مسأله‌ی سکس در ایران - ثوابِ بوسه در ازدواج موقت (۲)

مسأله‌ی سکس در ایران – ثوابِ بوسه در ازدواج موقت (2)

منبع: مجله اشترن، چاپ آلمان، سال 2007 ، شماره‌ی 26، صفحه‌های 65 تا 86.

رفتار دولت ایران در مواجهه با مسأله‌ی صیغه‌ی دختران دوگانه است. در حالی که افراد صاحب‌منصبی مثل مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور، صیغه شدن دختران را وسیله‌ای علیه سکس خارج از خانواده می‌داند، نگاه پلیس به این مسأله حاکی از شک و نگرانی است. در حال حاضر در مراکز زیارتی چون شهر قم که روزانه هزاران زائر به آن آمدوشد می‌کنند روسپی‌ها ممنوعیت اشاعه‌ی عمل منافی با عفت را با یک عقد زمان‌مند یا همان ازدواج موقت دور می‌زنند. در سال‌های گذشته همواره پلیس عملیات تهاجمی گوناگونی عیله روسپی‌ها سازماندهی کرده است. روسپی‌گری جرمی است که در ایران با مجازات شلاق همراه است اما خواندن یک صیغه‌ی ساده از جانب عاقد خطر این مجازات را از بین می‌برد.

اکنون دیگر خیلی از ایرانی‌هایی که مشتری دائمی صیغه هستند از قرارهای ملاقات پردردسر در صحن زیارتگاه‌ها صرف‌نظر کرده و در صفحات اینترنتی دوستان صیغه‌ای آگهی می‌دهند، صفحاتی مثل موقتی که به‌رغم مسدود شدن به وسیله‌ی دولت، روزانه هزاران بازدیدکننده با استفاده از فیلترشکن‌های مختلف به آن رجوع می‌کنند. در این سایت آگهی‌های زیادی را می‌توان دید. صنا نوشته است: "من خیلی تنها هستم و به دنبال یک دوست خوب می‌گردم." محمد گفته است: "هدف من این است که خودم را از گناهِ نگاهِ آلوده و خودارضایی برهانم." سحر خیلی صریح نوشته: "من خیلی فوری به ازدواج موقت نیاز دارم. لطفاً اس.ام.اس بزنید."

مسؤولین این سایت یک گروه کوچک از طلاب شهرستان کرج‌اند و بسیار خوشحال‌اند که کارشان با موفقیت روبه‌رو شده است. آن‌ها حتی در صورتی که افراد از آنان تقاضا کنند اتاق خالی نیز در اختیارشان قرار می‌دهند. حمید توکلی، مدیر 19ساله‌ی این سایت می‌گوید: "ثواب هر بوسه در زمان ازدواج موقت به اندازه‌ی ثواب زیارت خانه‌ی خداست."

صیغه در ایران بیش از یک راه دینی برای خیانت است. صیغه یک مسأله‌ی اجتماعی است که گاه و بی‌گاه تیتر مطبوعات را به خود اختصاص می‌دهد. مدتی پیش یکی از روزنامه‌های تهران نوشته بود:"در سال گذشته ازدواج موقت 45درصد افزایش داشته است."

اما به غیر از این در جمهوری اسلامی ایران چه راهی وجود دارد که دو جوان علاقه‌مند مدتی را با هم گذرانده و بفهمند که آیا واقعاً مناسب یکدیگر بوده و امکان شکل گرفتن عشق در میان آن‌ها وجود دارد یا خیر؟ گرچه گاهی این امکان وجود دارد که جوان‌ها در کافی‌شاپ یا از طریق چت به ابراز علاقه بپردازند و یا اگر خیلی جسور باشند در کوچه‌ها و خیابان‌های خلوت، در صندلی عقب ماشین یکدیگر را ببوسند. اما اگر خبری از این روابط به بیرون درز کند، خصوصاً برای افراد مجرد رسوایی ایجاد می‌کند و البته جریمه هم در پی دارد. به این ترتیب جوانان ایرانی با دو گونه نظارت روبه‌رو هستند: در خانه خانواده‌های سنتی ناظر کار آن‌ها بوده و خارج از خانه مأمور اداره‌ی منکرات در قفای آن‌هاست. به این ترتیب کسی که هوس تجربه‌ی سکس قبل از ازدواج را داشته باشد با خطر تازیانه روبه‌روست. برای دختران ازدواج موقت هم چاره‌ساز نیست زیرا توصیه‌ی اخلاقی اسلام مبنی بر اجازه‌ی پدر برای سکس دختران به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نادیده گرفته می‌شود.

