستند یا زنان؟

همانطور که گفته شد این ویروس از طریق ترشحات آلت جنسی به طرف مقابل منتقل می شود. از انجا که در هنگام روابط جنسی، زنها بیش از مردان ترشحات آلت جنسی طرف مقابل را دریافت می کنند، بیشتر در معرض آسیب قرار دارند. نتایج تحقیقات نشان داده احتمال انتقال این ویروس از طریق روابط جنسی به ترتیب از مرد به مرد ، مرد به زن ، زن به مرد و زن به زن، بیشتر است.

صرف همجنس بازی در شیوع  این ویروس تاثیر گذار است یا وضعیتی مشابه روابط جنسی با جنس مخالف را دارد؟

از آنجا که روابط جنسی نامعمول با خونریزی همراه است، انتقال ویروس با سرعت بیشتری صورت می گیرد. به همین خاطر میزان احتمال انتقال ویروس در روابط جنسی مرد با مرد بیشتر از بقیه موارد است.

ضمن اینکه احتمال جذب ویروس از طریق مقعد بیشتر است. در نتیجه - فارغ از آنچه در مرحله پیدایش بیماری ایدز به آن اشاره شد-، آنچه سبب شده همجنس بازی به عنوان یکی از دلایل بیماری ایدز معرفی شود، این است که در روابط جنسی مردان با یکدیگر چون احتمال خونریزی بیشتر است و رابطه جنسی از طریق مقعد صورت می گیرد، امکان انتقال بیماری نیز بیشتر است.

چگونه می توان رابطه جنسی مصون داشت ؟

ارائه آموزش روابط جنسی سالم به جامعه خصوصاً جوانان مهمترین اقدام برای مصون نگه داشتن مردم از آسیب های احتمالی این رابطه است.

آموزش دادن اولین رابطه جنسی بعد از ازدواج، داشتن یک همبستر، پرهیز از روابط  جنسی نامعمول، پرهیز از رابطه جنسی با افرادی که از سلامت جسمی آنها اطلاعی در اختیار نیست، استفاده از کاندوم خصوصاً برای زنان روسپی که همبسترهای متعدد دارند و یا مردانی که با همبسترهای متعدد رابطه دارند، راههای است که مصونیت رابطه جنسی را  افزایش می دهد.

کشور تایلند از جمله کشورهایی است که با توصیه به کاندوم توانست شیوع بیماری ایدز را مهار کند.

انتقال این ویروس از طریق مادر به فرزند راه دیگری است که در شیوع بیماری ایدز موثر شناخته شده است. احتمال انتقال از این طریق چه قدر است؟

احتمال انتقال ویروس از مادر آلوده به جنین ۳۰ تا ۴۰ درصد است که براساس مرحله بیماری مادر این خطر می تواند افزایش یا کاهش یابد. این احتمال از ابتدای حاملگی تا مرحله شیردهی وجود دارد.

در مرحله شیر دهی احتمال انتقال ۱۰ تا ۱۵ درصد برآورد شده است. جهت کاهش احتمال آسیب، به زنان توصیه می شود زایمان از طریق عمل سزارین انجام شود، تا بچه کمتر در معرض خون آلوده مادر قرار گیرد و حتما شیر خشک جایگزین شیر مادر شود.

همچنین با تجویز و مصرف داروهای ضد این ویروس در هفته چهاردهم حاملگی، می توان میزان احتمال کودک به ویروس را به شدت کاهش داد. متاسفانه باورها و عادات غلط نیز در برخی مناطق آفریقایی دیده شده که به شیوع بیماری کمک کرده است.

مثلاً در برخی مناطق آفریقا زنان در طول روز دورهم می نشینند و کارهایشان را انجام می دهند. در این حالت چنانچه زنی به فرزندانش شیر ندهد، متهم به آلوده بودن به ویروس مولد ایدز می شود. لذا زنان آلوده هم برای مخفی کاری، اقدام به شیر دادن می کنند.

برای پیشگیری از شیوع بیماری، سقط جنین زنان آلوده  توصیه نمی شود؟

معمولاً به زنان آلوده توصیه می شود که حامله نشوند. ولی اگر حامله شدند، به آنها توصیه نمی شود که جنینشان را سقط کنند. هرچند برخی زنان چنین می کنند.

