سید محمد علی ابطحی : سیاوش قمیشی گوش میکنم
سید محمد علی ابطحی : سیاوش قمیشی گوش میکنم
بسیار آرام و خوش برخورد است. دفتر نسبت بزرگ او در خیابان ولی عصر تهران این روزها تبدیل به پایگاه مهمی برای گفت و گوی ادیان شده. ساعت 12 یکی از روزهای آخر سال با او قرار داشتم. با اتومبیل پرشیای مشکی رنگ خود وارد محوطه مرکز گفت و گوی ادیان شد و پس از احوالپرسی بسیار گرم گفت و گو را با او آغاز کردم. همین جا بگویم که بخش های زیادی از این گفت و گو واقعا غیر قابل چاپ بود که به تشخیص خودم (!) حذف کردم.
شما یک سری اعمال و رفتار دارید که نمی شود آن را در قالب شخصیت یک روحانی تعریف کرد. کارهایی می کنید و فضایی به وجود می آورید که باعث حمله به شما می شود. این سیاست شماست یا خودتان این طوری هستید؟
نه والا سیاست مان نیست. چه کسی دوست دارد که فحش بشنود؟ ولی اگر این چیزها هم نبود، جماعتی که من می شناسم بالاخره بهانه ای پیدا می کردند که فحش بدهند. چون خیلی از دوستان ما که این نوع رفتارهای اجتماعی را هم ندارند از این حملات بی نصیب نیستند. دعواهای سیاسی بدون اخلاق نهایتا به این جاها کشیده می شود.
- این که می گویند شما خارج از ایران شلوار جین و تی شرت می پوشید درست است؟
شلوار جین خیلی به من نمی آید و نمی پوشم. وقتی هم هوا گرم باشد تی شرت می پوشم.
- پس تا به حال شلوار جین نپوشیده اید؟
یادم نمی آید... چون سایزم هم سایزی نیست که بتوانم شلوار جین بپوشم. (می خندد) شروع این شایعات یک مبنایی داشت. آن موقع که دعواها خیلی داغ بود، معمولا آن هایی که کم می آوردند، تهمت می زدند.
- مگر شلوار جین پوشیدن تهمت است؟
- اصلا چطور شد که شما روحانی شدید؟
من متولد بهمن 1338 هستم. اوایل نوجوانی وارد سیاست شدم. خانواده ام مذهبی و روحانی بود. دایی من آقای هاشمی نژاد شخصیتی مبارز بود که من خیلی تحت تاثیر او بودم. اوج قضایای دکتر شریعتی و کتاب هایش بود و رادیوهای خارجی در اوایل نوجوانی خیلی روی ما تاثیر داشت. وقتی وارد سیاست شدم قبل از انقلاب به خاطر یک سخنرانی 26-25 روز دستگیر شدم که خیلی در زندگی دوران جوانی ام مهم بود.
- مهم ترین حرفی که در آن سخنرانی زدید و شما را بازداشت کردند چه بود؟
- اگر آقای هاشمی نژاد نبود شما الان کت و شلوار به تن می کردید؟
نه ... فکر نمی کنم چون خانواده پدرم هم روحانی هستند و خانوادگی راه فراری نداشتیم، همگی آخوند بودیم. ضمن این که هیچ وقت هم از داشتن لباس آخوندی احساس پشیمانی نکردم.
- لباس دیگری را امتحان کرده اید؟ یعنی در مراسمی کت و شلوار پوشیده اید؟
- حادثه سقوط تان از پله ها هم در فرانسه بود که در بغل رییس جمهور افتادید؟
نه در روسیه بود... دو تا آدم چاق بودیم یکی من و یکی آقای صفری، پله ها کج بود و هر دو داشتیم با عجله حرف می زدیم و از پله ها پایین می آمدیم، نمی دانم چطور شد دوتایی که دست هم را گرفته بودیم لیز خوردیم، محافظ ها جلوی مان را گرفتند وگرنه می توانستیم بزنیم زیر پای دوتا رییس جمهور و آنها را پایین بیندازیم.