البته از سوی دیگر باید دانست که عملاً امکان آن وجود ندارد که کنجکاوی سکسی میلیون‌ها جوان ایرانی را چهارچشمی پائید. یک تحقیق جدید در این مورد نتایج تعجب‌انگیزی را به همراه داشته است:80درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی به‌ویژه پسران نوجوان بین 15 تا 18 سال تهرانی اظهار داشته‌اند که "سخت دیندار" هستند با این حال یک‌سوم پاسخ‌گویان گفته‌اند که قبل از جشن تولد 18سالگی‌شان برای اولین بار سکس را تجربه کرده‌اند و نیمی از همین گروه گفته‌اند که قبل از 15سالگی سکس را تجربه کرده‌اند.25درصد افراد هم گفته‌اند که تجربه‌ی سکس با افراد مختلف را دارند.40درصد از جوانان نیز ازدواج موقت را یک "جهت‌گیری صحیح" در مسأله‌ی سکس دانسته‌اند.

از دیگر نتایج این تحقیق آن است که بسیاری از جوانان ایرانی نمی‌دانند چگونه باید خود و شریک جنسی‌شان را در مقابل بیماری‌های مقاربتی محافظت کنند. بیش از نیمی از پاسخ‌گویان گفته‌اند تا به حال در عمرشان کاندوم ندیده‌اند. تنها 17درصد از افراد می‌دانند که ضریب حاملگی در چه زمانی بیش از هر وقت دیگری است.37درصد هم گمان می‌کنند که بیماری ایدز قابل درمان است. این ارقام زنگ خطر را به صدا در می‌آورد به‌خصوص برای کشوری که بر اساس گزارش وزارت بهداشت و درمان آن 10درصد از بیماری‌های جنسی متعلق به نوجوانان است. ایدز که پیش از این تنها مشکل افراد معتاد محسوب می‌شد اکنون در یک‌سوم از موارد به‌وسیله‌ی رابطه‌ی جنسی منتقل می‌شود و این آمار هم‌چنان رو به افزایش است.

حمیدرضا شیرمحمدی، روان پزشک، معتقد است: "وجود نداشتن توضیحات کافی در مورد سکس در جامعه‌ی بسته‌ی ایران موجب این امر شده است." او سایر کارهای حرفه‌ای خود در کسوت یک پزشک را کنار گذاشته و خود را وقف مسأله‌س آزادی جنسی مردم کشورش کرده است. او در کتابی به تشریح اختلالات جنسی پرداخته است. او معتقد است: "سیستم، اطلاعاتی که جوانان در مورد سکس نیاز دارند را به آن‌ها نمی‌دهد بلکه به جای آن مغز آن‌ها را با دانستنی‌های غیرکاربردی پر می‌کند." تمام توضیحات سیستم آموزشی ایران در مورد سکس تنها 2 صفحه مطلب در کتاب زیست‌شناسی سال اول دبیرستان است. شیرمحمدی معتقد است کتاب 100صفحه‌ای او باید به عنوان متن درسی در مدارس مورد استفاده قرار بگیرد.

درخواست او برای کسب مجوز انتشار کتاب کوچکی در مورد مسائل سکس به‌تازگی ازجانب وزارت ارشاد رد شده است. گرچه نسخه‌ی کپی‌شده‌ی آن به وسیله‌ی آگهی روزنامه‌ای به فروش می‌رسد. او پیش‌تر 2000نسخه از این کتاب را به مناطق مختلف کشور فرستاده است. او از طریق وب‌سایتش  اما موفقیت بیشتری کسب کرده است. او در این سایت به سؤالات جنسی کاربران پاسخ می‌دهد. جالب آن که شیرمحمدی یک انسان دیندار است. او می‌گوید در اسلام سلامت روح و جسم در اولویت است: "در کتب اسلامی به‌صراحت در مورد سکس صحبت شده است. پیامبر (ص) با این مسأله که مردم سؤالات زندگی عشقی خود را با او درمیان می‌گذاشتند مخالفت نمی‌کرد. برخی قواعد سنتی که ایرانی‌ها آن را به‌اشتباه اسلامی می‌پندارند زندگی را سخت کرده است. مثلاً در کجای قرآن نوشته است که تنها زن‌های جوان می‌توانند برای ازدواج مناسب باشند؟ برعکس تنها یکی از زنان پیامبر در زمان عروسی جوان بوده که البته محبوب‌ترین همسر پیامبر هم نبوده است."

ایران کشور عجایب است. در حالی که در پارک‌ها پاسداران سنت‌ها در قفای دختران و پسران دلداده هستند، کسانی که تغییر جنسیت می‌دهند، به فتوای آقای خمینی به عنوان بیماران محتاج درمان در نظر گرفته می‌شوند و عمل تغییر جنسیت، در صورت وجود گواهی بیماری با کمک‌هزینه‌ی سخاوتمندانه دولت صورت می‌پذیرد. در همان جمهوری اسلامی که زن مرتکب زنا مورد تعقیب قضایی قرار می‌گیرد، سرمایه‌ی فراوانی صرف تحقیق در مورد شیوه‌ی تکثیر سلول‌های پایه‌ی جنینی می‌شود تا به زنان نابارور توسط لقاح مصنوعی کمک شود.