چه گروههای دیگری در معرض ابتلا به بیماری ایدز قرار دارند؟

علاوه بر چهار گروهی که به آنها اشاره شد، افرادی که در معرض ترشحات آلوده به این ویروس قرار دارند، در برابر این بیماری آسیب پذیرند. یعنی افرادی که در طی جراحی، دندانپزشکی، تزریقات و یا پانسمان با خون و فرآوردههای خونی آلوده تماس دارند، در معرض ابتلا به این بیماری هستند. 

برای این گونه افراد، احتمال انتقال  تنها ۳ در صد است، که با ضدعفونی به موقع و مصرف داروهای ضد ایدز می توان جلوی این انتقال را گرفت.

آیا احتمال انتقال از طریق تیغ آلوده، سوزن ته گرد و. وجود ندارد؟

از آنجا که ویروس خارج از بدن ظرف ۱۵ دقیقه غیر فعال می شود، بنابراین ویروس باقی مانده روی سرنگ، تیغ و سایر وسایل قابلیت فعالیت ندارد. وجود ویروس روی اینگونه وسائل می تواند در ابتلای افراد به هپاتیت و تکثیر قارچ های پوستی موثر باشد.    چندی پیش خبرگزاری بی بی سی خبر داد که  جواب آزمایش یک فرد آلوده به این ویروس بعد از ۴ سال منفی شده است.

 
ه گواهی سازمان بهداشت جهانی، اینک ایران در حوزه پیشگیری و درمان ایدز، بهترین اقدامات را در منطقه انجام می دهد

چرا که قطعاً اشتباه آزمایشگاهی رخ داده و این فرد از ابتدا آلوده نبوده است. هنوز چنین پدیده ای کشف نشده است.

آیا تاکنون موردی داشته ایم که این ویروس در بدن فرد آلوده منفعل شود؟

موارد نسبتاً زیادی پیدا شده اند که ویروس در بدن وجود دارد ولی فعالیت نمی کند. برای مثال دانشگاه هاروارد روی نزدیک به صد نفر از این گونه، در حال تحقیق و پژوهش است تا بتواند با استفاده از آن در درمان دیگر مبتلایان، بهره مند شود.

تعداد این افراد مشخص هستند؟

آماری از تعداد این افراد در دست نیست، ولی نکته مهم این است که ممکن است این ویروس در بدن خیلی ها وجود داشته باشد ولی به علت منفعل بودن آن، این افراد متوجه ورودش به بدن خود نشده باشند.

آیا مشخص شده است این ویروس غیر فعال در بدن این افراد قابلیت انتقال به دیگران و یا تکثیر دارد؟ اگر قابلیت انتقال دارد، آیا در بدن دیگران نیز منفعل خواهد بود یا ممکن است پس از انتقال، فعال شود؟

اساساً ویروس غیر فعال قابلیت انتقال و هیچ حرکتی را ندارد و تاکنون موردی کشف نشده که ویروس غیر فعال، با گذشت زمان فعال شود.

 

* چرا به رغم گذشت حدود ۲۵ سال از کشف ویروس مولد بیماری ایدز، جامعه پزشکی هنوز موفق به درمان آن نشده است؟

- به نظر می رسد تنوع این ویروس مهمترین مشکل جامعه پزشکی برای یافتن راه درمان بیماران ایدزی است. چرا که ویروس نامبرده دو نوع است که هر یک از آنها نیز، چند زیرمجموعه دارد. نکته دیگر جهش این ویروس است که تعداد آن روزانه به یک میلیون و ۲۰۰ هزار بار می رسد. این تنوع و سرعت زیاد سبب شده، درمان و واکسینه کردن آن تا کنون دست نیافتنی گردد. ولی تلاش ها برای کشف راه درمان این بیماری متوقف نشده و روزی بشر در این زمینه، به توفیق هایی دست خواهد یافت.

* جامعه پزشکی تاکنون چه موفقیت هایی در زمینه درمان این بیماری به دست آورده و این توفیق چه کمکی به بیماران کرده است؟

