قم، یک شهر مهاجرپذیر بیهنجار
قم، یک شهر مهاجرپذیر بیهنجار
قم نمونه بارز شهرهایی است که نظام گسیختگی اجتماعی حاکم بر آن،حتی نظر مسافران به این شهر را نیز،به سرعت به خود جلب می کند. فقدان الگوهای رفتاری مقبول، شیوع انواع ناهنجاریها، میزان بالای ارتکاب بزهکاری، فقر شدید فرهنگی و گسست فرهنگی گروه های مختلف مردم این شهر(که غلبه ظواهر دینی بر چهره شهر از سویی و کثرت تقاضاهای پیدا و پنهان رفتارهای غیر دینی از سوی دیگر، یکی از جلوه های آن است) از جمله بزرگ ترین آسیب های اجتماعی قم هستند.
این شهر به رغم قرار داشتن در کانون فرهنگ دینی کشور و به رغم حضور دهها هزار روحانی در آن، حتی از لحاظ دینی هم در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و آمار غیر قابل انتشار حکایت از وجود میزان بالای ارتکاب رفتار های غیردینی یا حتی ضد دینی در این شهر دارد.
عکسها afp
مهاجرت، چندپارگی فرهنگییکی از دلایل این نابسامانی فرهنگی و اجتماعی قم را می توان در " ترکیب جمعیتی " آن جستجو کرد.با کمی دقت در وضعیت اجتماعی شهر قم، چند پارگی فرهنگی این شهر، که ناشی از ترکیب جمعیتی ویژه آن است، را می توان به خوبی ملاحظه کرد.هر لایه از ترکیب متنوع جمعیتی قم، به تناسب جایگاه اجتماعی خود، در قسمتی از شهر جایگزین شده و معرف بخشی از فرهنگ چند پاره شهر شدهاند. به عبارت دیگر با ترسیم دوایر تو در تویی که مرکز آن ها حرم حضرت معصومه (س) است، می توان در هر دایره خرده فرهنگ غالبی را که گویی هیچ سنخیتی با خرده فرهنگ هم جوار ندارد نشان داد.همنشینی اجباری این خرده فرهنگهای نامتناجس در کنار یکدیگر، قم را به گویی چهل تکه، که هر تکه آن به رنگی دیگر است، در آورده است.دلیل این همنشینی اجباری اما چیزی نیست جز مهاجرت سازمان نیافته.بر اساس گزارش اقتصادی - اجتماعی سازمان برنامه و بودجه استان قم، پس از استانهای خوزستان، ایلام ،تهران، کردستان و سمنان، ششمین استان مهاجر پذیر کشور است. توجه به این نکته ضروری است که سایر استان ها از شهر های متعددی تشکیل شده و مهاجران در شهر های مختلف توزیع می شوند ولی استان قم تنها استانی است که فقط شامل یک شهر و یک بخش به نام خلجستان میشود و جمعیت مهاجر به استان، در یک شهر متمرکز می گردد.به عبارت دیگر میزان مهاجرت به شهر قم به تنهایی، از مهاجرت به 20 استان دیگر کشور بیشتر است.رشد فزاینده جمعیت مهاجر به قم هم چنان ادامه دارد. چنانکه 65 درصد از مهاجران اظهار کرده اند کمتر از 5 سال است که در قم زندگی می کنند.بر اثر تراکم جمعیت مهاجر،جمعیت غیر بومی قم به طرز شگفت آوری افزایش پیدا کرده است.