- راستی می خواهم از شما هم در مورد دست دادن آقای خاتمی با آن خانم های خارجی بپرسم.
من در آن سفر نبودم.
- بعد یواشکی از آقای خاتمی نپرسیدید که قضیه چه بوده؟
چرا هم یواشکی پرسیدم هم غیر یواشکی. آقای خاتمی هم که رسما تکذیب کرد.
- یعنی این فیلم واقعا ساختگی بود؟
من نتوانستم این فیلم را بگیرم چون فیلتر بود. آقای خاتمی خودش این فیلم را دیده بود، یک جلسه ای داشت مثل این چیزهایی که بازسازی می کنند مسیر را رفت و گفت که حالت دست من همیشه این طوری است آن یکی هم زیر عباست و از جلوی این خانم که رد می شوم کات می شود.
- آن موقع که روزنامه هم میهن هم انگشتر آقای خاتمی را چاپ کرد که در دستش بوده یا نه. من به این بحث هایش کاری ندارم شما خصوصی از آقای خاتمی در مورد این فیلم پرسیدید، چه گفتند؟
بالاخره که همه فیلم را تکذیب کردند من در این چند وقت کمتر دیده بودم که آقای خاتمی از این فضایی که به وجود آوردند این طور احساس ناراحتی بکند. ما- در این نوع فضا- خیلی پوست کلفت شده بودیم. ولی آقای خاتمی روحیه اش این طور نبود. در حوزه شخصی اش قبلا کسی صحبتی نکرده بود، به همین دلیل ماجرا ایشان را خیلی به هم ریخت.
- به نظر می رسد آقای خاتمی خیلی با شما صمیمی است، پس چرا شما را از ریاست دفترش عزل کرد؟
عزل نشدم. تا پایان دوره اول ریاست جمهوری، رییس دفتر بودم و دوره دوم معاون حقوقی شدم.
- رییس دفتر خیلی به رییس جمهور نزدیک تر است. چه اتفاقی افتاد که شما از آقای خاتمی دور شدید؟
چیز خاصی نبود، اما اگر آدم بخواهد این پشت پرده ها را باز کند، فکر نکنم کار مجله شما به شماره بعدی برسد.دلیل این اتفاق هر چه باشد دوستی من و آقای خاتمی هیچ وقت کم نشد.
- با آقای خاتمی دعوا هم کرده اید؟
بارها! حتی دعواهای بدی هم پیش آمده ولی نیم ساعت بعد اصلا احساس نمی کردم که درون من چیزی وجود دارد و آقای خاتمی هم یادش نبود که نیم ساعت پیش دعوا کرده.
- معمولا دعوای تان سر چه چیزهایی بود؟
خیلی چیزها! حتی در یک مورد آقای خاتمی از دفترش بیرون آمد و گفت من شما را به دادگاه معرفی می کنم. البته نمی دانم باید بگویم یا نه؟! چون کیهان این تکه را برمی دارد و می نویسد که آقای خاتمی می خواسته ابطحی را به دادگاه معرفی کند!
- حالا بگویید.
- امیدوار هستید که اصلاح طلب ها در انتخابات رای بیاورند؟
در واقع دروازه هست اما ما بازیکن نداریم. بازیکنان آن طرف هم زیادند.
- کمی هم مظلوم نمایی می کنید. شاید رونالدو ندارید اما بازیکن دارید.
مهم نیست که چند تا بازیکن داری، مهم ترکیب است. مخصوصا که ما ترکیب شناخته شده ای هم نداریم.
- با تمام این تفاسیر، چند درصد امید دارید که اصلاح طلب ها رای بیاورند؟
در اکثریت مجلس امکان رقابت وجود ندارد و اکثریت مجلس، از الان مشخص است.
- پس شما در کمال ناامیدی پیشاپیش خودتان را بازنده بازی می دانید.