- جامعه پزشکی دریافته که این ویروس برای تکثیر نیاز به ورود به سلولهای هدف دارد. لذا تلاش کرده تا راهی پیدا کند تا از ورود آن به این سلولها جلوگیری کند. در واقع از آنجا که  نتوانسته ویروس را دقیقا شناسایی و منهدم  کند، می کوشد از ورود آن به سلولها جلوگیری و مانع از تکثیرش شود. اگر بخواهیم به صورت ملموس آن را تشریح کنیم باید آن را با بنایی مقایسه کنیم که می خواهد ساختمانی بسازد و برای این کار، نیازمند سیمان، آجر و دیگر مصالح است. لذا برای اینکه نتواند ساختمانش را بسازد، به جای آجر مکعب شکل، به او آجر مدورمی دهیم، تا نتواند روی هم بچیند. پزشک نیز به ویروس نکلوتیدهایی می دهد که مناسب نباشد و یا آنزیم هایی می دهد که ویروس نتواند از آن استفاده کند. با این ترفند، جامعه پزشکی برای اولین بار توانست دارویی به نام " زی رودین" بسازد، پس از آن در سال ۱۹۹۵، سری دوم داروها با سه ترکیب دارویی به نام "درمان خیلی فعال ضد عقب گرد" با علامت اختصاری (HAART) به بازار آمد که به درمان سه دارویی معروف شد. تخمین زده می شود اگر فرد بیمار به درستی از آن استفاده کند دست کم ۱۰ سال به طول عمرش افزوده می شود.

* این درمان به هنگام ورود ویروس به بدن توصیه می شود، یا پس از ابتلا فرد به ایدز باید از آن استفاده کرد؟

- وقتی تعداد سلولهای دفاعی بدن به زیر ۳۵۰ عدد رسید، درمان سه دارویی توصیه می شود البته برخی کشورها از این درمان پس از کاهش سلولهای دفاعی به زیر ۲۵۰ استفاده می کنند. وقتی تعداد سلولهای دفاعی به زیر ۲۲۰ رسید استفاده از آنتی بیوتیک های قوی نیز به داروهای درمانی افزوده می شود. در کنار این اقدامات درمانی، دقت در پیشگیری از بیماری سل و مصرف داروهای مرتبط با آن نیز، به صورت توامان توصیه می شود. چرا که سل شایع ترین بیماری همراه ایدز است که افراد را گرفتار می کند. به هر حال باید توجه داشت که بیماری های عفونی فرصت طلب به همراه بیماری ایدز به سراغ افراد مبتلا می آیند. لذا شناسایی و درمان آنها ضروری است.

* چه زمانی می توان نسبت به کشف و تولید واکسن برای ویروس مولد بیماری ایدز امیدوار بود؟

- موضوع به این برمی گردد که بشر بتواند این ویروس را به طورکامل شناسایی کند. برای ساخت واکسن، محققان ابتدا ویروس را شناسایی و بعد نسبت به ایمن کردن بدن در برابر آن اقدام می کنند. اما در مواجه با ویروس مولد بیماری ایدز، هنوز نتوانسته اند آن را شناسایی کنند. در حال حاضر در حال تلاش برای ایمن کردن سلولهای هدف در برابر ورود این ویروس هستند. پیش بینی می شود دست کم تا ۱۰ الی ۱۵ سال دیگر، نتوان واکسن موثری کشف کرد. چرا که باید واکسن کشف و روی نمونه های انسانی آزمایش شود و پس از کسب نتیجه مثبت، تولید آن آغاز شود.

* این واکسن که به آن اشاره کردید معطوف به زمان پس از ورود ویروس به بدن است. آیا واکسنی برای زمان قبل از آن کشف نشده است که دست کم احتمال ورود ویروس به بدن را کاهش دهد؟

- براساس توصیه سازمان بهداشت جهانی، موثرترین واکسن، تغییر الگوی رفتاری است. یعنی وقتی می توان با جدی گرفتن توصیه های پیشگیرانه از ورود ویروس به بدن به طور کامل جلوگیری کرد، نیازی به واکسن نیست. کاندوم مانع از انتقال ویروس از طریق تماس جنسی می شود، سرنگ بهداشتی نیز معتادان تزریقی را در امان نگه می دارد. اگر این دو توصیه را جدی بگیریم، ویروس راهی برای ورود به بدن نمی یابد. چرا که خون  نیز که در سالهای پیش عامل انتقال بیماری بود، پس از کشف این ویروس به شدت کنترل می شود. بنابراین، تنها راهی که باقی می ماند، انتقال از طریق مادر به فرزندست که در این خصوص نیز، پیشگیری از حاملگی راه سهل الوصولی می باشد.

* تاکنون چند نفر در کشور جان خود را براثر ابتلا به این بیماری از دست داده اند ؟

- براساس آماری که تاکنون وزارت بهداشت منتشر کرده بین سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ تعداد ۱۱۶ نفر جان خود را از دست داده اند.