فریده 23ساله می‌گوید: "هر که می‌خواهد در ایران سعادتمند زندگی کند باید با سنت‌ها کنار بیاید." او که یک سال است با دوستش مهدی با هم زندگی می‌کنند، 3ماه پیش به توصیه‌ی والدین‌شان صیغه‌ی عقد موقت خوانده و از آن تاریخ در زیرزمین خانه‌ی مادری فریده زندگی می‌کنند. فریده که دانشجوی معماری است می‌گوید: "بدون صیغه امکان زندگی مشترک قبل از ازدواج وجود ندارد." او می‌افزاید: "هرگز پدران و مادران ما اجازه نداشتند کارهایی را تجربه کنند که من و مهدی امکان تجربه‌ی آن را یافته‌ایم." او برای آشنا شدن با یک پسر تمام عصر با بقیه‌ی دوستانش در بلوار ایران زمین، معروف‌ترین محل عشق اتومبیلی در تهران، گاز داده و سپربه‌سپر پسرها رانده‌اند تا بالاخره فریده شماره موبایل‌اش را به فرد غریبه‌ای به نام مهدی، که او هم با جیپ نقره‌ای‌اش دنبال دوست می‌گشت، داد. پدر و مادر فریده اجازه‌ی این کار را نداشتند. تنها یک هفته پس از آشنایی، فریده اجازه داد که مهدی او را ببوسد، کاری که مادر او هرگز اجازه‌ی انجام‌اش را نداشت. آن دو با ودکا مست کردند. فریده خیلی پیش از عقد موقت پیش چشمان مهدی لباس‌هایش را از تن درآورد و آن دو همدیگر را نوازش کردند، کاری که والدین آن‌ها به‌هیچ‌وجه امکان آن را نیافته‌اند. فریده شب‌های زیادی را مخفیانه در ویلای شمالی خانواده‌ی مهدی، در اتاقی با یک تخت دوطبقه به سر برده است. این‌ها همه اسرار فریده و مهدی است.

خانواده‌ی آن‌ها اما برای ازدواج نیاز به یک سناریوی از پیش تعیین‌شده دارند. این داستان این‌طور ساخته می‌شود: مهدی مدیر ارشد شرکت ساختمانی پدرش عاشق حسابدار زیبای شرکت، فریده، که فقط به همین منظور مخفیانه در شرکت به کار گرفته شده است، می‌شود. آن‌گونه که سنت حکم می‌کند این جوان عاشق مستقیماً نزد معشوق نمی‌رود بلکه به پدر خودش می‌گوید: "پدر من از این کارمند جدید تو خیلی خوش‌ام آمده است. در مورد من با خانواده‌ی او صحبت کن." پدر و مادر مهدی خوشحال می‌شوند که او بالاخره در سن 26سالگی به ازدواج فکر می‌کند.

خانواده‌ی فریده هم از وصلت با پسر یک مهندس خوشحال‌اند. مادر فریده برای اینکه مطمئن شود دخترش را به دست خوب کسی می‌سپارد، او و مهدی را جداگانه نزد روانکاو می‌فرستد تا بفهمد آیا آن‌ها واقعاً مناسب هم هستند یا نه. در شمال شهر تهران به‌ندرت یک زوج عاشق به چنین تست صلاحیتی فرستاده می‌شوند. پس از چندین جلسه دکتر به این نتیجه می‌رسد که آن دو مناسب یکدیگر هستند. والدین قرار عروسی را می‌گذارند اما از آن‌جا که هر دو خانواده بسیار مقید به دستورات دینی هستند، و از سویی می‌خواهند که بچه‌ها قبل از ازدواج زندگی مشترک را اندکی تجربه کنند، عاقدی را دعوت می‌کنند تا این دو را به مدت 6ماه به عقد موقت هم درآورد. آن دو هنوز هم ترجیح داده‌اند که با هم نخوابند. فریده می‌گوید: "در این صورت اگر از هم جدا شویم من هنوز همان‌طور هستم که قبلاً بودم."

مترجم: رضا شوقی

ابراهیم اشور - ایران - ارومیه
عشق بابوسه نیست وسکس درایران روی کرد بزرگی دارد
سه‌شنبه 22 آبان 1386
 
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۰
fazlihaq - هرات، افغانستان
صیغه بتر از زنا ؛رفع شهوت در هر مکان بخواست خود فقط کلمه صیغه جاری شود وبس .این را میگویند از دواج به به هر روز با هر نوع زن زیبا ؛زشت بلا خره هر قسم ؛هر راز ونیاز داشته باشی فردا برای مرد دیگر قصه میکند به به ؛ بچه ودختر که ازین زن تولد شده مال کیه به به ؛ همان زنا شرف دراد به به
جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۵:۴۳
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.