بازنده بازی نمی دانیم. تا وقتی که بازی کنیم، خود را برنده می دانیم. ولی امکان بازی وجود ندارد و این از اعداد و ارقام اعلام شده هم مشخص است.
- به نظرتان آقای کروبی دوست داشتنی تر است یا آقای خاتمی؟
اگر این امکان وجود داشت که این دو را در هم ادغام کنند خیلی ترکیب خوبی می شد!
- چه خصوصیاتی از آن ها باید در این ترکیب جدید باشد؟
مثلا اگر همین بحث تایید صلاحیت ها باشد، آقای کروبی چند پرونده را به شورای نگهبان می برد و می گوید که آقا این ها آدم های خوبی هستند، تایید کنید! ولی آقای خاتمی این طور نیست. می رود و یک گفتمان در مورد حقوق انسان باز می کند و این که مشروعیت نظام از مردم است و از این نوع بحث ها. آقای خاتمی باورش نمی شد که در سطوح سیاسی کسی دروغ بگوید ولی آقای کروبی متوجه می شد و متناسب با آن عکس العمل نشان می داد!
- من شنیدم که شما آدم sms بازی هم هستید. یعنی به آدم های سیاسی sms می دهید و sms می گیرید. درست است؟
الزاما نه با آدم های سیاسی.
- آخرین sms که آقای خاتمی برای شما فرستاد، چه بود؟
آقای خاتمی اصلا آدم موبایل بازی نیست فکر نکنم تا به حال sms داده باشد.
- یعنی اصلا موبایل دست نگرفته اند؟
یکی دوبار دیدم که به مناسبت های خاص با موبایل صحبت کرده که فکر نکنم موبایل خودش هم بوده باشد.
- یعنی آقای خاتمی موبایل ندارد؟
اوایل که موبایل آمده بود یکی به ایشان دادند ولی اساسا آقای خاتمی آدم تلفنی نیست.
- یعنی حضوری کارهایش را انجام می دهد.
بله. مثلا گاهی با او کار داشتم، تلفن می کردم و می گفتم. می گفت: خوب بلندشو بیا اینجا ببینم چه می گویی.
- از بین سیاسیون بیشتر چه کسی به شما sms می زند؟
از بین سیاسیون بیشتر من برای دیگران sms می زنم.
- آخرین sms که گرفتید و برای بقیه فرستادید را برای ما بگویید.
(می خندد) در رسانه های جمعی حرف های غیراخلاقی زدن درست نیست!
- چه چیزی از بچگی های تان یادتان هست؟ کارتون محبوب شما کدام بود؟
زورو را دوست داشتم و تنسی تاکسی دو!
- ظاهرا قرار بود یک فیلم بسازید اما بعد دروغ سیزده شد. ماجرا پی بود؟
- حالا اگر قرار باشد واقعا فیلم بسازید از کدام بازیگرها استفاده می کنید؟
من از بچگی با رضا کیانیان دوست بودم و هنوز هم گاهی پیش من می آید و روابط خانوادگی داریم، من هم نوع کار، خانواده و خودش را خیلی دوست دارم.یکی دیگر هم لابد گلزار است. البته شوخی کردم. بازی رضا عطاران را خیلی دوست دارم. خانم معتمدآریا و البته هستی! من هم که هم سن آقای نصیریان هستم!
- راستی گفتید ده نمکی، شما اخراجی ها را دیدید؟
بله ... من فکر می کنم که دوربین را جلوی بچه های با استعداد هنرپیشه گذاشته بودند و آن ها جوک های قدیمی دوران جنگ را نقل می کردند و در مونتاژ یک جوری این ها را به هم وصل کرده بودند.
- یعنی به نظر شما فیلم نبوده؟!
بد نبود... من خیلی معتقد به فیلم های فلسفی نیستم. شاید آدم به سینما برود و بخندد. اتفاقا این فیلم را در اکران خصوصی در اریکه ایرانیان دیدیم که همه در آن حضور داشتند. من و آقای تاج زاده با هم رفته بودیم.
