حقیقتی به نام مرگ
حقیقتی به نام مرگ
مرگ بخشی از زندگی است. شما به عنوان یک انسان ، حاضر نیستید با مرگ کسی مواجه شوید در صورتی که این مساله بخش بزرگی از زندگی ما را تشکیل میدهد.اگر تجربه ی شخصی از مرگ داشته باشید، میدانید که احساس اندوه عمیقی به خانواده فشار میآورد. اندوه هر شخصی متفاوت از دیگری است و هیچ دو نفری تجربه ی مشابهی در این زمینه نخواهد داشت.
مدت زمان این غم و اندوه برای هر شخصی فرق میکند. اینجا ما در مورد روشهای درست و نادرست عزاداری بحث نمیکنیم، بلکه کنار آمدن با آن چیزهایی که در زندگیمان دوستشان داشتهایم ولی از دستشان دادهایم مورد بحث است.
غصه چیست؟
غصه، واکنشی طبیعی است که ما معمولاً وقتی چیز مهمی را از دست میدهیم، از خود نشان میدهیم. حتی گم کردن چیزی مثل کیف دستی، در ما عکسالعمل ایجاد میکند (منظور از کیف دستی همان چیز مهم در زندگیمان است). وقتی غمگین هستیم، نسبت به زمان خوشحالیمان درکی متفاوت داریم. غم ، مراحل زیادی دارد. ابتدا احتمال دارد احساس ناباوری، وحشتزدگی و آشفتگی کنیم. در واقع دست و پایمان را گم کنیم و خشکمان بزند. کم کم این احساس به سمت عصبانیت و خشم کشیده میشود. همانگونه که آسیب و صدمه ی جسمی برای بهبودی به زمان محتاج است، روش پیش رونده و سریعی برای تسکین غم وجود ندارد. افراد مختلف در زمانهایی متفاوت از هم بهبود مییابند.
واکنشهای آزادهنده
در برخی افراد مرگ تاثیری نامطلوب بر جای میگذارد. شخص فوت شده ما را در دنیایی از حیرت و ناباوری ترک میکند. احساسات منفی به شکل پرخاشگری در ما بروز میکند. بیحوصله بودن و افسردگی در این مرحله طبیعی است . تنش درون خانواده ممکن است بیش از حد معمول باشد. بعضیها دچار استرسهای جسمی همانند سردرد، مشکلات خواب و اختلال در خوردن میشوند.
زمان غصه تا چه مدت طول میکشد؟
متأسفانه نمیتوان به این سوال که دوره ی غم و غصه چه مدت طول میکشد پاسخی قطعی داد. عدهای در مدت یک ماه، برخی یک سال، و بعضی در مدت زمان طولانیتری بهبود مییابند. هر چند ممکن است دوستان ما فکر کنند که این مساله نباید بیش از شش ماه به طول بینجامد اما باید گفت که این انتظار واقعبینانه نیست. حتی زخمهای ساده ی جسمی برای بهبودی به زمان نیازمند است چه رسد به زخمهای احساسی!
کنار آمدن با مرگ و از دست دادن، سخت و دردناک است. اغلب اوقات حس میکنیم جای چیزی در زندگیمان خالی است. هر دردی آزاردهنده است. غم از دست دادن عزیز درد سختی است که همواره با ما همراه است و با رفتن به دکتر و یا خوردن داروی مسکن تسکین نمییابد. ممکن است فکر کنیم هرگز دوباره مانند قبل احساس شادی نخواهیم داشت.
گذشت زمان اندوهمان را سبکتر و کمرنگتر میسازد و زندگی باز هم قابل تحمل و لذتبخش میشود.
درد و رنج زیاد در زندگی به ما درس میدهد و زندگی رنگ و بویی دوباره میگیرد. زیرا زمان بهترین تسکیندهنده و آرامبخش است.
پذیرش، التیام بخش است
در طی این دوران احساس بیهدفی و پوچی امری طبیعی است. آن چنان غرق در گذشته میشوید که چیزهایی مثل خوردن، خوابیدن و یا انجام دادن کارهای دیگر را حس نمیکنید.
بهترین راه حل در این لحظه این است که احساسات درونیتان را با شخصی در میان بگذارید. نگه داشتن مسایل در درونتان تنها درد و رنجتان را طولانیتر میکند.
داغدیدگی سفری است که باید سپری شود. این تجربه باعث کشف مقاومت و توانمندیهای درونی و شخصی شما میشود. با نزدیکی به دوستان و اعضای خانواده یاد میگیرید با این مساله کنار بیایید نگاه مثبت و خوشبینانه اطرافیان به زندگیتان باعث میشود آسانتر برفراز و نشیبهای احساسیتان سوار شوید و آنها را درک کنید.
روابط ادامه دارد...
اگر چه کسی که مرده دیگر زنده نمیشود اما این به معنای فراموش کردن او نیست. عشق شما همیشه در بخش وسیعی از زندگی شما باقی میماند. عشق و علاقه ی بین دو نفر چیزی نیست که به توان آن را به دست فراموشی سپرد. این که تنها از نظر جسمی از نظرها پنهان شدهاند به معنای آن نیست که دیگرنیستند. برخی افراد میترسند با مردن، شخصی را که به او عشق میورزیدهاند ، فراموش کنند. زیرا احساس میکنند با دوستی با شخص دیگر، جای او را به دیگری میدهند و عشق او بیاهمیت میشود. تحقیقات جدید نشان میدهد داشتن روابط عاطفی با در گذشتگان عملی مثبت است. مراسم یادبود کمک بزرگی در این مورد است. هر چند مردم میگویند : گرفتن مراسم یاد بود برای مرده باعث کمرنگ شدن و فراموش کردن او میشود ،اما کارشناسان مخالف این نظریهاند.
روشهای گفته شده همیشه چاره راه نیست. درباره ی عشقتان فکر کنید، خاطرات گذشته را مرور کنید. تفکر درباره ی چیزهایی که شما و عشقتان در آن سهیم بودید کمک بزرگی در حق خودتان و عشقتان است. خاطراتتان را با خانواده و دوستان مرور کنید وقتی غذا میخورید و هنگامی که گفتوگو میکنید.
شمع روشن کردن یا خریدن شاخهای گل، کمک میکند تا شما به این حقیقت دست یابید که هرچه قدر هم که زندگی به چرخش خود ادامه دهد ، عشق شما به این دنیا بر نمیگردد. بیایید یاد بگیریم خداحافظی کنیم نه با اشک و ناله بلکه با لبخندی بر لب، خودمان را با خاطرات گذشته تسلی دهیم. هر چند آنها که رفتهاند هرگز نمیآیند اما یاد و خاطراتشان همیشه در قلب و روح ما جای داردو برای آمرزششان دعا می کنیم.
منبع: مجله Seventeen- با تغییر و تلخیص
|
|