 
بیماری ایدز در کشورهای همسایه شایع است و بیشتر آنها اقدامی در جهت پیشگیری و آموزش نکات لازم به شهروندانشان انجام نمی دهند

در سال ۱۳۸۳ آمار فوت شدگان ۲۲۳ نفر بود که  بالاترین رقم می باشد.

* اگر بخواهیم نگاهی تطبیقی به دیگر کشورهای درگیر با ایدز داشته باشیم، ایران در حوزه پیشگیری و درمان ایدز چه وجوه مشترکی با آنها دارد؟

- برای پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه داشت که ایران کشوری است با فرهنگی اسلامی و شاخص های فرهنگی که از ملیت ایرانی اش ریشه می گیرد. شکل مواجه ایران با این بیماری به نوعی برای سایر کشورهای اسلامی الگو است. کشورهای اسلامی چون ایدز را بیماری ناشی از همجنس بازی می دانستند، از پذیرش این واقعیت که ممکن است در میان شهروندانشان مبتلایان به ویروس مولد این بیماری وجود داشته باشد، امتناع می کردند. ولی وقتی دیدند ایران مطابق روشهای علمی دنیا که از کشور های غربی گرفته پیشگیری و درمان این بیماری را شروع کرده، آنها نیز ترغیب شدند تا راه ایران را به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی ادامه دهند. البته باید این نکته را یادآور شد که ایران با وجود اینکه الگوی غربی ها را در عمل پیاده کرده، ولی کوشیده است تا با بومی سازی آن، در عمل با مشکلات فرهنگی روبرو نشود. به گواهی سازمان بهداشت جهانی، اینک ایران بهترین اقدامات را در منطقه انجام می دهد. چرا که ۶۵ بهداری مثلثی خارج از زندانها و ۴۵ بهداری مثلثی در زندانهای ایران وجود دارد، در حالیکه در برخی از کشورها حتی یک بهداری مثلثی هم وجود ندارد.

* ولی به رغم اینکه تعداد زنان روسپی در کشور در حال افزایش است و انتقال این  ویروس از طریق روابط جنسی در حال حاضر شایع ترین عامل انتقال بیماری می باشد، فعالیتی در جهت ارائه نکات آموزشی به جامعه مشاهده نمی شود. کدام برنامه تلویزیونی موثر تاکنون در این رابطه در کشور پخش شده و چه کنترل بهداشتی روی زنان روسپی وجود دارد؟

- درست است که کنترلی روی زنان روسپی نداریم، ولی آموزش دانش آموزان و دانشجویان به عنوان قشر جوان جامعه با همین هدف شروع شده، که البته کافی نیست وباید اقدامات گسترده تری صورت بگیرد. روسپیگری یکی از واقعیت های همه جوامع از جمله ایران است، و تا خانه های عفاف راه اندازی نشود، نمی توان کنترل بهداشتی روی زنان روسپی داشت. در حال حاضر تنها می توان به زنان و مردان توصیه کرد حتی اگر به سلامت طرف مقابل اعتماد دارند، به هیچ عنوان بدون کاندوم رابطه جنسی نداشته باشند. چرا که ممکن است بر خلاف اعتماد افراد، طرف مقابل آلوده باشد ولی به علت قرار داشتن در دوره پنجره، حتی آزمایش خون وجود ویروس را نشان ندهد.

* یکی از بحث هایی که دامنه آن اخیرا به مطبوعات کشیده شده، رفت و آمد زنان روسی به کشور و برقراری ارتباط جنسی با ایرانیان است. برخی این موضوع را عامل افزایش بیماری ایدز در کشور می دانند، این موضوع چقدر می تواند جدی تلقی شود؟

- تنها نکته ای که باعث نگرانی می شود این است که آمار مبتلایان به این ویروس در میان زنان روسپی روسی به شدت در حال افزایش است. اینها تنها به ویروس نامبرده مبتلا نیستند، بلکه بیماریهای جنسی متعدد از جمله سفلیس هم دارند. این موضوع کشورهای اروپایی به ویژه اروپای شرقی را نیز، به شدت نگران کرده است.  اگر این زنان روابط جنسی داشته باشند، حتما احتمال اینکه این بیماریها را به ایران نیز منتقل کرده باشند، وجود دارد. ولی نکته این است که در قبال این پدیده کاری نمی شود کرد، جز اینکه به هموطنان توصیه کنیم اگر می خواهید با این زنان رابطه جنسی داشته باشید، حتما اصول پیشگیری را رعایت کنید. چرا که نمی توان مانع از ورود این زنان شد که از طریق قانونی به کشور می آیند.