- نظرتان در مورد خود مسعود ده نمکی چیست؟
مسعود ده نمکی یک تاریخچه است. یعنی مسیری است که باید خیلی از آدم های دیگر هم این راه را طی بکنند و می کنند. آدمی که از آتش زدن سینما برسد به ساختن فیلم نشان می دهد حقیقتی در وجودش بوده که او را به این سمت کشانده است.
- داریوش مهرجویی چی؟
فیلم هایش خیلی سنگین و باوقار است. خودشان را تا به حال ندیده ام اما احساس می کنم یه کمی بد اخلاق باشد!
- بگذریم، اگه خیلی پول داشته باشید چه ماشینی سوار می شوید؟
من اگر پول زیادی داشته باشم فکر نمی کنم ماشینی بیشتر از همین پژو پرشیا که سوار می شوم بخرم. تعجب می کنم بعضی ها سرمایه شان را روی ماشین می گذارند! مگر آن که عشق ماشین باشند. چون خیابان و جاده های ایران بیشتر از پژو جواب نمی دهد.
- ماشین شما سیستم صوتی قوی دارد؟
از این اکو و این ها نه ... در حدی که داخل ماشین بشنویم بله.
- موسیقی گوش می کنید یا رادیو؟
بیشتر وقت ها موسیقی گوش می کنم.
- چه موسیقی گوش می کنید؟
موسیقی با کلام را خیلی دوست دارم.
- صدای چه خواننده هایی را گوش می کنید؟
هر کسی که ترانه خوب بخواند. گاهی کلام در موسیقی پاپ به هم ریخته می شود، به خصوص در موسیقی های سال های اخیر. من معتقدم که کلام موسیقی باید قشنگ باشد اما گاهی بد به ادبیات لگد می زند.
- خواننده های امروزی را می گویید، مثل کسانی که رپ می خوانند؟
بله ... "تف به مرامت عوضی" بامزه است ولی عمر کوتاهی دارد. در بین خواننده هایی که این شعرها را می خواندند شما توجه کنید می بینید که عمر شعرهای قمیشی خیلی بیشتر از بقیه است چون موسیقی اش باوقارتر است.
- پس شما در ماشین تان سیاوش قمیشی گوش می کنید؟
بله.
- از خواننده هایی که ما بتوانیم چاپ کنیم کدام را گوش می کنید؟
یعنی قمیشی را نمی توانید چاپ کنید؟ فکر نمی کنم. من فکر می کنم سر قمیشی داریم خیلی اشتباه می کنیم، چون خواننده ای است که نه تا به حال چیز بدی خوانده و نه صدایش خلاف شرع است، بعد یک سری آدم های دسته دوم و سوم که تقلید می کنند را می آوریم و به عنوان صدای موسیقی مطرح شان می کنیم در حالی که خود قمیشی می تواند در ایران برنامه داشته باشد و کنسرت بگذارد و به کسی هم آسیبی نمی رساند. من این طوری اعتقاد دارم.
- یعنی اگر روزی سیاوش قمیشی بخواهد در ایران کنسرت بگذارد و شما کاری از دست تان بربیاید برایش انجام می دهید؟
- عجب! ... ترجیح می دهم بحث را عوض کنم... شما هر شب خودتان وبلاگ تان را به روز می کنید؟
- چه ساعتی وبلاگ تان را به روز می کنید؟
بین ساعت چهار و نیم تا پنج آن را به روز می کنم و یا در آن عکس می زنم.
- با همین موبایل عکس می گیرید؟
گاهی با این موبایل عکس می گیرم و گاهی هم با یک دوربین از این دیجیتال ها که در جیبم دارم.
- ما دو صفحه به نام لنز داریم که فقط عکس چاپ می کنیم می خواهید این شماره از عکس های شما در آن استفاده کنیم؟
بله موافقم.