بر اساس یافته های یک تحقیق پیمایشی، مهاجران دلایل مختلفی برای زندگی در قم دارند. مهم ترین انگیزه های مهاجران عبارتند از: یافتن شغل مناسب، پرداختن به تحصیل، کسب در آمد بیشتر، مهاجرت به دلیل مهاجرت خویشاوندان، استفاده از موقعیت مذهبی شهر و انتقال اداری.هر ساله تعداد فراوانی طلبه و روحانی برای تحصیل علوم دینی و زندگی وارد قم می شوند. این افراد در فضای فرهنگی بخصوصی زندگی می کنند که با فضای فرهنگی دانشجویان،به ویژه دانشجویان دانشگاه آزاد، که آن ها نیز برای ادامه تحصیل به قم آمده اند، تفاوت فراوانی دارد.تفاوت فرهنگی روحانیون با دانشجویان و سایر جوانان ساکن قم، یکی از دلایل مهم چند پارگی فرهنگی این شهر است.هم نشینی اجباری سالیانی دراز نیز نتوانسته است این گسست فرهنگی را حتی اندکی ترمیم کند.
از سوی دیگر هر ساله تعداد قابل توجهی از اتباع سایر کشورها، به قصد تحصیل علوم اسلامی، به قم مهاجرت میکنند. هر گروه از این افراد نیز با خرده فرهنگ خاص خویش، به تنوع ترکیب جمعیتی قم و تبعات اجتماعی آن دامن میزنند. میان این گروه از مهاجران و مردم قم، به ندرت سنخیت فرهنگی یافت می شود.تنوع ترکیب جمعیتی قم را هم چنین می توان در حضور شمار فراوان مهاجران افغانی که قم را مکان نسبتا مناسبتری برای زندگی یافته اند، ملاحظه کرد.علاوه بر آن تعداد زیاد عرب های مهاجر مانند معاودین و راندهشدگان جنگی عراقی، که از سال ها پیش به قم مهاجرت کرده اند، مهاجران موقت مانند راندهشدگان کویتی (در زمان جنگ کویت که با حضور خود وضعیت اقتصادی قم را متاثر کردند) و ... تنوع قومی و ناهمگونی بافت جمعیت شهری را در پی داشته است.هم چنین حضور ده ها هزار نفر از زائران حرم حضرت معصومه(س) و مسجد جمکران در شب های چهارشنبه و شب های جمعه در طول هفته و سایر مناسبت های ویژه دینی در طول سال و عدم وجود برنامه ریزی صحیح در استفاده از این موقعیت توریستی برای توسعه اقتصادی و فرهنگی شهر،تنها به ناپایداری و ناهمگونی ساختار جمعیت کمک می کند.
خشک، داغ، خود کویریکی دیگر از عومل ناپایداری و ناهمگنی ساختار جمعیتی در شهر قم، مسایل اقلیمی آن است.تابستان کویری و داغ و نیز آب شور این شهر باعث می شود که بسیاری از ساکنان این شهر،فصل طولانی گرما را در شهر ها یا ییلاقات اطراف سپری کنند.شروع و خاتمه این تحرک فصلی، چهره شهر را به وضوح تحت تاثیر خود قرار می دهد.مهاجرت بی رویه،ناهمگونی ساختار جمعیت و تحرک فراوان جغرافیایی جمعیت قم،فرایند " کنترل اجتماعی"، که ضامن بقای هنجار های اجتماعی است را به شدت در این شهر تضعیف کرده است.مهاجران،خصوصا روستائیان و کسانی که از کشور های خارجی وارد این محیط می شوند،تا مدت ها در خلاء فرهنگی قرار دارند.بسیاری از بی هنجاری های اجتماعی در این زمان رخ می دهد.مهاجرت بی سازمان به قم هم چنین سبب مشارکت ناچیز ساکنین شهر در مسائل اجتماعی خود شده است.این ضعف دینامیسم جمعی در زندگی عمومی، ریشه در فقدان احساس تعلق به محیط دارد. در شهر هایی که آهنگ مهاجرت بسیار سریع است، تازه واردان، نه تنها در دل فرهنگ میزبان جای نگرفته و به آن احساس تعلق نمی کنند، بلکه با تشکیل خرده فرهنگ های قومی دامنه دار ،فرهنگ میزبان را به چند پاره تقسیم کرده و در مواقعی حتی به نزاع با پاره های فرهنگی دیگر نیز می پردازند.