* بسیاری از ساکنان مرزنشین ایران نیز به صورت عادی با مردم آن سوی مرزها از  کشورهای آسیای میانه تا کشورهای عرب و ترک و بلوچ در ارتباط هستند، آیا شیوع بیماری در این مناطق تفاوت معنا داری با دیگر نقاط کشور دارد یا خیر؟

- متاسفانه تا تحقیقی در این خصوص صورت نگیرد نمی توان به درستی به این سوال، جواب داد. چرا که از این مناطق نمونه گیری نشده تا بتوان تفاوت آن را با دیگر نقاط بررسی کرد. اما مشخص است که بیماری ایدز در کشورهای همسایه شایع است و بیشتر آنها اقدامی در جهت پیشگیری و آموزش نکات لازم به شهروندانشان انجام نمی دهند. بنابراین خطر ابتلا در این مناطق بسیار زیاد است و می تواند به آسانی مردم را درگیر کند.

* اخیرا هشدارهای جدی نسبت به رفت و آمد جوانان کشور به دوبی و آنتالیای ترکیه و برقراری رابطه جنسی با زنان روسپی در این مناطق منتشر شده است. وضعیت بهداشتی این دو کشور از منظر شیوع بیماری ایدز چگونه است و آیا در داخل کشور مواردی مبتلا به ویروس این بیماری کشف شده که در اثر رعایت نکردن اصول بهداشتی در این مناطق به این بیماری مبتلا شده باشند؟

- کشورهای ترکیه و امارات با توجه به شکوفایی اقتصادی و تجاری، با رونق صنعت توریسم و افزایش تعداد مسافران خارجی روبرو شده اند. لذا به تبع این افزایش، با پدیده شیوع خدمات جنسی از طریق مسافرت زنان نیازمند آسیای مرکزی و جنوب شرقی، عرضه مواد مخدر و افزایش مصرف مشروبات الکلی نیز مواجه گشته اند. همین موضوع به شیوع بیماریهای آمیزشی در این کشورها منتهی شده، بدون آنکه دولت ها نسبت به کنترل آن اقدام کرده باشند. در حالیکه کشور تایلند به رغم پذیرش قانونی روسپی گری  توانسته به لحاظ بهداشتی، امنیتی نسبی ایجاد کند، این کشورها به علت دایر نکردن مراکز شناخته شده خدمات جنسی و عدم شناسایی زنان حرفه ای، شرایط خطرناکی را برای مسافران ایجاد کرده اند.

  متاسفانه کشور ترکیه بررسی دقیقی روی میزان شیوع ویروس نامبرده انجام نداده، ولی تا کنون ثبت ۲۰۰۰ مورد ابتلای به ویروس گزارش شده است. در عین حال به علت وجود ویروس در میان ساکنان این کشور، قرار است به زودی گروهی از پزشکان ترک برای گذراندن یک دوره آموزشی به ایران سفر کنند. در کشور امارات هم همین امر صادق است. آنها نیز به بررسی میزان شیوع این بیماری نپرداخته اند، اما مواردی در میان مهاجران شناسایی شده است. هرچند براساس قانون دولت امارات، مهاجران مبتلا به این ویروس را اخراج می کنند، ولی اکثر اخراج شدگان از طرق غیر قانونی و با گذرنامه دوم به این کشور باز می گردند.اما در مورد بخش دوم این سوال، هنوز موردی شناسایی نشده که براثر مسافرت به این کشورها و برقراری رابطه جنسی به ویروس ایدز آلوده شده باشند. اگر هم چنین موردی وجود داشته باشد یا نتوانسته اند علل ابتلای آن را تشخیص دهند و یا از اعلام آن خودداری کرده اند.

* شیوع این بیماری در جهان چه پیامدهای اجتماعی به همراه داشته است؟

- مهمترین پیامد این بیماری که تاثیر فزاینده ای بر بهداشت روانی جامعه گذاشته، این است که برخلاف سایر بیماری های مهلک که بیشتر کودکان یا کهنسالان را مبتلا می کند، ایدز جوانان را اسیر خود کرده است. همین نکته تاثیرات مخربی بر جوامع مختلف گذاشته، به طوریکه در برخی مناطق آفریقای متوسط  سن را به ۴۰ سال رسانده که به معنی مرگ نیروی انسانی مفید جوامع می باشد. به این دلیل، بسیاری از مدارس مناطق افریقا، بی معلم مانده، بسیاری از کارخانجات از نیروی انسانی محروم و تعطیل شده، و هزاران آسیب دیگر که اقتصاد، فرهنگ و سیاست را در این جوامع متاثر کرده است.