- خانه تکانی را شروع کرده اید؟
نه چون خیلی درگیر مرگ و میر بودیم. همسر شهید هاشمی نژاد که عمه ام هم بود فوت کرد و رفتیم مشهد. برگشتیم تهران آقای توسلی فوت کرد. من و دختر کوچکم چهارشنبه از مشهد برگشتیم، همسرم در مشهد مانده بود. آقای توسلی به خانه ما آمد و تا ساعت 12 بحث کردیم. آقای موسوی لاری هم آمد. آقای توسلی همین سخنرانی آخرش را برای ما خواند. سخنرانی مفصلی بود. خدا رحمتش کند...
- حالا اگر خانه تکانی شروع شد، کمک می کنید؟
دخترهام شروع کردند. یک خانمی هم در این ایام به کمک ما می آمد. وقتی دید ما گرفتاریم به خانه دخترهایم رفته و کار آن ها را شروع کرده. هنوز نوبت خانه تکانی ما نشده.
- بالاخره کمک می کنید یا نه؟
می ترسم بیفتم! بیشتر بخش های الکترونیک اش مثل جابه جایی تلویزیون! (خنده)
- پس جابه جایی تلویزیون جزو بخش الکترونیک است؟
بله دیگر... جابه جایی وایرلس، فیش ها و .... (خنده)
- من چند تا اسم عرض می کنم شما نظرتان را بفرمایید.
خواهش می کنم.
- دکتر احمدی نژاد
بیشتر از آن چیز که هست تلاش می کند معروف باشد. ضمن این که آقای احمدی نژاد خیلی خوب می توانست از فرصتی که به دست آورده استفاده کند.
- اگر آقای احمدی نژاد از شما دعوت کند که وزیر ایشان بشوید، کدام یک از وزارتخانه ها را انتخاب می کنید؟
ایشان دعوت نمی کند.
- حالا شما فرض کنید که دعوت تان کرده است.
در آن صورت من قبول نمی کنم.
- سید محمد خاتمی
مهم ترین کاری که کرد این بود که مردم را با حقوق خودشان آشنا کرد. حالا حتی اگر حقوق مردم به آن ها داده نشود می دانند که حقوق شان چیست.
- آقای کروبی
ضمن اینکه از ناحیه گردن خیلی تواضع دارند ولی برای مشکلات جریان اصلاح طلب خیلی زحمت کشیده ه نمی توان آن را نادیده گرفت البته این زحمت همراه با شجاعتی است که از قبل از انقلاب در وجودش مانده است.
- حداد عادل
قبل از آن که مزه این جور ریاست های عالیه را بکشد خیلی نیروی خوبی برای ایران بود. فرهنگ و زبان و ادبیات و مسایل فرهنگی کشور را خیلی خوب پاس می داشت. کاش می توانست که یک آدم فرهنگی باقی بماند.
- آقای عماد افروغ
با ایشان خیلی آشنا نیستم. یکی دو بار هم صحبت های شان را شنیده ام که چیزی نفهمیدم.
- آقای ضرغامی
آدم خوبی است که به تلویزیون توجه دارد و در سینما هم که بود این گونه بود. آقای لاریجانی از پنجره رادیو و تلویزیون به سیاست کار داشت اما آقای ضرغامی به تلویزیون و رادیو به عنوان دیده شدن و شنیده شدن توجه دارد که این نکته مثبتی است. حتی اگر اختلافات سیاسی خیلی شدید هم با هم داشته باشیم.
- نیکی کریمی
نیکی و پرسش؟!
- محسن مخملباف
محسن مخملباف گم شده. یعنی هم از نظر فیزیکال گم شده و هم از نظر هنری. من یک مدتی با ایشان دوست بودم اگر پیدا شود و خودش را هم پیدا کند، شخصیت نادری است برای وادی هنر.
- جرج دبیلو بوش
اون هم آبرویی برای کشور خودش باقی نگذاشت.
- هاشمی رفسنجانی
نمی دانم در ذهن شان ثروت مهم تر است یا قدرت!
- میر حسین موسوی
آدم دوست داشتنی است ولی کاش این امکان را می داد که از وجودش برای کشور بیشتر استفاده شود.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|