 
خون که در سالهای پیش عامل انتقال بیماری بود، پس از کشف این ویروس به شدت کنترل می شود

اما مهمتر از همه باید کاهش سن اعتیاد و تغییر الگوی مصرف مواد مخدر در کشور را عامل اصلی رواج آن دانست. در مطالعه ای که روی معتادان برای بررسی تاثیر اعتیاد بر ابتلا به ویروس نامبرده صورت گرفته، مشخص شده است که معتادانی که پیش از ۱۵ سالگی به مواد مخدر روی آورده اند، زودتر نیز به تزریق کشیده شده اند و در این گروه ابتلا به این ویروس شایع تر بوده است. ولی کسانی که بعد از ۳۰ سالگی به مواد مخدر روی آورده اند، کمتر به سمت تزریق و ابتلا به ویروس ایدز کشانده شده اند. از سوی دیگر بی سوادی یا کم سوادی در برخی مناطق کشور باعث شده تا افراد به جای گرفتن اطلاعات از طریق خواندن کتاب و مطبوعات، اطلاعات مورد نیاز را از دوستان و اطرافیان خود که در وضعیتی مشابه قرار دارند، دریافت کنند و در واقع به صورت آزمون و خطا، تجربیات زندگی را محک بزنند که  به همین دلیل رفتارهای مشابه هم دارند. مطالعات نشان داده شیوع رفتارهای پرخطر در این مناطق بیشتر است. چراکه آنها اوقات فراغت را با هم می گذرانند، پاتوق های مشترک دارند و در حقیقت تحت تاثیر محیط پیرامونی به اعتیاد و پس از آن به بیماری هایی از جمله ایدز مبتلا می شوند. اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی که مشکلات عدیده ای به همراه دارد، به عنوان عامل مهم دیگری در شیوع ویروس مولد ایدز در مناطق فقیر نشین تاثیر گذار بوده است. جدیدا با ورود مواد مخدر جدیدی همچون "بوپونورفین" این قاعده در حال شکستن است به طوریکه اگر تا دیروز این ویروس بیشتر در طبقه زیر خط فقر شایع بود، ولی در آینده ای نزدیک جامعه شاهد مبتلا یانی در میان طبقه مرفه جامعه نیز، خواهد بود. چرا که برخلاف مواد مخدری همچون هروئین که خیلی سریع عوارض آشکاری روی بدن و صورت معتادان بر جای می گذارد، این مواد نه چنین عوارضی ندارد، بلکه اثرات ظاهری مثبتی نیز به همراه دارد. به طوریکه استعمال کنندگان این مواد چاق تر و چهره آنها گشاده تر می گردد. نکته منفی دیگر شایع شدن این مواد این است که برخلاف معتادان به هروئین که آخر خط معتادان به حساب می آیند و کسی علاقه به برقراری ارتباط با آنها ندارد، مصرف کنندگان بوپونورفین به لحاظ دارا بودن ظاهری آراسته و تمکن مالی مناسب با محدودیتی برای ارتباط گرفتن با دیگران روبرو نیستند. لذا امکان رواج بیماری ایدز از طریق این گروه در آینده مشکلاتی ایجاد خواهد کرد، که به نظر می رسد توجه جدی به این موضوع باید در الویت قرار گیرد.

mahkame - اتریش - وین
اینا زیاد مهم نیست مهم دستگیری دختران و پسرانی بودن که در پارتی دستگیرشون کردن.
دوشنبه 26 فروردین 1387

pbpeyman - ایران - تهران
آفرین به دکتر علایی و کسانی که در راه علم و خدمت به بشریت می کوشند
سه‌شنبه 27 فروردین 1387

تنهاترین - ایران - تهران
مسئولین احمق ما هنوز هم فکر می کنند این جور مساپل در هاله ای از ابهام بمونه خیلی بهتره . اطلاع رسانی از دید کوتاه اینا هیچ معنایی نداره.
سه‌شنبه 27 فروردین 1387

sepid.irooni - انگلستان - لندن
واییییی چه قدر طولانی بود!!!! حالا ما ایدز نگیریم اینجا لووووووول شوخی کردم بابا!از سایت بسیار عالی و آموزنده تون ممنونم سپاس فراوان ~سپیده~
جمعه 30 فروردین 1387

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.